راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه دوم 2019 - فصل های خانواده

دانلود PDF راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه دوم 2019 - فصل های خانواده

 

۱. آهنگ موزون زندگی – ۱۰ تا ۱۶ فروردین ۴


۲. انتخابها و تصمیماتی که اتخاذ می کنیم – ١۷ تا ۲۳ فروردین ۱۴


۳. آمادگی برای تغییر – ۲۴ تا ۳۰ فروردین ۲۴


۴. زمان تنهایی – ۳۱ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۳۴


۵. کلمات خردمندانه برای خانواده ها – ۷ تا ١۳ اردیبهشت ۴۴


۶. غزل های عاشقانه پادشاهی – ١۴ تا ۲۰ اردیبهشت ۵۴


۷. کلید وحدت در خانواده – ۲١ تا ۲۷ اردیبهشت ۶۴


۸. فصلی برای پدر و مادر شدن – ۲۸ اردیبهشت تا ۳ خرداد ۷۴


۹. زمان های از دست دادن و خُسران – ۴ تا ۱۰ خرداد ۸۴


۱۰. زمان کوتاه سختی – ۱۱ تا ۱۷ خرداد ۹۴


۱۱. خانواده های با ایمان – ۱۸ تا ۲۴ خرداد ۱۰۴


۱۲. آنها چه در خانه شما دیدهاند؟ – ۲۵ تا ۳١ خرداد ۱۱۴


۱۳. عطف قلوب در پایان زمان – ١ تا ۷ تیر ۱۲۴


Editorial Office: 12501 Old Columbia Pike, Silver Spring, MD 20904


Come visit us at our Web site: http://www.absg.adventist.org


Principal Contributors

Claudio and Pamela Consuegra


Editor

Clifford R. Goldstein


Associate Editor

Soraya Homayouni


Publication Manager

Lea Alexander Greve


Middle East and North Africa Union


Publishing Coordinator

Michael Eckert


Translation to Farsi

Homa Honarmand


Farsi Layout and Design

Marisa Ferreira


Editorial Assistant

Sharon Thomas-Crews


Pacific Press® Coordinator

Wendy Marcum


Art Director and Illustrator

Lars Justinen


Design

Justinen Creative Group


حق چاپ محفوظ و مخصوص «کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم» میباشد. هیچیک از بخشهای این کتابچه راهنمای مطالعه


کتاب مقدس مدرسه سبت ویژه بزرگسالان بدون اجازه قبلی و کتبی از کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم (جنرال کنفرانس)


قابل ویرایش، تغییر، اصلاح ، اقتباس ، ترجمه ، تکثیر یا انتشار نیست. دفاتر بخشهای تابعه کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم


مجاز هستند تا طبق دستورالعمل ویژه ای ترتیبی اتخاذ نمایند تا کتابچه راهنمای مطالعه کتاب مقدس مدرسه سبت ویژه بزرگسالان


ترجمه گردد. حق طبع و نشر مطالب ترجمه شده و انتشارات آنان متعلق به کنگره عمومی است. عناوین (ادونتیستهای روز هفتم)


و (ادونتیست) و آرم شعله گون جزو اسامی و علامت تجاری ثبت شده متعلق به کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم میباشد و


استفاده از آن بدون اجازه قبلی از کنگره عمومی ممنوع است.



Sabbath School Personal Ministries



فصول و دوران زندگی


ششمین روز خلقت به پایان رسیده بود. در طول پنج روز اول، جهان از کمال بی نظمی و آشفتگی به اوج کمال زیبایی متحول شده بود. نور، جای ظلمت و تاریکی را فرا گرفت. آب ها آنگونه که خداوند فرمان داده بود به عقب رانده شدند. « تا اینجا می توانی پیش آیی ولی نه بیشتر، و در اینجا امواج سرکِش ات باید باز ایستد! » ( ایوب باب ۳۸ آیه ۱۱). بومِ زمین خشک به نقش های زیبا ملون و به رایحه های دلپذیر معطر گردید. پرندگان از هر نوع و گونه به پرواز در آمدند در حینی که ماهی ها و جانوران دریایی در خانۀ آبی خود به شنا و آبفشانی پرداختند. حیوانات خشکی از هر نوع و گونه، بسته به اینکه آفریننده آنان، چگونه آنان را خلق کرده بود، دویدند، جهیدند و یا از شاخه های درختان آویزان شدند. سپس، در نهایت، انسان ها به شکل خود خداوند خلق گردیدند، موجوداتی که نسبت به همه مخلوقاتی که در زمین آفریده شده بودند منحصر به فرد بودند.


هنگامی که خدا برای اولین سبتِ روز هفتم بر روی زمین آماده میشد، به آفرینش خود نگریست و جُملۀ خلایق را « بسیار نیکو » یافت. (پیدایش باب ۱ آیه ۳۱).


چه می شد که داستان آفرینش با جهانی کامل و مردمی بی عیب و نقص به پایان می رسید؟! آنگاه همیشه پایا و جاودان می بود. فقط به این موضوع فکر کنید که آدم و حوا بچه های زیادی دارند، و سپس نوه ها و نتیجه ها را می بینند که به تعداد بیشماری از نسل ها تکثر یافته و هر یک از آنها حتی شادمانی بیشتری را برای اولین زوج عدنی و همچنین برای خدا حاصل می کنند.


این سناریویی است که به سختی می توانیم تصور کنیم: ما در این جهان هستیم و تنها می دانیم که جهان، سقوط کرده و به انحطاط کشیده شده است.


و دلیل آنچه که در بالا گفته شد این است که تصورات ما در این دنیا از ریشه و اساس از آنچه که خدا در ابتدا شکل داده بود، تفاوت دارد. دو جهان چقدر باهم فرق دارند، جهان پیش از گناه و جهان پس از گناه؟ مثالی در اینجا موجود است. اِلن جی وایت می نویسد، وقتی آدم و حوا شاهد پژمرده شدن نخستین گل و افتادن برگ حاکی از زوال بودند، آدم و همسرش شدیداً ماتم زده شدند، بیش از انسان هایی که در حال حاضر برای مرده خود در سوگ می نشینند. در واقع پژمردن گلهای لطیف و ظریف سبب اندوه بود؛ اما هنگامی که درختان زیبا برگهای خود را می ریختند، آن صحنه به وضوح این واقعیت سخت را به ذهن آورد که مرگ بخشی از [چرخه] حیات است. «از کتاب مشایخ و انبیاء». Ellen G. White, Patriarchs and prophets, p. 62


ما چنین واکنشی به برگِ افتاده نداریم؛ چرا که تنها در دنیای گناه زندگی کرده ایم، ما به این دنیا آمده ایم که مرگ و رنج را به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از چرخه حیات بپذیریم.


و این چیزی است که درس های این سه ماهۀ دوم در باره آن سخن به میان می آورد: چرخه زندگی، حداقل برای ما در حال حاضر، در این دنیای سقوط کرده است. و ما قصد داریم تا به این چرخه ها در مکانی نگاه کنیم که اکثر ما از این گُذار، که چارچوب خانواده است عبور می کنیم.


انسانها در باغ عدن و در قالب یک خانواده خلق شدند؛ اول زن و شوهر، وسپس فرزندان، که آنها فرزندان بیشتری آوردند، و بدین سبب بود که تاریخ دنیای خودمان را تا زمان حال داریم. در واقع، بسیاری از اولین داستانهای کتاب مقدس، از زمان آدم و حوا، اجدادمان، خاندان داود، ... همگی در بستر خانواده و روابط خانوادگی ورق خورده اند. خانواده ها همگی از طریق کتاب مقدس در شکل گیری بستر حوادثی که آشکار گردیدند دخیل بودند. و مجدداً تعجب آور نیست، زمانی که از این فصل های زندگی عبور می کنیم، ما نیز تا حدی، خواه ناخواه در صحنۀ (خانواده) نقش ایفا می کنیم؛ [به عبارتی دیگر (خانواده) عامل موثری در زندگی ماست].


با وجود اینکه تمام نیروها بر علیه خانواده کار میکنند، چه در زمان حال و چه در گذشته، (برای مثال، عُرف و رسم چندهمسری در دوران کهنِ کتاب مقدسی که ندرتاً برای ثُبات خانواده اضافه شد) و به رغم همه تلاشها برای تعریف مجدد و دقیق مبنی بر اینکه خانواده چیست، مفهوم خانواده تحت الشعاع عواملی قرار گرفته است. و در اینجاست که کار ما شروع می شود، و اغلب قوی ترین نیروی خیر یا شرّ و چگونگی واکنش ما با چالشهایی که در چرخه و مراحل زندگی با آن روبرو می شویم، زندگی ما را شکل میدهند.


و درست همانطور که هر فرد متفاوت است، هرخانواده هم متفاوت است. از این رو درسهای این سه ماهه بر اساسِ کلام مقدس به اصول اشاره می کند، که ( این امید و دعای ماست ) تا بتواند خانواده ها را در هر مرحله از زندگی مستحکم تر و منسجم تر نماید.


کلودیو و پاملا کُنسوویگرا به عنوان مدیران خدمات و امور کلیسائی برای خانواده در بخش آمریکای شمالی کلیسای ادونتیست خدمت می کنند. آنها بیش از ۳۰ سال با شغل های مختلف برای کلیسا خدمت کرده اند.


درس یکم ۱۰ تا ۱۶ فروردین


آهنگ موزون زندگی





بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: پیدایش باب ۱؛ پیدایش باب ۸ آیه ۲۲؛ مزامیر باب ۹۰ آیه ۱۰؛ ایوب باب ۱ آیه ۱۳ تا۱۹؛ اعمال رسولان باب ۹ آیه ۱ تا۲۲؛ فیلیپیان باب ۱ آیه ۶؛ رومیان باب ۸ آیه ۱.


آیه حفظی: « برای هر چیزی زمانی است و هر مطلبی را زیر آسمان وقتی است » (جامعه باب ۳ آیه ۱)


بعضی از زیباترین شعرها توسط سلیمان پادشاه سروده شده است: « برای هر چیز زمانی است و هر مطلبی را زیر آسمان وقتی است. وقتی برای ولادت و وقتی برای موت. وقتی برای غَرْس نمودن و وقتی برای کندن مغروس. وقتی برای قتل و وقتی برای شفا. وقتی برای منهدم ساختن و وقتی برای بنا نمودن. وقتی برای گریه و وقتی برای خنده. وقتی برای ماتم و وقتی برای رقص. وقتی برای پراکنده ساختن سنگها و وقتی برای جمع ساختن سنگها. وقتی برای در آغوش کشیدن و وقتی برای اجتناب از در آغوش کشیدن. وقتی برای کسب و وقتی برای خسارت. وقتی برای نگاهداشتن و وقتی برای دورانداختن. وقتی برای دریدن و وقتی برای دوختن. وقتی برای سکوت و وقتی برای گفتن. وقتی برای محبّت و وقتی برای نفرت. وقتی برای جنگ و وقتی برای صلح » (جامعه باب ۳ آیه ۱ تا ۸).


آن عبارات در برگیرنده قسمت اعظمی از زندگی ماست - فصل ها و ریتم زندگی ما. بله، زندگی ما مراحل و تغییراتی را پشت سر می گذارد که از همان بدو تولد ما شروع میشوند. بعضی وقتها تغییرات خوب هستند، بعضی وقتها نیستند؛ گاهی اوقات ما بر آنها کنترل داریم؛گاهی اوقات نداریم. بیائید برای این هفته به فصل ها و ریتم زندگیمان نگاهی بیاندازیم، به خصوص زمانی که بر روی ما و خانواده هایمان نیز اثر شدیدی می گذارند.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت ١۷ فروردین - ۶ April آماده شوید.


یکشنبه ۱۱ فروردین


در آغاز


کتاب مقدس با « آغاز و ابتدا » شروع میشود، و شکی نیست که چرا با این کلمات شروع میشود ( در واقع در زبان عبری یک کلمه است)، « در ابتدا ... » (پیدایش فصل ۱ آیه ۱). تمرکز ویژه این فصل، تبدیل شدن زمین از حالت « بدون شکل و خالی » ( پیدایش فصل ۱ آیه ۲) به جهانی است که خود خدا در روز ششم آنرا « بسیار نیکو » اعلام کرد ( پیدایش فصل ۱ آیه ۳۱). بطور خلاصه این شروع از اینجا، شروع دنیای ما است.


پیدایش فصل ۱ را بخوانید. اگرچه خیلی چیز ها در جریان است، از خود بپرسید: آیا هیچ پیشنهاد و اشاره ای شده است مبنی بر اینکه دنیا بطور اتفاقی و تصادفی بوجود آمده باشد، یا همه چیز با نظم در زمان و مکان مناسب بوجود آمده؟ پاسخ شما در باره خصوصیت و ویژگی خداوند چیست؟


اِلن جی وایت نوشته است که «نظم، اولین قانون در آسمان می باشد »،


(Signs of the times June ۸ ۱۹۸۰ ) ؛ ظاهراً بر زمین هم همینطوراست. گرچه گناه، طبیعت دنیا را مختل کرده است، ولی همچنان نظم و ترتیب و آهنگی موزون وجود دارد.


پیدایش باب ۸ آیه ۲۲ را بخوانید. نظم در اینجا چگونه دیده شده است؟


حتی بعد از سقوط جهان در گناه، فصلها طبق معمول با نظم می آیند و می روند. از این رو، همراه با نور آسمان مانند خورشید و ماه که « روز را از شب جدا می كنند و روزها، سالها و فصلها را نشان دهند » (پیدایش باب ۱ آیه ۱۴)، فصل ها نیز، همگی بخشی از آهنگ موزون طبیعتِ دنیایی هستند که خداوند به وجود آورد. در واقع، گرچه فقط الان نظری اجمالی داریم، آیه ای مثلِ اشعیا باب ۶۶ آیه ۲۳ دلالت دارد که در آسمان و زمین جدید هم آهنگ موزون زندگی، در حقیقت وجود خواهد داشت.


بیندیشید که چگونه روز سبت، به طور منظم با قدرتمندی، زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد، مخصوصاً زندگی خانوادگی شما را، هر چه که هست. مزایای ویژه آن چیست، نه فقط روز سبت، بلکه در واقعیتی که با چنین نظم و ترتیبی می آید؟


دوشنبه ۱۲ فروردین


ریتم و آهنگ موزون زندگی


دانشمندان درباره چیزی بنام ریتم شبانه روزی، صحبت میکنند، این عقیده وجود دارد که ریتم های بیولوژیکی (گاهی اوقات « ساعت بدن » نامیده میشود)، تنظیم کننده عملکرد بدن ماست. به عبارت دیگر، درجه خاصی از منظم بودن حتی در خود بدن ما وجود دارد. از این رو، تا حدودی، ریتم ها در اطراف و حتی در درون ما وجود دارند.


فصلهای قابل پیش بینی از زندگی در عبارات زیر از کتاب مقدس، چه هستند؟ و چگونه مستقیماً با زندگی خانواده گره میخورند؟


جامعه باب ۳ آیه ۲


پیدایش باب ۲۱ آیه ۸ و داوران باب ۱۳ آیه ۲۴


مزامیر باب ۷۱ آیه ۵؛ امثال سلیمان باب ۵ آیه ۱۸


پیدایش باب ۱۵ آیه ۱۵؛ داوران باب ۸ آیه ۳۲


مزامیر باب ۹۰ آیه ۱۰


بین دو نگهدارنده کتاب زندگی ما یعنی تولد و مرگ، ما از فصل های گوناگونی عبور میکنیم که برای هر شخص متفاوت است. بعضی از کودکان مدت زیادی بعد از تولد زنده نمی مانند؛ عده دیگری رشد کرده و به پختگی در بزرگسالی خود می رسند. کودکان با گام های رشد خود بزرگ می شوند. برخی زودتر از دیگران راه می روند و صحبت می کنند. بعضی قادر هستند زودتر به مدرسه بروند و ترقی کنند و جزو متخصصین باشند، در حالیکه برخی دیگر وقت خود را به اشکال مختلف کار اختصاص میدهند. برخی خانواده تشکیل میدهند، و برخی دیگر ممکن است هرگز ازدواج نکنند و صاحب فرزند نشوند.


میلیونها نفر بر روی زمین وجود دارند، و اگرچه همه ما وجوه مشترکی داریم (اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۲۶ را ببینید)، هر کدام از ما منحصر بفرد هستیم، و در نتیجه، تفاوت در زندگی هر یک از ما وجود خواهد داشت.


به هر حال، این تفاوت ها مهم هستند زیرا آنها هر یک از ما را منحصر به فرد می کنند، به این معنی که هر یک از ما چیزی برای به اشتراک گذاشتن داریم که دیگران آن را ندارند. به طور خلاصه، تفاوت های ما باعث می شود تا عامل برکت برای دیگران باشیم. به عنوان مثال، پیر و جوان می توانند از آنچه که هر یک از آنها ارائه می دهند بهره مند شوند: « جلال و شکوه جوانان، قوّت آنهاست و عزّت پیران موی سفید آنها » (امثال سلیمان باب ۲۰ آیه ۲۹). هر مرحله ای که هستیم و بدون توجه به تفاوتهای ما، همه ما چیزی برای عرضه کردن داریم، نه فقط برای خداوند، بلکه برای همدیگر همچنین.


درست در حال حاضر، شرایط زندگی شما هر چه که باشد، با انجام چه کاری می توانید فرد دیگری را برکت دهد؟ چرا نباید آگاهانه کوشش کنیم تا دیگران ، خصوصاً فردی در جمع خانواده را برکت بدهیم؟


سه شنبه ۱۳ فروردین


چیزهای غیر منتظره


ایوب باب ۱ آیه ۱۳ تا ۱۹؛ باب ۲ آیه ۷ تا ۹. چه اتفاقی برای ایوب افتاد؟ به چه روشهایی تجربه او انعکاس می یابد؟ چه اتفاقی برای هر کس می افتد، به هر شکلی و هر زمانی؟


هراکلیتوس، فیلسوف یونانی اظهار کرد که « هیچ چیزی دائمی نیست بجز تغییر ». همانطور که به نظر همه چیز خوب پیش می رود، اتفاق غیر منتظره ای رخ می دهد. ممکن است از دست دادن یک شغل یا یک عضو، یک بیماری که ما را به بستر بیماری قرستاده یا باعث مرگ زودرس می شود، آتش سوزی خانه، تصادف ماشین، و یا هنگامی که در حال قدم زدن هستیم بر روی زمین سقوط می کنیم.


البته، همه تغییرات الزاماً منفی نیستند. شاید ارتقاء در کار منجر به شرایط اقتصادی بهتر شود. یا مثلاً شما با کسی ملاقات می کنید که در آینده به همسری خواهید پذیرفت، تغییری که بسیاری از آن خوشحال خواهند شد. در هر صورت، ما می توانیم در کنار هم باشیم، حتی در حالت معمولی، یک ریتم، زمانی، فوراً و غیر منتظره، همه چیز را مختل کند.


مطمئناً ایوب در انتظار فصل جدیدی در زندگی خود نبود. کتاب مقدس او را به عنوان مردی توصیف میکند که « بی عیب و درستکار بود. از خدا می ترسید و از گناه دوری می کرد »( ایّوب باب ۱ آیه ۱). ما همچنین می دانیم که او ازدواج کرده بود، هفت پسر و سه دختر داشت، و خیلی ثروتمند بود ( ایّوب باب ۱ آیه ۲ و ۳) . زمانی که به میانه کتاب برسیم، او حداقل شش زیان عمده را متحمل شده است: اموالش، نیروی کار، فرزندانش، سلامتی او، حمایت از همسرش و تشویق دوستانش. دنیای او زیر و رو شد و زندگی خانوادگی او ویران شد.


اگرچه آنچه که برای ایّوب اتفاق افتاد، بسیار سخت بود، چه کسی در میان ما یک اتفاق غیر منتظره را تجربه کرده آن هم به روش منفی آن مثل ایّوب؟ زندگی می تواند در طول زمانی به خوبی به پیش برود و به طور ناگهانی و بدون هشدار، همه چیز به طور کامل تغییر کند، و زندگی ما و زندگی خانوادگی ما ممکن است هرگز دوباره همانطور که قبلاً بوده نشود.


این چیز جدیدی نیست. احتمالاً هابیل انتظار نداشت که کشته شود و یوسف دقیقاً انتظار نداشت که به عنوان برده در مصر به فروش برسد. در هر دو داستان، اعضای خانواده خیانتکار بودند، و در هر دو داستان، خانواده ها به شدت تحت تاثیرآنچه برای دیگر اعضای آن اتفاق افتاده بود، بودهاند . کتاب مقدس پر از نمونه هایی از افرادی است که زندگی و خانواده آنها به طور غیر منتظره تغییر یافته است.


چگونه ایمان شما به شما در قبال اتفاقاتی که به طور غیر منتظره ریتم زندگی شما را به هم ریخته، کمک کرده است؟


چهارشنبه ۱۴ فروردین


دوره گذار


واقعیت این است که انسانها اغلب موجوداتی عادت پذیر هستند، و ما در واقع، به شیوه های خودمان در زندگی عادت میکنیم، ومسن تر می شویم، و برای ما سخت است که این شیوه ها را تغییر دهیم.


در حقیقت، ما به سادگی تغییر نمی کنیم. چه تعداد از همسران در طول سالها شکایت کردهاند، « من سعی کردم تا رفتار همسرم را عوض کنم، امّا ...؟ » هر چند، خداوند در کار تغییر و تحول شخصیت ماست، هر چند خود نیز نقش و مسئولیتی در انجام آن بر عهده داریم. این قضیه بسیار با برنامه نجات مرتبط می باشد: خداوند در مسیح از ما مردم جدیدی می سازد.


چه اتفاق مهمی در زندگی پولس رسول می افتد؟ و چگونه اتفاق می افتد؟ اعمال رسولان باب ۸ آیه ۱ و۳؛ باب ۹ آیه ١-۲۲؛ پیدایش باب ۱ آیه ١۵-١۷.


« همانطور که شائول خود را کاملاً تسلیم قدرت متقاعد کننده روح القدس نمود، اشتباهات زندگیش را مشاهده کرد و تشخیص داد که از احکام خداوند به دور است، و نمی تواند ادعا کند که به آن دست یافته است. او فریسی مغروری بود، اطمینان داشت که با اعمال خوب خود عادل شده است، اما با فروتنی و سادگی یک کودک در برابر خداوند سر فرود آورد، اعتراف کرد که عادل نبوده و از عیسی مصلوب و نجات دهنده طلب شفاعت و شایستگی کرد. شائول تمایل داشت تا هماهنگی و همبستگی کامل با پدر و پسر برقرار کند. و به شدت برای آمرزش و پذیرش با شور و حرارت استغاثه نمود....


« دعای فریسی توبه کار (یعنی پولس) بیهوده نبود. افکار و عواطف قلبی او توسط فیض الهی تغییریافت؛ و استعدادهای شریف تری با اهداف ابدی خداوند سازگار شدند. مسیح و عدالت او، بیشتر از همه جهان برای شائول ارزشمند گردید ». اِلن جی وایت، کتاب اعمال رسولان صفحات ۱۱۹ و ۱۲۰.


حتی اگر داستانهای تحول [روحانی] ما به هیچ وجه به اندازه پولس چشمگیر نباشد، همه ما باید حکایت های خود را داشته باشیم، تجربه اینکه چگونه خداوند در زندگی ما کار کرده است و ما را تغییر داده، تا ما را به نوعی که باشیم و می دانیم تغییر دهد. بله، این فرآیند می تواند


طولانی باشد، و در این موقع برای ما تعجب آور است که آیا تغییر در چنین زمانی سهل است. در چنین زمان هایی، تعمق و درک دو متن از کتاب مقدس بسیار سخت است که فردی بتواند برای خود ادعا کند.


فیلیپیان باب ۱ آیه ۶ و رومیان باب ۸ آیه ۱ را بخوانید. دو وعده بزرگی که در این متون یافت می شود چه هستند و چگونه آنها در تجربه یک مسیحی در کنار هم قرار می گیرند؟


پنجشنبه ۱۵ فروردین


روابط متقابل


کتاب مقدس کتاب روابط اجتماعی است. خدا ما را آفرید تا درارتباط با دیگران باشیم. در واقع، تعداد کمی از ما در انزوای کامل توانایی زندگی دارد. آغاز، هیچ یک از ما نمی توانستیم حتی بدون دیگران به زیستن ادامه دهیم. حتی پس از تولد ما به دیگران احتیاج داریم تا حداقل تا زمان مشخصی از سن، از ما مراقبت کنند، تا زمانی که در اصل، حداقل بتوانیم به تنهایی زندگی کنیم. حتی اگر می توانستیم به تنهایی ادامه حیات دهیم، چه کسی می خواست؟ اکثر ما نیاز و تمایل به شرکت و همراهی با دیگر انسان ها را داریم . گرچه همراهی با حیوانات خانگی مانند سگ ها می توانند لذت بخش باشند، در نهایت عمیق ترین و معنی دار ترین تغییرات زندگی ما از تعامل با دیگران می آید. جای تعجب نیست که خانواده و روابط خانوادگی، برای هستی ما بسیار حیاتی هستند.


از آنجا که اکثر ما ارتباط برقرار میکنیم، اغلب اوقات با دیگران، این تعاملات می تواند بر تغییرات و ریتم زندگی ما تاثیر گذار باشد. گر چه این به دو روش کار میکند: دیگران هم در تعاملات خود با ما، زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند، در حالی که، ما در تعاملات خود با دیگران، زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهیم.


و خواه ما آن را درک کنیم یا نه (که خیلی اوقات نمی کنیم)، این تعاملات، در هر دو جهت میتواند برای خیریت یا ضرر ما باشند. پس چقدر سخت است برای ما که در تمام اوقات طوری عمل کنیم تا تاثیر اجتناب ناپذیر خودمان بر دیگران همیشه خوب باشد، به خصوص آنهایی که به ما نزدیک هستند، که معمولاً اعضای خانواده ما می باشند.


متون زیر را بخوانید. آنها به ما چه میگویند، در تعاملات مان با دیگران چه کاری باید انجام دهیم؟ رومیان باب ۱۵ آیه ۷؛ افسسیان باب ۴ آیات ۲و ۳۲؛ اول تسالونیکیان باب ۳ آیه ۱۲؛ یعقوب باب ۵ آیه ۱۶.


به هر طریق، اصل ساده است. اگر ما به خوبی، مهربانی و مشفقانه با دیگران رفتار کنیم، در نتیجه تاثیر مثبتی بر آنها خواهیم گذاشت، حتی تا جایی که می توانیم زندگی آنان را به روش بسیار مثبتی تغییر دهیم.


درست همانطور که عیسی به شیوه ای بسیار مثبت، زندگی مردم را تغییر میدهد، ما هم برای انجام کاری مشابه او برای دیگران از این عطیه برخورداریم. مجدداً باید به یاد داشته باشیم: اثر ما حتی به شیوه ای نافذ و ظریف، خوب یا بد است و هیچ جا این اثر و نفوذ نمی تواند تاثیر گذارتر از آن در خانواده های خود ما باشد.


نگاهی به این دو عبارت از عیسی مسیح بیندازید : لوقا باب ۱۱ آیه ۳۴ و مرقس باب ۴ آیات ۲۴ و ۲۵. این آیات در باره اهمیت تعامل با دیگران چه می گویند؟


جمعه ۱۶ فروردین


اندیشه هایی فراتر: تغییراتی را تصور کنیدکه در زندگی شاگردان مسیح رخ داد، در حالی که با او زمان را سپری می کردند. آنها اغلب تحصیل نکرده و افرادی ساده بودند که به آموزه ها و سنت های ایمان یهودیان عادت کرده بودند، اما اکنون آنها توسط عالمِ یهودی جلیلی ایمانشان به چالش کشیده شده بود. آنها در تجربیات زندگی خود رشک و حسد می بردند(متی باب ۲۰ آیات ٢٠-٢٤) و به مباحثه و مناقشه می پرداختند (یوحنا باب ۳ آیه ۲۵)؛ به نظر می رسید که آنان کمبود ایمان دارند (مرقس باب ۹ آیات ۲۸ و ۲۹)، و حتی به حال خود رها شده اند (متی باب ۲۶ آیه ۵۶) و به عیسی خیانت کردهاند (متی باب ۲۶ آیه ۶۹-۷۴). در عین حال، آنان رشد روحانی داشتند بقدری که مردم فکر کردند که پطرس، عیسی مسیح است (متی باب ۲۶ آیه ۷۳)، و حتی برای اعضای شورای عالی یهود سنهدریان عجیب و غریب بود هنگامی که متوجه شدند پطرس و یوحنا « مردانی تحصیل نکرده و بی تجربه هستند، « وقتی آنان جسارت پطرس و یوحنا را مشاهده كردند و پی بردند كه افرادی درس نخوانده و معمولی هستند، متعجّب شدند و دانستند كه از یاران عیسی بودهاند » (اعمال رسولان باب ۴ آیه ۱۳).


در مورد تاثیر غیر قابل باور مثبتی که می توانیم در خانواده هایمان داشته باشیم بیندیشید، چنانچه بطریقی زندگی می کردیم که هنگامی که اعضای خانواده ما را ببینند، بدانند که « با عیسی بوده ایم ».


این کلمات ازاِلن جی وایت در باره تاثیر گذاری در خانه چه چیزی به ما می گویند؟ « خانه ممکن است ساده باشد، اما همیشه می تواند جایی باشد که کلمات خوشایندی در آن گفتگو شود و رفتاری دلپذیر در آن انجام شود، جایی که با حسن نیت و عشق، به مهمانان احترام گذارند » -از کتاب خانه ادونتیست صفحه ۸.


سوالاتی برای بحث


۱. آیات ۱ تا ۸ از باب ۳ کتاب جامعه را بخوانید. این آیات چه می گویند، و چگونه می توانید این اصل را در زندگی خود تجربه کنید؟


۲. در کلاس، در مورد برخی از تجربیاتی که زندگیتان را تغییر داده، صحبت کنید و در صورت ممکن در مورد درسهایی که از آن آموخته اید، یا نیاموخته اید، صحبت کنید و بگوئید که چه درسهایی را بهتر بود از آن تجربه یاد می گرفتید، امّا نمی دانید؟ همچنین در مورد این که چگونه این تجارب تغییر زندگی، در شما تاثیر می گذارد، صحبت کنید. همچنین در چنین شرایطی چه درسهایی یاد گرفتید؟


۳. طریقه ای که شما امروز زندگی می کنید چه هست؟، که اگر مسیح در زندگی شما نبود، کاملا با آنچه که شما امروز هستید متفاوت می بود؟ این مطلب چه چیزی را به شما در مورد قدرت مسیح در تغییر زندگیِ ما میگوید؟


داستانهای ایمانداران


۱۶ فروردین


خاطره نویسی خوش بشارت


توسط اندرو مک چسنی


برای اِلیسا آلبرتسون که یکی از بومیان پالمار آلاسکا بود، سال بدتر از این نمی توانست باشد؛ که آرایشگری را که برایش آتیه ساز بود رها کرده و به عنوان داوطلب به مدرسه ای بشارتی جزایر مارشال برود. سه ماه از دوره یک ساله مدرسه او نگذشته بود که در حین بازی فوتبال در مدرسه «ای – بِی – آی» ادونتیست های روز هفتم کشگک زانویش در رفت و مجبور شد تا با هواپیما به ایالات متحده بازگردد. اِلیسا پس از گذشت چهار ماه در ایالات متحده رو به بهبودی بود که متوجه شد که مجبور است تا قولی را که به دانش آموزانش داده بود که تا قبل از پایان سال تحصیلی باز می گردد را زیر پا بگذارد. سپس ارتباط او و دوست پسرش که مدتهای مدید با هم بودند نیز قطع شد.


اِلیسا که نا امید و دلسرد شده بود، تصمیم گرفت تا شیوه زندگی خود را تغییر داده و از موسیقی ، کتابها، و فیلمهای دنیایی فاصله بگیرد. بنابراین تصمیم گرفت تا برای مدت چهل روز روزه بگیرد و خود را وقفِ کتاب مقدس و نوشته های کلیسای روز هفتمی بکند که برگرفته از نوشته های الن جی وایت نماید که یکی از بنیانگذاران کلیسای ادونتیست های روز هفتم بود. از آن لحظه به بعد بود که شروع به نوشتن خاطرات خوش خود نمود.


او گفت: « من می خواستم تا هزار تاازهدایایی که خدا به من داده است را بشمارم ». روزانه نویسی خاطرات خوش با مطالب ساده شروع شد. اٍلیسا نوشت که او از آب تمیز و همچنین درخشش نور آفتاب از میان پنجره شکرگزار است. همچنانکه به نوشتن ادامه می داد، کلام پولس رسول را به یاد آورد که « همیشه شاد باشید » (اول تسالونیکیان باب ۵ آیه ۱۶).


وقتی کشف کرد که مورچه ها به غذای سگش که داخل کاسه بود هجوم آورده اند، با خود اندیشید که « این خیلی آزار دهنده است! من از مورچه ها بیزارم! ». سپس او خاطره نویسی در باره چیزهای خوش را به یاد آورد و از نزدیک به مورچه هایی که مشغول بودند نگاه کرد؛ به پشتکار، کار گروهی و توانایی حمل بار به دفعات مکرر نسبت به جثه ای که داشتند او را در حیرت فرو برد. او در خاطرات خوب خود نوشت: « من به خاطر مورچه ها از خدا سپاسگزارم. به واسطه خدا، ما می توانیم به کارهایی که بزرگتر از توان ماست توفیق کسب کنیم ». الیسا همچنین در شرایط ناخوشایند نیز شادی یافت. وقتی کسی از او انتقاد می کرد، او نوشت: « به خاطر حرف های انتقاد آمیزت ممنونم به خاطر اینکه مرا در مسیر قرار می دهد تا پیشرفت کنم و بیشتر جذب شما شوم ». او از خدا به خاطر دررفتگی زانویش سپاسگزاری نمود؛ و پی برد که خدا او را از لحاظ ذهنی و جسمی از طریق این در رفتگی تقویت کرده است. الیسا حال ۲۱ سال دارد و به عنوان معلم پایه دوم به «ای – بِی – آی» بازگشت. او پس از ابتلا به بیماری آنفولانزا که در اطراف جزیره شایع شده بود دست کشید. او گفت: « وقتی صدایم را از دست دادم گفتم جلال بر خدا زیرا حال می توانم صدای بچه هایم را بهتر بشنوم ».


بخشی از هدایای سه ماهه دوم ازسیزدهمین سبت سال ۲۰۱۸به مدرسه ادونتیست روز هفتم « اِی – بی – آی » کمک کرد که کلاس های کهنه و فرو ریخته تعمیر شود. به خاطر هدایای شما برای کارهای بشارتی سپاسگزاریم.


درس دوم ۱۷ تا ٢٣ فروردین


انتخابها و تصمیماتی که اتخاذ می کنیم






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: افسسیان باب ۱ آیات ۱-٤؛ متی باب ۲۲ آیات ٣۵ تا ٣۷ و باب ۷ آیات ۲۴و ٢۵؛ امثال سلیمان باب ۱۸ آیه ۲۴ و اول قرنتیان باب ۱۵ آیه ۳۳؛ جامعه باب ۲ آیات ۱-۱۱


آیه حفظی: « اگر نمیخواهید خداوند را پرستش کنید، هم اکنون تصمیم بگیرید که چه کسی را پرستش خواهید کرد. آیا خدایانی را که نیاکانتان در آن طرف رود فرات میپرستیدند، یا خدایان اموریان را که اکنون در سرزمینشان زندگی میکنید؟ امّا من و خانوادهام خداوند را پرستش خواهیم نمود » (یوشع باب ۲۴ آیه ۱۵).


آیا تا کنون توجه کردهاید که زندگی پر از انتخاب است؟ در حقیقت، می توان گفت که به طرق مختلف، هرآنچه ما در تمام طول روز انجام می دهیم، از لحظه ای که از خواب بیدار می شویم تا زمانی که به رختخواب می رویم، انتخاب کردن است. ما انتخابهای زیادی می کنیم که اغلب حتی به آنها فکر هم نمی کنیم. فقط انتخاب می کنیم.


بعضی از انتخابها ساده هستند و حتی عادی می شوند، در صورتی بعضی از آنها در برخی مواقع زندگی ما را تغییر میدهند وعواقب ابدی، نه فقط برای ما حتی برای خانواده های ما دارند.


از این رو، چقدر مهم است که ما به شیوه انتخاب هایمان فکر می کنیم، به ویژه آنهایی که بزرگ هستند، انتخابهایی هستند که می توانند ما و خانواده ما، حتی نه تنها بقیه زندگی ما، بلکه تمام اعضای خانواده ما را تحت تاثیر قرار دهند.


بسیاری از ما، تا به امروز، از بسیاری از انتخابهایی که کرده ایم پشیمانیم، چه تعدادی از این انتخاب ها تا به امروز، زندگی ما را خراب کردهاند، حتی اگر خیلی وقت پیش این انتخابهای اشتباه گرفته شدهاند؟ خوشبختانه، گذشت وجود دارد، رستگاری وجود دارد، و درمان برای بدترین انتخابها وجود دارد.


در این هفته، ما به طور وسیع در این زمینه و به مسئله انتخاب نگاه خواهیم کرد. چگونه باید ما این انتخابها را انجام دهیم و چگونه این انتخاب ها می تواند بر ما و خانواده ما تاثیر بگذارد.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ٢٤ فروردین – ۱۳ April آماده شوید.


یکشنبه ۱۸ فروردین


اراده آزاد [یا اختیار]، انتخاب آزاد


برخی از مسیحیان معتقدند که خدا حتی قبل از اینکه یک فرد متولد شود، انتخاب کرده است که این شخص نجات پیدا خواهد کرد یا نه نخواهد کرد. و معتقد هستند که، کسانی که در آخرت حیات ابدی را از دست میدهند به این علت است که خداوند چنین خواسته است، خدا با حکمت خویش (این فرضیه الهیاتی ادعا می کند) این انتخاب را برای این شخص انجام داده که حیاط ابدی را از دست بدهد. به این معنی است کهاز این رو، صرفنظر از انتخاب خود شخص، این شخص محکوم به از دست دادن حیات جاویدان است.


خوشبختانه، به عنوان اعضای کلیسای ادونتیست های روز هفتم، ما نمی توانیم این [فرضیه] الهیاتی را قبول کنیم. درعوض، ما معتقدیم که خداوند نجات از گناه را برای همه ما حتی قبل از اینکه دنیا آغاز شود انتخاب کرد، او ما را انتخاب کرد تا با او زندگی ابدی داشته باشیم.


آیات زیر را بخوانید :افسسیان باب ۱آیه ۱-٤؛ تیطوس باب ۱آیه ۱-٢؛ و دوم تیموتائوس باب۱آیات ۸و۹، این آیات درباره برگزیده شدن ما توسط خداوند و زمانی که ما انتخاب شدیم به ما چه می گویند؟


هر چند که خبر خوب باشد، با این حال برخی افراد از دست می روند (متی باب ۴۱:۲۵) و این به این دلیل است که، گرچه خدا همه ما را انتخاب کرده است، او به انسان هدیه ای مقدس داده است و این آزادی اراده و آزادی انتخاب است.


متی در باب ۲۲ آیات ۳۵ تا ۳۷ درباره ارادهِ آزاد (یا اختیار) به ما چه می آموزد؟


خداوند ما را مجبور نمی کند که او را دوست داشته باشیم. عشق و محبت، بخاطر اینکه عشق و محبت باقی بماند، باید آزادانه ارزانی شود. به طرق مختلف، میتوان استدلال کرد که کتاب مقدس، کتاب داستان خداست که به دنبالِ دست یافتن به انسانهای گم شده، بدون توسل به زور است تا قلبهای آنان را بدست آورد. این واقعیت را بهتر می توان در زندگی و رسالت عیسی مشاهده کرد و چگونه مردم با ارادۀ آزاد خود تحت تاثیر او قرار گرفتند. بعضی ها به سوی او کشیده شدند؛ و بعضی خواستار مرگ او شدند.


بله، خدا ما را برای رستگاری انتخاب کرده است، اما در نهایت ما باید تصمیم بگیریم که این نجات را بپذیریم. بی تردید تمامی انتخاب هایمان، از جمله انتخاب برای خدمت به خداوند، تا کنون، برای ما و همه کسانی که بوسیله زندگی ما و انتخاب های ما تحت تاثیر قرار می گیرند، (همچون اعضای خانواده)، بسیار حیاتی و مهم هستند.


دوشنبه ۱۹ فروردین


اتخاذ انتخاب های درست


همه ما به خوبی از اهمیت انتخابهایی که انجام می دهیم اطلاع داریم. همچنین همه ما می دانیم که چگونه انتخاب های اشتباه می توانند در زندگی ما و زندگی دیگران تاثیر بسزایی داشته باشند. سوال این است که چگونه می توانیم بدانیم که انتخاب های درستی کرده ایم؟


آیات زیر به ما بعضی از مراحل کلی را نشان می دهد که میتواند به ما کمک کند تا درست تصمیم گیری کنیم. این مراحل چه هستند؟


۱. اول تسالونیکیان باب ۵ آیه ۱۷؛ یعقوب باب ۱ آیه ۵


٢. اشعیا باب ۱ آیه ۱۹؛ متی باب ۷ آیات ۲۴ و ۲۵


٣. مزامیر باب ۱۱۹ آیه ۱۰۵؛ دوم تیموتائوس باب ۳ آیه ۱۶


٤. امثال سلیمان باب ۳ آیه ۵؛ اشعیا باب ۵۸ آیه ۱۱


۵. امثال سلیمان باب ۱۵ آیه ۲٢؛ باب ۲۴ آیه ۶


در هر تصمیم مهمی که اتخاذ می کنیم، باید با شور و جدیت در دعا به حضور خدا برویم، تا اطمینان حاصل کنیم که انتخاب ما احکام خداوند را نقض نکند، یا حتی متناقض با اصول کلام او نباشد. چقدر مهم است که به خدا اعتماد کنیم، که به موجب آن، انتخاب خود را به حضور او تسلیم کنیم؛ و به همین دلیل، باید دعا کنیم که انتخابهایی که میکنیم، او را جلال دهد و حاضر باشیم تا از خواسته های خود صرفنظر کنیم، در صورتیکه خواسته های ما بر خلاف نقشه خداوند برای زندگی ما باشند. همچنین خیلی وقتها، مشورت با مشاوران خردمند میتواند کمک بزرگی در انتخابمان بکند. در پایان، باید اعتماد داشته باشیم که خدا ما را دوست دارد و بهترین ها را برای ما می خواهد و اگر با ایمان و تواضع زندگی خود را به او تسلیم کنیم، می توانیم با ایمان به او در زندگی پیش برویم و تصمیم های خود را بگیریم.


چگونه تصمیمات بزرگ خود را در زندگی اتخاذ می کنید؟ اگر در مسیرانتخاب گامهای روحانی بر دارید چه میشود؟


سه شنبه ۲۰ فروردین


انتخاب دوستان


یکی از مهمترین گزینه های که درزندگی، انتخاب دوستانمان است. اغلب وقتها ما اقدام به انتخاب دوست نمی کنیم؛ اغلب در حینی که افراد به اموری می پردازند که در آن علاقۀ مشترک وجود دارد، دوستی ها بسادگی شروع و شکل می گیرد.


چه اصولی را می توانیم برای انتخاب دوستانمان درآیات زیر پیدا کنیم؟ امثال سلیمان باب ۱۲ آیه ۲۶؛ باب ۱۷ آیه ۱۷؛ باب ۱۸ آیه ۲۴؛ باب ۲۲ آیات ۲۴ و۲۵.


امثال سلیمان در باب ۱۸ آیه ۲۴ میگوید اگر بخواهیم دوست داشته باشیم باید رفتار دوستانه داشته باشیم. گاهی اوقات مردم خود را تنها می یابند، واین کج خلقی و نگرش منفی آنها است که باعث می شود تا دیگران از او رانده شوند. « حتی بهترین ما با چنین خصیصه غیر دوستانه تنها می ماند » در انتخاب دوستان، ما باید کسانی را انتخاب کنیم که وقتی پی می برند که ما کامل نیستیم از ما فرار نمی کنند.


فرا خوانده شده ایم تا بطور متقابل و دوطرفه یکدیگر را تحمل کنیم. ما باید یکدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر احترام بگذاریم، بدون توجه به اشتباهات و نواقصی که داریم، واین کار را بدون کمک روح مسیحانه نمی توانیم انجام دهیم. باید فروتنی و از خود گذشتگی را با شکیبایی در برابر اشتباهات دیگران در خود رشد دهیم. بدین ترتیب این باعث از بین رفتن خودپرستی در ما میشود و از ما انسانی با قلبی بزرگ و سخاوتمند می سازد. — Ellen G. White, Pastoral Ministry, p. 95.


یکی از مشهورترین داستانها در مورد دوستی، داستان بین داوود و یوناتان است. شائول اولین پادشاه اسرائیل وپدر یوناتان، چنانچه وفادار و مطیع بود، سلطنت او می توانست برای چندین نسل ادامه داشته باشد و یوناتان جانشین تخت پادشاهی او بشود. اما هنگامی که ثابت کرد که نالایق است، خداوند داوود را به عنوان پادشاه جدید اسرائیل انتخاب کرد، بنابراین یوناتان از پادشاهی به خاطر دیگران[پدرش] رد صلاحیت شد در صورتی که کاملاً پادشاهی حق او بود. در این جا ما یک مثال قوی داریم که چگونه انتخاب اشتباه یکی از اعضای خانواده (شائول)، زندگی دیگر عضو خانواده (یوناتان) را تحت تاثیر قرار می دهد.


اما یوناتان عصبانی نبود و نسبت به داوود حسادت نداشت. در عوض او تصمیم گرفت که به داوود با محافظت کردن او در برابر خشم شائول کمک کند. « در همان روز بعد از گفتوگوی شائول با داوود، یوناتان علاقة زیادی به داوود پیدا کرد، به حدّی که او را به اندازة جان خود، دوست میداشت » (اول سموئیل باب ۱۸ آیه ۱). این مثالی قدرتمند از دوستیِ واقعی است!


« فریفته مشوید! معاشرات بد، اخلاق حسنه را فاسد میسازد » (اول قرنتیان باب ۱۵ آیه ۳۳). چه تجربه ای با دوستان خود داشته اید، حتی با آنهایی که منظوری نداشتند که به شما آسیب برسانند، ولی چه کسی سرانجام به شما آسیب رسانده است؟ چگونه انتخاب های غلط در دوستی می توانند به روابط خانوادگی آسیب برساند؟


چهارشنبه ۲۱ فروردین


انتخاب شریک زندگی


اگر قرار است دوستانتان را با دقت انتخاب کنید، پس باید خیلی بیشتر در انتخاب همسر آینده تان دقت کنید. آدم خیلی متبارک بود به این خاطر که خداوند با دستان خودش، زندگی او را طراحی کرده بود. انتخاب برای آدم خیلی آسان بود از آنجا که حوا تنها زنی بود که می توانست انتخاب کند و کامل هم بود. بقیه ما کمی بیشتر در سختی هستیم چون هیچکدام از ما کامل نیستم، و موارد زیادی هم برای انتخاب وجود دارد.


چون این تصمیم خیلی مهم است، خداوند ما را بدون راهنمایی در این بخش از زندگیمان رها نکرده است. بعلاوه تمام مراحل مهمی که در درس دوشنبه مورد توجه قرار دادیم، بعضی از مراحل خاص در مورد مسائل ازدواج برای پیروی از آنها وجود دارد (ما به کل سوالات ازدواج در درس ۶ با دقت نگاه خواهیم کرد). در واقع، به غیر از انتخاب خدمت به خداوند، انتخاب همسر مهمترین مسئله هر کس در زندگیش می باشد.


چه راهنمایی کلی در متون زیر یافت می شود که می تواند و باید برای فردی که به دنبال شریک مناسب در ازدواج است، مورد استفاده قرار گیرد؟ مزامیر باب ۳۷ آیه ۲۷؛ باب ۱۱۹ آیه ۹۷؛ اول قرنتیان باب ۱۵ آیه ۳۳؛ یعقوب باب ۱ آیات ۲۳ تا ۲۵.


علاوه بر اینکه، به دنبال یافتن فردی برای ازدواج هستید، باید به دنبال شخص مناسبی باشید. « لهذا آنچه خواهید که مردم به شما کنند، شما نیز بدیشان همچنان کنید؛ زیرا این است تورات و صُحُف انبیا »(متی باب ۷ آیه ۱۲). کسی می تواند یک همسر با شایستگی ها و قابلیت های بزرگ پیدا کند که خود دارای تمام ویژگی هایی که می خواهد، باشد. اما اگر کسی خصوصیات خوبی در خود نداشته باشد، چگونه می تواند چنین انتظاری از همسرش داشته باشد. در اینجاست که مشکلات بوجود می آیند.


این مسئله جدیدی نیست، و مطمئناً نه تنها در انتخاب همسر بلکه به طور کلی در زندگی دیده میشود. پولس در ابتدای نامه خود به رومیان زمان زیادی را صرف صحبت کردن با کسانی می کند که دیگران را به خاطر کارهایی که انجام دادهاند محکوم می کنند، در صورتیکه خودشان تقصیرکارند.


همانطور که عیسی گفت:« و چون است که خس را در چشم برادر خود میبینی و چوبی را که در چشم خود داری نمی بینی؟ »(متی باب ۷ آیه ۳).


هر چند وقت یکبار آرزو می کنید که ایکاش چه وقتهایی شما خود را جای دیگران که چه آردیگران (شاید همسرتان) دارای صفات و خصوصیاتی بودند که خودتان از آن ویژگی ها بی بهره هستید؟ در مورد آن فکر کنید.


پنجشنبه ۲۲ فروردین


انتخاب یک مسیر


در بعضی موارد، باید انتخاب کنیم که با توجه به شغل یا حرفهمان در زندگی چه کاری می خواهیم انجام بدهیم. به غیر از یک ثروتمند مستقل و یا کسی که بطور تمام وقت در خانه کار می کند که از خانه و خانواده مراقبت کند، (شریف ترین مشاغل)، بسیاری از مردم باید مسیری را در زندگی انتخاب کنند که تا ممکن باشد ادامه یافته و درآمدی برای زندگی داشته باشند.


البته، برای همه ما شرایط خاصی وجود دارد که می تواند، تا حد زیادی، ما را در انتخاب شغلمان محدود کند. اما در هر شرایطی که برای ما وجود دارد، ما می توانیم انتخاب های مربوط به شغلمان را انجام دهیم که، به ویژه اینکه بدانیم ما در عیسی مسیح رستگاری داریم، و این می تواند به زندگی ما معنی و هدف را اضافه کند. بطور خلاصه، هر کاری که انجام می دهیم، می توانیم در آن برای جلال خدا عمل کنیم.


سلیمان چه اشتباهی کرد و چگونه می توانیم مراقب باشیم که اشتباهی شبیه به او نداشته باشیم؟ جامعه باب ۲ آیات ۱ تا ۱۱.


نیازی نیست که به اندازه سلیمان ثروتمند باشیم تا در همان تله ای که او گرفتار شد، به دام بیفتیم. « زیرا که طمع، ریشۀ همۀ بدیها است، که بعضی چون در پی آن میکوشیدند، از ایمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سفتند » (اول تیموتائوس باب ۶ آیه ۱۹). یکی می تواند فقیر باشد و پول را به همان اندازه که شخص ثروتمند دوست دارد، دوست داشته باشد.


بله، ما باید برای زندگی امرار معاش کنیم، اما صرف نظر از آنچه که انجام می دهیم یا چقدر درآمد داریم، نیازی نداریم به دنبال بُتِ ثروت باشیم. بسیاری از خانواده ها از پدری رنج می برند که اوغرق بدست آوردن پول است، خانوادهاش را فراموش کرده و فقط تلاش میکند که ثروتمند شود. چه تعدادی از فرزندان، و همسران یک شیوه معمولی زندگی را به یک رابطه فقیر و ضعیف با پدرشان ترجیح میدهند؟ در بیشتر موارد، روابط قبلی را به بعد از[پول دار شدن] ترجیح می دهند.


« پس خداوند خدا آدم را گرفت و او را در باغ عدن گذاشت تا کار آن را بکند و آن را محافظت نماید »(پیدایش باب ۲ آیه ۱۵). خطر زمانی است که ما کار و شغل خود را کانون زندگی خود قرار دهیم، و یا آن را وسیله ای برای به دست آوردن ثروت برای خود کنیم. این اشتباهی بود که سلیمان پادشاه کرد.


او به دنبال مفهومی برای این پروژه ها بود، حتی فکر کرد که آن کارها او را به درجه ای از خشنودی و رضایت می رسانند، اما در انتها به این مسئله پی برد که همه آنها مهمل و بی معنی بودهاند.


فردی یک بار گفت: « چند نفر، در پایان زندگی خود، آرزو کردهاند که ای کاش زمانی را که در دفتر کار خود صرف کرده اند، بیشتر با خانواده شان صرف کرده بودند؟ » چه پیام مهمی در این مطلب وجود دارد؟


جمعه ۲۳ فروردین


اندیشه ای فراتر: از نوشته های الن جی وایت: همه ما بر اساس کلام خدا، با واقعیت اراده آزاد انسان مواجه هستیم. حتی آدم و حوای سقوط کرده در گناه (پیدایش باب ۳) آزاد بودند، ولی متاسفانه با اراده آزاد خود، انتخاب اشتباه کردند. اگر انسان سقوط نکرده، در کمال، توانست از اراده آزاد خود سواستفاده کند، چقدر بیشتر، افرادی مانند ما می توانند در گناه فرو بروند؟


و ما باید به خاطر داشته باشیم که اراده آزاد تنها آن است که آزاد است، به این معنا که، بدون در نظر گرفتن فشار بر ما، از داخل و خارج، ما مجبور نیستیم آنچه را که اشتباه است انتخاب کنیم. ما می توانیم، از طریق قدرت خداوند در ما، انتخاب های مناسب را با اراده آزادی که خداوند به ما داده، انتخاب کنیم. بنابراین، چقدر مهم است که ما با دقت تصمیمات خودمان را بررسی کنیم، به خصوص در مورد این که چگونه این تصمیم ها می توانند زندگی خانوادگی ما را تحت تاثیر قرار دهند. انتخاب آزادانه قابیل برای کشتن برادرش قطعاً خانواده اش را ویران کرد. تصمیم آزاد برادران یوسف برای فروش وی به بردگی، زندگی پدرش را خراب کرد.« پس آن را شناخته، گفت، ردای پسر من است! جانوری درنده او را خورده است، و یقیناً یوسف دریده شده است. و یعقوب رخت خود را پاره کرده، پلاس دربر کرد، و روزهای بسیار برای پسر خود ماتم گرفت. و همۀ پسران و همۀ دخترانش به تسلّی او برخاستند. امّا تسلّی نپذیرفت، و گفت، سوگوار نزد پسر خود به گور فرود میروم. پس پدرشبرای وی همی گریست »(پیدایش باب ۳۷ آیه ۳۳ تا ۳۵).


در تمام کتاب مقدس، همینطور در زندگی، می توانیم نمونه هایی از چگونگی انتخاب های آزاد اعضای خانواده، برای خوب یا بد، که بر زندگی دیگران تاثیر گذار بوده، مانند انتخاب: قورح، داتان و ابیرام را پیدا کنیم. (اعداد باب ۱۶ آیات ۱تا ٣٢؛ همچنین دانیال باب ۶ آیات ۲۳ و ٢٤؛ پیدایش باب ۱۸ آیه ۱۹).


سوالاتی برای بحث


۱. برخی از گزینه های اختیاری که امروز انتخاب کردید، چه هستند؟ آنها به شما درمورد خودتان و رابطه با خدا و با دیگران چه می گویند؟ از انتخابهای که شما کرده اید، کدامیک، اگر بخواهید آرزو کنید، می خواستید که کدامیک متفاوت می بود؟


۲. چه شخصیت هایی از کتاب مقدس انتخاب های اشتباه کردهاند، و از اشتباهات آنها چه چیزی می توانیم یاد بگیریم؟ چگونه انتخاب اشتباه آنان تاثیر منفی در خانواده آنان گذاشت؟


۳. بدون شک: همه ما ازانتخابات اشتباه خود پشیمانیم. چرا، راجع به آن دسته از پشیمانی ها، انجیل برای ما خبر خوبی دارد؟ از وعده های کتاب مقدس راجع به ناراحتی و حس تقصیر بر انتخاب های اشتباهچه مطالباتی کرده اید؟


۴. اگر برخی از مردم نزد شما بیایند و در مورد ازدواج با شما صحبت کنند، چه اندرزها و مشاوره هایی برای آنان دارید، و چرا؟ برای کمک به آنها در تصمیم گیری در مورد کارهای مهم زندگیشان به چه اصولی از کلام خدا می توانید اشاره کنید؟


داستانهای ایمانداران


۲۴ فروردین


بمب های مهلک برزیلی


توسط کارولین آزو


مارسلو دورنِلِز که از گزارش های خبری گرسنگان آفریقا مشوش شده بود زندگی راحت خود را در برزیل ترک کرد تا از طریق آدرا به کشورهای موزامبیک، آنگولا و عراق که به خاطر جنگ از هم پاشیده شده بودند، تسکینی به وجود آورده باشد. مارسلو با وجود اینکه ۴۸ ساله بود، موهایی سفید و چهره ای جذاب داشت که از سالها کار بشردوستانه در میانه انفجار بمب، آفتاب سوزان، سرمای شدید و باران فراوان شهادت می داد.او نمی توانست چیزی را تغییر بدهد.


مارسلو در مصاحبه ای در شهر اربیل عراق با عنوان مسئول آدرای کردستان گفت: « من در سال ۱۹۹۰خیلی ناراضی بودم؛ اگرچه زندگی راحتی داشتم. وقتی تصاویر مردمی را از تلویزیون دیدم که در اتیوپی و سومالی به خاطر جنگ از گرسنگی در حال هلاکت بودند، اشتیاقی در من به وجود آمد تا بتوانم کمک رسانی کنم. می دانستم که خدا مرا فرا خوانده است». اولین ماموریت او دستیاری به آژانس امداد و توسعه ادونتیست های روز هفتم بود تا برنامه غذایی را برای مردم ۱۰۰ روستا برقرار سازند که بواسطه درگیری و خشکسالی در موزامبیک تغییر اسکان داده بودند. کشور در منجلاب جنگ داخلی ۱۹۷۷فرو رفته بود و توافق صلح تنها می توانست در سال ۱۹۹۲حاصل شود.


مارسلو گفت: « وقتی رسیدم، دیدم که اوضاع از آنچه من فکر می کردم پیچیده تر بود. اما نمی توانستم برگردم. کمک بیشتری نیازبود ». او به مدت هشت ماه در موزامبیک کار کرد و گفت که اشتیاقم برای کمک به دیگران قوی تر شده است.


اما مادرش به درمان فوری نیاز پیدا کرده بود و مجبور شد تا کار خود را ناتمام گذاشته و برای مراقبت از مادرش به برزیل بازگردد. ماموریت بعدی او در آنگولا بود، که در میانه جنگ داخلی ۲۷ساله گرفتار شده بود. سالهای نخستش وحشتناک بود وقتی که می دید مردم بیچاره کفش ها و سگهای مرده را می خورند. در طی یک تهاجم نظامی در سال ۱۹۹٣، او ۲۰کودک را از گرسنگی و انفجار بمب نجات داد و آنها را در خانه اش در مرکز استانی به نام مالانخی در آنگولای شمالی ، پناه داد.


او گفت:« آنچه را که در خیابان ها می دیدم وحشتناک بود؛ هزاران کودکی که از فرط گشنگی پوست و استخوان شده و در آستانه کرگ بودند. من نمی توانستم چنین بدبختی ای را تحمل کنم. از این رو، کودکانی را که ملاقات می کردم یکجا جمع می کردم و به خانه ام می آوردم و به آنها غذا می دادم ».


او همچنین با آدرا کار کرد تا به بیش از ۲۰۰ کودک یتیم به همراه خانواده های اودنتیست در مالانخی جا دهد.


در سال ۲۰۱۶، مارسلو برای کمک به مردم بی پناه به عراق رفت.


لیاندر رِیس، فردی برزیلی که به عنوان کارمند ارشد مالی برای آدرای کردستان کار می کند، گفت: «او انسانی است که قلبی بزرگ و مهربان دارد».


درس سوم ٢٤-٣٠ فروردین


آمادگی برای تغییر






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: اول قرنتیان باب ۱۰ آیات ۱ تا ۱۳؛ پیدایش باب ۲ آیه ۲۴؛ اول قرنتیان باب ۱۳ آیات ۴ تا ۸؛ اول سموئیل باب ۱ آیه ۲۷؛ مزامیر باب ۷۱؛ اول قرنتیان باب ۱۵ آیات ۲۴ تا ۲۶.


آیه حفظی: « عدالت پیش روی او خواهد خرامید و آثار خود را طریقی خواهد ساخت »(مزامیر باب ۸۵ آیه ۱۳).


زندگی پر از تغییرات است. چیزها همواره در حال تغییر هستند. تنها چیزی که تغییر نمی کند واقعیت خود تغییر است. تغییر، در واقع، بخشی از وجود ماست. حتی به نظر می رسد که قوانین فیزیک را بر اساس این واقعیت آموزش می دهند.


اغلب تغییرات به طور غیر منتظره رخ می دهند. ما در روال عادی زندگی خود هستیم، که ناگهان، بلافاصله، همه چیز تغییر می کند و بدون اینکه آمادگی داشته باشیم کاملا گرفتار می شویم.


از سوی دیگر، گاهی اوقات ما می توانیم ببینیم که تغییرات در حال آمدن هستند. وگاهی آگاهی قبلی، نشانه ها، و شاخص ها به ما اطلاع میدهند که همه چیز متفاوت خواهد بود. زمانی که این اتفاق می افتد، عاقلانه است که خود را در حد لازم برای هر چیزی که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد، آماده کنیم. بسیاری از این تغییرات مثل ازدواج، بدنیا آمدن کودک، بالا رفتن سن و حتی مرگ، تغییرات بزرگی هستند.


و بله، ما در انزوا زندگی نمی کنیم. پس به این معنی است که، تغییراتی که می آیند، می توانند بر ما و خانواده ما به شیوه های بزرگ اثر بگذارند. همزمان، تغییر در خانواده ما نیز می تواند بر هر یک از اعضای خانواده هم تأثیر بگذارد.


در این هفته، اجازه دهید به برخی از این تغییرات نگاهی بیندازیم که دیر یا زود، به طرق مختلف، با آن مواجه می شویم، و ببینیم که این تغییرات چطور می تواند به زندگی خانوادگی ما ضربه بزند.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت ۲۰ آوریل – ٣۱ فروردین آماده شوید.


یکشنبه ۲۵ فروردین


بدون آمادگی


یک چیز در مورد کلام خدا وجود دارد: که برواقعیت های زندگی انسان پرده نمی پوشاند و آن را مخفی نمی کن. برعکس، در آن همه شداید و زمختی ها و در موارد خاص، درد و ناامیدی محض به چشم می خورد. در واقع، به استثنای چند صفحه از اول و آخر کتاب مقدس، کلام خدا چهره ای محزون و پشیمان از نژاد بشر را به تصویر می کشد. پولس در آنچه که گفت اغراق نکرد:« زیرا همه گناه کردهاند واز جلال خدا قاصر میباشند »(رومیان باب ۳ آیه ۲۳).


اول قرنتیان باب ۱۰ آیات ۱ تا ۱۳ را بخوانید. چه هشدار هایی وجود دارد، همچنین چه وعده هایی داده شده است؟


از بسیاری جهات، بسیاری از اقدامات ما در زندگی بطور ساده چگونگی واکنش ما به تغییرات است. ما دائماً با تغییرات روبرو هستیم که این حالت برای ما به عنوان باورمندان مسیحی یک چالش محسوب می شود که باید با ایمان و با اعتماد به خدا و آشکار کردن این ایمان از طریق اطاعت، بدون توجه به وسوسه های دیگران، با آن مقابله کنیم.


« بزرگترین خواسته دنیا این است، انسانها می خواهند که خریده یه فروخته نشوند؛ انسان هایی که در روحیه هایشان صادق و حقیقی هستند، انسان هایی که هراسی ندارند تا گناه را با نام واقعی آن خطاب کنند، انسان هایی که با وجدان و وظیفه شناس هستند و مثل سوزن قطب نما درست عمل میکنند، انسان هایی که برای احیای حق می ایستند، هرچند که آسمان و زمین به هم بریزد »از کتاب آموزش اِلن جی وایت صفحه ۵٧. این کلمات همانطور که برای اسرائیل کهن درست بود، و همانطور که در زمان الن جی وایت درست بود، اکنون برای ما هم در زمان حال صدق می کند.


در متون زیر چه اشتباهاتی مردم در قبال تغییرات انجام دادند؟ و از اشتباهات آنان چه می توانید یاد بگیرید؟


اعمال رسولان باب ۵ آیات ۱ تا ۱۰


پیدایش باب ۱۶ آیات ۱ ؛ ۲؛ ۵؛ ۶


متی باب ۲ آیات ۲۰ تا ۲۲


تغییرات می آیند و اغلب باعث وسوسه، چالش ها و حتی حوادث، و در زمانهایی موجب ترس می شوند. بنابراین، چقدر مهم است که زرهپوشی روحانی بر تن داشته باشیم تا با آنها با شیوه ای مناسب برخورد کنیم. مجدداً، صرف نظر از اینکه آیا تغییرات غیر منتظره هستند و یا اینکه آنها فقط بخش معمولی از زندگی هستند، ما باید برای آنچه که می آیند، چه مرئی و یا نامرئی باشند، آماده باشیم.


دوشنبه ۲۶ فروردین


آمادگی برای ازدواج


یکی از بزرگترین تغییراتی که فرد با آن مواجه است، زمانی است که او ازدواج می کند.


البته، همه ازدواج نمی کنند، بارزترین الگوی ما، عیسی بود که هرگز ازدواج نکرد، و بسیاری دیگر از شخصیت های کتاب مقدس هم که ازدواج نکرده بودند.


با این وجود، بسیاری از مردم ازدواج می کنند و بنابراین، کتاب مقدس در مورد مسئله ازدواج سکوت نمی کند، که قطعاً یکی از آن بزرگترین متغیرهای زندگی ما است.


اولین روش اجتماعی که در کتاب مقدس ذکر شده، ازدواج است. برای خدا، ازدواج بسیار مهم است، همان کلماتی را که او به آدم و حوا در باغ عدن درباره ازدواج می گوید، در سه جای دیگر در کتاب مقدس هم دیده می شود.« از این سبب مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، با زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند بود » (پیدایش باب ۲ آیه ۲۴ همچنین متی باب ۱۹ آیه ۵؛ مرقس باب ۱٠ آیه ۷؛ افسسیان باب ۵ آیه ۳۱). این آیات به ما می گویند که وقتی یک فرد ازدواج می کند، مهم ترین رابطه در زندگی آنها باید بین آنها و همسرشان باشد، حتی بیش ازآنچه میان آنها و والدینشان است.


از جمله دلایل ازدواج بین یک مرد و یک زن که برای خداوند بسیار مهم است، این است که این رابطه نشان دهنده رابطه بین پسر او، عیسی و کلیسا، عروس اوست (افسسیان باب ۵ آیه ۳۲).


در ساخت یک خانه، اولین مرحله در نظر گرفتن هزینه ساخت آن است (لوقا باب ۱۴ آیه ۲۸ تا ۳۰)؛ چقدر بیشتر هنگام ایجاد یک کانون خانواده باید همه چیز را در نظر گرفت؟ یک خانه با آجر و ملات، چوب و آهن، سیم و شیشه ساخته می شود. اما کانون خانواده با چیزهایی که لزوماً مادی نیستند ساخته می شود.


برخی از ویژگی های حیاتی برای تمام جنبه های زندگی مهم هستند، اما کدام مخصوصاً برای کسانی که برای ازدواج آماده می شوند اهمیت دارند؟ اول قرنتیان باب ۱۳ آیات ۴ تا ۸؛ غلاطیان باب ۵ آیات ۲۲ و۲۳.


آماده شدن برای ازدواج باید از ما و به طور فردی شروع شود، در عین حال، ما باید با دقت به همسر آینده مان نگاه کنیم و بینیم که او مکمل خوبی برای باشد. آیا او سخت کوش است؟(امثال باب ۲۴ آیات ۳۰ تا ۳۴) آیا اخلاق بدی دارد؟ (امثال باب ۲۲ آیه ۲۴). آیا ما اعتقادات مشترک با هم داریم؟(دوم قرنتیان باب ۶ آیات ۱۴ و ۱۵). خانواده و دوستان من چه احساسی نسبت به همسر آینده من دارند؟(امثال باب ۱۱ ایه ۱۴)، آیا من به ایمان تکیه میکنم یا به احساسات؟ (امثال باب ۳ آیات ۵ و ۶). پاسخ به این سؤالات می تواند آینده ای پر از شادی یا یک عمر غم و اندوه به همراه داشته باشد.


در مورد برخی از ازدواج های خوب فکر کنید. چه اصولی می توانید پیدا کنید که همچنین در انواع دیگر روابط بین فردی اعمال میشوند؟


سه شنبه ۲۷ فروردین


آمادگی برای پدر و مادر شدن


فقط اندکی از چیزها قادر هستند زندگی ما را بیشتر از متولد شدن یک بچه، تغییر بدهند.هیچ چیز نمی تواند همیشه مثل روز اولش بشود.


« شخصی که در جوانی صاحب پسر میشود، فرزندانش مانند تیرهای تیز در دست سرباز هستند. خوشا به حال کسی که در ترکش خود از این تیرها فراوان دارد. آن شخص در دادگاه، هنگام مقابله با دشمن، هرگز شکست نخواهد خورد »(مزامیر باب ۱۲۷ آیات ۴و۵).


در زمانی که، بچه ها به دنیا می آیند همراهشان یک کتابچهراهنمای استفاده نمی آید که به والدین آنها، همه چیز را در مورد روش مراقبت و نحوه رفع مشکلات آنان بگوید. حتی والدین با تجربه نیز گاهی از رفتارها، سخنان، یا نگرش فرزندان خود آشفته میشوند.


همانطور که آماده شدن برای ازدواج مهم است، همچنین مهم است که کسانی که امیدوارند تا صاحب فرزندی بشوند، خود را برای این مسئولیت بزرگ آماده کنند.


هرچند که داستان های زیر در باره تولد منحصر به فرد بودند، کدام اصول می تواند کسانی که آماده میشدند تا پدر ومادر بشوند را از پاسخگو و مسئول بودن معاف کند؟ اول سموئیل باب ۱ آیه ۲۷؛ داوران باب ۱۳ آیه ۷؛ لوقا باب ۱ آیات ۶؛ ۱٧-۱٣؛ ٣۹-٤۵ ؛ ۷۹-۷٦.


این والدین چه مسئولیت و فرصت بزرگی داشتند. سه نفر از آنها والدینِ انبیا و رهبران اسرائیل بودند، یکی از فرزندان آنها منادی مسیح موعود، و یکی از آن فرزندان قرار بود مسیح باشد.


با این حال، حتی اگر فرزندان ما قرار نیست که از پیامبران کتاب مقدس باشند، والدین باید هنوز برای این تغییر بنیانی در زندگی آماده باشند.


« حتی قبل از تولد کودک، بهتر است آماده سازی شروع شود، که آنها را قادر می سازد تا با موفقیت با شیطان مبارزه کنند ».


« اگر قبل از تولد فرزند، مادر خوشگذران، خودخواه، ناشکیبا و سخت گیراست، این خصیصه ها در تربیت کودک تاثیر خواهند گذاشت. بنابراین بسیاری از کودکان از بدو تولد حق گرایش و تمایل بسوی شیطان را دریافت میکنند » - اِلن جی وایت، خانه ادونتیست، صفحه ٢۵٦.


خواه اینکه کودکان تحت مراقبت ما هستند یا اینکه ما نسبت به دیگران مسئولیت هایی داریم، چه کارهایی می توانیم انجام دهیم تا این مسئولیت به بهترین نحوه ممکن و شیوه ای خداپسندانه انجام شود؟


چهارشنبه ۲۸ فروردین


آماده شدن برای سن پیری


« دوران عمر ما هفتاد سال است و یا اگر قویتر باشیم، ممکن است هشتاد سال زندگی کنیم، امّا همة دوران زندگی ما آمیخته با رنج و زحمت است و بزودی به سر می رسد و فنا میشویم »(مزامیر باب ۹۰ آیه ۱۰).


این کلمات از زبان موسی به ما یادآوری میکند که گذشت زمان را نمیشود متوقف کرد. همانطور که سال ها می آیند و می روند، ما تغییر را در بدن خود مشاهده میکنیم. موهایمان خاکستری می شوند و یا می ریزند، انرژی و فعالیت ما آهسته تر میشوند، درد و رنجوری با ما همراه میشوند. اگر ما ازدواج کرده باشیم و فرزند داشته باشیم، فرزندانمان ممکن است فرزند داشته باشند، پس ما از نوه هایمان می توانیم لذت ببریم. فصلهای گذشته زندگی ما به ما کمک کرده است تا برای آخرین فصل آن آماده شویم.


مزامیر باب ۷۱ را بخوانید. چه مطلبی را مزامیر ۷۱ به ما در باره آماده شدن برای سن پیری و بطور کلی درباره زندگی آموزش میدهد؟


مزامیر ۷۱ مناجات یک فرد مُسن است که چالش هایی را که در زندگی او به وجود می آید تجربه می کند، اما خوشحال است چون تمام وقت به خدا اعتماد میکند. بهترین راه رسیدن به سن پیری، اعتماد به خداوند از سن جوانی است. به طور کلی، نویسنده مزامیر سه مطلب مهم را که او در طی گذر از این مرحله زندگیش یاد گرفته، با دیگران در میان می گذارد.


۱. شناختی شخصی و عمیق از خدا داشته باشیم. از عنفوان جوانی اش(مزامیر باب ۷۱ آیه ۱۷)، خداوند برایش پناهگاهی محکم بود(مزامیر باب ۷۱ آیات ۱ و۷) و نجات دهنده او (مزامیر باب ۷۱ آیه ۲). خداوند صخره و دژ مستحکم است(مزامیر باب۷۱ آیه ۳). او امید و اعتماد اوست (مزامیر باب ۷۱ آیه ۵). و از اعمال خداوند توانا صحبت میکند (مزامیر باب ۷۱ آیات ۱۶و۱۷)، و از توان و قدرت او (مزامیر باب ۷۱ آیه ۱۸)، و همه چیزهای عالی که او انجام داده است (مزامیر باب ۷۱ آیه ۱۹). در نهایت او فریاد بر می آورد، « خدایا مانند تو کیست؟ »(مزامیر باب ۷۱ آیه ۱۹). در مناجات روزانه با خدا، همانطور که کلام خدا را مطالعه میکنیم، ما سکوت می کنیم و به آنچه او برای ما انجام داده است فکر می کنیم و این رابطه ما را با خداوند تقویت میکند.


۲. عادت های خوب را پرورش بدهیم. تغذیه خوب، ورزش، نوشیدن آب،استفاده از نور خورشید، استراحت کافی، و غیره به ما کمک میکنند که از زندگی طولانی تر و بهتر لذت ببریم. توجه داشته باشید که چگونه خواننده مزامیر اشاره میکند به عادت اعتماد کردن به خداوند (مزامیر باب ۷۱ آیه ۳)، ستایش او، و به او امید داشتن (مزامیر باب ۷۱ آیه ۱۴).


۳. برای خدمت به خداوند شور و شوق داشته باشیم. شخصی که در این مزمور از او صحبت می شود به دنبال این نمی گشت که در سن پیری خود، انسان بیهوده ای باشد. حتی او می خواست در سن بازنشستگی به ستایش خداوند ادامه دهد(مزامیر باب ۷۱ آیه ۸) و با دیگران درباره او[خداوند] صحبت کند(مزامیر باب ۷۱ آیات ۱۸-۱۵).


برای کسانی که مسن تر هستند، برخی از مزایای پیر شدن، چیست؟ حالا شما چه می دانید که وقتی جوان بودید نمی دانستید، و شما می توانید آن را با جوانتر ها در میان بگذارید؟


پنجشنبه ۲۹ فروردین


آماده شدن برای مرگ


اگر تا زمان بازگشت دوباره مسیح زنده باشیم، همه ما می توانیم منتظر تغییری باشیم و بزرگترین تغییر، زندگی ما است: از زندگی تا مرگ. به غیر از ازدواج و تولد، چه تغییر بزرگتری میتواند بر روی خانواده و اعضای آن تاثیر بگذارد؟


کتاب اول قرنتیان باب ۱۵ آیات ۲٦-۲٤ را مطالعه کنید. این آیات چه چیزی را در مورد مرگ به ما آموزش میدهند؟


البته، خیلی وقتها، مرگ بطور ناگهانی و غم انگیز می آید. چند نفر از مردان، زنان، حتی کودکان، یک روز صبح از خواب بیدار میشوند، اما قبل از غروب آفتاب، بجائیکه شب چشمهایشان را برای خواب ببندند، چشمهایشان در اثر مرگشان بسته میشود؟


یا یک روز از خواب بیدار میشوند ولی قبل از غروب آفتاب یکی از اعضای خانواده خود را از دست میدهند؟


به غیر از اینکه مطمئن شوید شما بوسیله ایمان به خدا متصل و در هر لحظه از عمرتان بوسیله عدالت او محافظت میشوید (رومیان باب ۳ آیه ۲۲ را بخوانید)، شما نمی توانید به طریق دیگری برای مرگی آماده شوید که نمی دانید چه وقت برای شما یا عزیزانتان می آید.


از سوی دیگر، اگر شما می دانستید که فقط چند ماه دیگر زنده هستید چه کاری میکردید؟ ما ممکن است زمان دقیق مرگ خود را ندانیم، اما مطمئناً می دانیم که به زمان مرگمان نزدیک هستیم. بنابراین، چقدر مهم است که خود را برای امر اجتناب ناپذیر آماده کنیم.


اول پادشاهان باب ۲ آیه ۱تا ٤ را مطالعه کنید، که در باره آخرین حرفهایی است که داود به پسرش سلیمان می گوید. چه درسهایی می توانیم در باره آماده شدن برای مرگ خودمان و اعضای خانوادهمان از آن یاد بگیریم؟


در اولین نگاه اجمالی، یک فرد می تواند مخالفت کند، مضحک و بیداد گرانه است! داود که پس از آبستن نمودن همسر اوریا زنا کرده و باعث کشته شدن اوریا شد (دوم سموئیل باب ۱۱)، به پسرش میگوید که در راه خداوند زندگی کند. از سوی دیگر، شاید دقیقاً به دلیل این گناه و عواقب وحشتناک آن بود که داوود این سخنان قدرتمند را به پسرش گفت. بدون شک او به روش خودش سعی می کرد به پسرش هشدار دهد که از انجام اعمال زشت بدور باشد تا درآینده غمگین نشود. داوود از طریق روشی سخت، درسی دشوار درباره پرداخت هزینه گناهش را یاد گرفت، و بدون شک امیدوار بود که به پسرش قدری از غم و اندوهی را که تجربه کرده بود تفهیم کند.


جمعه ۳۰ فروردین


تفکری فراتر: اگر تمام داستان قوم بنی اسرائیل کهن را که در بیابان سرگردان بودند بخوانیم، می توانیم یک اشتباه را پس از یک اشتباه دیگر در مواجهه با تغییرات بزرگ ببینیم، حتی علیرغم اینکه محبت و قدرت شگفت انگیز خداوند آشکار بود. در واقع، بیش از آنکه قوم بنی اسرائیل در بیابان، در نهایت وارد سرزمین موعود شوند و در نتیجه با یک تغییر بزرگ دیگر مواجه شوند، موسی به قوم بنی اسرائیل گفت:« چشمان شما آنچه را خداوند در بَعلفغور کرد دید، زیرا هرکه پیروی بَعلفغور کرد، یهُوَه خدای تو، او را از میان تو هلاک ساخت. امّا جمیع شما که به یهُوَه خدای خود مُلصق شدید، امروز زنده ماندید. اینک چنانکه یهُوَه، خدایم، مرا امر فرموده است، فرایض و احکام به شما تعلیم نمودم، تا در زمینی که شما داخل آن شده، به تصرف میآورید، چنان عمل نمایید. پس آنها را نگاه داشته، بجا آورید زیرا که این حکمت و فطانت شماست، در نظر قومهایی که چون این فرایض را بشنوند، خواهند گفت، هرآینه این طایفهای بزرگْ، قوم حکیم، و فطانت پیشهاند. زیرا کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد چنانکه یهُوَه، خدای ما است، در هروقت که نزد او دعا میکنیم؟ و کدام طایفۀ بزرگ است که فرایض و احکام عادلهای مثل تمام این شریعتی که من امروز پیش شما میگذارم، دارند؟ لیکن احتراز نما و خویشتن را بسیار متوجّه باش، مبادا این چیزهایی را که چشمانت دیده است فراموش کنی و مبادا اینها در تمامی ایّام عمرت از دل تو محو شود، بلکه آنها را به پسرانت و پسران پسرانت تعلیم ده »(تثنیه باب ۴ آیات ٣-۹ ). چقدر مهم است که آنچه را که خداوند برای ما انجام داده است، فراموش نکنیم. و چه بهتر که ما نه تنها فراموش نکنیم بلکه به دیگران و همه کسانیکه بعد از ما خواهند آمد آموزش دهیم. همچنین توجه کنید که همه این چیزها در کانون خانواده بوده، و آنان همه چیز را به فرزندانشان یاد دادند. و گناه در بعل تنها چیزی بود که باعث ویرانگری خانواده شد. « گناه موجب داوری خداوند بر قوم بنی اسرائیل و نتیجه پراکندگی آنان شد. جنبش زنان در اغفال کردن روح در بعل فغور به پایان نرسید» – الن جی وایت، خانه ادونتیست، صفحه ٣٢٦. (صفحه ذکر شده مربوط به متن مرجع انگلیسی می باشد)


سوالاتی برای بحث


۱. در کلاس، در مورد برخی از آماده سازی هایی که شما در مراحل بزرگ زندگی خود با آن مواجه هستید مثل: ازدواج، صاحب فرزند شدن، پیری، یا هر چیز دیگر صحبت کنید. چگونه این تغییرات در زندگی خانواده شما تاثیر می گذارند؟ از چیزی که آموخته اید چه کمکی می توانید به دیگران بکنید؟


۲. در مورد سخنان داوود به پسرش سلیمان فکر کنید، دوباره در متن گناه او به بتشبع، فاجعه ای است که سایه تاثیر آن بر کل سلطنت داوود و از همه بدتر بر سر خانواده او است. در این میان، به چه نحوی می توانیم واقعیت فیض خداوند را ببینیم ؟


داستانهای ایمانداران


٣۱ فروردین


دعا برای یک کودک


توسط مارژوری چیسونگا


بعد از گذشت یک سال از ازدواجم، پسرم به دنیا آمد. بعد از آن دیگر هیچ. دیگر بچه ای در کار نبود. این موضوع توجه مردم را جلب کرد. یک نفر پرسید: «چرا شما حامله نمی شوید؟». فرد دیگری گفت: «شاید شما برای کمک به پزشک نیاز داشته باشید».


برخی از اشخاص نیز پیشنهاد کردند تا یک جادوگر را ملاقات کنم. من و شوهرم بچه زیادی می خواستیم. شوهرم در مدرسه راهنمایی روسانگو تدریس می کرد که یک آکادمی شبانه روزی ادونتیست های روز هفتم در مونز واقع در کشور زامبیا بود. من درس می خواندم تا معلم مدرسه ابتدایی شوم.


چه چیزی می توانم به آنانی که در مورد تعداد خانواده ام می پرسند بگویم؟ من مکرراً تکرار می کردم: «تقدیر خداوند چنین است و همین است که هست».من نسبت به حس ترحم و دلسوزی مردم ناراحت نبودم. اما همچنان که زمان می گذشت، پی بردم که برخی از بیشتر دوستانم که به خرافات اعتقاد داشتند فکر کردند که من به خاطر عللی نا معلوم در حال مجازاتم. بعد از آن خواهر شوهرم فوت کرد و ما دختر سه ساله اش را به فرزندی پذیرفتیم. حال ما در خانه مان دو بچه داشتیم. دوستان خرافاتی ام خوشحال شدند؛ و گفتند که حضور دختر در خانه باعث خواهد شد که هورمون هایم فعال شده و اجازه دهند تا بچه دیگری داشته باشم.


اما هیچ اتفاقی نیفتاد. اما داستان حنّا در کتاب اول سموئیل باب اول به من امید داد. حنّا زنی همیشه در حال دعا بود و هرگز دست از دعا بر نمی داشت. او آنقدر اصرار ورزید تا خدا دعایش را مستجاب نمود و او سموئیل را به دنیا آورد. من و شوهرم به دعا کردن ادامه دادیم. ما به مدت ۱٣سال دعا کردیم. سپس من متوجه شدم که چیزی تغییر یافته است. من حامله بودم! من و شوهرم بلافاصله زانو زدیم تا شکرگزاری کنیم. ما نام دومین فرزندمان را چیلِلا گذاشتیم که در زبان تونگا به معنای «ارزشمند» است. ارزش این را داشت که منتظر بمانیم. بدون هیچ معطلی، من سومین پسرم، چاکوندِلا را به دنیا آوردم؛ که به معنای «بگذار اینگونه باشد» است.


دو پسر جوانترم حالا ۱۴و ۱۷ساله هستند - و آنها عیسی را دوست دارند. خدا خانواده ام را خیلی برکت داده است. ما فقط بایستی صبور می بودیم. وقتی با ایمان یک چیز خوب را از خدا درخواست نمائید ، او بیشتر از آنچه که شما تصور می کنید خواهد داد.


مارژوری چیسونگا، ۵۲ساله، اقتصاد خانواده را در مدرسه راهنمایی تدریس می کند که در سرزمینی واقع شده است که مبشر آمریکایی ویلیام هریسون آندرسون اولین کلیسای روز هفتمی در پاسگاه مرزی رودِزیای شمالی( زامبیای امروزی) رادر سال ۱۹۰۵بنیان نهاد. هدایای تخصیص یافته برای کار بشارتی، کار اندرسون را پشتیبانی کرد و امروزبا سرمایه گذاری برای بشارت انجیل از طریق مبشّرین ادامه می یابد. به خاطر هدایای بشارتی سپاسگزاریم.


درس چهارم ۳۱ فروردین تا ۶ اردیبهشت


زمان تنهایی






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: جامعه باب ۴ آیات ۹-۱۲؛فیلیپیان باب ۴ آیات ٤-۱۱؛ اول قرنتیان باب ۷ آیات ٢۵-٣٤؛ متی باب ۱۹ آیه ۸؛ پیدایش باب ۳۷ آیه ۳۴؛ اشعیا باب ۵۴ آیه ۵.


آیه حفظی: « و خداوند خدا گفت، خوب نیست که آدم تنها باشد. پس برایش معاونی موافق وی بسازم »(پیدایش باب ۲ آیه ۱۸).


داستانی جالب و در عین حال دردناک، در سالهای پیش خبرساز شده بود. جسد زن جوانی در آپارتمانش پیدا شده بود. اگرچه مرگ خود به خود غم انگیز بود، اما داستانِ بدتر این بود که این زن بیش از ۱۰ سال پیش از اینکه جسد او پیدا شود، مرده بود. ده سال! بنابراین، به درستی این سوال برای مردم پیش آمده بود که: چطور در یک شهر بزرگ مانند این، با جمعیت بسیار و با راههای مختلف برای ایجاد ارتباط، یک زن که بی خانمان هم نبوده برای مدت طولانی مرده باشد و هیچ کس متوجه نشده باشد؟


گرچه این داستان غیرمتعارف است، اما این نمونه ای از یک واقعیت است: بسیاری از مردم از تنهایی رنج می برند. در سال ۲۰۱۶ مجله نیویورک تایمز یک مقاله تحت عنوان « محققان با اپیدمی تنهایی مواجه هستند » را منتشر کرد. این مشکل واقعی است.


از همان ابتدا ، ما انسانها قرار نبود که تنها باشیم. از باغ عدن، ما باید بصورت جمعی با سایر انسانها و تا حدودی با یکدیگر زندگی می کردیم. البته، گناه وارد شد، و از آن زمان هیچ چیز درست به آن صورت که قرار بود باشد، پیش نرفت. این هفته به سوالی در باره مصاحبت و تنهایی در زمان های مختلف زندگی نگاه می کنیم، شاید همه ما تا به حال با آن مواجه نشده ایم. اگر نه، پس خودتان را جزو انسانهای خوش اقبال حساب کنید.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در April ۲۷ – ٧ اردیبهشت آماده شوید.


یکشنبه ۱ اردیبهشت


مصاحبت و همنشینی


جامعه باب ۴ آیات ۹-۱٢را بخوانید. ایده و موضوع اصلی در این آیات چیست؟ بطور کل در باره چه اصلی از زندگی صحبت می کند؟


تعداد کمی از ما می توانیم به تنهایی زندگی کنیم. حتی اگر ما تنها باشیم و دوست داشته باشیم که تنها بمانیم، دیر یا زود ما نه تنها به دنبال هم صحبت می گردیم ، حتی ممکن است به سپری کردن زمان خاصی با آنان نیاز داشته باشیم. ما واقعاً برای اجتماعی بودن ومصاحبت با دیگران خلق شده بودیم. چقدر خوشبخت هستند کسانی که به اعضای خانوادهشان نزدیک هستند، کسانی که در زمانهای خاص که نیاز به آنهاست میتوانند مایه آسایش و پشتیبانی باشند.


متأسفانه، در کلیسای ما، در جایی که ما کار می کنیم، در جامعهای که زندگی می کنیم، مردمی وجود دارند، که هیچ کس را ندارند، نه تنها در زمانی که نیاز دارند، و حتی برای برخی گفتگوها در پایان روز کسی را ندارند. این احساس تنهایی میتواند در هر زمانی به سراغ ما بیاید.


یک مرد مجرد گفت که: « سخت ترین روز برای من، روز یکشنبه است. در طول هفته من توسط افراد در محل کارم احاطه شده ام. در روز سبت من مردم را در کلیسا می بینم اما در روز یکشنبه تنها هستم».


همه ما چه اصولی را می توانیم یاد بگیریم، مخصوصاً وقتی که ممکن است زمانی را در تنهایی گذرانده باشیم؟ یوحنا باب ۱۶ آیات ۳۲و۳۳؛ فیلیپیان باب ۴ آیات ۱۱-۱٣.


بله، ما به عنوان باورمندان مسیحی، نه تنها از حقیقت خدا ، بلکه از واقعیت مشارکت با خداوند بهره مند هستیم. و ما واقعاً می توانیم از نزدیکی با خدا لذت ببریم. اما نزدیک بودن خدا به آدم، در باغ عدن، خداوند را از گفتن آیات زیر باز نداشت « و خداوند خدا گفت، خوب نیست که آدم تنها باشد. پس برایش معاونی موافق وی بسازم »(پیدایش باب ۲ آیه ۱۸). بدین ترتیب، خدا می دانست که آدم، حتی زمانی که با خدا در دنیایی که هنوز بوسیله گناه آسیب ندیده بود، زندگی می کرد، نیازمند به همراهی با انسان را داشت. پس چقدر بیشتر بعد از آن، همه ما نیاز به مشارکت با هم را داریم.


همچنین باید نسبت به این فرض و گمان نادرست مراقب باشیمکه بخاطر این که افراد زیادی در اطراف ما وجود دارند، فرد نمی تواند تنها بماند. بعضی از افراد تنها در شهرهای بزرگ زندگی میکنند جائیکه آنها اغلب با دیگران تعامل دارند. فقط بودن در اطراف جسم دیگران به این معنا نیست که کسی نمی تواند احساس تنهایی کند و بیگانه و بی نیاز از مشارکت با دیگران باشد.


همیشه آسان نیست، کسی را که احساس تنهایی، بی اعتنایی، مطرود، و یا صدمه روحی ساده ای خورده و یا فقط نیاز به کسی برای صحبت کردن را دارد، درک کنید. چگونه می توانید فعالانه به دنبال آن دسته از افراد که بیشتر حساس هستند، باشید؟


دوشنبه ۲ اردیبهشت


زندگی مجرد


یک زن جوان در باره مزیت مجرد بودن و ازدواج نکردن می گفت:« دو بار فرصت یافتم تا در مقر های بشارتی خدمت کنم، و بدون درنگ قبول کردم ». یک شخص ازدواج کرده، و خانواده دار، برایش ممکن است بیشتر زمان ببرد تا تصمیم بگیرد که در این برنامه ها شرکت کند یا نه، چون تصمیم او نه تنها خود او را درگیر میکند، بلکه همسر و فرزندان او را هم درگیر خواهد کرد.


مطابق با گفته های پولس، دلایل خوب برای ازدواج نکردن، چه هستند؟ اول قرنتیان باب ۷ آیات ۲۵تا۳۴.


خیلی از مردم فکر میکنند که خواست خداوند برای آنان ازدواج کردن است. مگر این سخن خداوند نیست، « این خوب نیست که مرد تنها بماند؟ » و اما چقدر بیشتر از این گونه مثالها


در کتاب مقدس از مردمی که ازدواج نکرده اند داریم، و از همه مهمترین آن ازدواج عیسی مسیح است.


به ارمیا گفته شد که ازدواج نکند(ارمیا باب ۱۶ آیات ۱ تا۳)؛ آن یک فتوا در یک موقعیت تاریخی بود. ما نمی دانیم که آیا این یک محدودیت برای همیشه بوده که برداشته شده است، اما این خیلی واضح است که ارمیا وقتی مجرد بود، نبی بزرگی بود.


همچنین، وضعیت ازدواج زکریا زیاد مهم به نظر نمی آید، با اینکه همسر او بطور ناگهانی از دنیا رفت. حتی به او اجازه داده نشد که عزاداری کند و او به خدمتی که خداوند به او سپرده بود ادامه داد (حزقیال باب ۲۴ آیات ۱۵ تا ۱۸). همچنین هوشع نبی یک ازدواج شکست خورده را تجربه کرد، اما با این حال قادر بود که به خدمتش به خداوند ادامه دهد. در حالیکه داستان برای ما نا آشنا به نظر می رسد، خداوند به او[هوشع] گفت برو و با زنی که فاحشه بود ازدواج کن کسیکه خداوند می دانست آن زن به خاطر مرد دیگری هوشع را ترک خواهد کرد (هوشع باب ۱تا۳). با نگاه به گذشته ، میتوانیم ببینیم که خداوند سعی میکند عشق یک طرفه خودش را به قوم بنی اسرائیل و ما توضیح دهد، اما این برای هوشع که یک درس عملی و مقصودی بود، خیلی سخت و دردناک بوده است.


در هر یک از این مثالها، وضعیت ازدواج مسئله حادّی نبود. خداوند علاقمند بود تا امانتداری، اطاعت، و شایستگی این افراد را اعلام کند، و آنچه را که خداوند می خواست، بگویند. ضروری است تا اطمینان حاصل کنیم که زندگی ما با شرایط پیمان ازدواج تعریف نشده است.


خیلی صداها امروزه به ما می گویند که تا ما ازدواج نکنیم، در زندگی کامل نیستیم. پولس پاسخ خواهد داد، « مانند مردم این جهان مشوید ». در عوض « بدنهای خود را قربانی زنده مقدّس پسندیده خدا بگذرانید که عبادت معقول شما است » (رومیان باب ۱۲ آیات ۱و۲).


چه راه های عملی هستند که از طریق آن شما می توانید به کسانیکه ازدواج نکرده اند کمک کنید، چه عضو کلیسا باشند و یا عضو نباشند؟


سه شنبه ۳ اردیبهشت


زمانی که ازدواج به پایان میرسد


گناه با تمام روش ها بر بشر غلبه یافته است. به استثنای رنج های جسمی و مرگ، چه چیزی بیشترین آسیب را بعد از گناه به خانواده رسانده است؟ تقریبا همانطور که عبارت «خانواده ناکارآمد» منسوخ شده است. کدام خانواده تا حدی ناکارآمد نشده است؟


به غیر از مرگ، یکی از سخت ترین چیزهایی که یک خانواده با آن میتواند روبرو شود طلاق است. مردم در جریان این تجربه دهشتناک وارد طیف وسیعی از احساسات می شوند. احتمالا اولین و شایع ترین آن ها غم و اندوه است که به خصوصیات فردی افراد بستگی دارد، که ممکن است برای چندین ماه تا چند سال به طول انجامد. برخی ممکن است ترس را تجربه کننده، ترس از ناشناخته ها را داشته باشند، اضطراب مسائل مالی و ترس از ناتوانی در مقابله با آن را داشته باشند. بعضی از افراد ممکن است دوره ای از افسردگی، خشم، و تنهایی را طی کنند.


چه اصول جامعی را درباره طلاق می توان از آیات زیر بدست آورد؟ ملاکی باب ۲ آیه ۱۶؛ متی باب ۵ آیات ۳۱ و۳۲؛ باب ۱۹ آیه ۸؛ اول قرنتیان باب ۷ آیات ۱۱ تا ۱٣.


کلیسا به عنوان عامل و سفیر رستگاری از سوی مسیح است که به اعضای خود به تمام نیازمندی های آنان رسیدگی و از آنان مراقبت و پرستاری می کند تا بتوانند رشد مسیحی را تجربه کنند. این مطلب بطور خاصی صدق می کند وقتی که اعضا در معرض تصمیماتی عمری همچون ازدواج و تجربیاتی پریشان کننده از قبیل طلاق قرار می گیرند. هنگامی که ازدواج یک زوج در معرض خطر از هم پاشیدگی است، هر تلاشی توسط همکاران و کسانی که در کلیسا و یا درکار خدمت به خانواده ها هستند باید صورت گیرد تا بتواند موجب مصالحه آنان درهماهنگی با اصول الهی شود و روابط آسیب دیده آنان را دوباره بهبود بخشد (هوشع باب ۳ آیات ۱ تا۳؛ اول قرنتیان باب ۷ آیات ۱۰و۱۱؛ باب ۱۳ آیات ۴ تا۷؛ غلاطیان باب ۶ آیه ۱).


« کلیسا و دیگر نهادهای آن منابعی هستند که میتوانند به اعضای کلیسا دربوجود آوردن یک خانواده یکپارچه مسیحی کمک کنند. این منابع عبارتند از: ۱- برنامه هایی برای راهنمایی و ازدواج زوجهایی که نامزد هستند، ۲- برنامه های آموزشی برای زوج های متاهل وخانواده هایشان، ۳- برنامه هایی برای حمایت از خانواده های از هم پاشیده و افرادی که طلاق گرفته اند ». این مطلب گرفته شده از کتاب دستورالعمل کلیسای روز هفتم ادونتیست است( نامپا، آیداهو: انجمن نشریات پاسیفیک پرس، ۲۰۱۶)، صفحه ١٦١. (صفحه ذکر شده مربوط به مرجع انگلیسی می باشد)


راه های عملی و عاری از قضاوت و تبعیض که می توانند به فردی که طلاق گرفته است کمک کنند چه می باشند؟


چهارشنبه ۴ اردیبهشت


مرگ و تنهایی


زمانی این سوال برای یک نفر پیش آمد که: تفاوت بین انسان و پرندگان در قبال مرگ چیست؟ پاسخ این است که، بر خلاف پرنده که می میرد، و از مرگ خود اطلاع ندارد، ما انسانها هم می میریم اما آگاهی داریم که بالاخره زمانی می میریم. و این اطلاع ما از مرگمان تا حد زیادی بر طرز زندگی ما اثر می گذارد.


همانطور که می دانیم، تمام روابط، از جمله ازدواج، دیر یا زود به پایان می رسند و ما به بزرگترین دشمن خود، مرگ می رسیم. صرف نظر از این که پیوند محکم باشد، یا چقدر عشق اوج و شکوه باشد، یا رابطه عمیق باشد، یا چه مدتی را با هم سپری کرده باشند، ما به عنوان یک بشر (بر خلاف پرندگان) می دانیم که دیر یا زود (مگر اینکه بازگشت دوباره عیسی مسیح قبل از آن باشد) مرگمان فرا خواهد رسید و تمام روابط ما به خاطر مرگ پایان می گیرد. این سرنوشت همه انسانها بوده از زمانیکه گناه وارد دنیا شد و همینطور خواهد بود تا زمانیکه مسیح دوباره بازگشت کند.


کتاب مقدس به ما نمی گوید که کدام یک از این دو، آدم یا حوا، در ابتدا فوت کردند، اما باید برای هر کدام از آنها بطور خاصی دردناک بوده باشد، مخصوصاً از آنجایی که قرار نبود که هرگز، مرگ بخشی از زندگی انسان باشد. همانطور که در درسهای قبلی دیدیم، آنان با مرگِ یک برگ درخت به سوگ نشستند، حال چگونه می شود تصور کرد که در زمان مرگ یکی از آن دو چه بر آنها گذشته باشد؟


مشکل این است که ما به مسئله مرگ عادت کرده ایم، و آن را بدون چون و چرا می پذیریم. اما هرگز قرار نبود به عنوان انسان آن را تجربه کنیم. اگرچه حتی امروزه، تلاش می کنیم که آن را درک کنیم، حتی زمانی که درک آن برای ما سخت باشد.


آیات زیر چه چیزی را در مورد مرگ و نحوه رویارویی با آن به ما می آموزند؟ اشعیا ۵۷ آیه ۱؛ مکاشفه ۲۱ آیه ۴؛ اول تسالونیکیان ۴ آیه ١٧ و ۱۸؛ متی ۵ آیه ۴؛ دوم سموئیل ۱۸ آیه ۳۳؛ پیدایش ۳۷ آیه ۳۴.


بدون شک: نه تنها همه ما با واقعیت مرگ خودمان روبرو هستیم، با واقعیت مرگ دیگران عزیزانمان و نزدیکانمان هم مواجه می باشیم. از این رو، دیر یا زود، بسیاری از ما با این مرحله از زندگی مواجه هستیم، فصل تنهایی که با مرگ دیگری برای ما بوجود می آید. سخت است، دردناک است، و اغلب باید در چنین زمانی، وعده های خدا را را طلب کنیم. و بالاخره، در این جهان گناه، به غیر از رنج، و مرگ، چه چیزهای دیگری داریم؟


چگونه کلیسای شما، به کسانی که از تنهایی به خاطر از دست دادن یک عزیز رنج می برند، می تواند کمک کند؟


پنجشنبه ۵ اردیبهشت


مجرد بودن در زندگی روحانی


یک خانم جوان به نام ناتالی به مدت هفت سال بود که ازدواج کرده بود، و با دعوت یکی از دوستانش، در یک از برنامههای بشارتی کلیسای ادونتیست روز هفتم شرکت کرد. و بر اساس آنچه که یاد گرفته بود متقاعد شد که به مسیح ایمان آورد، و قلب خود را به مسیح تسلیم کند، و تولد نو در مسیح را تجربه کند، و با وجود مخالفت های شدید شوهرش، والدین خود، پدر و مادر همسرش، و حتی همسایه کناری، ناتالی به کلیسای ادونتیست های روز هفتم پیوست. او همچنین تا حدی شیوه زندگی خود را با ایمان جدیدش تطبیق داد.


و می توان تصور کرد که، او با بسیاری مسائل مهم که تحت فشار قرار گرفته بود مواجه بود، و چیزی که از همه سخت تر بود، همسر او بود، کسی که با او بحث میکرد و درست هم می گفت:« این چیزی نیست که وقتی ازدواج کردیم من برای آن قرارداد ازدواج را امضا کردم. شما حالا یک فرد کاملا جدید هستید و من همان شخصیت قدیمی شما را می خواهم. »


حالا برای سال ها، او تلاش کرده است که با ایمان زندگی کند. اگرچه او ازدواج کرده است، اما او موردی است که ما می توانیم اسم او را « مجرد بودن در زندگی روحانی » بگذاریم.


چه کلمات تشویقی را ما می توانیم در آیات زیر برای کسانی که ممکن است از لحاظ روحانی احساس تنهایی کنند پیدا کنیم؟ اشعیا ۵۴ آیه ۵؛ هوشع ۲ آیه ۱۹ و ۲۰؛ مزامیر ۷۲ آیه ۱۲.


در سراسر دنیا، در کلیسای ما افرادی مانند « ناتالی » وجود دارند. این افراد، مردان یا زنان، همه ازدواج کردهاند اما به تنهایی و یا فقط با فرزندانشان در کلیسا حضور دارند. آنها ممکن است با کسی که ایمان متفاوت دارد ازدواج کردهاند. و مسلماً هنگامی که آنان به کلیسا میپوندند، همسران آنان نمی آیند. یا زمانی که ازدواج کردند هر دو عضو کلیسا بودند، اما یکی از آنها به هر دلیلی، کلیسا را رها کرده، و دیگر به کلیسا نمی آید، و حتی شاید دشمن ایمان شده باشد. این مردان و زنان به تنهایی به کلیسا و برای غذای بعد از جلسه عبادت در کلیسا می آیند و یا به تنهایی در فعالیت های اجتماعی کلیسا شرکت می کنند. آنها زمانی که نمی توانند به لحاظ مالی به خدمات کلیسایی کمک کنند ناراحت هستند، در حالی که آنها دوست دارند کمک کنند ولی با مخالفت همسرشان روبرو می شوند. اگرچه ازدواج کردهاند، ولی ممکن است از نظر روحانی شبیه به یک زن یا مرد بیوه داشته باشند.


همه ما احتمالا، در بعضی از مواقع، این چنین افرادی را در کلیسا ملاقات کرده ایم، و آنان نیازمند محبت و پشتیبانی ما هستند.


ما چه کارهای عملی را، به عنوان اعضای خانواده کلیسا، می توانیم انجام دهیم که به افرادی که از نظر روحی تنها هستند، کمک کند؟


جمعه ۶ اردیبهشت


اندیشه ای فراتر: خنوخ با زندگی پر تحرک کارگری، به طور قاطعانه رابطه خود را با خدا حفظ کرد. محکم و پایدار بودن در دعا برای او مهمتر و برتر مسائل کاری بود. او همچنان خود را در دوره های خاصی از همه جامعه دور کرد. پس از آنکه برای یک مدت در میان مردم بود، تلاش کرد تا بطورعملی و الگو بودن به مردم منفعت برساند، و برای همین از مردم دور شد، زمانی را در تنهایی سپری کرد، و گرسنگی و تشنگی را برای بدست آوردن دانش الهی که فقط خدا میتواند به انسان بدهد تجربه کرد. به این ترتیب ارتباط با خداوند، خنوخ را بیشتر و بیشتر به مرتبه منعکس کردن تصویر الهی کشاند. چهره او با نور الهی درخشنده شده بود، حتی همان نوری که از چهره مسیح ساطع میشد، همانطور که او در مشارکت الهی پیش می رفت، حتی خدانشناسان با حیرت تاثیر الوهیت را بر چهره او مشاهده می کردند.( الن جی وایت، کارگران انجیل، صفحه ۵۲). گرچه داستان خنوخ در اینجا تشویق کننده است و چیزی مقتدر و تاثیرگذاردر باره کسانی دارد که زمانهایی را برای اعتکاف و عزلت در نظر می گیرند، ولیکن بسیاری ناخواسته با گوشه گیری و عزلت مواجه می شوند. آنها نمی خواهند که تنها باشند. بله، ما همیشه می توانیم مشارکت لذت بخشی با خداوند، کسی که همیشه حضور دارد، داشته باشیم، اما بعضی وقتها ما مشتاق مصاحبت و رفاقت و دوستی با انسانها هستیم. چقدر مهم و حیاتی است که ما، به عنوان عضوی از کلیسا، آماده باشیم که به کسانی که ممکن است هر هفته در روز سبت درست پهلوی ما قرار دارند، و هنوز درحال گذار از یک دوران تلخ تنهایی هستند، دست یابیم و کمک کنیم. در عین حال، اگر ما هم در حال گذر از چنین مرحله ای هستیم، به دنبال فردی هستیم که احساس کنیم می توانیم در کلیسا (یا در هر جای دیگری) به اواعتماد کنیم و اجازه بدهیم در مورد ما ( شرایط زندگی ما) بداند. مردم خیلی وقتها تنها با نگاه کردن به یک نفر نمی توانند بفهمند که فرد در چه شرایطی است. خیلی آسان است که، بعضی از افراد حداقل، در پشت ماسک خود پنهان شوند.


سوالاتی برای بحث


۱. چگونه کلیسای شما میتواند فرا بگیرد که بیشتر در مورد نیاز تنهایی در میان شما حساس باشد؟


۲. « نه آنکه دربارهٔ احتیاج سخن میگویم، زیرا که آموختهام که در هر حالتی که باشم، قناعت کنم »(فیلیپیان ۴ آیه ۱۱). مطالب مهمتری از سخنان پولس را در اینجا بخوانید. چگونه می توانیم یاد بگیریم که آن مطالب را در خودمان بکار ببریم؟ در عین حال، چرا باید خیلی مراقب باشیم که چگونه این عبارات را برای کسی که آسیب دیده است بیان کنیم؟


۳. در کلاس، در مورد زمانی که شما در تنهایی سختی بودید صحبت کنید. چه چیزی به شما کمک کرد؟ چه چیزی به شما آسیب رساند؟ چه چیزی یاد گرفتید که با آن می توانید به دیگران کمک کنید؟


داستانهای ایمانداران


۷ اردیبهشت


رئیس بخش، پدر را تعمید می دهد


توسط اندرو مک چسنی


سموئیل ساو، رئیس کلیسای ادونتیست های روز هفتم بخش جنوب آسیا و اقیانوس آرام ، بدون اینکه با پدرش صمیمیتی داشته باشد بزرگ شد. آن دو هرگز در خانه شان واقع در کشور میانمار با همدیگر وقت نگذراندند. در مورد چیز های مختلف حرف نزدند.


سموئیل گفت: « او هرگز مرا در آغوش نگرفت. من پسری بی پدر بودم ».


سموئیل که بوسیله پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شده بود، تحصیلاتش را در مدرسه الهیات ادونتیست های روز هفتم ادامه داد و به عنوان یک شبان از مدرسه الهیات ادونتیست یونیون میانمار در میائونگ میا فارغ التحصیل شد؛ شهری با جمعیت ۲۸۰۰۰۰نفر واقع در ۱۴۰مایلی(۲۲۵کیلومتری) غرب پایتخت میانمار، یانگون. کار کلیسا در این کشورآسیای جنوب شرقی جاییکه تنها چهار درصد از جمعیت آن مسیحی بودند پر از چالش بود. بودایی ها حدود ۹۰درصد از جمعیت را تشکیل می داد و مسلمان ها نیز بالغ بر ۴ درصد بودند.


سموئیل به عنوان یک شبان، به خیلی از مردم گفت که: «به سراغ خانواده های غیر مسیحی و دیگر فامیل هایتان بروید». اما او هرگز سراغ پدرش را نگرفت.


سموئیل ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد و به عنوان شبان و سرپرست کلیسا در تایلند، سنگاپور و فیلیپین خدمت کرد. در حالیکه به عنوان منشی اجرایی در بخش جنوب آسیا و اقیانوس آرام خدمت می کرد؛ در یک دوره یک هفته ای دعا شرکت کرد که باعث شد تا عمیقا به پدرش بیاندیشد. او دوران کودکی اش را با واعظ در میان گذاشت و آن دو مرد با هم دعا کردند.


واعظ گفت: « تو بایستی سراغ پدر خودت می رفتی ». سموئیل از خدا درخواست نمود تا به او نیرو ببخشد. وقتی به پدرش فکر کرد احساس درد نمود و فقدان میل و آرزو پیدا کرد که با پدرش تماس بگیرد. او به دعا ادامه داد و واقعه غیر قابل پیش بینی اتفاق افتاد.


سموئیل گفت:« این امتیاز به من داده شد تا پدر ۷۶ساله خودم را تعمید دهم ». سموئیل هم اکنون نیز به خاطر دارد که پس از آن پدرش به او چه گفته بود.


مرد سالخورده گفت: «پسرم، من می خواهم یک مسیحی باشم در حالیکه در دستش کتاب مقدس و کتاب سرود پرستش دارد به کلیسا برود. لطفا یک کتاب مقدس و کتاب سرود پرستشی برایم بخرتا آنها را با خود به کلیسا ببرم».


سموئیل وقتی پدرش را به خاطر آورد که از آب حوضچه تعمید بیرون آمده و دست هایش را دورِ او حلقه می کند در احساساتش غوطه ور شد.


او گفت: «این اولین باری بود که در تمام عمرم پدرم مرا در آغوش گرفت».


سموئیل به عنوان رئیس بخش جنوب آسیا و اقیانوس آرامانتخاب شد، که حوزه اش در سال ۲۰۱۶، چهارده کشور شامل میانمار را دربرمی گرفت. او دیگران را تشویق می کند تا برای غلبه بر تلخی و آسیب روحی از خدا کمک بخواهند.


او گفت: «بدون قدرت خدا ما انسانی بیش نیستیم. اما با قدرت خدا، ما می توانیم برای دنیا متفاوت باشیم».


درس پنجم ۷-۱۳ اردیبهشت


کلمات خردمندانه برای خانواده ها






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: امثال سلیمان باب ۵ آیات ۳-١٤؛ متی ۱۹ آیه ۵؛ اول قرنتیان ۷ آیات ۳و۴؛ امثال سلیمان ۱۳ آیه ۲۲؛ ۱۴: ۲۶؛ ۱۷: ۲۲؛ ۲۳: ۱۳ وباب۳۱ آیات ۱۰تا۳۱.


آیه حفظی: « به تمامی دل خود بر خداوند توکّل نما و بر عقل خود تکیه مکن. در همه راههای خود او را بشناس، و او طریقهایت را راست خواهد گردانید » (امثال سلیمان ۳ آیات ۵ و۶).


در هر مرحله از زندگی که اینک در آن هستیم، البته، بدون در نظر گرفتن هر گونه ارتباط یا خویشاوندی، همه ما زندگیمان را با پدر و مادرمان شروع کرده ایم. به عبارت دیگر، بعضی از افراد، به غیر از داشتن خواهر و برادر و افراد دیگر فامیل، هرگز فامیلی برای خود نداشته اند، به غیر خانوادهای که در آن بزرگ شده اند.


زندگی ما در هر وضعیت و مرحله ای که باشد، کتاب امثال سلیمان شامل مجموعه ای از تعالیم، اشعار، سوالات، و پندهای خردمندانه است. ارتباطات خانوادگی مستقیماً خطاب شده اند، و کلام دیگری از حکمت می تواند در خانواده بکار گرفته شود. در حقیقت امثال سلیمان در قالب یک سند خانوادگی کلید یک زندگی خدایی است که از والدین به فرزندان دست به دست منتقل می شود. شاید فقط به عنوان یک نامه از پند و اندرز از والدین به پسر یا دختر که به کالج می روند، یا در خانه جداگانه ای زندگی می کنند، و یا به خاطر کارشان دور از خانه هستند، بنابراین امثال سلیمان نشانی از پدر به پسر است:« ای پسر من تأدیب پدر خود را بشنو، و تعلیم مادر خویش را ترک منما »(امثال سلیمان ۱ آیه ۸).


کتاب تثنیه والدین را راهنمایی میکند که ایمانشان را با نسل بعد از خودشان قسمت کنند. این چیزی است که امثال سلیمان انجام می دهد. در فراخوانی پدر آسمانی، ما صدای پدر آسمانی خود را می شنویم که ما را به یاد گرفتن فرا می خواند.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت، در ١٤ اردیبهشت ۴ May - آماده شوید.


یکشنبه ۸ اردیبهشت


عاشق زن مناسب بشوید


مشکلات و عواقب روابط جنسی پیش از ازدواج یا روابط خارج از ازدواج که در امثال سلیمان ۵ آیات ۳ تا ۱۴ را فهرست وار بنویسید.


فرد با خدا، (اگر متاهل باشد) احساسات غریزی خود را برای روابط زناشوئی حفظ می کند و (اگر مجرد باشد) مدارا می کند. در امثال سلیمان مخصوصاً به مردها اشاره شده، اما همین عقیده در مورد زنان در غزل های سلیمان بیان شده است (مقایسه کنید غزل های سلیمان ۴ آیات ۱۲ تا ۱۵). پرقدرتمندترین احساسات عشق نامشروع باید در مقابل اثرات ناگوار گناه آن سنجیده شود. در رابطه نامشروع هیچ تعهدی نیست، و بنابراین، از صمیمیت عاشقانه بدور است.


منابع مادی، جسمی و احساسی به هدر می روند. مهمترین مسئله این است، یک نفر در باره انتخابی که می کند باید به خداوند جوابگو باشد.


رابطه جنسی، یکی از عطایای بزرگ خداوند به انسان، از مزایای منحصر به ازدواج است (متی ۱۹ آیه ۵؛ اول قرنتیان ۷ آیات ۳ و ۴؛ عبرانیان ۱۳ آیه ۴). در امثال سلیمان، تشبیهات ادبی برای تغذیه و آب فراوان به عنوان مظهر لطافت و ظرافت در مسرت و اغنای یک زوج مزدوج استفاده شده که باید درعشق و محبت به یکدیگر بوجود آورند. این قضیه با بطالت مقایسه شده که حاصل زمانی است که بی وفائی وجود دارد. این عبارت که « از زن جوانی خویش مسرور باش »(امثال سلیمان ۵ آیه ۱۸)، حاکی از این است که حتی زمانی که دو نفر پیر می شوند، تعهد آنان نسبت بهم ادامه می یابد. شوهر هنوز مسحور ( «مست» امثال سلیمان ۵ آیه ۱۹) دل ربایی همسر خویش است.


در وضعیت انسان سقوط کرده، غریزه جنسی میتواند فرد را از طرح الهی در باره میل جنسی دور کند. با این حال، همچنین خداوند به انسان قدرت تفکر و انتخاب داده است. اگر این وسوسه ها کنترل نشود، مقاومت در برابر آنها می تواند سخت باشد. تعهد راسخ نسبت به نقشه الهی برای روابط جنسی در ازدواج می تواند از روابط نامشروع جلوگیری کند. انتخاب یک عمر وفاداری به نقشه الهی برای روابط جنسی در ازدواج نه تنها عاقلانه است بلکه از اجر رضایت وجدان برخوردار است.


اگر کسی را می شناسید که با وسوسه های جنسی خود در ستیز است و ممکن است زندگی اش را از هم بپاشد، چه مشاوره ای به او می توانید بدهید؟


دوشنبه ۹ اردیبهشت


سخنی با پدران


به ویژگی های شخصیت پدران که در امثال تشریح گردیده توجه کنید که می توانند عواقب بلند مدتی برای کودکان در پی داشته باشند:


امثال سلیمان ۱۳ آیه ۲۲؛ ۲۷ آیات ۲۳و۲۴


امثال سلیمان ۱۴ آیه ۲۶


امثال سلیمان ۱۵ آیات ١و ۱۸؛ ۱۶ آیه ۳۲


امثال سلیمان ۱۵ آیه ۲۷ ۶


امثال سلیمان ۲۹ آیه ۱۷


خصایل پدران تأثیر مستقیمی بر روی فرزندان می گذارد و میراثی است که آنها به فرزندان خود منتقل می کنند. بچه ها برای حمایت، دلسوزی و شفقت فداکارانه، راهنمایی و سرمشق به پدران خود به عنوان الگو نگاه می کنند. امثال سلیمان پدرانی را تمجید می کند که تامین کنندگان قابل اعتماد و مدیران کاردان خانواده هستند. بسیاری از این روش ها چنین هستند « کسی که دنبال سود نامشروع میرود، به خانوادة خود لطمه میزند؛ امّا کسی که از رشوه نفرت دارد، زندگی خوبی خواهد داشت »(امثال سلیمان ۱۵ آیه ۲۷)؛ پدران باید توجه داشته باشند که خانواده را به کار ترجیح بدهند.


پدرانِ با خدا، بدنبال این هستند که صبور باشند و براحساسات خود تسلط داشته باشند. پدران به وابستگی فرزندانشان به ایشان احترام می گذراند. آنها فرزندانشان را تادیب و تربیت می کنند، اما مراقب هستند که از مقام خود در سمت اولیای آنها سو استفاده نکنند. مهمتراین است، پدرانی که خود را وقف فرزندانشان کردهاند، بخواهند که خداوند را پیروی کنند، بوسیله محبت خداوند هدایت شوند و کلام خداوند را یاد بدهند و در نتیجه می توانند فرزندانشان را تعلیم دهند که در راه درست گام بردارند. و در آخر، مهترین چیزی که پدران می توانند برای فرزندانشان انجام دهند این است که مادرانِ آنان را دوست داشته باشند.


گفته شده است، وفاداری و محبت مداوم به مادر، و یا عدم آن، حتی بر سلامتی دوران بزرگسالی فرزندان تاثیر می گذارد.


در امثال سلیمان، وفاداری به خداوند، تعهد نسبت به ازدواج و خانواده، و کمال و تمامیت در زندگی شخصی و اجتماعی، موضوع های کلیدی هستند. موفقیت در همه چیز به چگونگی نیت قلبی هر شخص بستگی دارد. جذابیتهای گناه، خواه سکس، کاهلی، ثروت، یا قدرت فراوان، هر چه باشد، تنها شوهر و پدرعاقل برای استمداد به خدا نگاه می کند تا مداوماً تصمیمات مناسب و انتخاب های درستی اتخاذ کند.


چقدر اصول اخلاقی بیان شده در اینجا برای هرکسی مهم است، خواه پدر باشد یا نباشد؟ عملکرد شما چه خوب یا بد، چقدر بر روی دیگران تاثیرگذار بوده، خصوصاً بچه ها؟ در چه روشهایی بهتر است که بیشتر مراقب باشید؟


سه شنبه ۱۰ اردیبهشت


تأدیب و اصلاح بوسیله محبت


امثال سلیمان در باره نکته مهم تادیب و اصلاح کودک چه می آموزد؟ امثال سلیمان ۱۰ آیه ۱۷؛ ۲۳ آیه ۱۳ و ١٤؛ ۲۹ آیه ۱؛ ۲۹ آیه ۱۵.


بعضی وقتها والدین فرزندانشان را تحت تاثیر آنچه که رفتارهای غیر قابل قبول جامعه است تربیت میکنند و بخاطر نافرمانی، آنها را تنبیه می کنند، و حتی برای ابراز ناخشنودی در هنگامی که خجل شده اند. اما نیت خداوند در خصوص تربیت این اعضای جوان خانواده او چیست؟ امثال سلیمان تربیت را در بستر و چارچوب «امید برای آینده» قرار داده است (امثال سلیمان ۱۹ آیه ۱۸). والدین خداشناس می دانند که کودکان فطرتاً گناهکار هستند. تنها یک قدرت می تواند به آنان در این مورد کمک کند، و آن قدرت عیسی مسیح است (خانم اِلن جی وایت، تعلیم و تربیت، صفحه ۲۹). رسالت والدین مسیحی، شامل تادیب، این است که فرزندان را به سوی خداوند راهنمایی کنند.


مراقبت از یک نهال ظریف و شکننده. از طریق مسیح، تادیب به عنوان تنبیه دیده نمی شود، و نه بعنوان ابراز قدرت، بلکه بعنوان اصلاحات رستگار کننده تداعی می شود. نقشه خداوند است که والدین مهربان، از قدرت گناه آگاه باشند، و گامهای فرزندانشان را بسوی مسیح راهنمایی کنند. والدین مسئول و دلنگران، اشتباه فرزندانشان را با مهربانی و تحکم اصلاح می کنند، تربیت و راهنمایی فرزندان در سالهای اولیه تقریباً مثل باغبانی است که برای نهال تازه کاشته شده پایه و تکیه گاهی درست می کند، تا زمانی که خودش بتواند به سن جوانی برسد و به خداوند اعتماد کند و در نقشه الهی خداوند برای آزادی، رشد، و کمال او مشارکت کند.


در امثال سلیمان ۱۳ آیه ۲۴؛ ۲۳ آیات ۱۳و۱۴ برای والدین چه پیام هایی می توان یافت؟


روی هم رفته، در چند آیه به « چوب دستی »، درزبان عبری שֵׁבֶט  (shévet)- در بیان و شرح تربیت فرزندان اشاره شده است. در ادبیات خانواده مسیحی این نظریه متداول است که استفاده والدین از چوب دستی باید شبیه این باشد که شبان آسمانی[مسیح]، از آن برای هدایت گله خود استفاده می کند (مزامیر ۲۳ آیه ۴). در جای دیگر، کلام خداوند اشاره به بردباری در آموزش، الگوی استواری بودن، معاشرت خوب داشتن، و ارتباط نزدیک با کودکان برای نفوذ و تغییر در آنان می کند(تثنیه ۱۱ آیات ۱۸و۱۹). این حیاتی است که کودکان احساس کنند که از طرف پدر و مادرشان دوست داشته شده اند و اگر والدین مجبور به تادیب آنها هستند تمایل دارند که تاثیر اصلاح و رستگار کننده ای در آنها داشته باشند (امثال سلیمان ۱۳ آیه ۲۴).


هنگامی که تادیب، هدف مورد نظر خود را با بیش از حد سخت و شدید بودن از دست بدهد و یا اشتباه تعبیر شود، والدین چگونه می توانند این مسئله را به درستی به فرزندانشان نشان دهند؟


چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت


آیا زندگی درسطح بالا [طبقه مرفه] بهتر است؟


کتاب امثال سلیمان به چه شیوه ای نمک شوخ طبعی و ملاحت را بر برخی از دل آزردگی های زندگی خانوادگی می پاشد؟ امثال سلیمان ۲۱ آیات ۹ تا۱۹؛ ۲۷ آیات ۱۵ و۱۶.


شماری از آیات در امثال سلیمان نکته هایی در خصوص رفتارمان با بکدیگر را در روابط نزدیک مورد توجه قرار می دهد. این آیات منظور خود را با تلنگر و لطافت طبع بیان می دارند، همچون رفیق بی تفاوتی که « برای دوست غمگین خود آواز می خواند » (امثال سلیمان ۲۵ آیه ۲۰) و یا عضو سحرخیزی از خانواده که بخواهد با صدای بلند آنانی را که در خواب هستند برکت دهد (امثال سلیمان ۲۷ آیه ۱۴). زنانی که این آیات را در مورد زنان ستیزه جو می خوانند ممکن است بخواهند آیاتی را در مورد مردان نیز به «امثال سلیمان» اضافه کنند! آنها ممکن است مقابله به مثل کنند که چنان گفتاری به مشکل این امثال با هدف قرار دادن زنان تداوم می بخشد، در هنگامی که شوهران که مسئولیت مشترکی در فضای خانه دارند، بطور برابر از آن رفتار ستیزجویانه برخوردارند. (تصور کنید که زندگی در خانه حَنّا و قیافا چگونه می تواند بوده باشد!).


دل شاد کمک می کند. حس شوخ طبعی در زندگی خانوادگی چیز خوبی است. طنز ماشین زندگی را روغنکاری می کند، و به کاهش فشار و استرس کمک می کند. « دل شادمان شفای نیکو میبخشد، امّا روح شکسته استخوانها را خشک میکند » (امثال سلیمان ۱۷ آیه ۲۲). امثال سلیمان برخی از علاج های خود را در سراسر کتاب در نظر می گیرد و به ما اجازه می دهد که به برخی از رفتارهای آزار دهنده و رنج آور لبخند بزنیم. بنابراین وقتی ما لبخند می زنیم (یا کمی رنجیده می شویم اگر جوک در باره ماست)، ما در بهترین نقطه ای هستیم که می توانیم در باره عادات و رفتارهایی که برای ما رنج آور و آزار دهنده هستند ، صحبت کنیم. به نوع دیگر مزاح و شوخی نباید بطوری استفاده شود که باعث کوچک شمردن و یا نادیده گرفتن موضوعی بشود که نیاز به توجه جدی دارد.


تب پایین ممکن است نشانه ای از یک عفونت شدید و مزمن باشد. اختلافات، نق زدنها، و شکایات ممکن است علائم یک خشم سرکوب شده در یک یا تعدادی از اعضای خانواده باشد، یا شاید مربوط به مشکلاتی در ارتباط با مشارکت متقابل یا گفتگو در ارتباطات باشد. همسر گله مند سعی می کند تا اقتدار، کنترل، و بی میلی طرف دیگر را بخاطر عدم تمایل برای گفتگو تلافی کند.


اگر عفونت از میان برداشته شود، علائم بیماری هم از بین خواهند رفت. در میان خانواده ها، در عوض فرار از مشکل یا از یکدیگر ، بهتر است اعضا محبت خویش را در خداوند بنا کنند و تعهدشان به یکدیگر را در مصاحبت و برطرف کردن نیازها و احساسات انجام دهند، و ریشه خشم را پیدا کنند و آن را ازبین ببرند.


چرا در خانه خندیدن مهم است؟ چگونه می توان از آن برای خیریت و نیکوئی استفاده کرد، یا چگونه منحرف می شود و برای استفاده شیطان قرار می گیرد؟ جواب خود را در کلاس مطرح کنید.


پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت


همسرِ به تمام معنا لایق و شایسته


کتاب امثال سلیمان با ستایش از زن با شخصیتی شریف به پایان می رسد. ویژگی ها و خصوصیات که قابل تمجید هستند تعین کنید. امثال سلیمان ۳۱ آیات ۱۰ تا۳۱.


زنی که در وصف آن شرح داده شده و همچنین شعر سروده شده بسیار استثنائی هستند. درامثال سلیمان ۳۱ آیه ۱۰ هر یک از آیات با یکی از ۲۲ حروف ازالفبای عبری آغاز می شود. هر یک با مفهومی از تکریم و احترام به شایستگی زن که حتی بندرت در الفبای دیگر اقوام در نظر گرفته شده در در ساختاری مناسب، جایگاه وی را رفعت می بخشد.


تاکید امثال سلیمان بر ازدواج با یک شریک زندگی خوب در فتوای عالم یهودی بازتاب یافته است:« خانه مرد، همسر او است ». « زن صالحه تاج شوهر خود میباشد، امّا زنی که خجل سازد مثل پوسیدگی در استخوانهایش میباشد »(امثال سلیمان ۱۲ آیه ۴).


در اینجا، در پایان کتاب امثال سلیمان، تمام آرمان ها در یک تصویر جمع شدهاند، با مهارت های گوناگون: تولید پوشاک، خرید املاک و مستغلات، کشاورزی، خانه و مدیریت مالی. در همین حال، او از خانواده به خوبی مراقبت می کند. آنها او را دوست دارند و او را می ستایند.


این استعدادهای گسترده را ازهر زنی نمی توان انتظار داشت، و یا طرحی نیستند که شوهران بتوانند همسرانشان را بسنجند. درعوض، از طریق توصیف این قابلیت ها و ویژگی ها، امثال سلیمان مهم ترین و بطور کلی آنچه را که برای زنان و مردان مناسب است را بیان می کند: ویژگی های شایستگی، عطوفت، قابلیت اطمینان بودن، وفاداری، مهربانی و مهارت. راز این چنین زندگی، با توجه به امثال سلیمان ۳۱ آیه ۳۰، این است که زن« از خدا بترسد ».


در امثال سلیمان ۳۱ آیه ۱۰ کلمه «فضیلت» یا «شخصیت شریف» به معنای «قدرت»، «توانائی» یا «ثروت» است. در مزمور۶۲ آیه ۱۰ به عنوان «گنجینه ها» ترجمه می شود و در یوشع «مردان غرور» توصیف می شود (یوشع ۱ آیه ۱۴). بوعَز در کتاب روت ۳ آیه ۱۱ روت را با کلمه « نیکو » ستایش می کند. در امثال سلیمان ۳۱ آیه ۱۰ نقشی در مفهوم کلمه « ثروت » وجود دارد. ثروت واقعی که در شخصیت نهفته است، صداقت و ترس از خداوند است. این به مراتب بیش از ارزشی است که در سنگ های قیمتی یافت می شود.


چه زنانی از شایستگی و فضیلت برخور دارند؟ و زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده اند؟ شما چگونه فهرستی از ویژگی های شخصیتی، فضیلت ها و توانایی های زنان با خدا را توضیح می دهید؟


جمعه ۱۳ اردیبهشت


تفکری فراتر: قلب خود را در آسمان نگاه داشتن. « مسیحیان باید با تمام سعی و کوشش از دل خود حفاظت کنند. آنها باید محبت را برای تعمق پرورش داده و روح نیایش را ارج نهند. بنظر می رسد که بسیاری از صرف لحظاتی که برای تعمق و جستجوی کلام و دعا داشته اند متاسف هستند، گوئی زمانگذرانده شده به هدر رفته است. من آرزو می کنم که همه شما از این چیزها که در نور خداوند می شود دید، بهره مند باشید؛ سپس برای شما ملکوت آسمان در درجه نخست اهمیت قرار خواهد داشت. دلی که در ملکوت باشد، و به تمام فیوضات شما انرژی می بخشد، و برای انجام وظایف قدرت حیاتی می بخشد. برای تادیب فکر به منظور ساکن شدن بر امور ملکوتی، زندگی و جدیت خود را بر همت هایمان می گماریم .... ما در حصول معنوعیات قاصر هستیم… [افسسیان ۴ آیه ۱۳] » نقطه نظرات اِلن جی وایت، کتاب مقدس تفسیری ادونتیست های روز هفتم، جلد ۳، صفحه ١١۵٧.


سوالاتی برای بحث


۱. بسیاری از مسیحیان در حالی که «از قلب خود برای مقابله با وسوسه ها مراقبت می کنند» به یک شبکه پشتیبانی ملحق می شوند. به چه طریقی این دعا، مطالعه کتاب مقدس، اتکا به روح القدس می تواند شروع شود؟ در برخی موارد، فردی با وسوسه هایی که به گناه ختم می شود و نمی تواند با آن مقابله کند، چرا ایده خوبی خواهد بود تا از (افراد مخصص) کمک بگیرد؟، همچون یک شبان، اگر در رابطه با مسائل روحانی باشد؛ روانشناس اگر وابسته به مشکلات روحی و روانی باشد؛ یا یک پزشک، چنانچه در رابطه با مسائل جسمی و فیزیولوژیکی باشد.


۲. به عنوان یکی از اعضای کلاس، با صدای بلند پاسخ سوالات روز چهارشنبه را بخوانید. در مورد پیامدهای پاسخ های متفاوت خود بحث کنید. مثل همه چیزهای خوب دیگری که خداوند به ما داده، چگونه خنده و مزاح می توانند ما را در برابر چیزهایی که برای ما مضر هستند محافظت کنند؟


۳. در مقایسه با امثال سلیمان ۳۱، فرهنگ معاصر چه ویژگی هایی را برای تمجید از زنان در نظر می گیرد؟ چگونه بطور فردی می توانیم خودمان را از همان رفتار تحقیر کننده محافظت کنیم.


۴. به طورکلی، برخی از رفتارهای فرهنگی در مورد زندگی خانوادگی در جامعه شما که بطور مستقیم در تضاد با اصول کتاب مقدس در زندگی خانوادگی است، چه می باشند؟ از سوی دیگری، آیا برخی از رفتارهای فرهنگی که در موازات با اصول کتاب مقدس باشند، وجود دارند؟ اگر وجود دارند، کدامند، و چگونه می توانند در تقویت خانواده ما استفاده شوند؟


داستانهای ایمانداران


۱۴ اردیبهشت


نوزاد در راه است!


توسط اندرو مک چسنی


طبیبی پس از شنیدن موعظه ای در خصوص کارهای بشارتی در شهرها در روز سبت دعا می کند تا از طریق خدا به کارگرفته شود، و به طور غیر منتظره کمک می کند تانوزادی را در محوطه پارکینگ ستاد جهانی کلیسای ادونتیست روز هفتم بدنیا آورد.


دکتر ایوت سی. رُز هِبرون یک نوزاد پسر را که در ماشین والدین بود، سالم به دنیا می آورد. والدین به عجله به بیمارستان می رفتند ولی راه خود را گم کرده و سر از محوطه پارکینگ کلیسای سیلور اسپرینگ، مریلند، در آورده بودند.


ایوت گفت که او باور دارد که خدا این اتفاقات را ترتیب داده است.


او گفت: «عالی ترین فرصت در پاسخ به دعا هایمان توسط خداوند، هماهنگ و موزون شده است ». ایوِت پس از آنکه شنید رئیس کلیسای روز هفتم تِد اِن سی ویلسون در طی سالگرد جلسات امور مشاوره سال ۲۰۱۷ واقع در ستاد همایش های عمومی کلیسا موعظه می کند، شروع کرد تا بیشتر در مورد اینکه چگونه می تواند خدمت بیشتری به خدا بکند، دعا کند. رهبر کلیسا برای تلاش جدید جهت دسترسی به مردم در شهر ها تقاضا کرده بود و در مورد نیاز به پزشکان و دیگر متخصصین بالینی برای مناطق مسکونی شهر، صحبت کرد.


پنج روز پس از موعظه، ایوِت و شوهرش که به هنگام رانندگی از مرکز نظارت کلیسا می گذشتند؛ دیدند که یک مرد ماشین را به داخل محوطه پارکینگ می کشد، و به طور مشکوک از ماشینش به بیرون می پرد و اطراف ماشین می دود. دکتر ایوِت شیشه ماشین را پایین می کشد و فریاد و ناله ای می شنود که: «نوزاد درراه است!». سپس او فریاد های مادرآبستن را که در ماشین بود می شنود.


آن مادر گفت: «من و شوهرم فوراً ماشین را کنار زدیم».


لحظاتی بعد، نوزاد به دنیا آمد. همچنانکه هارولد به امدادگران تلفن می کرد، مرد تازه پدر شده بند کفش هایش را از کفش های تنیس اش در می آورد و یک قیچی را در ماشین پیدا می کند. با همراهی تعلیمات دکتر ای ویت، آنرا به بند ناف گره می زند و آنرا می برد.


ایوِت نوزاد را از ماشینش برداشت ودور پتویی پیچید واطمینان حاصل کرد که او راحت است و به راحتی تنفس می کند. مسئول امنیتی همایش عمومی رسید و آرامش بر محیط حکمفرما شد. پس از مدت کوتاهی، امدادگران مادر و نوزاد سالم و سرحال را به بیمارستان رساندند. پس از آن روز، ایوِت مادر را در بیمارستان ملاقات نمود و باز نوزاد را در آغوش گرفت. مادر با هیجان، به پرستاران گفت که خدا یک فرشته را به محوطه پارکینگ فرستاد تا به او کمک کند. مادر گفت:« نمی دانم این زن از کجا آمد. فقط سرم را بالا بردم و دیدم که آنجاست ».


ایوِت گفت او هیچ شکی ندارد که آنچه اتفاق افتاده است جواب دعاهای اوست. او گفت: « من و شوهرم همه این چیز ها را به نقشه خدا نسبت می دهیم ».


درس ششم ۱۴-۲۰ اردیبهشت


غزل های عاشقانه شاهانه






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: غزل غزلهای سلیمان؛ پیدایش۲ آیه ۷؛ اول قرنتیان۷ آیات ۳تا۷؛ یوحنا۱۷ آیه ۳؛ اول یوحنا۱ آیه ۹؛ رومیان۱ آیات ۲۴تا۲۷؛ غلاطیان۵ آیه ۲۴.


آیه حفظی: « عشق مرا مثل خاتَم در دلت مُهر کن و همچون بازوبند طلا بر بازویت ببند، زیرا عشق مانند مرگ نیرومند و مثل گور ترسناک استو شعلههایش همانند شعلههای پُرقدرت آتش با بیرحمی میسوزاند » (غزل غزلهای سلیمان ۸ آیه۶).


در میان فصل های زندگی، یکی از بزرگترین آنها ازدواج است. باز یادآور می شویم، همه ازدواج نمی کنند، اما برای کسانی که ازدواج میکنند، ازدواج چالش های خاص و ویژه ای به ارمغان می آورد و همچنین باعث برکت است. در میان این برکات رابطه زناشوئی هدیهٔ فوق العاده ای است. این هدیه، تجلی عشق است، که زمان و مکان مناسب خود را دارد.


بر خلاف افکار عمومی، کتاب مقدس بر ضد رابطه مشروع زناشویی سخنی نمی گوید. بلکه بر ضد سوء استفاده از این هدیه فوق العاده سخن می گوید که از سوی آفریدگار به بشر ارزانی شده است.


در واقع، غزل غزلهای سلیمان، که یکی از کوچکترین و شاید یکی از کم خواننده ترین کتابهای، کتاب مقدس باشد، که رابطه بین عروس جوان، شولمی، و محبوبۀ او، که اعتقاد بر این است که خود پادشاه سلیمان است. این کتاب رازهای صمیمیت انسانی و لذت های عشق زناشویی را از طریق ازدواج آشکار می کند. به غیر اینکه غزل غزلهای سلیمان اغلب به عنوان یک تمثیل، و نماد رابطه خدا و مردم او و یا مسیح و کلیسا تلقی شده است، اول از همه یک شعرعاشقانه است که در روابط واقعی انسان از یک مرد و زن یافت می شود.


دراین هفته به ازدواج نگاهی می اندازیم همانگونه که درعهد قدیم به تصویر کشیده شده است.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت، ۲١ اردیبهشت - ۱۱ May آماده شوید.


یکشنبه ۱۵ اردیبهشت


زندگی غیر قابل تقسیم


بر اساس آیات زیر، چگونه دیدگاه کتاب مقدس درباره بدن انسان را توصیف می کنید؟ پیدایش۲ آیه ۷؛ مزامیر۶۳ آیه ۱؛ ۸۴: ۲؛ اول قرنتیان ۶ آیات ۱۹و۲۰؛ اول تسالونیکیان۵ آیه ۲۳.


بعضی از ادیان به دوخدائی باور دارند، فلسفه ای که بدن انسان را به عنوان یک مشکل برای حیات روح او مطرح می کند. بدین معنی که بدن بد تلقی می شود در حالی که «روح» خوب تلقی می شود. با این حال در کلام خداوند، بدن انسان، با ویژگی های جنسی آن، جزو جدایی ناپذیر از کل وجود محسوب می شود. حیات شامل « جسم » و « روح » است ( پیدایش۲ آیه ۷). نویسنده مزامیر تمام وجود خود را برای عبادت خداوند می گذارد ( مزامیر۶۳: ۱؛ ۸۴: ۲). تمام وجود شخص تقدیس می شود، و برای نقشه روحانی خداوند آماده می شود.


دیدگاه مثبت بدن انسان در زمینه روابط جنسی، در غزل غزل های سلیمان منعکس شده است. این متون چگونه این نگرش را نشان می دهند؟ غزل غزلها۱: ۲، ۱۳؛ ۲: ۶؛ ۵ آیات ۱۰تا ۱۶؛ ۷ آیات ۱ تا۹.


در طول این متن مقدس، بدن انسان تحسین شده است. جنبه های فیزیکی عشق درازدواج خجالت آور نیستند. طیف گسترده ای از احساسات آشکارا ارایه می شود.


روابط قدرتمند جنسی معمولاً در بسیاری از فرهنگها وجود دارد. اغلب زوج های ازدواج کرده در بر قراری ارتباط به روشهای سالم در مورد رابطه خصوصی دچار مشکل می شوند. به طور مشابه، اغلب بچه ها هم از این فرصت که در یک خانه مسیحی در مورد روابط جنسی آموزش ببینند، محروم می شوند، جایی که ارزش های الهی می تواند با اطلاعات دقیق جمع شوند. واضح بودنِ کتاب مقدس، در روابط جنسی مردم را به سطح بزرگتری از راحتی که با این موضوع از جنبه حیاتی زندگی به خاطر اینکه هدیه ای از خالق است فرا می خواند ، با احترام و شأن آن برخورد کنند.


چگونه می توانیم خود را در برابر نیروهای فرهنگی و معنوی خود را محافظت کنیم که، یا روابط جنسی را در حد غریزه غریزه حیوانی پست می کنند؟ چگونه کتاب مقدس به ما نشان می دهد که هر دو نظریه افراطی اشتباه هستند؟


دوشنبه ۱۶ اردیبهشت


غزل های عاشقانه


جنبه های مختلف از عشق که در غزل غزلهای سلیمان ارائه شده است را شرح دهید. غزل غزلها ۱آیات ۲ و ۱۳؛ باب ۲ آیات ۱۰تا۱۳و ۱۶؛ ۳: ۱۱؛ ۴: ۱-۷؛ ۵: ۱۶؛ ۶:۶؛ ۷: ۱- ۹؛ ۸: ۶، ۷.


غزل های سلیمان نشان می دهد ک چگونه دوستان با هم وقت می گذرانند، بی پرده با هم صحبت می کنند، و به یکدیگر اهمیت می دهند. در این شعر سلیمان، دو دوست خوب تبدیل به شریک ازدواج میشوند. زن اعلام می کند، « این دوست من است »( غزل غزلها ۵: ۱۶). کلمه دوست، مصاحبت و رفاقت را بدون مفهوم فرعیِ شریک جنسی بیان می کند. مرد و زنی خوشحال هستند که همسر آنان دوست عزیز آنان باشد. در تمام شعر، تحسین و ژست های عاشقانه، و حظ جسمانی و احساسی را بین مرد و زن انتقال می دهد. شیداگرائی های فطری ناشی از یک رابطه عاشقانه هدیه ای از پروردگار است، که کمک می کند که به دو طرف کمک می کند تا درازدواج به هم پیوند بخورند. همانطور که دو طرف حاضرند تا عشق الهی در قلبهایشان کار کند، عشق انسانی آنها « پالایش و خالص شده، رفعت یافته و ارجمند می گردد » - الن جی وایت، خانه ادونتیست، صفحه ۹۹.


این آیات همچنین والاترین اندیشه ها در باره عشق را نقل می کنند. گرچه عشق واقعی، از طبیعت قلب انسان نیست، بلکه هدیه ای از روح القدس می باشد (رومیان ۵ آیه ۵). چنین عشقی، زن و شوهر را در یک پیوند دائمی و بادوام قرار می دهد. این عشق متعهدانه است که که در رابطه والد و فرزندی بشدت نیاز است تا حسی از اعتماد را در جوان ایجاد کند. این عشق دل دادگی است که ایمان داران را در بدن مسیح بهم پیوند می دهد. غزل سلیمان ما را فرا می خواند تا این عشق را به یک نیروی فعال در روابط با همسرانمان تبدیل کنیم.


چگونه این نوع رابطه صمیمی بازتاب دهندۀ نوعی رابطه صمیمی است که می توانیم با خدا داشته باشیم؟ چه شباهتهایی را می توانیم بازگو کنیم (برای مثال، زمان گذاشتن، خود را کاملاً واگذار کردن، و غیره)؟ شباهت ها و مترادف های دیگر کدامند؟


سه شنبه ۱۷ اردیبهشت


یک دانش دوست داشتنی


خیلی ها غزل « بازگشت با عدن » درغزل غزل های سلیمان را دیده اند. گرچه زوج شرح داده شده، اولین مرد و زن نیستند، شعر فوق الذکر نخستین باغ [عدن] را به خاطر می آورد. نقشه خداوند که آنها « یک تن » باشند ( پیدایش ۲ :۲۴، ۲۵)، بطور جامع با شکلی از استعاره و تشبیهات نازک بینانه به تصویر کشیده شده است.


چگونه غزل سلیمان، تعهد متقابل را در صمیمیت زندگی زوج ازدواج کرده ارائه می دهد؟ غزل غزلها ۴: ۷- ۵: ۱. رهنمود مشابه پولس در اول قرنتیان باب ۷ آیات ۳ تا۵ چیست؟


سلیمان او را دعوت می کند، « بسوی من بیا »( غزل غزلها ۴ :۸). عروس او جواب می دهد. بعداً او سلیمان را دعوت می کند، « محبوب من به باغ خود بیاید »(غزل غزلها ۴ آیه ۱۶). سلیمان جواب می دهد(غزل غزلها ۵ آیه ۱). در اینجا کلام می آموزد که در این خلوتگاه عاشقانه هیچ جبر و تزویری نباید باشد. هر دو فرد با اختیار و از روی عشق و علاقه وارد این رابطه می شوند. « باغ من، باغ اوست ».


اسم های « سلیمان » و « شولمی » بر گرفته از ریشه عبری « שָׁלוֹם‬ - شالوم » به معنی « صلح » یا « سلامتی » است. تحسین و تمجید آنها متقابل است (غزل غزلها۴: ۱-۵، ۵: ۱۰-۱۶). رابطه آنها حتی به سبک شاعرانه در بیت و مصرع در توازن قرار گرفته است. پیمان عشق آنان اینگونه ابراز شده که:« محبوبم از آن من است و من از آن وی هستم »(غزل غزلها ۲: ۱۶)، که پژواک زبان عدن است، « و آدم گفت، همانا این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشت من است » (پیدایش ۲: ۲۳).


چگونه توصیف پیوند زناشویی به عنوان «شناخت» باعث اغنای درک ما درخصوص رابطه ما با خدا می شود؟ پیدایش۴: ۱، ۲۵؛ اول سموئیل۱: ۱۹؛ لوقا۱: ۳۴؛ یوحنا۱۷: ۳؛ اول قرنتیان ۸: ۳.


کتاب مقدس واژه «شناخت» را برای رابطه زناشوئی بین زن و شوهر استفاده می کند. دراین« آگاهی » عاشقانه، محرمانه ترین گوهر وجودی خویش را به دیگری هدیه می دهند. نه تنها دو جسم بلکه همچنین دو قلب بهم در« یک بدن » ملحق می شوند. همچنین؛ «شناختن»؛ رابطه بین افراد و خدا را توصیف می کند. بخاطر بینش و بصیرت خاص و لطیف مسیحیان از دانش ازدواج، بواسطه مصاحبت و همدلی و تعهد و حظ بی حد و حصر ناشی از آن، بینش عمیقی را نسبت به راز مقدسانه و عرشی، در اتحاد مسیح و کلیسا ایجاد می کند.


چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت


عشق در زمان مناسب


غزل غزلهای سلیمان ۴: ۸ - ۵: ۱ را بخوانید.


غزل غزلهای سلیمان باب ۴: ۱۶ و ۵: ۱ کانونی را در این کتاب شکل می دهد، به همان صورت که بوده، نقطه اوج ازدواج بین سلیمان و شولمی و به وصال آنان را در ازدواج شرح می دهد.


سلیمان به چه چیزی در آیات زیر اشاره می کند؟ غزل غزلها ۴: ۱۲و ۱۶؛ ۵: ۱؛ ۸: ۸-۱۰.


در غزل غزلهای سلیمان، برخی از قانع کننده ترین شواهد از کلام را می یابیم که برنامه خداوند برای مردم این است که تا قبل از ازدواج، از رابطه جنسی پاکدامن باشند. یکی از قدرتمندترینِ آن ها، اشاره به دوران کودکی شولمی است، زمانی که برادرانش با حیرت می گفتند که آیا او « دیوار » یا « درب » خواهد بود (غزل غزلها ۸ آیات ۸ و ۹).


به زبان دیگر، آیا او تا زمانی که ازدواج کند مانند یک (دیوار) پاکدامن خواهد ماند ، یا بی قید و بی بند و بار مثل یک (درب) خواهد بود. به عنوان یک زن بالغ، او تأکید می کند که پاکدامنی خود را حفظ کرده است و عفیف به سوی شوهر خویش رسیده است: «من یک دیوار هستم» (غزل غزلها ۸: ۱۰).


در واقع، سلیمان تایید می کند که او تا شب ازدواج، باکره بوده با گفتن این که او« یک باغ در بسته ... چشمه ای سربسته و آب انباری مسدود بوده » (غزل غزلها ۴: ۱۲). او از تجربه خودش می تواند به دوستانش مشاوره بدهد تا مراحل عاشقانه وازدواج را با دقت طی کنند. سه بار در غزل غزلهای سلیمان شولمی، گروهی از زنان را که به عنوان «دختران اورشلیم» نامیده می شوند، اندرز داده، تا زمان مناسب برای عشق پر شور و حرارت برانگیخته نشوند (غزل غزلها ۲: ۷؛ ۳: ۵؛ ۸: ۴)، به این معنا که، تا زمانیکه رابطه مطمئن صمیمی ازدواج را پیدا کنند، همانطور که او بود. برای دومین بار در شعر، محبوب عروس خود را دعوت می کند تا به کنار او بیاید ( غزل غزلها ۲: ۱۰؛ ۴ :۸). شولمی قبل از عروسی نمی توانست دعوت او را بپذیرد، اما حالا شولمی کسی هست که سلیمان را با باغ خویش دعوت می کند (غزل غزلها ۴ :۱۶)، و او با خوشحالی می پذیرد (غزل غزلها ۵ :۱). سلیمان نه تنها جلب زیبایی شولمی می شود؛ بلکه شولمی قلب او را می رباید (غزل غزلها۴ :۹)، سلیمان با عشق شولمی مست می شود (غزل غزلها۴ :۱۰)،


و او شاد و خرم است که برای همیشه، شولمی متعلق به اوست و نه کس دیگری: « ای محبوبة من و ای عروس من، تو همچون باغ دربسته و همانند چشمهای دست نیافتنی هستی »( غزل غزلها۴ :۱۲).


او پیوند خود را با این زن کامل همچون دست یابی به سرزمین موعود تشبیه می کند: ای عروس من، از لبانت عسل میچکد و در زیر زبانت شیر و عسل نهفته است. بوی لباست مانند عطر دلاویز درختان لبنان است »(غزل غزلها ۴: ۱۱).


چه خبر خوشی برای افرادی وجود دارد که از ارتکاب اشتباه رابطه جنسی خود پشیمان هستند؟ اول یوحنا۱:


پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت


حفاظت از هدیه خالق


خداوند هدف خاصی از خلقت نوع بشر به عنوان مرد و زن داشته است (پیدایش۱ آیات ۲۸-۲۶). در حالی که درهر چیز تصویر خدا دیده میشود، پیوستن جنسیت متضاد در «یک جسم» ازدواج، منعکس کننده یگانگی در الوهیت به روشی خاص است. همچنین پیوند یک مرد و زن، زایشی از یک زندگی تازه است، که تجلی بشر اصیل ازتصویر الهی می باشد.


کلام خدا چه نگرشی، نسبت به رفتارهای جنسی دارد که مطابق با طرح خالق نیست ؟ خروج ۲۰ آیات ۷-۲۱؛ رومیان ۱ آیات ۲۴-۲۷؛ اول قرنتیان۶ آیات ۹-۲۰.


کلام خدا از همه چیزهایی که تصویر خدا را در بشر تغییر می دهد یا از بین می برد، خشنود نیست. خداوند با قرار دادن محدودیت برای برخی از روابط جنسی، قوم خود را به اهداف درست جنسی هدایت می کند. هنگامی که تجربه انسان در مقابله با احکام خداوند قرار گیرد، جان، محکومِ گناه می گردد.


به ایمانداران مسیحی چه رهنمود هایی در باره رابطه جنسی داده شده است تا آنرا دراین دنیای گناه به دیگران نقل کنند؟ رومیان ۸ آیات ۱-۱۴؛ اول قرنتیان ۶ آیات ۱۵-۲۰؛ دوم قرنتیان ۱۰: ۵؛ غلاطیان ۵: ۲۴؛ کولسیان ۳ آیات ۳-۱۰؛ اول تسالونیکان ۵ آیات ۲۳ و ۲۴.


مؤمنان منتظر آزادی از فساد گناه در بازگشت دوباره مسیح هستند. آنها در ایمان منتظر هستند، خود را از طریق مرگ مسیح بر روی صلیب، مرده در گناه قلمداد می کنند، و خویشتن را از طریق قیام او زنده در نظر می گیرند. از طریق دعای بی وقفه، مراقبه و قدرت روح القدس، آنها طبیعت گناه آلود خود را مصلوب و در افکار خود به دنبال اطاعت از مسیح هستند.


آنان آگاهند خداوند مالک بدن و روابط جنسی آنهاست و از آنها بر طبق طرح الهی خودش استفاده می کند.


خداوند کسانی را که از گناهان خود توبه کنند، می بخشد (اول یوحنا ۱: ۹). انجیل قادر است افراد را که قبلاَ در رابطه جنسی گناهکارانه بوده اند، با مؤمنان شریک سازد. به علت اینکه گناه، تمایلات جنسی را در بشریت تغییر داده است، بعضی ممکن است قادر به شناخت کامل در این جنبه تجربه انسانی نباشند. بعضی از افراد، به عنوان مثال، ممکن است زندگی مجردی در قیاس با روابط جنسی که توسط کلام خدا ممنوع است، برگزینند.


چگونه باید به عنوان یک کلیسا با افراد دیگر همچون همجنسگرایان ارتباط داشته باشیم؟ چگونه نگرش آنان در مورد خودشان در گرایش جنسی، واکنش ما را بر می انگیزد؟


جمعه ۲۰ اردیبهشت


تفکری فراتر: « ازدواج مشمول برکات مسیح است، و باید به عنوان یک بنیان مقدس شناخته شود. دین واقعی نباید با هدف های خداوند برای انسان مقابله کند. خدا مقدر کرد که مرد و زن باید در یک ازدواج مقدس با هم متحد شوند تا خانواده ایی را پرورش دهند که باعث افتخار باشد، و نمونه خانواده در بهشت باشد. مسیح در ابتدای رسالت خویش بطور علنی، تصمیم گرفت، فتوا به تشکیل نهادی(ازدواج) را بدهد که در باغ عدن فتوای آن را صادر کرده بود. به این ترتیب او به همه اعلام کرد که درمورد ازدواج اتفاق نظر دارد و این ازدواج، زمانی که با پاکی و تقدس، و حقیقت و عدالت همراه باشد، یکی از بزرگترین برکاتی است که تاکنون به خانوادهٔ انسان داده شده است » - الن جی وایت، دختران خدا، صفحات ١۸٠ و ١۸١.


همانطور که غزل های سلیمان نشان می دهد، عشقبازی در ازدواج چیز فوق العاده ای می تواند باشد. اما پایداری رابطه را نمی توان به سادگی بر پایه زیبایی ظاهری و لذات جسمی قرار داد. سن بدن ما و زوال آن، با رژیم غذایی مناسب، ورزش، و یا جراحی پلاستیک، ما را برای همیشه جوان نگاه نخواهد داشت.


ازدواج سلیمان با شولمی یک رابطه مادام العمر و متعهدانه بود. آنان سه بار تأکید می کنند که متعلق به یکدیگر هستند (غزل غزلها ۲: ۱۶؛ ۶: ۳؛ ۷: ۱۰). اولین بار شناخت مالکیت دوطرفه است (در مقایسه با افسسیان ۵: ۲۱، ۳۳). دومین بار، او فرمان تأکید تسلیم او، را رد می کند(همچنین افسوسیان۵: ۲۲، ۲۳) سومین بار میل خود را برای او بیان می کند (افسسیان ۵: ۲۴-۳۲) عشق این چنینی نمی تواند از بین برود (غزل غزلها ۸: ۷) و مانند مهر و موم است که نمی تواند شکسته شود (غزل غزلها ۸: ۶).


سوالاتی برای بحث


۱. توصیف سلیمان از همسرش به عنوان یک زن کامل چگونه است؟(غزل غزلها ۴: ۱-۵؛ ۶: ۸؛ و ۷: ۱-۹) و در مقایسه با توصیف آدم زمانی که او برای اولین بار حوا را دید، چگونه است؟ (پیدایش ۲: ۲۳). پس شوهران چگونه باید با همسرانشان مرتبط باشند؟ (افسسیان ۵: ۲۸، ۲۹).


۲. بعضی از مردم غزل غزلهای سلیمان را بعنوان یک تمثیل از رابطه بین خدا و قومش و یا بین عیسی و کلیسای او می بینند. در حالی که باید مراقب بود که بیش از حد تمثیلی نشود، چه ویژگی های از ارتباط بین این دو نفر می تواند با رابطه ما و خدا مقایسه شود؟ همچنین مقایسه کنید با اشعیا ۵۴: ۴و۵؛ ارمیا ۳: ۱۴؛ دوم قرنتیان ۱۱: ۲.


۳. امثال سلیمان ۳۱: ۲۶؛ غزل غزلها ۵: ۱۶؛ و امثال سلیمان ۲۵: ۱۱را بخوانید. چقدر کلماتی که، ما درتحقیر یا تمجید همسرمان، در تضعیف یا تقویت ازدواج مان بکار می بریم، مهم است؟ از آیات زیر به عنوان مثال های بیشتر استفاده کنید: یعقوب ۱: ۲۶؛ ۳: ۵- ۱۱.


داستانهای ایمانداران


۲۱ اردیبهشت


یک نور عجیب


توسط اندرو مک چسنی


روت یِری وقتیکه از میکده ای در شهرش مازابوکا واقع در جنوب زامبیا به خانه می رفت، از ته دل آواز می خواند.


عصر روز جمعه بود و او تمام مدت روز را به خوردن آبجو سپری کرده بود.


ناگهان نور خیره کننده ای در جلویش ظاهرشد. نور در فضا می تابید و روت با حیرتی ترسناک به نور خیره شد؛ در حالیکه نمی دانست نور ازکجا آمده بود و به کجا می رفت. آواز در گلویش خفه شد، و ناگهان هوشیار شد. سپس نور ناپدید شد. روت در حالی که تلو تلو می خورد و می لرزید راهی خانه شد.


روت به شوهرش و ۱۴فرزندش در باره آن شب چیزی نگفت؛ اما سکوتش را در صبح شکست.


به شوهرش گفت: «عزیزم، دیروز وقتیکه به خانه برمی گشتم، در راه نور عظیمی دیدم که مرا ترساند ». شوهرش پاسخ داد: «از نوشیدن آبجو دست بکش. این می تواند تو را از خدا دور کند».


بعد از آن روز، یک مددکار خانگی به ملاقات خانه روت رفت و او را به یک جلسه کلیسای ادونتیست های روزهفتم دعوت نمود. با آن تجربه شب قبل که هنوز هم درذهنش تازه بود با شوهرش در جلسه شرکت کرد.


روت در یک خانواده ادونتیست های روز هفتم بزرگ شده بود اما پس از ازدواج با شوهرش، که او متعلق به یک فرقه دیگر بود، کلیسا را ترک گفت. شوهرش در میکده ساز ساکسیفون می نواخت و روت وقتیکه شوهرش آنجا کار می کرد، سالها غذای خانگی می فروخت. بعد از آن، آنها مشروبات الکلی می نوشیدند.


این موضوع باعث شد که روت به جایی برسد که از صبح تا شب در میکده می خواست بنوشد و فرزندانش را فراموش کند. نوشیدن بخشی از زندگی روت بود و او بعد از آنکه آن نور را دید به سختی توانست که از نوشیدن دست بکشد. به مدت دو هفته، او شب هنگام از خواب بر خواست در حالیکه وحشتزده می شد و می نالید. او گفت: «خدایا، این زندگی ای که من دارم باعث شده تا از بچه هایم غافل شوم. به من کمک کن تا از خوردن آبجو دست بکشم».سپس روزی میل خود را کاملاً برای نوشیدن الکل از دست داد.


مردم شهر از اینکه او مست نبود در حیرت بودند. آنها می دانستند که قبلاً او چه شکلی بود و آنها از او پرسیدند که چه تعلیماتی را تحت نظارت جادوگر به کار گرفته که از نوشیدن دست کشیده است.


یکی از آنها پرسید: «چگونه از نوشیدن دست کشیدی؟». دیگری گفت: « به ما ریشه ای را بده که به تو کمک کرد تا از آن دست بکشی ».


روت به همه پاسخ داد: «درمانی که من از آن استفاده کردم، دعا بود».


روت همچنین از قدرت دعا استفاده کرده بود تا از طریق آن بر خانواده اش به خاطر مسیح پیروز شود. او تعمید گرفت و از طریق تاثیرش، ده عضو خانواده نیز تعمید گرفتند که شامل همسرش نیز می شود.


روت که ۶۲سال دارد، گفت: «من همیشه خدا را به خاطر اینکه این فرصت را داد تا من و خانواده ام او را بپرستیم شکرگزاری می کنم. پرستش خدا در زندگی اهمیت بسزایی دارد».