راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه چهارم 2018 - یگانگی و یکی بودن در مسیح
دونلود PDF - راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه چهارم 2018 - یگانگی و یکی بودن در مسیح
۱. خلقت و سقوط – ۲۹ سپتامبر تا ۵ اکتبر ۴
۲. علل عدم اتحاد – ۶ تا ۱۲ اکتبر ۱۴
۳. تا همه آنان همدل و هم رای باشند – ۱۳ تا ۱۹ اکتبر ۲۴
۴. کلیدی برای اتحاد – ۲۰ تا ۲۶ اکتبر ۳۴
۵. تجربه اتحاد در کلیسای اولیه – ۲۷ اکتبر تا ۲ نوامبر ۴۴
۶. تصاویر اتحاد – ۳ تا ۹ نوامبر ۵۴
۷. هنگامی که اختلاف بوجود میآید – ۱۰ تا ۱۶ نوامبر ۶۴
۸. اتحاد در ایمان – ۱۷ تا ۲۳ نوامبر ۷۴
۹. متقاعد کنندهترین گواه – ۲۴ تا ۳۰ نوامبر ۸۴
۱۰. اتحاد و روابط از هم گسیخته – ۱ تا ۷ دسامبر ۹۴
۱۱. اتحاد در عبادت – ۸ تا ۱۴ دسامبر ۱۰۴
۱۲. تشکیلات کلیسائی و اتحاد – ۱۵ تا ۲۱ دسامبر ۱۱۴
۱۳. احیاء نهایی اتحاد – ۲۲ تا ۲۸ دسامبر ۱۲۴
Editorial Office: 12501 Old Columbia Pike, Silver Spring, MD 20904
Come visit us at our Web site: http://www.absg.adventist.org
Principal Contributor
Denis Fortin
Editor
Clifford R. Goldstein
Associate Editor
Soraya Homayouni
Publication Manager
Lea Alexander Greve
Middle East and North Africa Union
Publishing Coordinator
Michael Eckert
Translation to Farsi
Rezvan Ahmadi
Farsi Layout and Design
Marisa Ferreira
Editorial Assistant
Sharon Thomas-Crews
Pacific Press® Coordinator
Wendy Marcum
Art Director and Illustrator
Lars Justinen
Design
Justinen Creative Group
حق چاپ محفوظ و مخصوص «کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم» میباشد. هیچیک از بخشهای این کتابچه راهنمای مطالعه
کتاب مقدس مدرسه سبت ویژه بزرگسالان بدون اجازه قبلی و کتبی از کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم (جنرال کنفرانس)
قابل ویرایش، تغییر، اصلاح ، اقتباس ، ترجمه ، تکثیر یا انتشار نیست. دفاتر بخشهای تابعه کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم
مجاز هستند تا طبق دستورالعمل ویژه ای ترتیبی اتخاذ نمایند تا کتابچه راهنمای مطالعه کتاب مقدس مدرسه سبت ویژه بزرگسالان
ترجمه گردد. حق طبع و نشر مطالب ترجمه شده و انتشارات آنان متعلق به کنگره عمومی است. عناوین (ادونتیستهای روز هفتم)
و (ادونتیست) و آرم شعله گون جزو اسامی و علامت تجاری ثبت شده متعلق به کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم میباشد و
استفاده از آن بدون اجازه قبلی از کنگره عمومی ممنوع است.
Sabbath School Personal Ministries
اتحاد ما در کلیسا
کلیسا [به معنی جماعت خوانده شده]، خانواده خدا بر روی زمین بشمار می رود. فعالیت های کلیسا بطور اجمالی شامل: خدمت ، مطالعه و عبادت در یک جمع واحد می باشد. کلیسا فراخوانده شده است تا در زیر بیرق عیسی به عنوان رهبر و نجات دهنده خود، مژده نیک نجات را به همه مردم اعلام کند.
بخشی از اصول اعتقادی شماره ١۲کلیسای ادونتیست روز هفتم چنین اظهار می دارد: «کلیسا جامعه ای از ایمانداران می باشد که عیسی مسیح را به عنوان خداوند و نجات دهنده خود پذیرفته است. ما ادامه قوم خدا از زمان عهد قدیم هستیم، که خود را از جهان جدا ساخته؛ و برای عبادت، مودت، آموزش در جهان، ضیافت شام خداوند، خدمت به تمامی بشریت و اعلام جهانی انجیل به هم پیوسته ایم». — Seventh-day Adventists Believe (Boise, Idaho: Pacific Press© Publishing Association, 2005) p. 163
اما منظور ما از کلیسا چیست؟ چه کسی به کلیسا تعلق دارد؟ پاسخ به این پرسش ها به تعریف ما از کلیسا بستگی دارد.
کلیسا قطعاً اجتماع محلی ایمانداران به عیسی است که از خداوند اطاعت می کنند و برای عبادت و خدمت گرد هم می آیند. آنها می توانند در کلیساهای خانگی یا در جماعت های بزرگ تر جلسه برقرار کنند (رومیان باب ۱۶ آیات ۱۰ و ۱۱). منظور ما از کلیسا همچنین ساختمانی است که مسیحیان در آن جمع می شوند. اما این تعریف را به سختی می توان برای کلیسا بکار برد. کلیسا در باره مردم است و نه در باره ساختمان ها.
در عهد جدید، گاهی اوقات کلیسا به گروهی از ایمانداران در منطقه جغرافیایی خاصی اشاره شده است. بنابراین، هنگامی که پولس کلیسای غلاطیه را مورد خطاب قرار داد، به بسیاری از جماعت های ایماندار محلی در شهر ها و روستاهای آن منطقه اشاره داشت (غلاطیان باب ۱ آیه ۲؛ اول پطرس باب ۱ آیه ۱ را ببینید). منظور از کلیسا گاهی به گروهی از مردم نیز اطلاق می شود که به فرقه خاصی تعلق دارند و یا نام خاصی دارند که به اعتقادات و پبشینه آنان باز می گردد. با این وجود، تمام این تعاریف ناکافی هستند. کلیسا، امت خدا در سرتاسر جهان را در بر می گیرد. و اگر چه مسیح پیروان وفاداری در فرقه های مختلف دارد که (بسیاری از آنها در بحران نهایی به بازماندگان خدا خواهند پیوست [مکاشفه یوحنا باب ۱۸ آیات ۱ تا ۴])، با این وصف، در این فصل بر روی کلیسای خودمان یعنی کلیسای ادونتیست روز هفتم و مفهوم اتحاد در مسیح تمرکز می کنیم تا ببینیم که اتحاد برای ما چه معنایی دارد.
اصول اعتقادی شماره ۱۴ با عنوان اتحاد در بدن مسیح چنین بیان می کند: « کلیسا یک بدن با اعضای بسیار می باشد که از تمام ملت ها، قومیت ها، زبان ها و مردم فراخوانده شده اند. ما در مسیح مخلوقی جدید می باشیم؛ تفاوت نژادی، فرهنگی، آموزشی و ملیتی و تفاوت های میان بالا مقام و پایین رتبه، فقیر و غنی، مذکر و مونث، نباید ما را از هم جدا سازد. همه ما در مسیح برابریم، او که با یک روح ما را به همبستگی با خود و یکدیگر پیوند زده است ؛ ما باید بدون هیچگونه جانبداری و شرطی به یکدیگر خدمت کنیم. ما به واسطه مکاشفه عیسی مسیح در کتاب مقدس، ایمان و امید واحدی داریم و برای همه یک موضوع را شهادت می دهیم. ریشه این اتحاد در یگانگی خدای تثلیث است که ما را به عنوان فرزندان خود پذیرفته است »– Seventh-day Adventist Believe, p. 201
هدف این مجموعه دروس مطالعاتی، ارائه آموزۀ کتاب مقدسی درباره موضوع اتحاد مسیحی برای ما به عنوان ادونتیست های روز هفتم می باشد که اکنون مانند همیشه با چالش هایی در زمینه این اتحاد مواجه هستیم و تا پایان جهان نیز ادامه خواهد داشت. با این وجود، در کلام مقدس مفاهیم و آموزه های متعددی درباره نحوه بکار بردن موهبت خدادادی وحدت در مسیح می یابیم. آن بینش ها، آن آموزه ها درباره بیان نمودن و بکار بردن این وحدتی که به ما در کلیسا داده شده است، در کانون این ثلث خواهند بود.
دنیس فورتین (Denis Fortin) استاد رشته الهیات در دانشکده الهیات و معارف دانشگاه اندروز وابسته به کلیسای ادونتیست روز هفتم در برین اسپرینگز Berrien Springs میشیگان می باشد. فورتین از زمان پیوستن به هیأت علمی دانشکده الهیات در سال ۱۹۹۴ همچنین به عنوان مدیر برنامه کارشناسی ارشد الهیات (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱)، معاون (۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴) مدیر گروه بخش الهیات و فلسفه مسیحی (۲۰۰۶) و تا زمان اخیر به عنوان مدیر گروه (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳) فعالیت کرده است.
درس یکم ۷ تا ١۳مهر
خلقت و سقوط
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: پیدایش باب ۱ آیات ۲۶ و ۲۷؛ اول یوحنا باب ۴ آیات ۷، ۸ و ۱۶؛ پیدایش باب ۳ آیات ۱۶ تا ۱۹؛ پیدایش باب ۱۱ آیات ۱ تا ۹؛ غلاطیان باب ۳ آیه ۲۹؛ تثنیه باب ۷ آیات ۶ تا ۱۱.
آیه حفظی: «خداوند او را بیرون برد و فرمود: به آسمان نگاه کن و بکوش ستارهها را بشماری. فرزندان تو به همین اندازه زیاد خواهند شد. اَبرام به خداوند اعتماد کرد و به خاطر این، خداوند از او خشنود شد و او را قبول کرد» (پیدایش باب ۱۵ آیات ۵ و ۶).
داستان قوم خدا با خلقت بشر و سقوط غم انگیز آنها در گناه آغاز می شود. هر گونه تلاش برای درک ماهیت اتحاد در کلیسا باید با نقشه ابتدایی خدا در خلقت و سپس نیاز به احیاء پس از سقوط شروع شود.
نخستین فصول کتاب مقدس عیان می سازد که خدا در نظر داشته است که بشریت به عنوان یک خانواده باقی بماند. متأسفانه، این اتحاد پس از فاجعه گناه از هم پاشید. ریشه های تفرقه و اختلاف صرفاً در گناه بوجود آمدند که بیشتر به عواقبِ خطایِ نافرمانی مربوط بودند. ما نگاهی جزئی از این جدائی را در واکنش متقابل میان آدم و حوا می بینیم، هنگامی که پس از خوردن میوه درخت ممنوعه خداوند برای بار نخست آنان را به نزد خود فرا خواند (پیدایش ۳: ١١ را ملاحظه کنید). از این رو، در میان تمامی چیزهای دیگری که نقشه نجات ایفا خواهد نمود، ترمیم این اتحاد اولیه نیز هدفی حیاتی می باشد.
ابراهیم، پدر قوم خدا، به یک نقش کلیدی در نقشه نجات خدا تبدیل شد. ابراهیم در کلام مقدس به عنوان الگوئی بزرگ « عادل شمرده شده به واسطه ایمان » به تصویر کشیده شده است (رومیان باب ۴ آیات ۱ تا ۵ را ببینید) ، نوعی از ایمان که قوم خدا را با یکدیگر و باخداوند متحد می سازد. خدا از طریق مردم کار می کند تا اتحاد را ترمیم نماید و اراده خود را به بشر گمراه بشناساند.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۴ مهر- ۶ October آماده شوید.
یکشنبه ٨ مهر
محبت به عنوان بنیان اتحاد
پیام روشنی که از داستان خلقت در باب های ۱ و ۲ پیدایش ساطع می شود، همنوائی کاملی را در پایان هفته خلقت صحه گذاشت که در کلام نهائی خدا هویدا گشت مبنی بر اینکه همه چیز « بسیار نیکو » بود (پیدایش باب ۱ آیه ۳۱). این مصداق نه تنها به زیبایی از منظر زیبایی شناختی و ظرافت طبع خدا اشاره می کند بلکه بر نبود هرگونه عنصر شرارت یا ناهماهنگی مهر تایید می زند، در زمانی که خدا خلقت این جهان را به پایان رسانید و انسان هائی که باید در آن تکثیر می شدند. هدف بنیادین خدا در آفرینش شامل همزیستی هماهنگ و ارتباط زنجیروار همه اشکال زندگی بود. جهان زیبایی برای خانواده بشری خلق شده بود. همه چیز عالی و شایسته خالق آن بود. هدف مطلوب و اصلی خدا برای جهان، هماهنگی، اتحاد و محبت بود.
پیدایش باب ۱ آیات ۲۶ و ۲۷ را بخوانید. این آیات چه چیزی درباره منحصر به فرد بودن انسان در مقایسه با سایر مخلوقات زمینی تعلیم می دهند، آنگونه که در باب های ۱ و ۲ پیدایش به تصویر کشیده شده است.
پیدایش می گوید که خدا بشر را به شکل خود آفرید، چیزی که درباره هیچ موجود دیگری در روایت خلقت پیدایش گفته نشده اشت. « و خدا گفت اینک انسان را بسازیم. ایشان مثل ما و شبیه ما باشند ... پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. ایشان را زن و مرد آفرید » (پیدایش باب ۱ آیات ۲۶ و ۲۷). اگر چه خداشناسان برای قرن ها ماهیت دقیق این تصویر و ماهیت خدا را مورد بحث قرار داده اند، بسیاری از مطالب کتاب مقدس ماهیت خدا را به عنوان محبت ارائه می دهند.
رساله اول یوحنا باب ۴ آیات ۷، ۸ و ۱۶ را بخوانید. این آیات چگونه می توانند در درک نحوه خلقت ابتدایی ما و چگونگی تأثیر آن بر اتحاد یافت شده در خلقت، کمک کنند؟
خدا محبت است و از آنجایی که انسان ها نیز می توانند محبت کنند (و به شیوه هایی که سایر مخلوقات زمینی قطعاً نمی توانند)، خلق شدن در تصویر خدا باید شامل توانایی محبت کردن باشد. با این حال، محبت می تواند تنها در ارتباط با دیگران وجود داشته باشد. بنابراین هر چیز دیگری که در تصویر خدا خلق شود مستلزم این است که ظرفیت محبت عمیق را داشته باشد.
دوشنبه ۹ مهر
عواقب سقوط
سقوط، عواقب بسیار سنگینی به همراه داشت. نا فرمانی آدم و حوا باعث شد تا همه اشکال زندگی از وابسته بودن به یکدیگر که همچون تار و پودی بهم تنیده شده بودند، شروع به از هم گسیختگی نماید. حتی بدتر از همه، عدم اتحاد، نفاق و جدایی را در میان انسان ها بوجود آورد که حتی تا به امروز ادامه دارد. این نا هماهنگی مستقیماً در نحوه تلاش آدم و حوا در سرزنش نمودن یکدیگر به خاطر سقوط دیده می شود (پیدایش باب ۳ آیات ۱۲ و ۱۳). همه چیز از آن پس بدتر شد.
پیدایش باب ۳ آیات ۱۶ تا ۱۹ و باب ۴ آیات ۱ تا ۱۵ را بخوانید. چه چیزی در این آیات، نتایج گناه و تأثیر آن بر جهان هماهنگی که خدا خلق کرده بود را نمایان می سازد؟
نافرمانی آدم به منبع بسیاری از حوادث و عواقبی که در طول زمان، تمام خلقت خدا را تحت تأثیر قرار داد، تبدیل شد. جهان طبیعی از عواقب گناه دچار مشکل و مصیبت شد. روابط انسانی نیز تحت تأثیر قرار گرفتند. هابیل و قائن، دو برادری که باید به یکدیگر مهر ورزیده و یکدیگر را یاری می نمودند، از هم جدا شدند زیرا یکی از آنها تمایل داشت بجای پیروی از نحوه عبادتی که خدا تعیین نموده بود، بدنبال خواسته های خود برود. این بیگانگی منجر به خشونت و مرگ شد. با این وجود عملکرد قائن، بیشتر خطاب به خدا بود تا به هابیل. او از خدا عصبانی بود (پیدایش باب ۴ آیه ۵) و این عصبانیت منجر به خشونت نسبت به هابیل شد. نافرمانی در طی اعصار متمادی، روابط انسانی را از هم گسیخت.
« پس خداوند دید که چگونه تمام مردم روی زمین، شریر شده اند و تمام افکار آنها فکر های گناه آلود است » (پیدایش باب ۶ آیه ۵). این شرارت سر انجام منجر به طوفان و ویرانی باور نکردنی خلقت ابتدایی خدا پس از طوفان شد. اما حتی در آن موقع نیز خدا نژاد بشری را به حال خود رها نکرد بلکه بازماندگانی که شامل نوح و خانواده اش بودند را باقی گذاشت تا دوباره شروع کنند.
پس از طوفان، خدا به نوح و خانواده اش وعده ای داد. رنگین کمان در آسمان همواره برای ایشان یاد آور وعده ها و دلسوزی خدا، مهربانی و رحمت او خواهد بود (پیدایش باب ۹ آیات ۱۲ تا ۱۷، اشعیا باب ۵۴ آیات ۷ تا ۱۰). خدا با نوح عهدی بست و نقشه ابتدایی خود را بار دیگر تثبیت نمود که خانواده بشری متحد، به به او و کلام او وفادار باشند.
گناه به چه روش هایی ناهماهنگی ایجاد می کند؟ شما هم اینک چه انتخاب هایی می توانید بکنید که در میان کسانی که تأثیرگذار هستید، برای ترمیم این هماهنگی به طریقی قوی کمک کند؟
سه شنبه ۱۰ مهر
عدم اتحاد و جدایی بیشتر
پیدایش باب ۱۱ آیات ۱ تا ۹ را بخوانید. در اینجا چه اتفاقی افتاد که مشکل جدایی و عدم اتحاد را بدتر می کند؟
حوادث بعدی که توسط کتاب مقدس بتوالی پس از طوفان نوح بوقوع پیوست، ساخت برج بابل، آشفتگی زبان ها و سپس پراکندگی مردم بود که تا آن زمان به یک زبان صحبت می کردند. شاید برخی از فرزندان نوح که جذب زیبایی زمینِ میان رودهای دجله و فرات و حاصل خیزی خاک آنجا شده بودند، تصمیم گرفتند برای خود یک شهر و بنایی برج مانند در سرزمین شنعار، جنوب عراق امروزی برپا سازند (پیدایش باب ۱۱ آیه ۲).
باستان شناسی نشان داده است که بین النهرین از ابتدای تاریخ یک منطقه پر جمعیت بوده است. در میان این افراد سومری ها بودند که اختراع هنر نوشتن بر روی الواح گلی به ایشان نسبت داده شده است. آنها خانه های بسیار خوبی ساختند و استادان ساختن جواهرات، ابزار و وسایل خانه بودند. کاوش گری ها و حفاری ها معبد های برج مانند بسیاری را کشف نمودند که به عبادت خدایان مختلف اختصاص یافته بود.
اعقاب و نوادگان نوح که در سرزمین شنعار ساکن شده بودند، طولی نکشید که خدای نوح و وعده های او را فراموش کردند مبنی بر اینکه طوفان هرگز بار دیگر جهان را نابود نخواهد کرد. ساختن برج بابل بنای یادبودی بود که به مهارت ها و دانش برتر ایشان مربوط می شد. تمایل آنها برای شهرت و اعتبار، « مشهور ساختن نامشان » (پیدایش باب ۱۴ آیه ۴)، یک انگیزه برای ساختن این بنا بود. « بر اساس هدف الهی، انسان ها باید اتحاد را از طریق پیوستگی دین حقیقی حفظ می کردند. هنگامی که بت پرستی و شرک این پیوند روحانی درونی را درهم شکست، آنها نه تنها اتحاد دینی بلکه روحیه برادری را نیز از دست دادند. طرح هایی مانند این برج که با ظاهر شکل گرفته اند بدین معناست که اتحاد درونی که از بین رفته بود هرگز نمی توانست موفق شود » – The SDA Bible Commentary, vol. 1, pp. 284, 285
سقوط آدم و حوا، اتحاد نژاد بشری و نقشه اصلی خدا را درهم شکست و باعث آشفتگی در عبادت شد؛ و همچنین منجر به انتشار گسترده شرارت و فساد بر روی زمین گردید؛ و در نهایت تفکیک بشریت به بسیاری از فرهنگ ها، زبان ها و نژاد های مختلف که اغلب در تقابل با یکدیگر بودند را به همراه داشت.
کدامین گام های عملی را می توانیم برداریم تا برای التیام تفرقه نژادی، فرهنگی و زبانی کمک کند که حتی در کلیسا نیز به ما آسیب می رسانند.
چهارشنبه ۱۱ مهر
ابراهیم پدر قوم خدا
سه دین توحیدی بزرگ جهان، یهودیت، مسیحیت و اسلام به ابراهیم به عنوان پدر خود می نگرند. برای مسیحیان، این ارتباط یک رابطه روحانی است. هنگامی که ابراهیم فراخوانده شد تا وطن خود را در بین النهرین ترک کند، به او گفته شد که « به وسیله تو همه ملت ها برکت خواهند یافت » (پیدایش باب ۱۲ آیه ۳؛ پیدایش باب ۱۸ آیه ۱۸ و باب ۲۲ آیه ۱۸ را نیز ببینید). این برکت از طریق عیسی حاصل شد.
عبرانیان باب ۱۱ آیات ۸ تا ۱۹؛ رومیان باب ۴ آیات ۱ تا ۳ و غلاطیان باب ۳ آیه ۲۹ را بخوانید. این آیات به چه عناصری از ایمان ابراهیم اشاره می کنند و چگونه به اندیشه اتحاد مسیحی مربوط می شوند؟ یعنی، چه چیزی در این آیات می تواند یافت شود که بتواند امروزه به ما در درک اهمیت عنصر اتحاد مسیحی کمک کند؟
ابراهیم به عنوان پدر همه ایمانداران، برخی از عناصر اساسی مهم در اتحاد مسیحی را به ما ارائه می دهد. نخست، اینکه او فرمانبرداری را ممارست می نمود. « ایمان باعث شد که وقتی ابراهیم دستور خدا را دایر بر اینکه او باید به سرزمینی برود که قرار بود بعدها مالک آن بشود، شدید اطاعت کرد و بدون آنکه بداند کجا می رود، حرکت کرد » (عبرانیان باب ۱۱ آیه ۸). دوم، او به وعده های خدا امید داشت. « او از روی ایمان مثل یک بیگانه در سرزمینی که خدا به او وعده داده بود سرگردان شد و با اسحاق و یعقوب که در آن وعده با او شریک بودند در چادر زندگی کرد. ابراهیم چنین کرد چون در انتظار شهری بود با بنیاد استوار که معمار و سازنده اش خداست » (عبرانیان باب ۱۱ آیات ۹ و ۱۰). سوم، او معتقد بود که خدا به او پسری خواهد داد و اینکه روزی فرزندان او مانند ستارگان بیشمار خواهند شد. خدا بر اساس این پاسخ او را به ایمان عادل شمرد (رومیان باب ۴ آیات ۱ تا ۳). چهارم، او به نقشه نجات خداوند اطمینان داشت. بزرگ ترین آزمون ایمان ابراهیم زمانی اتفاق افتاد که خدا از او خواست پسرش اسحاق را بر روی کوه موریا قربانی کند (پیدایش باب ۲۲ آیات ۱ تا ۱۹، عبرانیان باب ۱۱ آیات ۱۷ تا ۱۹).
عهد قدیم ابراهیم را به عنوان دوست خدا توصیف می کند (دوم تواریخ باب ۲۰ آیه ۷، اشعیا باب ۴۱ آیه ۸). زندگی با ایمانش، اطاعت تزلزل ناپذیرش و اطمینانش به وعده های خدا، او را به الگویی از آنچه که زندگی مسیحی ما باید باشد مبدل ساخت.
درباره اعمال و سخنان خود در چند روز آینده بیاندیشید. به چه روش هایی می توانید اطمینان یابید که آنچه می گویید یا انجام می دهید، واقعیت ایمان شما را منعکس کند؟
پنجشنبه ۱۲ مهر
قوم برگزیده خدا
خداوند با فراخواندن ابراهیم به عنوان خدمتگزار خود، قومی را برگزید تا نماینده او در این جهان باشند. این دعوت و انتخاب عملی از روی محبت و رحمت خدا بود. فراخوانده شدن بنی اسرائیل توسط خدا در مرکزیت نقشه او برای احیای تمام بشریت پس از ویرانی و جدائی ناشی از سقوط قرار داشت. تاریخ مقدس، چگونگیکار خدا برای ترمیم این در هم شکستگی را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد و عوامل اصلی آن برنامه، قوم تحت عهد اسرائیل بود.
با توجه به تثنیه باب ۷ آیات ۶ تا ۱۱، چرا خدا اسرائیل را قوم خود خواند؟ چرا او فرزندان ابراهیم را به عنوان قوم خود برگزید؟
خداوند قوم اسرائیل را بعنوان الگوئی برگزید تا محبت خویش را برای نوع بشر به تمامی جهان ابلاغ و بگستراند. خدا با ابراهیم و فرزندانش عهدی بست تا دانش خدا را از طریق قومش حفظ کند و نجات بشریت را ارائه دهد (مزامیر باب ۶۷ آیه ۲). با این وجود، این یک عمل عالی از روی محبت است که باعث شد خدا اسرائیل را انتخاب کند. فرزندان ابراهیم چیزی نداشتند که بواسطه آن سزاوار محبت خدا باشند. « خداوند شما را به خاطر جمعیت زیادتان دوست نداشت و برنگزید زیرا شما کوچک ترین قوم ها بودید » (تثنیه باب ۷ آیه ۷).
این روشی عجیب است که خدا برای انتخاب قومش بکار می برد. در حالی که انسانها به قدرت، حکمت و اعتماد به نفس برای انتخاب رهبر تکیه می کنند، خدا فرد قوی و توانا را برای خدمت به خود انتخاب نمی کند بلکه کسانی را بر می گزیند که به ضعف، حماقت و بی ارزشی خود و اینکه هیچ کس نمی تواند در برابر خدا شکوهی داشته باشد اذعان می کنند (اول قرنتیان باب ۱ آیات ۲۶ تا ۳۱).
با این حال، به امتیازی که به ایشان تعلق داشت توجه کنید: خدا اشتیاق داشت تا قوم خود اسرائیل را با شکوه و قابل تحسین بسازد. همه مزیت های روحانی به ایشان داده شده بود. خدا از هیچ چیزی که مناسب باشد دریغ نکرد تا شخصیت آنان شکلی بگیرد تا بتوانند نمایندگان او بشوند.
« اطاعت ایشان از احکام خدا در برابر ملت های جهان، موجب کامیابی شگفت انگیزی می گردید. او که توانسته بود برای تمامی کارهای متبحرانه به ایشان حکمت و مهارت ارزانی دارد، معلم ایشان باقی می ماند و آنها را از طریق اطاعت از احکامش رفعت می بخشید. چنانچه مطیع می بودند، از بیماری هایی که گریبانگیر ملت های دیگر بود در امان می ماندند و با قدرت عقل برکت می یافتند. جلال، عظمت و قدرت خدا باید در تمام کامیابی های ایشان آشکار می شد. آنها قرار بود حکومتی از کاهنان و شاهزادگان باشند. خداوند ایشان را از تمامی امکانات بهره مند ساخت تا بزرگ ترین قوم روی زمین باشند.« – الن جی. وایت، Ellen G. White, Christ’s Object Lessons, p. 288
چه تشابهاتی می توانیم میان آنچه خدا برای [اسرائیل کهن و فراخوانی آنان] و [آنچه برای ما انجام داده و فراخوانی ما به عنوان ادونتیست های روز هفتم] بیابیم؟ پاسخ های خود را در روز سبت در کلاس مطرح کنید.
جمعه ۱۳ مهر
اندیشه هایی فراتر: از نوشته های الن جی وایت: « آفرینش » صفحات ۴۴-۵۱، و « فراخوانی ابراهیم »، صفحات ۱۲۵-۱۳۱، در « مشایخ و انبیاء ».
هدف اصلی خدا در خلقت بشریت در نهاد های خانواده نیز بازتاب یافته است (پیدایش باب ۲ آیات ۲۱ تا ۲۴). روز سبت برای همه بشر در نظر گرفته شده بود، همانطور که عیسی به وضوح در مرقس باب ۲ آیات ۲۷ و ۲۸ به آن اشاره کرد. درواقع، ماهیت جهانی سبت در روایت پیدایش دیده می شود، هنگامی که خدا روز هفتم را مجزا ساخت، نه تنها پیش از فراخوانی اسرائیل به عنوان قوم عهد خود بلکه حتی پیش از بوجود آمدن گناه. اگر تمام مردم روز سبت را نگه می داشتند، این روز می توانست نیروی متحد کننده قدرتمندی باشد. این روز استراحت بود که خدا در نظر داشت به نسلهای آدم و حوا یادآوری کند که پیوندی مشترک با او و با یکدیگر دارند. « روز سبت و خانواده هر دو یکسان در عدن بوجود آمدند و در هدف خدا آنها بطور ناگسستنی به یکدیگر مرتبط می باشند. در این روز بیش از هر روز دیگری داشتن نحوه زندگی در عدن برای ما ممکن می باشد. این نقشه خدا برای اعضای خانواده بود که با کار و مطالعه، با عبادت و تفریح با یکدیگر مشارکت داشته باشند، پدر به عنوان کشیش خانواده و پدر و مادر به عنوان معلمان و همراهان فرزندانشان » – الن جی. وایت، Ellen G. White, Child Guidance, p. 535
سوالاتی برای بحث
۱. چگونه روایت پیدایش از خلقت زن از پهلوی آدم، پیوند نزدیک و صمیمی که باید میان زن و شوهر وجود داشته باشد را آشکار می سازد؟ این مطلب درباره اینکه چرا خدا در سرتاسر کتاب مقدس تصویر شوهر و زن را به عنوان نمونه ای از نزدیکی که مایل است با قومش داشته باشد بکار می برد، چه چیزی به ما می گوید؟
۲. اگر چه روایت برج بابل به ما می گوید که تنوع قومی و زبانی بشر بخشی از نقشه ابتدایی خدا برای بشر نبود، ما امروزه چگونه می توانیم فراتر از چنین تقسیمات طبیعی برویم؟ کلیسا چگونه می تواند همچنان اتحاد و هماهنگی را با وجود اینکه از مردمی با ملیت ها و زبان های بسیار تشکیل شده است، تجربه کند؟
۳. برخی از شباهت هایی که میان فراخوانده شدن اسرائیل کهن و فراخوانده شدن ما به عنوان ادونتیست های روز هفتم می یابید، کدامند؟ مهمتر اینکه ما چه درس هایی می توانیم از آنها بیاموزیم که به ما در وفادار ماندن به ندای الهی در مسیح کمک کنند؟
خلاصه: خداوند در نقشه ابتدایی خلقت، برای بشریت در نظر داشت که با هماهنگی و در اتحاد به عنوان یک خانواده زندگی کنند. نافرمانی نخستین والدین ما وقفه ای در نقشه خدا بوجود آورد. با این حال، خدا ابراهیم را فراخواند تا قومی ایجاد کند که از طریق ایشان بتواند وعده نجاتی را که تنها در مسیح یافت می شود، زنده نگه دارد.
داستانهای ایمانداران
۱۴ مهر
دیگر کلاسهای سبّت وجود نخواهد داشت
توسط اندرو مک چسنی, ماموریت ادونتیست
آن دسته ازدانش آموزان ادونتیست روز هفتمی که میل داشتند پرستار شوند دیگر با مغایرت سبّت در مورد باز شدن اوّلین مدرسه پرستاری در کلیسای بنگلادش، مواجه نمی شدند.
این مرکز سه طبقه که موسسه پرستاری ادونتیست بنگلادش را اداره می کند, توسط بخشی از هدایای سبّت سیزدهم تاسیس شد و در محوطه دانشکده و سمیناریِ ادونتیست شهرگوالباتان کالیاکور,شهری به فاصله دو ساعته ازپایتخت داکا ,قرار دارد.
تِد اِن.سی. ویلسون در اواخرسال ۲۰۱۶ در جشن افتتاحیه مدرسه پرستاری گفت:"ازاین مکان صدها نفرمیسیونر در این کشور پهناوروبزرگ فرستاده خواهند شد, وبرکتی آسمانی خواهد بود. باشد که خدا این دانشکده پرستاری را برکت دهد."
مدرسه مذکورکه گنجایش ۱۰۰ نفر دانش آموز را دارد, برای برگزاری کلاسها درسال ۲۰۱۷ باز شد.
می رون جو لی, رئیس دانشکده و سمیناری ادونتیست بنگلادش گفت که ساختمان جدید-به تعداد ۱۰ کلاس,چهارآزمایشگاه,اتاق همایش و امکانات دیگر-۱۵۰,۰۰۰ دلارازبرچسب قیمت۴۰۰,۰۰۰ دلاری ازطرف هدایای سبّت سیزدهم دریافت کرد که توسط اعضای کلیسا در سراسرجهان و درربع سوم ۲۰۱۵ تامین شد. ۱۰۰,۰۰۰دلار دیگر نیزاز طرف کلیسای ادونتیست جنوبی ناحیه مربوط به اقیانوسیه و آسیا تامین شد,که ناحیه مذکورشامل قلمرو۱۴ کشوربه همراه بنگلادش است و باقیمانده کمک از بخشش های فردی در کره جنوبی تامین شد.
ساو سموئیل, رئیس ناحیه آسیا و اقیانوسیه جنوبی, درمورد بنیانگزاری مدرسه پرستاری توضیح داد که پیشرفتی چشمگیر بود که بدون هدایای سبّت سیزدهم میسّر نمی شد.
ساو گفت:"این یک نقطه عطف است. این اولّین موسّسه آموزش سلامتی ادونتیست دربنگلادش می باشد."
مدرسه همچنین به دانش آموزان ادونتیستی محلّی پیشنهاد می کند که از این فرصت بهره برده و درکشور خودشان رشته پرستاری را بخوانند.
کِوین کوستلّو,منشی مدیر اجرایی ناحیه, می گوید:"برای مدرسه ما در بنگلادش بسیار اهمیّت دارد که بتواند مدرسه مرتبط با پرستاری را نیز داشته باشد, زیرا مکانی وجود ندارد که در آن یک جوان ادونتیستی بدون آنکه به مدرسه در روزسبّت برود, بتواند به مدرسه برود وپرستاری رانیز یاد بگیرد. ما در نهایت صاحب این امکانات هستیم که باز خواهد شد وبرای آنان در دسترس خواهد بود تا اینکه بتوانند مدرک پرستاری را بگیرند وخدا را در سبّت نیزبا آن جلال دهند."
از شما به خاطر هدایای ماموریتی که کمک کرد تا امکان این باشد که یک مدرسه پرستاری ادونتیست در بنگلادش باز کنیم, تشکرمی کنم.
رئیس کلیسای ادونتیست, تِد اِن.سی ویلسون, دوّمی در سمت چپ, در حال بازدید موسّسه پرستاری ادونتیست در بنگلادش, پیش زمینه.
درس دوم ۱۴ -۲۰ مهر
علل عدم اتحاد
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: تثنیه باب ۲۸ آیات ۱ تا ۱۴؛ ارمیا باب ۳ آیات ۱۴ تا ۱۸؛ داوران باب ۱۷ آیه ۶؛ اول پادشاهان باب ۱۲ آیات ۱ تا ۱۶؛ اول قرنتیان باب ۱ آیات ۱۰ تا ۱۷؛ اعمال رسولان باب ۲۰ آیات ۲۵ تا ۳۱.
آیه حفظی: «خداترسی اساس حکمت است و شناخت خدای مقدس انسان را دانا میکند» (امثال سلیمان باب ۹ آیه ۱۰).
انبیاء عهد قدیم بارها مردم اسرائیل را فراخواندند تا از دستورات خدا پیروی کنند. نافرمانی و بی تفاوتی به ارتداد و تفرقه منجر خواهد شد. اطاعت از احکام خدا به عنوان ابزاری برای حفظ مردم از عواقب طبیعی گناه و تقدیس نمودن آنها در میان بسیاری از ملت های بیگانه در نظر گرفته شده بود. پیروی از اراده خدا، در میان مردم هماهنگی بوجود خواهد آورد و اجتماع ایشان را قوی خواهد ساخت تا تصمیم بگیرند در برابر تهاجم شیوه های عبادتی شرک و بت پرستانه که تقریباً از هر جهت آنها را احاطه کرده بود مقاومت کنند. قصد خدا برای قومش این بود که مقدس باشند و برای ملت های اطرافشان شهادت دهند.
همانگونه خداوند پس از رهایی عبرانیان از مصر به ایشان فرمود: « طبق فرمان خداوند خدای خود، تمام قوانین او را به شما تعلیم دادهام. هنگامی که سرزمین را تسخیر کردید از آنها پیروی نمایید. اگر از آنها با دل و جان اطاعت کنید، نزد مردم در داشتن حکمت و بصیرت مشهور میشوید و چون مردم کشورهای دیگر این قوانین را بشنوند، خواهند گفت: این قوم بزرگ واقعاً دارای حکمت و بصیرت هستند » (تثنیه باب ۴ آیات ۵ و ۶).
شکی نیست: اگر قوم خدا وفادار می ماند، بسیار برکت می یافت و برکتی نیز برای دیگران می بود. هر چند، عهد شکنی منجر به مشکلات فراوان خواهد شد که تفرقه تنها یکی از آنها می باشد.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۳ اکتبر آماده شوید.
یکشنبه ۱۵ مهر
»ای قوم بی وفا بازگردید«
تاریخ قوم اسرائیل مملو از روایات نافرمانی و هرج و مرج است که پس از آن به سوی خدا و فرمانبرداری باز میگردند و بعد بار دیگر این دور و تسلسل با نافرمانی و درگیری بیشتری ادامه می یافت. این الگو بارها و بارها تکرار می شود. هر بار که قوم خدا آگاهانه از اراده او پیروی کردند، با صلح و زندگی برکت یافتند. هر بار که نافرمانی نموده و بدنبال روشهای خود رفتند، زندگی ایشان پر از بدبختی، جنگ و درگیری شد. حتی پیش از آنکه اسرائیل وارد سرزمین موعود شود، خدا این الگو را پیش بینی کرده بود و برای جلوگیری از چنین عواقب وخیمی برای وجود ایشان، راهحلی ارائه داد.
تثنیه باب ۲۸ آیات ۱ تا ۱۴ را بخوانید. اگر قوم اسرائیل مطیع اراده خدا بودند، چه برکت هایی نصیب ایشان می شد؟
ارمیا باب ۳ آیات ۱۴ تا ۱۸ را بخوانید. ما از فراخواندن قوم اسرائیل توسط خدا به توبه و بازگشت به او چه چیزی می آموزیم؟ این چه چیزی درباره محبت و صبر خدا برای قومش به ما میگوید؟
آنچه در کتاب ارمیا شگفت انگیز می باشد، این است که با وجود طغیان و سرکشی، تفرقه و بت پرستی آنان، خدا با محبت، با رحمت و بخشندگی در برابر قومش دیده می شود.. خدا بطور مداوم قوم خود را به بازگشت به سوی خویش و دست برداشتن از کارهای متمردانه خود دعوت می کند. خدا بارها و بارها احیا و امید را برای آینده وعده داده بود.
« خداوند به من گفت بروم و به اسرائیل بگویم: ای اسرائیل بی وفا نزد من بازگرد. من رحیم هستم و خشمگین نخواهم بود؛ خشم من بر ضد تو دائمی نخواهد بود. فقط بپذیر که خطاکاری و بر ضد خداوند خدای خود شوریده ای. اعتراف کن که در پای درختان سبز، تو عشق خود را نثار خدایان بیگانه کرده ای و از دستورات من اطاعت ننموده ای. من خداوند چنین گفته ام » (ارمیا باب ۳ آیات ۱۲ و ۱۳).
سخنان ارمیا در زمان غفلت عمومی از کلام خدا بیان شد. اگر چه برخی از اصلاحات در زمان یوشیای پادشاه آغاز شد، بسیاری از مردم نیاز معنوی به ادامه دادن به اطاعت وفادارانه از خدا را احساس نمی کردند. گناهان، بت پرستی و زندگیِ خود محورِ ایشان، باعث نابودی روحانی و سیاسی می شد. آنها هر چه بیشتر از انجام اراده خدا سرباز میزدند، آتیه و امیدهای آینده ایشان هولناک تر می شد. با این وجود خدا از طریق ارمیا درخواست خویش را ارائه نمود. خدا آینده بهتری برای ایشان در ذهن داشت و مایل بود ایشان را به رفاه، اتحاد و سلامتی برساند. اما این موهبت تنها در صورتی امکان پذیر بود که آنها با ایمان و همه چیزهایی که ملزم می نمود زندگی می کردند.
این تفاوت میان اطاعت و نافرمانی در زندگی شما چه مفهومی دارد؟
دوشنبه ۱۶ مهر
آنچه در نظر هر کس پسند آید
داستان های کتاب داوران، پیامدهای منفی بسیاری ناشی از نافرمانی اسرائیل از اراده خداوند را نشان می دهند. کمی پس از آنکه اسرائیل وارد کنعان شد، مردم شروع به تغییر الگوی زندگی روحانی خود بر پایه ادیان دروغین کنعانیان اطرافشان نمودند — دقیقاً همان کاری که از ایشان خواسته شده بود تا انجام ندهند! متأسفانه، این تنها مشکلی نبود که آنها با آن مواجه بودند.
داوران باب ۱۷ آیه ۶ و باب ۲۱ آیه ۲۵ را بخوانید. این آیات چه چیز بیشتری درباره مشکلاتی که در میان قوم خدا بوجود آمد، تعلیم می دهند؟
در باره شیوه تفرقه و عدم اتحاد در میان قوم خدا بحث کنید. اتحاد قوم باید در فرمانبرداری وفادارانه ایشان از خداوند عهد یافت می شد، عهدی که آنها با خدا بستند. با این وجود، آنها با انجام آنچه فکر می کردند در نظر خود ایشان درست می باشد - به خصوص اینکه آنها تحت تأثیر ملل اطراف بودند - در مسیری بودند که بطور حتم فاجعه ای در بر داشت. ما همه موجوداتی سقوط کرده هستیم و اگر به حال خود رها شویم که به دنبال تمایلات قلبی خود برویم، مطمئناً از راهی که خدا ما را به آن فراخوانده است، منحرف خواهیم شد.
آیات زیر چه چیزی درباره وضعیت اجتماعی و روحانی اسرائیل در زمان داوران به ما میگویند؟
داوران باب ۲ آیات ۱۱ تا ۱۳
داوران باب ۳ آیات ۵ تا ۷
« خداوند از طریق موسی نتیجه نافرمانی را به قوم خویش نشان داد. آنها با امتناع از رعایت عهد وی، خود را از زندگی خداگونه باز می داشتند و برکات او نصیب آنان نمی شد. در زمان هایی به این هشدارها توجه شد و برکات غنی بر ملت یهود عطا شد و از طریق ایشان نیز به سایر مردم رسید. اما در اغلب موارد در تاریخ ایشان، آنها خدا را فراموش کرده و به امتیاز بالای خود به عنوان نمایندگان او بی توجهی نمودند. آنها خدماتی را که خدا از ایشان انتظار داشت انجام ندادند و هم نوعان خود را از دریافت آموزه های دینی و الگوی مقدس بازداشتند. آنها تمایل داشتند که میوه های تاکستان را بر آنچه ناظر آن شده بودند، به خود اختصاص دهند. حرص و طمع آنها باعث شد که حتی از طرف بت پرستان نیز خوار شمرده شوند. بنابراین فرصتی به جهان غیر یهود داده شد که شخصیت خدا و احکام ملکوتش را اشتباه تفسیر کنند » – الن جی. وایت، — Ellen G. White, Prophets and Kings, pp. 20, 21
کردار ما به عنوان کلیسا چگونه بر اطرافیان ما تأثیر می گذارد؟ آنها چه چیزی در ادونتیست های روز هفتم می بینند که ممکن است بر آنها به شیوه ای مثبت تأثیر بگذارد؟
سه شنبه ۱۷ مهر
جدایی در میان قوم عبرانی
راه ارتداد و عواقب وخیم آن یک شبه اتفاق نیافتاد. اما انتخاب ها و تصمیمات اشتباه که در طول قرن ها گرفته شد در نهایت منجر به عواقب بدی برای قوم خدا شد.
روایت رحبعام پادشاه در اول پادشاهان باب ۱۲ آیات ۱ تا ۱۶ را بخوانید. چه چیزی باعث بوجود آمدن این تفرقه وخیم میان قوم خدا شد؟
« اگر رحبعام و مشاوران بی تجربه اش اراده الهی در مورد اسرائیل را درک می کردند، به درخواست مردم برای اصلاحات در اداره حکومت گوش فرا می دادند. اما آنها در فرصتی که در طول جلسه در شکیم بدست آوردند، از کردار منطقی بازماندند و در نتیجه برای همیشه تأثیر خود را بر عده زیادی از مردم را تضعیف نمودند. عزم ایشان در تداوم و اضافه نمودن ظلم که در زمان حکومت سلیمان ابراز شد در تضاد مستقیم با نقشه خدا برای اسرائیل بود و به مردم فرصت فراوانی برای تردید در مورد خلوص انگیزه های ایشان داد. پادشاه و مشاوران برگزیده اش در این تلاش نابخردانه و عاری از احساسات برای اعمال قدرت، مباهات خود را از جایگاه و اقتداری که داشتند نمایان ساختند ». – الن جی. وایت، Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 90
آیات زیر چه چیزی درباره نیاز به حکمت برای گرفتن تصمیمات درست، بیان می کنند؟ منبع حکمت حقیقی چیست؟
امثال سلیمان باب ۴ آیات ۱ تا ۹
امثال سلیمان باب ۹ آیه ۱۰
یعقوب باب ۱ آیه ۵
داستان رحبعام و تصمیم عجولانه و نابخردانه او برای اعمال کار اجباری بیشتر بر مردمش، حادثه ای غم انگیز در زندگی پادشاهی اسرائیل می باشد. پادشاه به دنبال اخذ مشاوره از دو گروه مشاوران بود، اما تصمیم نهایی اش برای پیروی از شورای متشکل از مردان جوان کم تجربه تر از خود، فاجعه ای برای پادشاهی که پدرش سلیمان و پدربزرگش داود در طول ۸۰ سال قبل ساخته بودند، به همراه داشت. این مشاوره که پادشاه باید به جمعیت اعلام مینمود که او از پدرش خشن تر بود، احمقانه بود. مشاوران جوان بر این باور بودند که دلسوزی در قبال درخواست مردم به کار سبک تر، نحوه رهبری نبود که پادشاه باید دنبال می کرد. آنها گفتند که او باید خود را بی رحم و ظالم جلوه دهد. در انتها، او خود را فردی قلدر نشان داد که سزاوار بیعت و وفاداری مردمش نبود. از این رو، تفرقه ای میان قوم خدا بوجود آمد که هرگز نباید اتفاق می افتاد و هرگز نقشه خدا برای قومش نبود.
چهارشنبه ۱٨ مهر
انشقاق در قرنتس
متأسفانه موضوع عدم اتحاد در میان قوم خدا حتی در زمان عهد جدید نیز پایان نیافت.
برای مثال چهار باب نخست رساله اول پولس به قرنتیان، در مورد درخواست برای اتحاد هستند. در حالی که پولس در افسس شنید که تفرقه های متعدد در کلیسای قرنس بوجود آمده بود. بنابراین، او رساله خود را با بخشی طولانی در مورد اتحاد کلیسا و نیاز به جلوگیری از تفرقه آغاز نمود. پولس از پیشرفت تفرقه نگران بود و به دنبال ارائه مشاوره ای الهام بخش برای این موقعیت تأسف بار بود.
بر طبق اول قرنتیان باب ۱ آیات ۱۰ تا ۱۷، چه چیزی به نظر می رسد که دلیل این تفرقه و نزاع ایشان بوده است؟
پولس هنگامی که از یکی از مردم چوپان در مورد اختلافات و نزاع میان برادران و خواهران قرنتس شنید، نگران ایشان شد. سخنان ابتدایی او عمق نگرانی وی را نشان می دهند: « ای دوستان من، به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما درخواست می کنم که همه شما در آنچه که می گویید توافق داشته باشید و دیگر بین شما اختلاف و نفاقی نباشد بلکه با یک فکر و یک هدف کاملاً متحد باشید » (اول قرنتیان باب ۱ آیه ۱۰). هر چه دقیقاً باعث این مشاجره و نفاق می شد، پولس خواهان توقف آن بود.
پولس به قرنتیان یادآور می شود که مسیحیان فراخوانده شده اند که از مسیح و نه از انسان های دیگر پیروی کنند - هر چقدر هم آن انسان با استعداد یا خاص ممکن است باشد. در حالی که به نظر می رسید آنها خود را در خطوط « حزبی » تفکیک نموده بودند، رسول به صراحت اعلام نمود که چنین تفکیکی مطابق با اراده مسیح نبود. وی اظهار داشت که وحدت مسیحی در مسیح و فداکاری او بر روی صلیب یافت می شود (اول قرنتیان باب ۱ آیه ۱۳).
سرچشمه اتحاد مسیحی از حقیقتی که در عیسی مسیح و مصلوب شدنش یافت می شود نشأت می گیرد و نه از هیچ فرد دیگری ، فارغ از اینکه آن فرد مربی، واعظ یا رهبر «شایسته ای» باشد. همه ما در پای صلیب در یک سطح قرار داریم. تعمید ما در عیسی می باشد که تنها او می تواند ما را از گناه پاک سازد. با این وجود، ما باید به روش های عملی به سوی این اتحاد در مسیح تلاش کنیم.
آنچه که این واقعیت باید به ما بگوید این است که ما به عنوان ادونتیست های روز هفتم نمی توانیم اتحاد ایمان و مأموریت خود را حق شایسته خود بدانیم. تفرقه ها و نزاع ها می توانند اتحاد کلیسای امروزی ما را تضعیف کنند مگر آنکه محبت و خداوندی مسیح، ما را در او متحد سازد.
چگونه می توانیم بیاموزیم که از خطراتی که پولس در اینجا با آنها سر و کار داشت، جلوگیری کنیم؟ چرا باید همواره مراقب میزان وفاداری خود نسبت به دیگران به غیر از مسیح باشیم؟
پنجشنبه ۱۹ مهر
»گرگها خواهند آمد«
اعمال رسولان باب ۲۰ آیات ۲۵ تا ۳۱ را بخوانید. پولس در مورد چه چیزی به بزرگان اهل افسس هشدار داد؟ آنها برای جلوگیری از این اتفاق چه کاری باید انجام می دادند؟
پولس در طول خدمت خود اغلب با مخالفت روبرو می شد و می دانست که حفظ نمودن خلوص انجیل عیسی مسیح دشوار خواهد بود. او در وداعش از بزرگان اهل افسس از شباهت و مقایسه داستان نگهبان در حزقیال باب ۳۳ آیات ۱ تا ۶ استفاده نمود تا به رهبران بگوید که آنها نیز در برابر محافظت از انجیل مسئول بودند. آنها باید شبانان وفادار پیروان خود می بودند.
استفاده پولس از عبارت « گرگ های درنده » برای توصیف معلمان دروغین (اعمال رسولان باب ۲۰ آیه ۲۹) یادآور هشدار مشابه عیسی مبنی بر این است که معلمان دروغین به لباس گوسفندان تغییر قیافه خواهند داد (متی باب ۷ آیه ۱۵). این معلمان دروغین کمی پس از هشدار پولس ظاهر شدند و در کلیساهای آسیایی که او بنا نهاده بود، شروع به صید ایمانداران نمودند. ما در افسسیان باب ۵ آیات ۶ تا ۱۴ و کولسیان باب ۲ آیه ۸ برخی از هشدارهای پولس به کلیساهای آسیای صغیر را مشاهده می کنیم.
پولس در رساله دوم خود به تیموتائوس همچنین به او که مسئول کلیسا در افسس بود، در برابر اشتباهات در کلیسا و بی خدایی در روزهای پایانی هشدار می دهد.
دوم تیموتائوس باب ۲ آیات ۱۴ تا ۱۹ و باب ۳ آیات ۱۲ تا ۱۷ را بخوانید. پولس درباره نحوه مقابله با معلمان دروغین و حفظ اتحاد کلیسا چه چیزی به تیموتائوس می گوید؟
نخست، تیموتائوس باید کتاب مقدس خود را بشناسد و کلام حقیقت را به درستی انجام دهد (دوم تیموتائوس باب ۲ آیه ۱۵). پادزهر این اختلافات و گمانه زنی های بی فایده، درک و آموزش درست کلام خدا می باشد. حقایق کتاب مقدس باید به درستی تفسیر شوند تا هیچ بخشی از کتاب مقدس در تضاد با تصویر کلی ارائه شده در آن نباشد و همچنین از برداشت های نادرستی که ممکن است باعث از دست رفتن ایمان فردی به عیسی شود، جلوگیری بشود. مسائل بی ربط و ثانویه باید تابع اصول کلام خدا باشند که در واقع ایمانداران را برای داشتن زندگی پیروزمندانه در مسیح آماده خواهند ساخت. توصیه دوم پولس برای خود تیموتائوس است تا از بحث های ناپسند و باطل اجتباب ورزد (دوم تیموتائوس باب ۲ آیه ۱۶). موضوعات کم اهمیت و نظری نباید بخشی از آموزه های خدمت تیموتائوس باشند اگر بخواهد خادمی شایسته و وفادار در نظر گرفته شود. این نوع گفتگوها تنها به بی خدایی بیشتر منجر شده و ایمان مؤمنان را تقویت نمی کند (دوم تیموتائوس باب ۲ آیه ۱۶). تنها حقیقت به خداپرستی و هماهنگی در میان ایمان داران منجر می شود. دلیلی که تیموتائوس باید از این اشتباهات جلوگیری کند و قوم خود را از آنها بازدارد این است که آنها از میان کلیسا مانند یک بیماری زدوده شوند (دوم تیموتائوس باب ۲ آیه ۱۷). در پایان، اطاعت از کلام خدا پادزهر آموزه های غلط می باشد (دوم تیموتائوس باب ۳ آیات ۱۴ تا ۱۷) که اتحاد کلیسا را تهدید می کنند.
ما به عنوان یک کلیسا چگونه می توانیم از خود در برابر چنین افرادی که از طریق آموزه های نادرست می توانند تفرقه در میان ما ایجاد کنند، محافظت کنیم؟
جمعه ۲۰ مهر
اندیشه ای فراتر: از نوشته های الن جی وایت: « از هم پاشیدگی پادشاهی »، صفحه ٨۷-۹٨، از کتاب انبیا و پادشاهان؛ « پیام هشدار و استدعا »، صفحات ۲۹٨-۳۰٨، از کتاب اعمال رسولان.
« خدا می خواهد که خادمان برگزیده اش فرا بگیرند که چگونه در تلاشی هماهنگ با هم متحد شوند. ممکن است برای برخی اینطور بنظر برسد تفاوت میان عطایای ایشان و دیگران بسیار بزرگ تر از آن باشد که به آنها اجازه دهد در تلاشی هماهنگ متحد شوند؛ هنگامی که به یاد بیاورند که ذهن های متفاوتی وجود دارند که باید بشارت یابند و اینکه برخی ممکن است حقیقت بیان شده توسط یک خادم را رد کنند، و تنها در صورتی که این حقیقت به شیوه ای دیگر و خادمی دیگر بیان شود، قلب هایشان را به سوی خدا باز خواهند نمود، آنها امیدوارانه تلاش خواهند نمود که در اتحاد با یکدیگر خدمت کنند. هر چقدر هم که استعدادهای ایشان گوناگون باشد، همه تحت کنترل یک روح هستند. در هر سخن و عمل، مهربانی و محبت آشکار خواهد شد؛ و همانطور که هر خدمتگزار باید صادقانه به وظیفه خود عمل کند، دعای مسیح برای اتحاد پیروانش اجابت خواهد شد و جهان خواهد دانست که این افراد شاگردان او هستند » – الن جی. وایت، — Ellen G. White, Gospel Workers, p. 483
سوالاتی برای بحث
۱. مسئله انجام آنچه که « در نظر » یک فرد درست می باشد، موضوع جدیدی نیست. پُست مُدرنیزم که ایده مرکزیت فردی یا فراگیری فکری یا اقتدار اخلاقی را به چالش می کشد، میتواند بطور بالقوه راه را برای هرج و مرج اخلاقی که کتاب مقدس نسبت به آن هشدار میدهد، هموار سازد. ما مسیحیان و به عنوان یک کلیسا چگونه می توانیم با این نوع چالش ها مقابله کنیم؟
۲. در مورد داستان رحبعام پادشاه و تفرقه در میان اسرائیل بیاندیشید (اول پادشاهان باب ۱۲). امروزه چه درس هایی در آن برای ما وجود دارد؟
۳. رهبران و اعضای کلیسا برای کمک به جلوگیری از نزاع و تفرقه در کلیسای محلی چه کاری می توانند انجام دهند؟ جلوگیری از این مسائل پیش از آنکه رشد کنند و وخیم تر شوند، تا چه میزان مهم است؟ ما به عنوان اعضای کلیسا چگونه می توانیم گرفتار دامی نشویم که برخی از اهالی قرنتس گرفتارش شدند؟
۳. مطلب مربوط به اختلاف در امثال سلیمان باب ۶ آیات ۱۶ تا ۱۹ را مطالعه کنید. شما برای جلوگیری از اختلاف در کلیسای محلی خود چه چیزی از این می آموزید؟
خلاصه: ما در کتاب مقدس موقعیت هایی می یابیم که منجر به تفرقه گردیدند. هنگامی که قوم خدا در اطاعت وفادارانه زندگی می کرد، خطرات تفرقه تا حد زیادی کاهش یافت. نمونه هایی از زمان داوران و همچنین زمان حکومت رحبعام دربها را برای تفرقه گشود. حتی در زمان عهد جدید عوامل بالقوه ای برای تفرقه باقی مانده است. درک درستی از کلام خدا و تلاش مقدس برای اطاعت از آن بهترین محافظت در برابر تفرقه و چند دستگی در میان ما می باشند.
داستانهای ایمانداران
۲۱ مهر
ادونتیستها سرود پرستشی خواندند،
کشیش ناسزا گفت
توسط اِلویس دومیترو
من یک شبان هستم, چرا که پدربزرگ من که یک ایماندار مادام العمر اورتودوکس بود, بر کلیسای ادونتیست روز هفتم صحّه گذاشت.
همانطور که پدربزرگ من پیرتر می شد با پدرم در راتِشتی, یک روستای کوچک واقع در کشور رومانی,صحبت کرد. او که اسمش گِراس دومیترو است, گفت:"اگر می خواهی به تنها کلیسای حقیقی مسیحی تعلّق داشته باشی, تو باید به کلیسای ادونتیست روز هفتم بروی."
آن صحبت بسان دانه ای بود که در قلب پدرم, اورِلیان, کاشته شد که او را به جستجوی کلیسای ادونتیست رهنمون کرد و دردوره کمونیستی کشوررومانی تعمید گرفت. در نتیجه، من در یک خانه ادونتیستی بزرگ شدم و من و برادرم هر دویمان شبان ادونتیست هستیم.
امّا پدربزرگم چگونه از ادونتیستها با خبر بود؟
داستان به سالهای نخست ۱۹۶۰ در راتِشتی, که در فاصله ۸۵ مایلی(۱۳۵ کیلومتری)شمال پایتخت رومانی, بخارست, برمی گردد.تنها به تعداد هشت نفرو یا بیشتر، ایمانداران ادونتیست درروستا زندگی می کردند که سران دولت برای سرکوب دین, دستور بازداشت آنها را داد. از یک راننده خواسته شد تا ادونتیستی ها را توسط اسب و گاری به زندان منتقل کنند.
هنگامیکه گاری تکان می خورد و در یک جادّه پر از دست انداز به این سو و آن سو می رفت, زندانیان آن پشت شروع به خواندن سرود پرستشی کردند. راننده گوش کرد و از کلمات زیبایی که در مورد عیسی و محبّتش گفته می شد متحیّرشد. او با خود اندیشید:"چطور ممکن است که این ادونتیست ها در حالیکه به زندان می روند, اینگونه با شادی آوازبخوانند؟"
بعد از یک هفته, از راننده خواسته شد تا کشیش کلیسای اورتودوکس متعلق به روستا را به کلیسا ببرد. گاری در مسیرش به یک بوته گیر کرد وکشیش خشمگینانه شروع به ناسزا گفتن کرد.
راننده بعد از اینکه گوش داد، شوکّه شد. او با خود فکر کرد:»چرا کشیش خدایش را به خاطر یک بوته ناسزا می گوید در حالیکه به کلیسا می رود؟ و چرا این ادونتیست ها در حالیکه به زندان رفتند, اینچنین سرودهای پرستشی زیبا را برای عیسی خوانند؟"
این دو اتّفاق تاثیر عمیقی بر راننده گذاشت و تصمیم گرفت که بیشتر در مورد ادونتیست ها یاد بگیرد. بعد از مدّتی, او در کلیسای ادونتیست تعمید گرفت. راننده دوست خوب پدربزرگم بود.
امروزه راتِشتی به عنوان یک روستای کوچک هنوز وجود دارد امّا نمایانگرحضور قدرتمند ادونتیست می باشد که ۴۰ نفر عضو دارد.
ما اغلب اوقات فکر می کنیم که مردم به آنچه که ما انجام می دهیم علاقه مند نیستند, اما در همه حال نظاره گر هستند. گاری زندانیان ادونتیستها نمی دانست که یک راننده داشت به سرود پرستشی آنها گوش می داد-و اینکه ایمان آنان دو نسل از ادونتیست های خانواده ما را تشکیل خواهد داد.
الویس دومیترو, ۲۶ ساله, شبان وابسته به کلیسای ادونتیست روزهفتم در کوزا وودا در بخارست است.
درس سوم ۲۱-۲۷ مهر
« تا همه آنان همدل و هم
رای باشند »
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: یوحنا باب ۱۷ آیات ۱ تا ۲۶؛ اول یوحنا باب ۵ آیه ۱۹؛ یوحنا باب ۱۳ آیات ۱۸ تا ۳۰؛ یوحنا باب ۵ آیات ۲۰ تا ۲۳؛ مرقس باب ۹ آیات ۳۸ تا ۴۱؛ مکاشفه یوحنا باب ۱۸ آیه ۴؛ اول یوحنا باب ۲ آیات ۳ تا ۶.
آیه حفظی: « فقط برای اینها دعا نمیکنم بلکه برای کسانی هم که به وسیلۀ پیام و شهادت آنان به من ایمان خواهند آورد، تا همه آنان یکی باشند آنچنان که تو ای پدر در من هستی و من در تو و آنان نیز در ما یکی باشند تا جهان ایمان بیاورد که تو مرا فرستادهای » (یوحنا باب ۱۷ آیات ۲۰ و ۲۱).
انجیل یوحنا برای ما پنجره ای به افق نگرانی های بی درنگ عیسی می گشاید، در زمانی که به او خیانت شد و تسلیم مرگ گردید. در پنج باب بسیار مهم (یوحنا باب های ۱۳ تا ۱۷) ما آخرین کلام ارشادی عیسی را می بینیم که با آنچه گاهی اوقات « دعای کاهن اعظم » نامیده می شود به اوج می رسد (یوحنا باب ۱۷).
« این یک طرح مناسب است زیرا خداوند ما در این دعا خود را برای قربانی تقدیس می کند که در آن بطور همزمان هم کاهن است و هم قربانی. در عین حال این یک دعای تقدیس از طرف کسانی است که این قربانی برای ایشان ارائه شده است - حواریون که در بالاخانه ای حاضر بودند و کسانی که متعاقباً از طریق شهادت آنها ایمان خواهند آورد ». – اف. اف. بروس، — F. F. Bruce, The Gospel of John (Grand Rapids: Eerdmans, 1983), p. 328
در کانون این دعا نگرانی عیسی برای اتحاد میان حواریونش و کسانی که بعدها به او ایمان خواهند آورد، وجود دارد. این موضوع کلیدی دعای او بود: « من برای آنها دعا می کنم، نه برای جهان. من برای کسانی که تو به من داده ای دعا می کنم زیرا آنها از آن تو هستند. آنچه من دارم از آن تو است و آنچه تو داری از آن من است و جلال من به وسیله آنها آشکار شده است » (یوحنا باب ۱۷ آیات ۹ و ۱۰).
هیچ بحث معنی داری از اتحاد کلیسا و یکی بودن ما در مسیح نمی تواند بدون توجه دقیق به این دعا کامل شود. عیسی چه دعایی کرد، برای چه کسانی دعا نمود و این دعا امروزه برای ما چه مفهومی دارد؟
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲٨ مهر - ۲۰ October آماده شوید.
یکشنبه ۲۲ مهر
عیسی برای خود دعا میکند
دعای کاهن اعظم به سه بخش تقسیم می شود. نخست، عیسی برای خود (یوحنا باب ۱۷ آیات ۱ تا ۵)، سپس برای حواریون خویش (یوحنا باب ۱۷ آیات ۶ تا ۱۹) و در نهایت برای کسانی که بعدها به او ایمان خواهند آورد (یوحنا باب ۱۷ آیات ۲۰ تا ۲۶) دعا می کند.
یوحنا باب ۱۷ آیات ۱ تا ۵ را بخوانید. چکیده دعای او چیست و برای ما چه مفهومی دارد؟
عیسی نخست برای خود شفاعت می طلبد. در حوادث قبل در انجیل یوحنا، عیسی نشان داده بود که زمان او هنوز نرسیده بود (یوحنا باب ۲ آیه ۴، باب ۷ آیه ۳۰، باب ۸ آیه ۲۰). اما اکنون او می داند که زمان قربانی شدنش فرا رسیده است. لحظه پایان بزرگ زندگی زمینی اش فرا رسیده است و او برای کامل نمودن ماموریت خود به قدرت نیاز دارد. اکنون زمان دعا می باشد.
عیسی با انجام اراده پدر خویش وی را جلال خواهد داد، حتی اگر مجبور به تحمل صلیب شود. پذیرفتن صلیب توسط او نوعی جبر نیست؛ بلکه، در حقیقت نحوه اعمال قدرتی است که پدر به او داده است. مرگ او مرگ شهادت گونه نبود بلکه به اراده و خواست خویش، پدر خود را جلال داد و این دلیلی برای تجسم یافت او بود:: مرگ ایثارگرانه بر روی صلیب بخاطر گناهان جهان.
زندگی ابدی بر طبق یوحنا باب ۱۷ آیه ۳ چه می باشد؟ شناخت خدا به چه معناست؟
ابتدا و در درجه نخست، عیسی به ما می گوید که زندگی ابدی در دانش شخصی ما از خدا یافت می شود. این نجات از طریق اعمال دانش نیست بلکه تجربه شناخت خداوند است به دلیل آنچه عیسی بر روی صلیب برای ما انجام داده است. این دانش از طریق رابطه شخصی با پدر اتفاق می افتد. تمایل انسانی ما محدود نمودن دانش به حقایق و جزئیات می باشد، اما در اینجا عیسی هدفی عمیق تر و بیشتر دارد: رابطه شخصی با خدا. اولین ظهور عیسی نیز به منظور هدایت بشری بود کهدر جستجوی خود برای دانش معنی دارتر و نجات دهنده از خدا و اتحاد با یکدیگر که از این دانش ناشی خواهد شد، بود.
تفاوت میان دانستن در مورد خدا و شناخت خدا بطور فردی چه می باشد؟ شما چه تجربهای داشتهاید که به شناختتان از خدا کمک کرده است؟
دوشنبه ۲۳ مهر
عیسی برای حواریون دعا میکند
یوحنا باب ۱۷ آیات ۹ تا ۱۹ را بخوانید. عیسی در رابطه با حواریون خویش بطور خاص در مورد چه چیزی دعا می کند؟
عیسی سپس برای حواریونش که در خطر جدی از دست دادن ایمانشان به او در روزهای آینده زمانی که عیسی دیگر در جسم با ایشان نخواهد بود قرار دارند، دعا می کند. از این رو، او ایشان را برای مراقبت شدن به پدر می سپارد.
دعای عیسی برای محفوظ ماندن ایشان در این جهان می باشد. به این ترتیب، عیسی برای جهان دعا نمی کند زیرا میداند که این ذاتاً در تضاد با اراده پدر می باشد (اول یوحنا باب ۵ آیه ۱۹). اما از آنجایی که جهان مکانی است که حواریون در آن خدمت خود را انجام خواهند داد، عیسی دعا می کند که آنها از شرارت این جهان در امان بمانند. عیسی نگران جهان است؛ در واقع، او نجات دهنده آن می باشد. اما انتشار انجیل به شهادت کسانی که رفته و مژده نیک را موعظه خواهند کرد، گره خورده است. به این دلیل است که عیسی لازم است برای ایشان شفاعت کند تا اهریمن آنها را مغلوب نسازد (متی باب ۶ آیه ۱۳).
با این وجود، یکی از حواریون شکست خورده است. در ابتدای آن شب عیسی اشاره نموده بود که یکی از ایشان تصمیم به خیانت به او گرفته بود (یوحنا باب ۱۳ آیات ۱۸ تا ۳۰). اگر چه عیسی به این واقعیت اشاره می کند که کتاب مقدس خیانت یهودا را پیش بینی کرده بود (مزامیر باب ۴۱ آیه ۹)، با این حال یهودا قربانی سرنوشت نبود. در هنگام شام آخر، عیسی با رفتاری از روی محبت و دوستی از او درخواست نمود (یوحنا باب ۱۳ آیات ۲۶ تا ۳۰). « در شام عید پِسَح عیسی با آشکار ساختن هدف خائن، الوهیت خود را اثبات نمود. او با ملایمت یهودا را در ماموریت حواریون مشمول نمود. اما آخرین درخواست محبت مورد بی توجهی قرار گرفت » – الن جی. وایت،
Ellen G. White, The Desire of Ages, p. 720
عیسی که می دانست رشک و حسد می توانست در میان حواریون تفرقه ایجاد کند، آنگونه که در مناسبت های پیشین اتفاق افتاده بود، برای اتحاد ایشان دعا نمود. « من دیگر ای پدر مقدس، با قدرت نام خود، کسانی را که به من داده ای حفظ فرما تا آنها یکی باشند همانطوری که ما یکی هستیم » (یوحنا باب ۱۷ آیه ۱۱). چنین اتحادی فراتر از دستاورد بشری می باشد. این تنها می تواند نتیجه و موهبت فیض الهی باشد. اتحاد ایشان بر پایه اتحاد پدر و پسر می باشد و این اتحاد شرط ضروری خدمت مؤثر در آینده می باشد.
تقدیس و تدهین ایشان در حقیقت همچنین برای خدمتشان ضروری می باشد. کار فیض خدا بر روی قلب های حواریون، ایشان را متحول خواهد ساخت. اما اگر قرار باشد آنها بر حقیقت خدا شهادت دهند، خود باید بواسطه آن حقیقت متحول شوند.
»از جهان نبودن« به چه معناست؟ چه چیزی در مورد ما، زندگیمان و نحوه آن وجود دارد که ما را »از آن این جهان« نمی کند؟
سه شنبه ۲٤ مهر
« برای کسانی که به من ایمان خواهند آورد »
پس از اینکه عیسی برای حواریونش دعا کرد، دعای خود را اینگونه بسط داد. « برای آنها که به وسیله کلام ایشان به من ایمان خواهند آورد » (یوحنا باب ۱۷ آیه ۲۰).
یوحنا باب ۱۷ آیات ۲۰ تا ۲۶ را بخوانید. بزرگترین آرزوی عیسی برای کسانی که بعد ها به پیام انجیل ایمان خواهند آورد، چه بود؟ چرا اهمیت دارد که این دعا برآورده شود؟
از آنجایی که پدر و پسر یکی هستند، عیسی دعا نمود که ایمانداران آینده نیز یکی باشند. عیسی در برخی قسمت های انجیل یوحنا به اتحاد پدر و پسر اشاره نمود. آنها هرگز مستقل از یکدیگر عمل نمی کنند، بلکه همواره در همه کارهایی که انجام می دهند متحد می باشند (یوحنا باب ۵ آیات ۲۰ تا ۲۳). آنها محبتی مشترک برای بشر سقوط کرده دارند و این تا حدی است که پدر حاضر شد پسرش را برای جهان بدهد و پسر نیز مایل بود زندگی خود را برای آن بدهد (یوحنا باب ۳ آیه ۱۶، باب ۱۰ آیه ۱۵).
اتحادی که عیسی در این دعا به آن اشاره دارد، اتحاد در محبت و هدف مانند چیزی که میان پدر و پسر وجود دارد، می باشد. « اگر نسبت به یکدیگر محبت داشته باشید، همه خواهند فهمید که شاگردان من هستید » (یوحنا باب ۱۳ آیه ۳۵). آشکار نمودن این اتحاد در محبت، تأیید عمومی را برای رابطه ایشان با عیسی و پدر را به همراه خواهد داشت. « نمایش اتحاد واقعی ایشان باید شهادتی قانع کننده از حقیقت انجیل ارائه دهد ».–
Andreas J. Köstenberger, John, Baker Exegetical Commentary on the New Testament (Grand Rapids: Baker Academic, 2004), p. 498
اینگونه است که جهان خواهد دانست عیسی نجات دهنده است. به عبارت دیگر، این اتحادی که عیسی برای آن دعا نمود نمی تواند نامرئی باشد. جهان چگونه می تواند در برابر صداقت انجیل متقاعد شود اگر نتواند محبت و اتحاد میان قوم خدا را ببیند؟
« خدا مردم را هدایت می کند تا با اتحادی کامل بر سکوی حقیقت ابدی بایستند. ... خدا چنین تدبیر نموده است که قوم وی همگی باید در ایمان متحد شوند. دعای مسیح درست پیش از مصلوب شدنش این بود که حواریون او مانند وی و پدر یکی شوند و اینکه جهان باور کند که پدر او را فرستاده بود. این دعای تاثیر گذار و شگفت انگیز به نسل های بعدی و حتی به زمان ما می رسد؛ زیرا سخنان او چنین بودند: « فقط برای اینها دعا نمی کنم بلکه برای کسانی هم که به وسیله پیام و شهادت آنان به من ایمان خواهند آورد ».
« پیروان مسیح باید بسیار صادقانه به دنبال پاسخ دادن به این دعا در زندگی خود باشند » – الن جی. وایت، — Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 4, p. 17
ما در زندگی خود و کلیسا برای کمک به رسیدن به چنین اتحادی که ارائه شده است چه کاری انجام می دهیم؟ چرا ترک نفس و خودانکاری تا حدی برای هر یک از ما ضروری است چنانچه بخواهیم کلیسایمان آنگونه که باید متحد باشد؟
چهارشنبه ۲۵ مهر
اتحاد میان مسیحیان
مرقس باب ۹ آیات ۳۸ تا ۴۱ و یوحنا باب ۱۰ آیه ۱۶ را بخوانید. پاسخ عیسی به یوحنای رسول چه چیزی درباره انحصار گرایی و قضاوت سریع در مورد کسی که پیرو واقعی عیسی می باشد، به ما تعلیم می دهد؟
ادونتیست های روز هفتم تمایل داشتند که دعای عیسی در باب ۱۷ یوحنا را مستقیماً در رابطه با اتحاد کلیسایشان درک کنند. ما برای تحقق مأموریتمان مبنی بر به اشتراک گذاشتن پیام سه فرشته با جهان، باید به عنوان یک کلیسا متحد شویم. در این مورد اندکی بحث وجود دارد.
اما اتحاد با مسیحیان دیگر چطور؟ ما باید چگونه در پرتو آنچه عیسی دعا نمود، با ایشان ارتباط داشته باشیم؟
شکی نیست ما باور داریم که خدا به غیر از ما در کلیساهای دیگر نیز افراد وفاداری دارد. علاوه بر این، کتاب مقدس مشخص می سازد که خدا حتی در بابل نیز افراد وفاداری دارد: « از او بیرون آیید ای قوم من، مبادا در گناهان او سهیم شوید و در بلاهایش شریک گردید » (مکاشفه یوحنا باب ۱۸ آیه ۴).
ما همچنین می دانیم که بر طبق کتاب مکاشفه یوحنا، ارتداد زیادی میان کسانی که ادعای ایمان به مسیح را دارند، وجود دارد و اینکه در روزهای پایانی، بسیاری از مسیحیان با یکدیگر و حکومت متحد خواهند شد تا جفائی که در مکاشفه یوحنا باب ۱۳ آیات ۱ تا ۱۷ به تصویر کشیده شده است را به انجام رسانند. بنابراین، ادونتیست ها همیشه بسیار مراقب دخیل شدن در فراخوان اتحاد با کلیساهای دیگر، آنگونه که در جنبش اتحاد جهانی کلیسا دیده می شود، بوده اند.
پس چگونه ما باید با دیگر فرقه ها در ارتباط باشیم؟ الن جی. وایت متن زیر را در رابطه با کار کردن کلیسای ادونتیست روز هفتم با سایر مسیحیان دست کم در مورد این موضوع خاص نوشت: « چنان که عامل انسانی اراده خود را تسلیم اراده خدا می سازد، روح القدس بر قلب های کسانی که آن فرد به ایشان خدمت می کند، تاثیر می گذارد. به من نشان داده شده است که ما نباید از کارکنان اتحادیه اعتدال مسیحی زنان اجتناب کنیم. با متحد شدن با ایشان در پرهیز کلی ما موقعیت خود در مورد نگه داشتن روز سبت را تغییر نمی دهیم، و می توانیم قدردانی خود از موقعیت ایشان در مورد موضوع اعتدال را نشان دهیم. ما با بازکردن درب و دعوت ایشان به متحد شدن با ما در مسئله اعتدال، از کمک ایشان در زمینه اعتدال مطمئن می شویم؛ و آنها با متحد شدن با ما، حقیقتی را که روح القدس منتظر قرار دادن بر قلب های ایشان است را خواهند شنید ». – Welfare Ministry, p. 163
اگر چه او در زمانی خاص با مسئله ای خاص روبرو بود، اصولی را ارائه می دهد که ما می توانیم در مورد ارتباط با دیگر مسیحیان بویژه در زمینه مسئله متحد شدن برای یک هدف، دنبال کنیم.
نخست، ما می توانیم در زمینه منافع مشترک اجتماعی با ایشان همکاری کنیم. دوم، اگر ما با ایشان متحد شویم، باید آن را به شیوه ای انجام دهیم که باورها و روش های ما را به خطر نیاندازد. سوم، ما می توانیم و باید از این « وحدت » برای به اشتراک گذاشتن حقایق با ارزشی که با آنها برکت داده شده ایم با دیگران استفاده کنیم.
پنجشنبه ۲۶ مهر
یک ایمان با محبت به اشتراک گذارده می شود
در یوحنا باب ۱۷ آیه ۳، عیسی فرمود که زندگی ابدی شناخت خدا می باشد. اول یوحنا باب ۲ آیات ۳ تا ۶ را بخوانید. شناخت خدا به چه معناست؟ ما شناختمان را از خدا چگونه در زندگی روزانه نشان می دهیم؟
بطور کلی، هنگامی که مردم در جامعه امروزی خود را شهروندان مطیع قانون می نامند، اغلب، التزام های کتاب مقدسی مبنی بر نگه داشتن فرمان های خدا را کم اهمیت جلوه می دهند. برخی حتی چنین استدلال می کنند که فیض خدا احکام خدا را از بین می برد. اما این آموزه کتاب مقدسی نمی باشد: « نگه داشتن فرمان ها شرطی برای شناخت خدا نیست بلکه نشانه ای است که ما خدا/عیسی را می شناسیم و او را دوست داریم. از این رو، شناخت خدا تنها دانشی نظری نمی باشد بلکه منجر به عمل می شود » — John (Nampa, Idaho: Pacific Press, 2009), p. 39 Ekkehardt Mueller, The Letters of
عیسی خود چنین تأکید نمود: « اگر مرا دوست دارید دستورهای مرا اطاعت خواهید کرد. هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نماید، او کسی است که مرا دوست دارد » (یوحنا باب ۱۴ آیات ۱۵ و ۲۱). « ما چگونه می دانیم که فرزندان خدا را دوست داریم؟ از اینکه خدا را دوست داریم و مطابق احکام او عمل میکنیم، زیرا محبت به خدا چیزی جز اطاعت از احکام او نیست و این احکام بار سنگینی نیست » (اول یوحنا باب ۵ آیات ۲ و ۳).
یوحنا باب ۱۳ آیات ۳۴ و ۳۵ را بخوانید. عیسی چه فرمان جدیدی به حواریونش داد و این چگونه به موضوع اتحاد میان پیروان عیسی مرتبط می شود؟
فرمان محبت به همسایه به خودی خود جدید نبود؛ می توان آن را در دستورالعمل هایی که خدا به موسی داد، یافت (لاویان باب ۱۹ آیه ۱۸). آنچه جدید است، فرمان عیسی برای حواریون مبنی بر محبت به یکدیگر آنگونه که خود ایشان را دوست داشت، می باشد. الگوی عیسی از محبت ایثارگرانه، اصل اخلاقی جدیدی برای جامعه مسیحی می باشد.
چه معیار شگفت انگیزی در مقابل ما قرار گرفته است! زندگی عیسی ابراز عملی محبت، در عمل بود. کل کار فیض، یک خدمت مستمر از روی محبت، انکار نفس و تلاش فداکارانه می باشد. ما می توانیم تصور کنیم که زندگی مسیح یک تجلی بدون وقفه از محبت و فداکاری برای خیریت دیگران بود. اصلی که مسیح را برانگیخت باید قوم او را در تمام برخورد هایشان با یکدیگر برانگیزد. چنین محبتی، شهادتی بسیار قدرتمند برای جهان خواهد بود. و چنین محبتی همچنین، نیرویی قدرتمند برای اتحاد میان ما ارائه خواهد داد.
ما چگونه می توانیم بیاموزیم که نسبت به دیگران چنین محبت فداکارانه ای که عیسی آشکار نمود را نشان دهیم؟
جمعه ۲۷ مهر
تفکری فراتر: «ما مباشرینی هستیم که مورد اعتماد سرور غایب خود می باشیم تا از خانواده و منافعش که برای خدمت به آنها به این جهان آمد، مراقبت کنیم. او به آسمان بازگشته است و ما را مسئول نموده است و انتظار دارد هوشیار و منتظر بازگشتش باشیم. بیایید در برابر این اعتماد وفادار باشیم تا مبادا ناگهان او ما را در خواب بیابد.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 8, p. 37
«مردم باید با تقدس عهدهایشان تحت تأثیر قرار بگیرند و در امور خدا متعهد شوند. چنین تعهداتی معمولاً مانند قرارداد بین انسانها الزام آور نمیباشد. اما اگر وعدهای با خدا بسته شود، آیا تقدس آن کمتر خواهد بود؟ از آنجایی که فاقد برخی اصطلاحات فنی است و نمی تواند توسط قانون قابل اجرا باشد، آیا یک فرد مسیحی باید تعهد آن را که برایش قول داده است، نادیده بگیرد؟ هیچ سند یا تعهد قانونی الزامیتر از تعهد بسته شده برای امور خدا نیست.» — الن جی. وایت، Ellen G. White Comments, The SDA Bible Commentary, vol. 6, p. 1056
سوالاتی برای بحث
۱. چرا تحقق دعای عیسی در باب ۱۷ یوحنا برای کلیسای ما بسیار مهم است؟ تمایل عیسی برای اتحاد کلیسای قرن اول چه چیزی در مورد خواسته اش برای کلیسای امروزی ما نمایان می سازد؟
۲. آیا کلیسای محلی شما در رابطه با مسائلی خاص با دیگر مسیحیان مشارکت نموده است؟ آیا این مشارکت به خوبی پیش رفت؟ ما در زمان مناسب چگونه می توانیم بدون به خطر انداختن حقایقی که به ما داده شده است، با آنها همکاری کنیم؟
۳. پیامدهای این بیانیه در جدال عظیم چه می باشند. چگونه می توانیم این را در میان خود واقعی سازیم؟ « اگر قوم خدا نور را آنگونه که از کلامش بر ایشان می تابد، دریافت کنند، به اتحادی که مسیح برایش دعا نمود خواهند رسید، اتحادی که رسول اینگونه توصیف می کند، ’برای حفظ آن وحدتی که روح القدس بوجود می آورد و با رشته های صلح و صفا به هم پیوسته می شود نهایت کوشش خود را بکنید. همانطور که یک بدن و یک روح القدس است خدا نیز در وقتی که شما را خواند یک امید به شما داده است. و همچنین یک خداوند و یک ایمان و یک تعمید وجود دارد. افسسیان باب ۴ آیات ۳ تا ‘۵ » – الن جی. وایت، Ellen G. White, The Great Controversy, p. 379
خلاصه: دعای کهانت اعظمی عیسی در باب ۱۷ یوحنا یادآوری از این است که عیسی همچنان نگران اتحاد کلیسا در زمان حال می باشد. دعای او باید دعای ما باشد و ما باید به دنبال روش هایی برای تحکیم ایمان خود در کلام خدا باشیم. محبت برای یکدیگر نیز باید مشخصه ارتباط ما با همه از جمله دیگر مسیحیان، بی توجه به تفاوت های دینیمان باشد.
داستانهای ایمانداران
۲۹ مهر
خدا یک گودی را پر می کند
توسط اندرو مک چسنی, ماموریت ادونتیست
فرانک کانتریل, یک شبان بازنشسته ادونتیست در استرالیا, موقعی که دکترها تشخیص دادند که او سرطان پوست دارد شوکه شد. امّا چیزدیگری که بعد از دو هفته به وجود آمد و بیشترشگفتزده کرد, وجود یک گودی در سرش بود که شفا یافت و دکتر ها را درحیرتی که به آن معجزه می گویند, فرو برد.
سرطان فرانک که در سرش بود واز نوع درجه چهارم مِلانوما, یک نوع سرطان پوست, بود در سال ۲۰۱۴ تشخیص داده شد. فرانک ۷۲ ساله گفت:" آن واقعا حیرت آور بود وقتی که شنیدم که اگر داروهای جدید موثّرنبودند, من شانس بیشتری نمی توانستم داشته باشم."
یک شبان او را مسح کرد و مردم برای او دعا کردند. چند عمل جرّاحی, درمان تشعشعی, و ایمونو تراپی ها به همراه همسرش,مارلن, که در کنار او بود بر روی فرانک انجام شد.
عوارض های جانبی بعد ازعمل جرّاحی که در آن دکترها یک مِلانوما ی بزرگ را از پشت سرفرانک برداشته بودند, به وجود آمد که باعث شد جمجه سرش بیرون باشد. پرستارها زخم را پوشاندند و منتظر ماندند تا پوست, جمجمه را بپوشاند و بعدا همسرش مراقبت کرد.
در ابتدا زخم به خوبی بهبود پیدا کرد, امّا بعدا رشد پوست متوقّف شد.
یک روز که جمجه بیرون بود, رنگ آن از سفید به زرد تغییررنگ داد. یک جرّاح پلاستیک برای فرانک تشخیص های اختلال آور را داد که پوست جمجه مرده است. جرّاح به مشاوره جرّاحان پلاستیک فرا خوانده شد, ودوجرّاح تصمیم گرفتند که عمل جرّاحی بزرگی را با همیاری جرّاح مغز و اعصاب, انجام دهند. جرّاحی پیچیده هشت الی ده ساعت زمان نیاز داشت تا دکترها بتوانند به جای جمجمه فرانک, از یک جمجمه مصنوعی استفاده کنند.
مارلِن در یک ایمیلی به دوستان نوشت:" خبرها برای ما شوکّه کننده بود.»
بعد از گذشت چند روز, وقتی که مارلِن پانسمان سر فرانک را عوض می کرد, یک قطعه از جمجمه که رنگش تغییر یافته بود به همراه پانسمان کنده شده و به دست مارلن افتاد. مارلن گفت:" نزدیک بود ازترس بیهوش شوم."
در زیرآن قطعه ای که از جمجمه جداشده بود, او می توانست پوست سر فرانک را که رشد کرده بود و گودی را پوشانده بود, ببیند.
بعد از بیشتر از دو روز, سه نفر متخصّص فرانک را معاینه کردند تا بفهمند چه اتّفاقی در حال افتادن است. او یاد گرفت که جمجمه انسان دارای سه لایه است؛ و پوستش در زیر لایه اوّلی در حال رشد بوده است,و در نهایت به لایه بالایی فشار آورده و لایه جمجمه را از جایش کنده است.
متخصصین پزشکی اعتراف کردند که این یک معجزه است. مارلِن گفت:" آنها گفتند که چه کسی از شما مراقبت می کند؟"
فرانک,تصویر سمت چپ, و مارلن به خدا به عنوان عالی ترین دکتراشاره کردند. عمل جراحی ابطال شد و فرانک به خانه برگشت.
مارلن گفت:" خدا می داند که چه اتفاقی می افتد و زمانهای خدا عالی است. تنها چیزی که می توانیم بگوییم این است که جلال بر خدا باد!."
درس چهارم ۲٨ مهر – ۴ آبان
کلیدی برای اتحاد
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: افسسیان باب ۱ آیات ۳ تا ۱۴؛ غلاطیان باب ۴ آیه ۷؛ افسسیان باب ۲ آیات ۱۱ تا ۲۲، باب ۴ آیات ۱ تا ۶ و ۱۱؛ متی باب ۲۰ آیات ۲۵ تا ۲۸؛ افسسیان باب ۵ آیه ۱۵ تا باب ۶ آیه ۹.
آیه حفظی: « خدا آن چه را که منظور نظرش بود بجای آورد و نقشۀ نهان خود را که قبلاً در شخص مسیح تحقق یافته بود، با دانش و بینش بر ما آشکار ساخته است که در وقت معین نقشه او عملی شود و کلیۀ کائنات یعنی همۀ چیزهایی که در آسمان و زمین هستند تحت فرمان مسیح با هم جمع شوند » (افسسیان باب ۱ آیات ۹ و ۱۰).
افسس مرکز عمده تجارت و نفوذ در آسیای صغیر بود. کلیسا در افسس از یهودیان، غیر یهودیان و مردمی از همه اقشار جامعه تشکیل شده بود. چنین عضویت متنوعی ممکن بود مانند جهانی که در آن زندگی می کردند، در معرض درگیری باشد؛ یعنی، اگر برای مسیح و اتحادی که ایشان به عنوان اعضای بدن او با یکدیگر نداشتند. بنابراین، نگرانی پولس برای اتحاد میان پیروان مسیح موضوع اصلی رساله وی به افسسیان می باشد.
مفهوم پولس از اتحاد دو بُعد دارد: اتحاد در کلیسا، جایی که یهودیان و غیر یهودیان به عنوان یک بدن در مسیح - با هم هستند؛ و اتحاد در جهان، که در آن همه چیز در آسمان و زمین یگانگی نهایی خود را در مسیح می یابند.
سرچشمه این اتحاد، مسیح است. عبارت پولس، « در مسیح » یا « با مسیح » به دفعات در این رساله بکار برده شده است تا آنچه خدا برای ما و جهان از طریق زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح انجام داده است را نشان دهد. هدف نهایی خدا در نقشه نجات، متحد ساختن دوباره همه چیز از طریق مسیح می باشد. این اتحاد تنها در پایان زمان بطور کامل آشکار خواهد شد.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۷ اکتبر – ۲۷ October آماده شوید.
یکشنبه ۲۹ مهر
برکات در مسیح
افسسیان باب ۱ آیات ۳ تا ۱۴ را بخوانید. بر طبق گفته پولس در اینجا، چه چیزی در مسیح به ما داده شده است؟
پیروان عیسی چیزهای زیادی دارند تا خدا را بخاطر آن شکرگزاری کنند. در مسیح، خدا با تصمیم خود ما را به عنوان پسران و دخترانش به فرزندی پذیرفته است و اینکه نمایندگان او در جهان باشیم. پولس برای توصیف رابطه جدید ما با خدا در مسیح، از تصاویر بسیاری استفاده می کند. در میان این تصاویر، تصویر به فرزند خواندگی گرفتن به موضوع وحدت این درس اشاره دارد. ما در مسیح به فرزند خواندگی قبول شده ایم و به خانواده خدا تعلق داریم. این تصویر خانواده نیز به عهد خدا با فرزندان اسرائیل اشاره دارد. در زمینه رساله پولس، غیر یهودیانی که عیسی را به عنوان مسیح موعود می پذیرند نیز فرزندان خدا و وارث وعده های داده شده به اسرائیل می باشند (رومیان باب ۸ آیه ۱۷، غلاطیان باب ۴ آیه ۷). مزیت این رابطه با مسیح، در مسیح بودن، برای اتحاد تمام مسیحیان اساسی می باشد. این عبارت همچنین به ما می گوید که این از ابتدا تمایل خدا بوده است که تمام بشریت را بار دیگر با مسیح متحد سازد. و دانستن اینکه عیسی در خانواده خدا هیچ موقعیت ویژه ای ارائه نمی دهد: ما همه فرزندان خدا هستیم که بطور یکسان مورد محبت و توجه او قرار داریم.
برخی با خواندن مسئله مربوط به سرنوشت در این عبارت سردرگم می شوند (افسسیان باب ۱ آیات ۵ و ۱۱). این وعده که خدا ما را برگزیده تا نجات یابیم همچنین به این موضوع اشاره دارد که خدا برخی را انتخاب کرده تا نابود شوند. اما این تعلیم کتاب مقدسی نمی باشد. بلکه خدا پیش از بوجود آمدن جهان، نقشه نجات را آماده ساخت تا باشد که همه نجات یابند. « زیرا خدا جهانیان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه صاحب حیات جاودان شود » (یوحنا باب ۳ آیه ۱۶؛ اول تیموتائوس باب ۲ آیه ۶ و دوم پطرس باب ۳ آیه ۹ را نیز ببینید). خدا از قبل می داند که چه کسی پیشنهاد او برای نجات را خواهد پذیرفت، اما این مطلب به مثابه تقدیرتصمیم فردی نمی باشد. نجات به دلیل آنچه مسیح برای ما انجام داده است، به تمام بشریت ارائه شده است. پرسش این است: ما چگونه به این پیشنهاد پاسخ می دهیم؟ خدا برای نجات هیچ کس از اجبار استفاده نمی کند.
« در شورای آسمان تصریح شده است که گرچه بشر خطاکار است، نباید در نافرمانی اش نابود شود بلکه از طریق ایمان به مسیح به عنوان جایگزین و ضامن، از طرف خدا انتخاب شود و مقدر شود که بر طبق حُسن اراده عیسی مسیح به فرزندی پذیرفته شود. خدا می خواهد تمام انسان ها نجات یابند؛ زیرا شرایط فراوان در فرستادن تنها پسر یگانه خود برای پرداخت جریمه بشر بوجود آمده است. کسانی که نابود می شوند به این دلیل خواهند بود که نمی پذیرند که از طریق عیسی مسیح فرزندخوانده خدا باشند » – الن جی. وایت، — Ellen G. White Comments, The SDA Bible Commentary, vol. 6, p. 1114
دوشنبه ۳۰ مهر
شکستن دیوار
برخی از عمیق ترین تفرقه ها در میان مردم به واسطه تفاوت های نژادی، قومی و مذهبی بوجود آمده اند. در بسیاری از جوامع، کارت های شناسایی نشان دهنده قومیت و مذهب افراد می باشند و این تمایز ها اغلب با امتیاز ها و محدودیت هایی که مردم باید روزانه با آنها زندگی کنند، در ارتباط می باشد. هنگامی که جنگ یا درگیری بوجود می آید، این علائم هویتی و تفاوت ها اغلب به بهانه ای برای سرکوبی و خشونت تبدیل می شوند.
در افسسیان باب ۲ آیات ۱۱ تا ۲۲، پولس راه بهتری برای جامعه مسیحی نشان می دهد. رابطه ما با مسیح چگونه بر تفاوت های ما تأثیر می گذارد؟ چه چیزی با مرگ عیسی بر روی صلیب درهم شکسته شد؟
پولس از افسسیان می خواهد تا زندگی خود را پیش از اینکه فیض خدا را در مسیح دریافت کنند بیاد بیاورند. تفاوت های قومی، فرهنگی و دینی در میان گروه های مردم، دشمنی و درگیری ایجاد کرده بود. اما خبر خوب این است که همه ما در مسیح یکی هستیم و نجات دهنده و خداوند یکسانی داریم. ما همگی به قوم خدا تعلق داریم. « اما اکنون شما که دور بودید به وسیله اتحاد با مسیح عیسی و ریختن خون او نزدیک شده اید » (افسسیان باب ۲ آیه ۱۳).
معبد کهن اورشلیم دیواری داشت که بخش های معبد را که تنها قابل دسترس برای قوم یهود بود، تفکیک می نمود. این دیوار کتیبه ای داشت که بیگانگان را از جلوتر رفتن باز می داشت که در صورت تخلف جزای آن مرگ بود. بر اساس این قانون بود که پولس در هنگام ورودش به معبد پس از سفر ماموریتی خود، به سرپیچی متهم شد. هنگامی که پولس دستگیر شد به این متهم شد که فردی اهل افسس به نام تروفیمس را وارد بخش یهودی معبد کرد (اعمال رسولان باب ۲۱ آیه ۲۹). پولس در این رساله استدلال می کند که « مسیح صلح و صفا را میان یهود و غیر یهود بوجود آورد و این دو را با هم متحد ساخت و دیواری که آنان را از هم جدا می کرد درهم شکست » (افسسیان باب ۲ آیه ۱۴).
در مسیح، ایمانداران فرزندان ابراهیم هستند و ختنه قلب را دریافت می کنند. ختنه جسمی که خدا به ابراهیم داد به ختنه روحانی که ایمانداران در مسیح دریافت خواهند نمود، اشاره دارد (تثنیه باب ۱۰ آیه ۱۶ را ببینید). « شما نیز در اتحاد با او ختنه شده اید، ختنه ای که به دست انسان صورت نگرفته است بلکه به وسیله ختنه مسیح که قطع طبیعت نفسانی است به عمل می آید » (کولسیان باب ۲ آیه ۱۱).
بار دیگر افسسیان باب ۲ آیات ۱۱ تا ۲۲ را بخوانید. ما واقعیت آنچه پولس در اینجا نوشته است را در کلیسای خودمان مشاهده می کنیم؟ چه چالش هایی باقی می مانند؟
سه شنبه ۱ آبان
اتحاد در یک بدن
پولس در سخنان الهام بخش خود به افسسیان به صورت کاربردی عمل می کند. اتحادی که میان یهودیان و غیر یهودیان و میان مردمی با پیش زمینه های فرهنگی و قومی متفاوت وجود دارد، یک افسانه یا ساختاری نظری نمیباشد؛ این یک واقعیت است که می طلبد « ما زندگیمان شایسته مقامی باشد که به آن خوانده شده ایم » (افسسیان باب ۴ آیه ۱).
بر طبق افسسیان باب ۴ آیات ۱ تا ۳، مسیحیان باید به چه روشی شایسته فراخوانده شدن خود در مسیح باشند؟
نتیجه عملی این فضایل و فیوضات در زندگی مسیحی « به حفظ وحدتی که روح القدس بوجود می آورد« کمک می کند و با رشتههای صلح و صفا به هم پیوسته می شود، کمک می کند (افسسیان باب ۴ آیه ۳). تمام این ویژگی ها ریشه در محبت دارند (اول قرنتیان باب ۱۳ آیات ۱ تا ۷). اعمال همیشگی محبت باعث حفظ روابط میان برادران و خواهران می شود و صلح و اتحاد را در جامعه مسیحی و فراتر از آن ترویج می دهد. اتحاد در کلیسا، محبت خدا را به شیوه هایی منحصر به فرد که دیگران می توانند شاهدش باشند، آشکار می سازد. کلیسا فراخوانده شده است که بویژه در زمان نزاع، تفرقه و جنگ چنین شاهدی باشد.
افسسیان باب ۴ آیات ۴ تا ۶ را بخوانید. در این سه آیه موضوع اساسی مورد بحث چیست؟
پولس در نخستین آیات این باب، علاقه عمیق خود به وحدت در کلیسا را بیان می کند. او با نصیحت به اتحاد (افسسیان باب ۴ آیات ۱ تا ۳) سخن خود را آغاز می کند و با فهرستی از هفت مولفه ای که ایمانداران را متحد میسازد ادامه می دهد (افسسیان باب ۴ آیات ۴ تا ۶). اتحاد چیزی است که ایمانداران همزمان در حال حاضر آنرا دارند (افسسیان باب ۴ آیات ۴ تا ۶)، چیزی که باید بطور مداوم روی آن کار شده و باید حفظ شود (افسسیان باب ۴ آیات ۱ تا ۳)، و چیزی که هدف آینده ای که ما در تلاش برای رسیدن به آن هستیم، می باشد (افسسیان باب ۴ آیه ۱۳).
« رسول برادران خود را ترغیب می کند که در زندگی خود قدرت حقیقتی را که به ایشان ارائه داد، آشکار سازند. آنها باید به واسطه فروتنی و مهربانی، بردباری و محبت نمونه ای از شخصیت مسیح و برکات نجات او می بودند. تنها یک بدن، یک روح، یک خداوند و یک ایمان وجود دارد. همه ایماندران به عنوان اعضای بدن مسیح توسط یک روح و یک امید سرزنده شده اند. تفرقه در کلیسا، مذهب مسیح را در برابر جهان خوار می سازد و به دشمنان حقیقت فرصت می دهد تا طریق های خود را توجیه کنند. دستور العمل های پولس تنها برای کلیسای زمان وی نوشته نشده بودند. خدا تدبیر نمود که آنها باید برای ما نازل گردند. ما برای حفظ اتحاد در حلقه صلح چه کاری باید انجام می دهیم؟ » – الن جی. وایت، — Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 5, p. 239
شما در حال حاضر به منظور اطمینان یافتن از اینکه « شایسته مقامی که به آن خوانده شده اید زندگی می کنید »، چه انتخاب هایی می توانید بکنید؟
چهارشنبه ۲ آبان
رهبران کلیسا و اتحاد
« اما به همه ما فردا فرد بر حسب سخاوت و بخشایش مسیح عطیه خاصی داده شده است » (افسسیان باب ۴ آیه ۷). در حالی که نجات موهبتی است که به تمام کسانی که بخواهند عطا خواهد شد، برخی از عطایای روحانی به افرادی خاص برای اهدافی خاص داده شده اند.
افسسیان باب ۴ آیه ۱۱ را بخوانید. خدا چه عطایای رهبری به کلیسا می دهد؟
بر طبق افسسیان باب ۴ آیه ۱۲، هدف خدا از ارزانی داشتن عطایای مخصوص رهبری به کلیسا چه می باشد؟ این عطایا چگونه به یکدیگر مربوط می شوند؟
همه مسیحیان به نوعی خادمان خدا و انجیل هستند. مأموریت مسیح در متی باب ۲۸ آیات ۱۹ و ۲۰ به تمام مسیحیان داده شده است که بروند و تمامی ملت ها را شاگرد ساخته، تعمید و آموزش دهند. کار خدمت تنها به تعداد کمی از افراد خاص از جمله شبان ها یا بشارت دهندگان داده نشده است، بلکه به تمام کسانی که نام مسیح را با خود دارند، داده شده است. هیچ کس نمی تواند خود را از کار انتشار انجیل معاف بداند و هیچ رهبر کلیسایی نمی تواند ادعا کند که مأموریتی ویژه دارد. عطایای روحانی رهبری بطور خاص برای تقدیس کلیسا می باشند. رهبران کلیسا باید اتحاد را پرورش، ترویج و تقویت نمایند.
فهرست پولس از عطایای رهبری به ما می گوید که این نقش ها همچنین برای مجهز ساختن قوم خدا به منظور بشارت دادن به افراد گمراه می باشند. این مسئولیت برخی افراد ویژه در کلیسا می باشد که به دیگران کمک کنند تا ماموریت و خدمت خود برای مسیح را انجام دهند و بدن مسیح را تقدیس نمایند، « تا ما همه به آن وحدتی که در ایمان و شناسایی فرزند خداست دست یابیم و مطابق آن میزان کاملی که در مسیح یافت می شود، به انسانیت کامل برسیم » (افسسیان باب ۴ آیه ۱۳). الگوی نحوه رهبری عیسی باید ما را در شیوه خدمتمان هدایت کند. عیسی آمد که به دیگران خدمت کند نه اینکه به او خدمت شود (متی باب ۲۰ آیات ۲۵ تا ۲۸)؛ ما نیز باید برویم و این کار را انجام دهیم.
در میان انسان ها تمایلی قوی به مستقل بودن و پاسخگو نبودن به دیگران وجود دارد. بطور خاص، جامعه غربی از این تمایل رنج می برد. با این وجود، پولس به ما یادآوری می کند که هیچ مسیحی در این جهان تنها نیست و اینکه ما جامعه ای ایمانی با رهبرانی روحانی را تشکیل می دهیم که به ما کمک می کنند یکدیگر را در طول سفر مشترکمان تشویق نماییم. ما همه با هم، بخشی از بدن مسیح هستیم.
شما چه عطایای روحانی دارید و چگونه آنها را برای اتحاد در کلیسای محلی خود بکار می برید؟
پنجشنبه ۳ آبان
روابط انسانی در مسیح
مسیحیت مذهب ارتباطات است: ارتباط با خدا و با یکدیگر. ادعای داشتن رابطه ای عمیق با خدا بدون اینکه بر رابطه ما با دیگران تأثیر بگذارد، بی معنی می باشد. مسیحیت نمی تواند در جزیره ای تنها زندگی شود. اصول اتحادی که پولس در این رساله خود به افسسیان بیان می کند، همچنین در مورد نحوه ارتباط ما با دیگران قابل اجرا می باشند.
افسسیان باب ۵ آیات ۱۵ تا ۲۱ را بخوانید. پولس در آیه ۲۱ چه چیزی به ما می گوید؟ رابطه میان تسلیم شدن و وحدت چیست؟
نصیحت پولس مبنی بر اینکه تسلیم یکدیگر باشیم با عبارت « پر شدن از روحالقدس » در افسسیان باب ۵ آیه ۱۸ مرتبط است. پر شدن از روحالقدس، اصطلاحی است که برای تسلیم شدن در برابر یکدیگر بکار می رود. این مطلب به رفتار مناسب خاضعانه و با ملاحظه معطوف می شود که ما بایستی نسبت به مردم داشته باشیم. البته، این ویژگی طبیعی بسیاری از شخصیتها نمیباشد، بلکه نتیجه ساکن شدن روح در قلبهای ما میباشد. این عطای همان روح است که پیوند اتحاد در مسیح است. بر اساس این دیدگاه، تسلیم شدن یک خصوصیت باطنی است که بیانگر احترام ما برای مسیح و فداکاری وی برای ما میباشد.
افسسیان باب ۵ آیه ۲۲ تا باب ۶ آیه ۹ را بخوانید. این خصوصیت تسلیم شدن متقابل چه تأثیری بر روابط انسانی ما در خانه و محل کار یک ایماندار مسیحی دارد؟
اتحاد در کلیسا تا حدی به اتحاد در خانه بستگی دارد. پولس تأکید نمود که اتحاد، محبت و احترامی که باید میان زن و شوهر وجود داشته باشد می بایست از محبت مسیح نسبت به کلیسا که محبتی فداکارانه بود، الگو پذیرد. از این رو، احترام مسیح وار در خانه و کلیسا از همسران و اعضای کلیسا انتظار می رود. ویژگی مسیح وار همچنین باید در روابط میان فرزندان و والدین و میان کارگر و کارفرما (ارباب و رعیت) دیده شود. آن نوع هماهنگی و آرامشی که باید در خانه هایمان نفوذ کند، می بایست در زندگی کلیسایی ما نیز وجود داشته باشد.
شما از آیات مربوط به امروز چه اصولی می توانید بدست آورید که به شما در درک بهتر نحوه رفتارتان (بسته به وضعیت تان) نسبت به یکی از اعضای خانواده یا یکی از همکارانتان کمک کنند؟
جمعه ۴ آبان
اندیشه ای فراتر: از نوشته های الن جی وایت، « وحدت روحانی »، صفحات ۱۷۹-۱٨٨، از کتاب شهادتهایی برای کلیسا، جلد ۹.
مسیح به تفاوت های ملیتی و یا رتبه یا عقیده اهمیت نمی داد. کاتبان و فریسیان می خواستند از تمام عطایای آسمانی به گونه ای محلی و قومی منفعت یابند و سایر خانواده خدا در جهان را از آنها محروم سازند. اما مسیح آمد تا هر گونه دیوار تفکیک را درهم شکند. او آمد تا نشان دهد که موهبت رحمت و محبت او مانند هوا، نور یا بارش باران که زمین را تازه می سازد، به همه تعلق دارد.
« زندگی مسیح مذهبی را بوجود آورد که در آن هیچ طبقه بندی وجود ندارد، مذهبی که به واسطه آن یهودی و غیر یهودی و آزاد و دربند در برادری مشترک مرتبط می شوند و در مقابل خدا یکسان هستند. هیچ مسئله ای از سیاست کارهای او را تحت تأثیر قرار نداد. او میان همسایگان و غریبه ها یا دوستان و دشمنان تفاوتی قائل نمی شد. آنچه برایش خوشایند بود جان های تشنۀ آب حیات بود »و – الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 9, pp. 190, 191
سوالاتی برای بحث
۱. در مورد این عبارت بیاندیشید: »در باب ۴ افسسیان نقشه خدا چنان به سادگی و وضوح آشکار شده است که تمام فرزندانش می توانند حقیقت را درک کنند. در اینجا ابزاری که او برای نگه داشتن اتحاد کلیسایش منصوب نموده است، که اعضایش تجربه دینی سالمی برای جهان آشکار سازند، به وضوح بیان شده است.« – الن جی. وایت، Ellen G. White Comments, The SDA Bible Commentary, vol. 6, p. 1117
شما در باب ۴ افسسیان چه چیزی می بینید که به اتحاد کلیسا اشاره دارد؟ ما برای کمک به حفظ این اتحاد چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
۲. نیاز به فروتنی و تسلیم شدن در کانون موضوع اتحاد قرار دارد. بدون این صفات چگونه ممکن است اتحادی در کلیسا وجود داشته باشد ؟اگر ما مغرور، مطمئن از دیدگاه ها و مواضع خود و بی تمایل به گوش دادن به دیگران باشیم، هیچ شانسی برای اتحاد نخواهیم داشت. چگونه می توانیم این فروتنی و تسلیم شدن را بیاموزیم؟
۳. ما چگونه می توانیم حتی با وجود اختلاف عقیده، متحد باشیم؟
خلاصه: پولس در این رساله به افسسیان، نصایح بسیاری در زمینه مفهوم در مسیح بودن برای مسیحیان ارائه میدهد. نجات در عیسی، زندگی ما را به گونه ای عملی تغییر می دهد. تمام روابط انسانی ما از جمله روابط میان برادران و خواهران در کلیسا توسط قدرت مسیح در زندگی ما تغییر می یابند. و این تغییر برای وحدت داشتن ما بسیار حیاتی میباشد.
داستانهای ایمانداران
۵ آبان
بمب گزار مونّث تعمید گرفت
توسط فیلیپ بپتیست
امینه در حالیکه قصد داشت یک مکان با امکانات بزرگ در هند را منفجر کند, بعد از دستگیری دوره پنج ساله زندان را در آفریقای مرکزی شرقی، می گذراند.
اما بازدیدهای مصرّانه شبان ادونتیست روز هفتمی, منجر به این شد که او آنچه که از اسلام فهمیده بود را نادیده بگیرد و چند هفته پیش در کلیسای ادونتیست تعمید بگیرد.
امینه گفت:"من خدا را جلال می دهم ؛ برای اینکه شبان ادونتیست به طور مرتب برایم دعا کرد و در زمانی که احتیاج داشتم با من ملاقات کرد."
ماموریت ادونتیستی افشای نام کامل امینه و یا مکان او برای حفاظت و امنیت اونیست.
امینه به خاطر ماهیّت جرمش در سلول انفرادی به سر می برد و در آن زمان شبان برای اوّلین بار به دیدن او آمد. او حمله را که توسط رهبران اصلی اسلامی تعلیم داده شده بود, ترسیم کرد و اینکه اگرشرارت را از بین ببرد, او به بهشت و پارسایی نائل خواهد شد.
اساسا, امینه شبان را که بازدیدهای مشاوره ای توسط نگهبان زندان ترتیب داده بود را رد کرد. اما وقتی که شبان به طور مداوم بر می گشت, او تسلیم شد؛ چرا که جلسات مشاوره ای در بیرون از سلّول قرار بود برگزارشود و او روز آفتابی را از دست می داد.
امینه در وهله اوّل درخواست شبان را به جهت دعا کردن برای او, رد کرد. او به شبان گفت که باید اوّل به خودش دعا کند. در هر حال شبان برایش دعا کرد, و این کار را به طورمداوم انجام داد.
بعد از چند جلسه مشاوره ای با همدیگر, شبان می بایست چند کاررا که در جای دیگری بود به مدّت چند هفته انجام می داد. امینه دلش برای بازدیدها تنگ شد. وقتی که شبان در موقعی که او انتظارش را داشت بازنگشت, او شروع به خواندن کتاب مقدّسی کرد که در سلّولش گذاشته بود.
بعد از چند ماه, کلیسای ادونتیست اردوگاهی را داخل زندان ترتیب داد واز امینه نیز دعوت شد تا در آن شرکت کند. امینه محض خاطرآشنایی با دیگر زندانیان, پذیرفت که برود. برای غافلگیر کردن او, موقعی که شبان برای تغییردعوت نمود, او بلند شد و زندگی اش را تسلیم عیسی کرد. بعد از مدّت کوتاهی, او تعمید گرفت.
امینه گفت که در دوره جلسات مشاوره سر در نیاورد که چگونه او علاقه ایمانی اش را از دست داد. او معتقد است که خدا از دوره ای که او در حبس بود, برای نشان دادن حقیقت استفاده کرد و حالا او هیجان این را دارد که این خبر را به دیگر دوستان خود نیزبرساند.
او گفت:" وقتی از زندان آزاد شدم, من از تمامی آنچه که دارم برای رساندن خبر بشارت برای آنها فرو گزار نخواهم کرد."
فیلیپ بپتیست معاون مخصوص رئیس ناحیه آفریقای مرکزی شرقی است.
درس پنجم ۵ -۱۱ آبان
تجربه اتحاد در کلیسای اولیه
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اعمال رسولان باب ۱ آیات ۱۲ تا ۱۴؛ اعمال رسولان باب ۲ آیه ۵ تا ۱۳؛ مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۱۲؛ اعمال رسولان باب ۲ آیات ۴۲ تا ۴۷؛ اعمال رسولان باب ۴ آیات ۳۲ تا ۳۷؛ اعمال رسولان باب ۵ آیات ۱ تا ۱۱؛ دوم قرنتیان باب ۹ آیات ۸ تا ۱۵.
آیه حفظی: « آنان همیشه وقت خود را با شنیدن تعالیم رسولان و مشارکت ایمانداران و پاره کردن نان و دعا میگذرانیدند » (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۴۲).
اتحاد کلیسا در نتیجه در میان گذاشتن تجربه روحانی در عیسی می باشد، آنکه حقیقت و راستی است. « من راه و راستی و حیات هستم، هیچ کس جز به وسیله من نزد پدر نمی آید » (یوحنا باب ۱۴ آیه ۶). پیوندهای محکم حلقه مودت در سفرها و تجربیات روحانی مشترک شکل می گیرند. ادونتیست های ابتدایی چنان تجربه ای را در جنبش میلرایت کسب نمودند. تجربه مشرک ایشان در سال ۱۸۴۴ قلب های ایشان را بهم پیوند زد، هنگامی که در پی یافتن شرحی در نومیدی خود بر آمدند. این تجربه باعث به وجود آمدن کلیسای ادونتیست روز هفتم و حقیقت درباره داوری پیش از ظهور و تمام چیزهایی بود که در بر داشت.
تجربه حواریونِ عیسی پس از عروج او به آسمان شهادتی از قدرت کلام خدا، دعا و همنشینی مشترک در ایجاد اتحاد و هماهنگی در میان ایمانداران با پیشینه های مختلف فرهنگی گسترده می باشد. امروزه نیز چنین تجربه ای امکانپذیر است.
« من تأکید دارم که همنشینی بطور اخص عامل مهمی در عبادت مشترک می باشد ... هیچ جایگزینی برای تحقق پیوند روحانی که فرد مسیحی را با دیگر ایمانداران و خداوند عیسی مسیح متحد می سازد، برای وی وجود ندارد ... عیسی مسیح ابتدا جانی را نزد خود می آورد ولی سپس او همیشه آن جان را با دیگر ایمانداران در هیکل خود یعنی کلیسا متحد می سازد ». — Robert G. Rayburn, O Come, Let Us Worship (Grand Rapids: Baker Book House, 1980), p. 91
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۲ آبان - ۳ November آماده شوید.
یکشنبه ۶ آبان
روزهای آمادهسازی
عیسی در آخرین ساعاتی که با حواریون خویش سپری نمود، وعده داد که آنها را تنها نخواهد گذاشت. یک تسلی بخش دیگر یعنی روح القدس با ایشان همراه خواهد بود تا ایشان را در خدمت مدد نماید. روح به ایشان کمک خواهد نمود تا بسیاری از گفتار و کردار عیسی را بیاد آورند. (یوحنا باب ۱۴ آیه ۲۶) و آنها را در کشف حقایق بیشتر راهنمایی خواهد نمود (یوحنا باب ۱۶ آیه ۱۳). « عیسی در روز عروج خود وعده اش را تجدید نمود. بعد از چند روز شما با روح القدس تعمید خواهید یافت ... وقتی روح القدس بر شما نازل شود قدرت خواهید یافت » (اعمال رسولان باب ۱ آیات ۵ و ۸). قدرت روح القدس به شاگردان داده خواهد شد تا آنها را قادر به شهادت دادن در اورشلیم، یهودیه، سامره و تا پایان زمین کند (اعمال رسولان باب ۱ آیه ۸).
اعمال رسولان باب ۱ آیات ۱۲ تا ۱۴ را بخوانید. حواریون در طی این ده روز چه کاری انجام دادند؟
ما می توانیم این ده روز را به عنوان دوره آماده سازی شدید معنوی تصور کنیم، نوعی انزوا که در طی آن حواریون خاطراتشان از عیسی، کارهای او، تعالیم او و معجزاتش را با یکدیگر درمیان گذاشتند. آنها « در عبادت و دعا یکدل بودند » (اعمال رسولان باب ۱ آیه ۱۴).
« حواریون همچنان که منتظر تحقق وعده بودند، قلب های خود را در توبه حقیقی فروتن نمودند و بی ایمانی خود اعتراف کردند. هنگامی که خاطره کلامی که مسیح پیش از مرگ خویش به زبان آورده بود را به یاد آورند، معنای آنها را پری بیشتری درک نمودند. حقایقی که از ذهنشان رفته بود بار دیگر بازگشت و آنها را برای یکدیگر تکرار کردند. آنها خودشان را برای عدم درک نجات دهنده سرزنش نمودند. زندگی شگفت انگیز عیسی همچون رژه، صحنه به صحنه از مقابل چشمان ایشان عبور کرد. همچنان که در مورد زندگی پاک و مقدس عیسی فکر می کردند، احساس نمودند که هیچ رنجی بیش از حد سخت و هیچ فداکاری بیش از حد بزرگ نخواهد بود، تنها اگر می توانستند با شیوه زندگیشان از محبت آمیز بودن شخصیت مسیح شهادت دهند. آنان در خیال خود افسوس می خوردند که آه اگر آن سه سال تکرار می شد، چقدر متفاوت می توانستند عمل کنند!! اگر می توانستند بار دیگر استاد را ببینند، چقدر بسیار صادقانه تلاش می کردند تا محبت عمیق خود را به او نشان دهند وچقدر برای موقعیت هایی که با سخنان و اعمالی که از روی بی ایمانی او را رنجانده بود اندوهگین می شدند! اما آنها با این فکر که بخشیده شده بودند آرامش یافتند. و مصمم شدند که تا آنجا که ممکن است با شهادت دادن شجاعانه از عیسی در برابر جهان، بی ایمانی خود را جبران کنند... آنها با کنار گذاشتن همه تفاوتها و تمایل به برتری، در همنشینی مسیحی به یکدیگر نزدیک شدند » – الن جی. وایت، — Ellen G. White, The Acts of the Apostles, pp. 36, 37
دوست داشتید که چه چیزهایی را در خصوص ایمان خود اگر می توانستی تکرار کنید؟ شما از پشیمانیهای خود در مورد گذشته چه چیزی می توانید بیاموزید که به شما در ساختن آیندهای بهتر کمک کند؟
دوشنبه ۷ آبان
از بابل تا پنطیکاست
روزهای آماده سازی روحانی پس از عروج عیسی، در وقایع پنطیکاست به اوج رسید. آیه اول به ما میگوید که در آن روز، درست پیش از آنکه روحالقدس بر حواریون نازل شود، همه آنها بطور « یکدل » با هم بودند (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۱).
در عهد قدیم، پنطیکاست دومین عید از سه عید مهم بود که هر ذکوری از اسرائیل باید در آنجا حضور می یافت. این عید پنجاه روز (در یونانی، pentekoste، پنجاهمین روز) پس از عید پِسَح برگزار میشد. در طول این عید، عبرانیان نخستین ثمره برداشت تابستان خود را به عنوان پیشکش شکرگزاری به خدا تقدیم می کردند.
این احتمال وجود دارد که در زمان عیسی نیز عید پنطیکاست شامل جشنی بخاطر اعطای احکام بر روی کوه سینا بوده باشد (خروج باب ۱۹ آیه ۱). بنابراین، ما در اینجا ادامه اهمیت احکام خدا را به عنوان بخشی از پیام مسیحیت در مورد عیسی میبینیم که با مرگ خویش، آمرزش را به تمام کسانی که بخاطر نقض احکام خدا توبه کنند، ارزانی می دارد. جای تعجب نیست که یکی از متن های بسیار مهم در مورد روزهای پایانی به احکام و انجیل مربوط می شود: « در اینجاست صبر مقدسین که احکام خدا و ایمان عیسی را حفظ می نمایند » (مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۱۲).
همچنین در مورد کوه سینا، هنگامی که موسی ده فرمان را دریافت نمود (خروج باب ۱۹ آیات ۱۶ تا ۲۵، عبرانیان باب ۱۲ آیه ۱۸)، پدیده های فوق العاده متعددی در این پنطیکاست به وقوع پیوست. « ناگهان صدایی شبیه وزش باد شدید از آسمان آمد و تمام خانه ای را که در آن نشسته بودند پر ساخت. در برابر چشم آنان زبانه هایی مانند زبانههای آتش ظاهر شد که از یکدیگر جدا گشته و بر هر یک از آنان قرار گرفت. همه از روح القدس پر گشتند و بطوری که روح به ایشان قدرت تکلم بخشید به زبان هایی دیگر شروع به صحبت کردند » (اعمال رسولان باب ۲ آیات ۲ تا ۴).
اعمال رسولان باب ۲ آیات ۵ تا ۱۳ را بخوانید. اهمیت این رویداد شگفت انگیز چیست؟
پنطیکاست قرار بود عید شادی باشد، ضیافتی برای تشکر از خداوند از وفور برکات وی. شاید در اینجا دلیلی برای اتهام نادرست مستی باشد (اعمال رسولان باب ۲ آیات ۱۳ تا ۱۵). قدرت خدا بویژه در معجزه سخن گفتن و شنیدن به زبان های گوناگون دیده می شود. تمام یهودیانی که از سراسر امپراطوری روم برای این برای برگزاری این عید به اورشلیم آمده بودند، پیام عیسی، مسیحِ موعود را به زبان خود شنیدند.
پنطیکاست به گونه ای منحصر به فرد به خنثی سازی پراکندگی خانواده ابتدایی بشری و ایجاد گروه های قومی که بطور جدی در برج بابل آغاز شد، کمک می کند. معجزه فیض، اتحادِ مجدد خانواده بشری را آغاز می کند. اتحاد کلیسای خدا در مقیاس جهانی، بر ماهیت ملکوت او در بازگرداندن آنچه در بابل از دست رفت، شهادت می دهد.
سه شنبه ٨ آبان
اتحاد در همنشینی
در پاسخ به موعظه پطرس و درخواستش برای توبه و نجات، حدود سه هزار نفر تصمیم گرفتند عیسی را به عنوان مسیح موعود و تحقق وعده های عهد قدیم به اسرائیل بپذیرند. خدا در قلوب همه این مردم کار می کرد. بسیار از راه دور در مورد عیسی شنیده بودند و احتمالاً به امید وصال و دیدار او به اورشلیم سفر کرده بودند. برخی ممکن است عیسی را دیده و پیامهای نجات خدا را شنیده ، اما خود را وقف پیروی از وی نکرده باشند. در پنطیکاست، خدا بطور معجزهآسایی در زندگی حواریون مداخله نمود و ایشان را به عنوان شاهدان رستاخیز عیسی بکار برد. اکنون آنها میدانند که مردم در نام عیسی می توانند از بخشیده شدن گناهانشان مطمئن باشند (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۳۸).
اعمال رسولان باب ۲ آیات ۴۲ تا ۴۷ را بخوانید. این پیروان اولیه عیسی به عنوان جمعی از ایمانداران، چه فعالیتهایی انجام دادند؟ چه چیزی این اتحاد شگفت انگیز مودت و برادری را بوجود آورد؟
جالب توجه است که اولین فعالیتی که این جمع از ایمانداران جدید به آن پرداختند، فراگرفتن تعالیم رسولان بود. آموزه های کتاب مقدس روشی مهم برای تسهیل رشد روحانیِ نو ایمانداران می باشد. عیسی به حواریون خود مأموریت داد تا « تمام چیزهایی که به ایشان فرمان داده بود » را به آنها تعلیم دهند (متی باب ۲۸ آیه ۲۰). این جامعه جدید زمانی را صرف نمودند تا از رسولان در مورد عیسی بیاموزند. آنها احتمالاً در مورد زندگی و مأموریت عیسی، آموزهها، تمثیلها و موعظه هایش شنیدند؛ و معجزات وی، همگی شرحی از تحقق کلام عبرانیان در نوشتههای انبیاء بود.
آنها همچنین وقت خود را صرف دعا و تکه کردن نان نمودند. اینکه آیا تکه کردن نان اشاره مستقیم به شام خداوند دارد یا در واقع مربوط میشود به با هم غذا خوردن ایشان، - آنگونه که اعمال رسولان باب ۲ آیه ۴۶ به نظر میرسد بر آن دلالت دارد، - مشخص نمی باشد. اشاره به همنشینی قطعاً این استنباط را در پی دارد که این اجتماع جدید اغلب و بطور منظم هم در معبد اورشلیم که همچنان به عنوان کانون دعا و عبادت ایشان بود و نیز در خانه های خود با هم زمان میگذراندند. آنها زندگی صمیمانهای با هم داشتند. با هم دعا میکردند و غذا میخوردند. دعا عنصری حیاتی در اجتماع ایمانی می باشد و برای رشد روحانی ضروری است. این اجتماع جدید برای عبادت وقت می گذاشتند. به ما گفته شده است که این فعالیتها با « ثبات قدم » انجام میشد.
این همنشینیِ با ثبات در اورشلیم موجب برقراری رابطهای خوب با دیگران شد. ایمانداران جدید« مورد احترام همه مردم » عنوان شده بودند (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۴۷). شکی نیست که کار روحالقدس در زندگی ایشان، تأثیری قدرتمند بر اطرافیانشان داشت و به عنوان شاهدی قدرتمند از حقیقت عیسی یا همان مسیح موعود عمل نمود.
کلیسای محلی شما از مثال آمده در اینجا در مورد اتحاد، همنشینی و شهادت چه چیزی میتواند بیاموزد؟
چهارشنبه ۹ آبان
سخاوتمندی و طمع
لوقا به ما میگوید که یکی از نتایج طبیعی همنشینی که پیروان عیسی کمی پس از پنطیکاست تجربه کردند، حمایت متقابل ایشان از یکدیگر بود. « تمام ایمانداران با هم متحد و در همه چیز شریک بودند. مال و دارایی خود را میفروختند و به نسبت احتیاج هر کس بین خود تقسیم میکردند » (اعمال رسولان باب ۲ آیات ۴۴ و ۴۵).
این به اشتراک گذاشتن داراییها لازمه این جامعه نبود بلکه نتیجهای داوطلبانه از محبت ایشان نسبت به یکدیگر در همنشینی که تجربه میکنند، بود. همچنین ابراز واقعی اتحاد مابین آنها بود. این حمایت متقابل برای مدتی ادامه یافت و در اعمال رسولان بابهای ۴ و ۵، جزئیات بیشتری در این باره مییابیم. و همانطور که در آینده خواهیم دید، این موضوع در جاهای دیگر عهد جدید نیز دیده میشود.
در راستای این زمینه است که برنابا برای اولین بار معرفی میشود. او به نظر میرسد که فردی ثروتمند و ملاک زمین باشد. او که دارایی خود را به نفع اجتماع فروخت، پول را نزد رسولان آورد (اعمال رسولان باب ۴ آیات ۳۶ و ۳۷). برنابا به عنوان الگویی برای پیروی به تصویر کشیده شده است.
اعمال رسولان باب ۴ آیات ۳۲ تا ۳۷ و باب ۵ آیات ۱ تا ۱۱ را بخوانید. رفتار و نگرشهای برنابا را با حنانیا و سفیره مقایسه کنید. چه مشکلی در مورد این زوج بوجود آمد؟
جدا از گناهِ دروغ آشکار آنان به روحالقدس، آنها از خود حرص و طمع نشان دادند. شاید هیچ گناهی سریعتر از خودخواهی و طمع نمیتواند محبت همنشینی و برادری را از بین ببرد. اگر برنابا به عنوان الگوی مثبت روحیه همنشینیِ کلیسای اولیه در نظر گرفته می شود، حنانیا و سفیره بر عکس این قضیه میباشند. لوقا در به اشتراک گذاشتن این روایت در مورد افراد با فضیلت کمتر در اجتماع، صادقانه عمل میکند.
در ده فرمان (خروج باب ۲۰ آیات ۱ تا ۱۷)، آخرین فرمان در مورد طمع، با بقیه تفاوت دارد. در حالی که سایر فرمانها آشکارا از تعدی بشر به خواست و اراده خدا سخن می گویند، لیکن آخرین فرمان، در مورد چیزی است که در قلب پنهان میباشد. گناه طمع بالفعل نیست؛ در عوض، یک فرآیند فکری می باشد. طمع و خودخواهی همراه آن، گناهی آشکار نیست بلکه وضعیتی از طبیعت گناهآلود بشر میباشد. طمع و خودخواهی هایی که بهمراه دارد، گناهی قابل رویت نیست بلکه حالتی از طبیعتِ گناه آلودِ بشری است. حرص و طمع تنها زمانی آشکار می گردد که در اعمال خودخواهانه از جمله آنچه که در اینجا در مورد حنانیا و سفیره میبینیم، آشکار میگردد. به نوعی، فرمان آخر ریشه شرارت می باشد که در اعمال محکوم شده توسط دیگر فرمانها ابراز می گردد. طمع ایشان، آنها را تحت نفوذ شیطان قرار داد که سبب شد تا به خدا دروغ بگویند؛ که با طمع یهودا و کاری که به آن مبادرت ورزید بی شباهت نبود.
ما به چه روشهایی میتوانیم طمع را از زندگی خود ریشه کن کنیم؟ چرا سپاس و قدردانی نسبت به آنچه که داریم، پادزهری قوی برای این شرارت می باشد؟
پنجشنبه ۱۰ آبان
فقیر و مسکین را در خاطر داشته باش
به اشتراک گذاشتن داراییهای فردی اغلب تجلی محسوس از اتحاد در کلیسای اولیه بود. سخاوتمندی توصیف شده در بابهای ابتدایی کتاب اعمال رسولان، بعدها با دعوت پولس از کلیساهایی که در مقدونیه و اخائیه ایجاد نموده بود به کمک به فقیران در اورشلیم، ادامه مییابد (اعمال رسولان باب ۱۱ آیات ۲۷ تا ۳۰، غلاطیان باب ۲ آیه ۱۰، رومیان باب ۱۵ آیه ۲۶ و اول قرنتیان باب ۱۶ آیات ۱ تا ۴ را ببینید). این عطا به حالتی ملموس از این حقیقت تبدیل شد که ایمانداران غیر یهودی برای برادران و خواهران یهودی خود در اورشلیم توجه و محبت دارند. با وجود تفاوت های قومی و فرهنگی، آنها در مسیح یک جسم را تشکیل می دهند و یک انجیل را با یکدیگر ارج می نهند. سهیم نمودن نیازمندان، نه تنها اتحاد موجود در کلیسا را نمایان می سازد بلکه همچنین این اتحاد را تقویت می کند.
دوم قرنتیان باب ۹ آیات ۸ تا ۱۵ را بخوانید. پولس می گوید نتایج سخاوت آشکار شده توسط کلیسای قرنس چه می باشد؟
تجربه اتحاد در کلیسای اولیه، آنچه که امروزه نیز می تواند انجام شود را به ما نشان می دهد. با این وجود، اتحاد بدون تعهد از روی اختیار از طرف ایمانداران اتفاق نیافتاد. رهبران اجتماع اولیه این را به عنوان تحکیم اتحاد در مسیح دیدند. محبت میان زن و شوهر و فرزندان، تعهدی است که باید به صورت ارادی هر روزه پرورش یابد و اتحاد میان ایمانداران نیز چنین می باشد. اتحادی که ما در مسیح داریم به شیوه های مختلف ترغیب گردیده و آشکار شده است.
عوامل آشکاری که این اتحاد را در کلیسای اولیه پرورش دادند شامل دعا، عبادت، همنشینی، دیدگاه مشترک و مطالعه کتاب مقدس بودند. آنها نه تنها مأموریت خود مبنی بر موعظه انجیل به تمام ملت ها را درک نمودند بلکه همچنین متوجه شدند که مسئول هستند تا به یکدیگر محبت و توجه کنند. اتحاد ایشان خود را در سخاوتمندی و حمایت متقابل در همنشینی های محلی و بطور گسترده تر در میان جوامع کلیسایی نشان داده شد، حتی اگر مسافت های طولانی آنها را از هم جدا میساخت.
« خیرخواهی ایشان شهادت داد که آنها فیض خدا را بیهوده دریافت نکرده بودند. چه چیزی جز تقدیس روح میتوانست چنین سخاوتی بوجود آورد؟ در چشم مؤمنان و کافران، این معجزۀ فیض بود » – الن جی. وایت، Ellen G. White, The Acts of the Apostles, p. ۳۴۴
شما و کلیسایتان به چه روش هایی منفعت های سخاوتمندی نسبت به دیگران را تجربه نموده اید؟ یعنی، کسانی که به دیگران کمک می کنند، چه برکاتی دریافت می نمایند؟
جمعه ۱۲ مرداد
تفکری فراتر: از نوشته های الن جی وایت، « پنطیکاست »، صفحات ۳۵-۴۶، از کتاب اعمال رسولان.
« این سخاوت از طرف ایمان داران [در اعمال رسولان باب ۲ آیات ۴۴ و ۴۵ و باب ۴ آیات ۳۲ تا ۳۵] نتیجه عطای روح القدس بود. ایمان آورندگان به انجیل دارای یک قلب و یک روح بودند. منافع ایشان مشترک بود - در مأموریتی که به آنها سپرده شده بود توفیق وجود داشت؛ و در زندگی ایشان طمع جائی نداشت. محبت آنها برای برادرانشان و هدفی که دنبال می کردند از علاقه آنان برای پول و دارایی بیشتر بود. کارهای آنها شهادتی بود بر اینکه برای روح بشر ارزش بیشتری نسبت به ثروت دنیوی قائل بودند.
« از این رو، این همیشه زمانی خواهد بود که روح خدا زندگی ما را در اختیار بگیرد. کسانی که قلبهایشان از محبت مسیح پر شده است، از الگوی او پیروی خواهند کرد که بخاطر ما فقیر شد تا ما از طریق فقر او ثروتمند شویم. پول، زمان و نفوذ - تمام عطایایی که از دستان خدا دریافت نمودهایم، تنها به عنوان وسیلهای برای پیشبرد کار انجیل ارزش خواهند داشت. در کلیسای اولیه نیز اینگونه بود؛ و هنگامی که در کلیسای امروزی دیده میشود که با قدرت روح، اعضا میل به مسائل دنیوی را از دست دادهاند، و اینکه مایل هستند برای آشنایی هم نوعان خود با انجیل فداکادی کنند، حقیقت اعلام شده تأثیری قوی بر شنوندگان خواهد گذاشت » – الن جی. وایت، Ellen G. White, The Acts of the Apostles, pp. 70, 71
سوالاتی برای بحث
۱. بار دیگر عوامل موجود در درس این هفته که به ایجاد اتحادی که کلیسای اولیه تجربه نمود، کمک کرد را بخوانید. ما به عنوان کلیسای امروزی چگونه میتوانیم کارهای مشابهی انجام دهیم؟ یعنی، ما در مقایسه با آنچه در میان ایمانداران در آن زمان در جریان بود، چه کمبودی داریم؟
۲. الگوی این سه کلیسای اولیه عهد جدید که برای کمک به فقرا در اورشلیم سخاوت نشان دادند، باید امروزه در کارهایمان مد نظر ما باشد؟ مسائل اجتماعی دیگر چطور؟ کلیساهای محلی چگونه میتوانند برای کاهش فقر و برآوردن سایر نیازهای اساسی، در اجتماع نقش داشته باشند؟
۳. برخی از درسهایی که میتوانیم از روایت غمانگیز حنانیا و سفیره بیاموزیم، کدامند؟ اهمیت عبارت در اعمال رسولان باب ۵ آیه ۵ و باب ۵ آیه ۱۱ در مورد « ترس بزرگی » که در رابطه با این دو مرگ بر کلیسا اعمال شد، چیست؟
خلاصه: کلیسای اولیه رشدی سریع را تجربه ننمود، زیرا حواریون عیسی با اراده، خود را برای عطای وعده روحالقدس آماده کرده بودند. هم نشینی و ایمان مشترک ایشان، وسیله ای بودند که روحالقدس برای آماده کردن قلبهایشان در پنطیکاست بکار برد. پس از پنطیکاست، روحالقدس به تغییر دادن این اجتماع جدید ادامه داد، آنگونه که در سخاوتمندی ایشان در قبال یکدیگر و رشد سریع کلیسا نشان داده شده است.
داستانهای ایمانداران
۱۳ مرداد
از یک طرفدار موسیقی راک تا یک دکتر
توسط ویاچِسلاو کوشکودان
در سن ۱۶ سالگی, من طرفدار موسیقی راک بودم و به قطعه های نیروانا و مِتالیکا, شخصی که موهای بلند داشت, گوش می دادم و لباس های با مدل پاره می پوشیدم. شب ها را در دیسکو؛ درشهر کوچک ما که دراتّحاد جماهیر شوروی کشور مولداوی بود, در حالیکه مشروب می خوردم و ماریجوآنا می کشیدم, می گزراندم.
سپس یک عضو کلیسای ادونتیست روز هفتم از من خوشش آمد. او مرا محکوم نکرد بلکه تنها در مورد محبتش نسبت به عیسی صحبت کرد. اغلب اوقات از من می پرسید:"آیا تا حالا کتاب مقدّس را مطالعه کرده ای؟"
بعد از مدتی, من از خودم پرسیدم که چرا این آدم از من می خواهد تا کتاب مقدس را بخوانم. یک شب من یک کتاب مقدس با خود به دیسکو بردم و شروع به خواندنش کردم. برای من مثل یک افسانه بود و زیاد جدّی نگرفتم. اما من خواندن را ادامه دادم, و چیز عجیبی اتّفاق افتاد. زندگی من شروع به تغییر کرد. چیزهایی که برای آن علاقه مند بودم دیگربرای من هیجان آورنبودند. یک شب اطراف زمین رقص را نگاه گردم و از خود پرسیدم:»تو اینجا چه کار می کنی؟»
به خانه رفتم و دیگرهرگز به آنجا بازنگشتم.
در خانه, من به خواندن کتاب مقدس ادامه دادم. از عضو کلیسا سوالات زیادی کردم, و سبّت ها را نگاه داشتم.
به محض اینکه به دانشگاه پزشکی برای درس خواندن واقع درپایتخت کشور مولداوی,کیشینو, ثبت نام کردم, ما شش روز در هفته را کلاس داشتیم؛ از دوشنبه تا شنبه, اما من به مسوول اداری دانشگاه گفتم که نمی توانم روزشنبه درس بخوانم. او پاسخ داد که بایستی رشته تحصیلی خود را عوض کنی.
در خانه, به زانوهایم افتادم و دعا کردم"خدایا اگر می خواهی که دکتر شوم, در مدرسه کمکم کن." هنگامیکه دعا می کردم, این ایده به ذهنم خطور کرد که مستقیما با استاد کلاس مربوطه که روزهای شنبه درس می داد, صحبت کنم. من راجع به اعتقاداتم به او گفتم, و او اجازه داد تا کار مدرسه ام را به روز دیگری موکول کنم.
هنگامیکه پس از شش سال فارغ التحصیل شدم, همکلاسی هایم با احترام به من نگاه می کردند. آنها گفتند:"تو تنها پنج روز در هفته به کلاس می آمدی، اما نمرات تو بیشتر از ماست. این چطور امکان دارد؟"
به آنها گفتم:" من از خدا یاد می گیرم و او معلّم من است." اما واقعا خدا برتر از معلم من است. او مرا تبدیل به شخص دیگری کرد.
امروز, من ۳۳ سال دارم و پدرسه فرزند هستم. نه تنها دکترهستم, بلکه شبان نیز هستم و در مولداوی رهبر سلامتی در کلیسای ادونتیست هستم.
بخشی از کمکهای سبّت سیزدهم در ربع چهارم ۲۰۱۷ , کمک کرد تا یک مهمان خانه سلامتی شوروی تبدیل به مرکز اردوگاه و کنفرانس در مولداوی شود. برای امور بخشش ها ی شما سپاسگزارم.
درس ششم ۱۲-۱٨ آبان
تصاویر اتحاد
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اول پطرس باب ۲ آیه ۹؛ خروج باب ۱۹ آیات ۵ و ۶؛ افسسیان باب ۲ آیات ۱۹ تا ۲۲؛ اول قرنتیان باب ۳ آیات ۱۶ و ۱۷؛ اول قرنتیان باب ۱۲ آیات ۱۲ تا ۲۶؛ یوحنا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۱۱؛ مزامیر باب ۲۳.
آیه حفظی: « بدن انسان واحدی است که از اعضاء بسیار تشکیل شده واگر چه دارای اعضای متفاوت میباشد، باز هم بدن واحد است و مسیح هم همین طور میباشد » (اول قرنتیان باب ۱۲ آیه ۱۲).
همانطور که کسانی که کتاب مقدس را مطالعه کردهاند، می دانند، کتاب مقدس پر است از تصاویر و نمادهایی که به واقعیتهایی بزرگتر از این تصاویر و نمادها اشاره دادند. برای مثال، چکیده کل آداب و تشریفات قربانیِ کتاب مقدسی، به نوعی، نمادی از واقعیتی بسیار بزرگتر است: عیسی و کل نقشه نجات.
از شکل و شمایل بسیار متنوعی در کتاب مقدس بکار برده شده که گاهی در زمره اساسیترین عناصر میباشند - از جمله آب، آتش و باد. بسته به زمینه موضوع، این ها تصاویری برای حقایق روحانی و الهیاتی میباشند. برای مثال، هنگامی که عیسی فرمود، « باد هر جا که بخواهد میوزد. صدای آن را میشنوی اما نمیدانی از کجا میآید یا به کجا میرود. حالت کسی هم که از روح خدا متولد میشود همینطور است » (یوحنا باب ۳ آیه ۸)، باد به عنوان نمادی برای روحالقدس بکار برده شده است.
کتاب مقدس برای توصیف نوع اتحادی که در کلیسا مییابیم، اتحادی که خدا کلیسا را فراخوانده تا به جهان نشان داده شود، از تصاویر متعددی استفاده میکند. هر تصویر به خودی خود کامل نمیباشد. در عوض، این تصاویر در مجموع، چیزهای بسیاری درباره اتحاد کلیسا از جمله رابطه کلیسا با خدا، رابطه اعضای آن با یکدیگر و رابطه کلیسا با جامعه به عنوان یک مجموعه واحد را نمایان میسازند.
درس این هفته به برخی از این تصاویر و آنچه در مورد اتحاد در مسیح برای ما آشکار میسازند، خواهد پرداخت.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۹ آبان - ۱۰ November آماده شوید.
یکشنبه ۱۳ آبان
امت خدا
اول پطرس باب ۲ آیه ۹، خروج باب ۱۹ آیات ۵ و ۶، تثنیه باب ۴ آیه ۲۰ و باب ۷ آیه ۶ را بخوانید. این آیات چه چیزی درباره جایگاه ویژه امت خدا میگویند؟
کلیسا به مردم مربوط میشود، اما نه هر نوع مردمی. کلیسا امت خدا میباشد، مردمی که به خدا تعلق دادند و خدا را به عنوان پدر و نجات دهنده خود میپذیرند، کسانی که توسط مسیح نجات یافتهاند و از او اطاعت میکنند. این تصویر بر این مفهوم تأکید دارد که خدا از زمان معرفی نقشه نجات، قومی بر روی زمین داشته است و میان اسرائیل در عهد قدیم و کلیسای عهد جدید پیوستگی وجود دارد. از زمان آدم، مشایخ قبل و بعد از طوفان و ابراهیم، خدا با قوم خویش عهد بست تا نمایندگان محبت، رحمت و عدالت او در جهان باشند.
قوم خدا، « نسل منتخب »، « کهانت ملوکانه » و « امت مقدس » نامیده میشوند. این عبارات نشان میدهند که آنها برای هدفی خاص انتخاب شدهاند: « تا اعمال و صفات عالی خدایی که ایشان را از تاریکی به نور عجیب خود دعوت کرده است، به همه اعلام نمایند » (اول پطرس باب ۲ آیه ۹). این همچنین انعکاسی از توصیف شخصیت سخاوتمندانه خدا، آنگونه که در خروج باب ۳۴ آیات ۶ و ۷ بیان شده است، میباشد. « خدا کلیسا را با عنوان دارایی ویژه خود بوجود آورد تا اعضای آن صفات با ارزش شخصیت وی را در زندگی خود انعکاس دهند و خوبی و رحمت او را به همه بشریت اعلام نمایند » – The SDA Bible Commentary, vol. 7, p. 562
تثنیه باب ۷ آیات ۶ تا ۸ را بخوانید. چه چیزی خدا را بر این داشت که فرزندان ابراهیم را به عنوان قوم برگزیده خود انتخاب نماید؟ این برگزیدگی چگونه امروزه نیز قابل اعمال میباشد؟
شاید بتوانیم از خود بپرسیم، چه کشوری امروزه سزاوار است تا نام«امت مقدس » (تصویر دیگری از کلیسا)، بر خود بگیرد؟ هیچ کشوری. تمام ملتها و گروههای قومی از مردمی تشکیل شدهاند که سزاوار محبت و رحمت خدا نیستند. و اگر چه کتاب مقدس ما را فرا می خواند که مردمی مقدس باشیم، همچنین به ما تعلیم میدهد که انتخاب برپایی اسرائیل کاملاً برپایه محبت او بود و به هیچ شایستگی بشر در برابر خدا مربوط نمیشود. تشکیل قوم خدا عمل خلقت محبت آمیز است و - با وجود گناه و ارتداد در مقیاس ملی - خدا وعده خود به ابراهیم که از طریق نسل او مسیح، قوم خود را نجات خواهد داد، نگاه داشت. درست همانطور که انتخاب قوم خدا عملی از روی فیض بود، نجات ایشان نیز اینگونه است. این موضوع، ریشههای مشترک در فیض خدا را به ما یادآوری می کند که سزاوار آن نیستیم.
چرا ما باید همیشه، این حقیقت مقدس را در برابر خود داشته باشیم مبنی بر این که نجات ما بر پایه کاری است که مسیح برایمان انجام داده و نه اعمال خودمان، حتی اگر قوم خدا باشیم.
دوشنبه ۱۴ آبان
خاندان خدا
تصویر دیگری از قوم خدا در عهد جدید، خانه یا اهل خانه خدا میباشد. این موضوع، استعاره ای از سنگها و ساختمانها میباشد که ماهیت روابط انسانی بهم پیوسته و پیچیده در کلیسا را برجسته میکند. پطرس از مسیحیان به عنوان « سنگهای زنده » یاد میکند (اول پطرس باب ۲ آیه ۵). این استعاره همچنین شامل کیفیت دوام و استحکام میشود.
افسسیان باب ۲ آیات ۱۹ تا ۲۲ را بخوانید. در این سطر پولس بر چه ایدههای کلیدی تأکید می ورزد؟ این تصویر در مورد اتحاد در کلیسا چه چیزی به ما میگوید؟
در این آیات، پولس دو تصویر از کلیسا را ترکیب میکند: یکی بیجان، یک خانه یا ساختمان؛ دیگری زنده، خانوادهای از مردم.
سنگ به خودی خود با ارزش نیست، اما زمانی که با سنگهای دیگر پیوند میخورد، به بنایی تبدیل میشود که میتواند در برابر طوفان زندگی مقاومت کند. هیچ مسیحی نمیتواند به تنهایی سنگ باشد، بلکه باید در همنشینی با خانواده خدا با دیگران همراه شود. به منظور اینکه یک عمارت محکم باشد، باید بر بنیادی استوار بنا شود. عیسی مسیح این بنیاد و « سنگ بنای » این خانه خدا میباشد (اول قرنتیان باب ۳ آیه ۱۱ را نیز ببینید). کلیسا نیز اگر مسیح را سنگ بنای فعالیتهای خود نمیکرد، از بین میرفت. عیسی حقیقتاً در مورد عیسی مسیح میباشد: زندگی، مرگ، رستاخیز و بازگشت او. کلیسا یک جامعه از ایمانداران را تشکیل میدهد که برای به اشتراک گذاشتن مژده نیک در مورد عیسی به جهان با یکدیگر متحد هستند. دستور کار کلیسا عیسی است: اینکه چه کسی است، کاری که برای ما انجام داده است و در ما انجام میدهد و آنچه به کسانی که او را به عنوان خداوند و نجات دهنده میپذیرند ارائه میدهد.
تصویر خانواده بسیار با معنی است و بر پایه روابطی است که مردم با یکدیگر دارند. تصویری مشابه با پدر و مادر، برادران و خواهران میباشد. روابط میان اعضای خانواده که توام با وفاداری باشد میتواند مستحکم بوده و اغلب از دیگر روابط خارجی برتری یابد. وفاداری بخش بزرگی از اتحاد میباشد، زیرا چگونه ممکن است اتحاد بدون وفاداری وجود داشته باشد؟
این تصویر چگونه به کلیسا مرتبط میشود؟ اعضای کلیسا نیز جزء یک خانواده بزرگ هستند. ما با یکدیگر مرتبط هستیم نه تنها به این دلیل که از طریق جد مشترکمان آدم به خانواده بشری، بلکه بدلیل ارتباطمان با عیسی، آدم دوم از طریق تجربه مشترک « حیات مجدد ». از این رو، ما با یکدیگر متحد میشویم نه تنها بواسطه حقایق اعتقادی مشترکی که داریم، بلکه همچنین در تجربه با افرادی با ایمان استکه زندگی جدیدی در عیسی داریم.
متأسفانه، همه تجربه خوبی با خانواده خود نداشتهاند. از این رو، این تصویر ممکن است مفهوم زیادی برای ایشان نداشته باشد. با این وجود، ما به عنوان یک کلیسا چگونه میتوانیم خانوادهای شویم که این افراد هرگز نداشته اند؟
سه شنبه ۱۵ آبان
معبد روحالقدس
یکی دیگر از تصاویر ساختمانی که پولس بکار میبرد، معبد خدا یا روحالقدس است. این تصویر یک ساختمان با ارزش و پر هزینه میباشد. در امتداد با اول قرنتیان باب ۶ آیه ۱۹، جایی که تصویر به جسم افراد به عنوان معبد روح القدس اشاره می کند، پولس در اول قرنتیان باب ۳ آیات ۱۶ و ۱۷، از این تصویر برای اشاره به مقدس ترین و با ارزش ترین بنای کهن خاور نزدیک یعنی معبد خدا، استفاده می کند.
اول قرنتیان باب ۳ آیات ۱۶ و ۱۷ را بخوانید. اینکه کلیسا معبد روح القدس می باشد، به چه معناست؟ او در آیه ۱۷ نسبت به چه چیزی هشدار می دهد؟
بدیهی است که پولس با اشاره به کلیسا، یک معبد فیزیکی یا مکانی برای اقامت خدا را در ذهن ندارد. نسخه یونانی عهد جدید، میان «شما» مفرد برای اشاره به یک نفر و «شما» جمع برای اشاره به تعداد بیشتری از افراد تمایز قائل میشود. در این مورد اشاره به گزینه دوم است. این استعاره به یک نهاد مشترک اشاره دارد: مسیحیان در قرنتس به همراه یکدیگر معبد روح القدس را تشکیل می دهند و خدا در مفهومی روحانی میان ایشان ساکن است.
برای پولس، خدا درمیان همنشینی مسیحی مستقر می باشد؛ از این رو، هشداری داده می شود که هر کسی که تلاش کند تا این اخوت و معاشرت را از بین ببرد از عواقب داوری رنج خواهد کشید. اتحاد ایمانداران هسته اصلی این هم نشینی و حضور خدا در این معبد می باشد. اگر چه این آیه اغلب در مفهوم مراقبت از جسم فیزیکی یک فرد بکار می رود (که البته کاری است که مسیحیان باید به هر حال انجام دهند)، نکته اصلی که پولس در اینجا مد نظر داشت، نمی باشد. در عوض پیام او هشداری درباره کسانی بود که وحدت کلیسا را از بین خواهند برد.
پولس در ابتدای این باب به آنچه که چالش اتحاد در نظر گرفته می شود، اشاره کرد: « چون شما هنوز هم نفسانی هستید و حسادت و نزاع درمیان شما هست » (اول قرنتیان باب ۳ آیه ۳). این نگرش ها و رفتارها، تهدید های واقعی برای اتحاد مسیحی هستند و باعث عدم حضور خدا در معبد وی می گردند. به عبارتی دیگر، نزاع در کلیسا می تواند معبد خدا را نابود کنند. از این رو، پولس می خواهد که اعضا، از نگرش ها و رفتارهایی که این اتحاد را تهدید می کنند، اجتناب ورزند.
هنگامی که درگیری در کلیسا بوجود می آید، نصیحت پولس به قرنتیان امروزه همچنان قابل اجرا می باشد: « ای دوستان من، به نام خداوند ما عیسی مسیح درخواست می کنم که همه شما در آنچه که می گویید توافق داشته باشد و دیگر بین شما اختلاف و نفاقی نباشد بلکه با یک فکر و یک هدف کاملاً متحد باشد » (اول قرنتیان باب ۱ آیه ۱۰).
حسادت، نزاع و تفرقه — اینها مشکلاتی نیستند که تنها کلیسای زمان پولس با آنها مواجه بود. ما نیز امروزه با آنها روبرو هستیم. هر کدام از ما در تلاش برای رفع این مشکلات به روشی که اتحاد ما را تهدید نکند، چه نقشی ایفا می کنیم؟
چهارشنبه ۱۶ آبان
بدن مسیح
شاید شناخته شده ترین تصویر از کلیسا و آن که به قوی ترین شکل ممکن در مورد اتحاد بخش های متنوع آن صحبت می کند، بدن مسیح باشد. « بدن یکی است اما اعضای بسیار دارد. وقتی تمام این اعضا کنار هم قرار می گیرند، بدن تشکیل می شود. «بدن» مسیح نیز همینطور است ... باری، شما جمعاً بدن مسیح و فردافرد عضوی از اعضای بدن او هستید » (اول قرنتیان باب ۱۲ آیات ۱۲ و ۲۷).
درست همانطور که بدن یک واحد است که از بخشهای مختلفی تشکیل شده است و هر کدام از اعضا عملکرد و مسئولیت متفاوتی دارد، کلیسا نیز به عنوان بدن مسیح میباشد.
اول قرنتیان باب ۱۲ آیات ۱۲ تا ۲۶ را بخوانید. چگونه این تصویر یک بدن با بخشهای بسیار، بر جماعت محلی شما اعمال میشود؟ چگونه در مورد سازمانی جهانی مانند کلیسای ادونتیست روز هفتم کاربرد دارد؟
آموزه پولس در اول قرنتیان باب ۱۲، این واقعیت عمیق که اتحاد اصیل مسیحی تنها در تنوع نمیباشد و قطعاً مخالف با آن نیست بلکه بواسطه آن میباشد را انتقال میدهد. ما نباید متعجب شویم که این روحالقدس است که منبع تجلی این تفاوت میباشد. درست همانطور که بدن انسان هم فوقالعاده واحد و در عین حال به طور شگفتانگیزی متنوع است، به طور مطلوب، بدن مسیح نیز چنین است که از طریق این تنوع، تکامل و غنای بدن مسیح را نشان میدهد.
این تصویر به طور مستقیم خطاب به ما به عنوان کلیسا میباشد. در چند دهه اخیر، کلیسای ادونتیست روز هفتم با وجود فراز و نشیبها رشد کرده است. کلیسای ادونتیست روز هفتم از مردمی با پیشینه فرهنگی و محیطی متنوعی تشکیل شده است. تفاوتهای قومی، نژادی، فرهنگی، آموزشی و سنی نباید باعث جدائی ما در مسیح بشوند. بلکه این تنوع باید توسط روحالقدس به عنوان نیرویی برای اتحاد تبدیل شود و این حقیقت را نمایان سازد که با وجود این تفاوتها، همه ما در مسیح یکی هستیم.
همانطور که دیدهایم، همگی ما بی توجه به هویت و اینکه اهل کجا هستیم، در پای صلیب برابر میباشیم. چنانچه دنیای اطراف ما هر چه بیشتر در حال تفکیک است، کلیسا باید نشان دهد که اتحاد در تنوع قابل دستیابی است و قوم خدا میتوانند قدرت شفادهندگی و آشتی انجیل را ابراز نمایند.
بطرز شگفتانگیزی، پولس به ما میگوید که این ایدهآل چگونه قابل دستیابی است. « مسیح سر کلیسا و شخصاً نجات دهنده آن است » (افسسیان باب ۵ آیه ۲۳). « او سر و منشاء بدن یعنی کلیساست » (کولسیان باب ۱ آیه ۱۸). از آنجایی که هر ایماندار از نظر روحانی با مسیح مرتبط است، در نتیجه تمام بدن از یک غذا تغذیه میکند. پس ما نمیتوانیم به اندازه کافی بر اهمیت مطالعه کلام خدا، اطاعت از آنچه در آن میآموزیم و تجربه مشترک عبادت و دعا برای اتحاد در بدن مسیح تأکید نماییم.
پنجشنبه ۱۷ آبان
گوسفند و شبان
یوحنا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۱۱ را بخوانید. چه جنبههایی از این استعاره کلیسا به عنوان آغل از اتحاد میگویند؟ مزامیر باب ۲۳ را نیز ببینید.
در جهان امروزی با شهرهای بزرگ، مشاهده دامداری از هر نوع پدیده ای بسیار نادر است. بیشتر مردم در حال حاضر، از رابطه میان گوسفند و شبان بسیار کم میدانند. با این وجود، هنگامی که عیسی این تمثیل را بیان نمود، مردم به خوبی متوجه صحبت او شدند. وقتی او گفت،« من شبان نیکو هستم »، آنها به سرعت اشاره او به مزامیر باب ۲۳ آیه ۱، « خداوند شبان من است » را متوجه و قدر آنرا دانستند. این تصویر نه تنها روشن بود بلکه سرشار از ارزش عاطفی بود که آن را زنده ساخت. در فرهنگ کهن خاور نزدیک و همچنان امروزه در خاورمیانه، شبانها با وجود چالشها به مراقبت از گوسفندان خود شناخته شدهاند. تصویر شبان به یکی از عزیزترین تصاویر بکار برده شده در کتاب مقدس برای توصیف شخصیت خدا و رابطهاش با قوم خود تبدیل شده است.
این تصویرِ قومِ خدا به عنوان گوسفندان، جالب توجه است. یکی از تصوراتی که ما اغلب از گوسفند داریم، ماهیت بیآزار و بی دفاع آنهاست. از این رو، آنها برای محافظت و راهنمایی به شبانی خوب نیاز دارند. آنها صراحتاً بی عقل و ساده لوح در نظر گرفته میشوند. گاهی اوقات، به طور سهوی، گوسفند گم میشود و شبان آن را پیدا کرده و به گله بازمیگرداند. گوسفند نوپا اغلب باید حمل شود و نیازمند مراقبت بیشتر است. صبر و درک برای مراقبت از گوسفند مورد نیاز است. از بسیاری جهات، این تصویری عالی برای نشان دادن کلیسا میباشد. عضو کلیسا چیزی برای ترس ندارد، بلکه میتواند از رابطه با شبان همه چیز را بدست آورد.
عیسی در این تمثیل، همچنین بر اهمیت اینکه گوسفند باید به حرف شبان گوش دهد، تاکید می ورزد. زمانی که شرایط ایجاب نماید، محافظت از چند گله گوسفند با قرار دادن آنها در یک محوطه یا آغل ممکن است. چگونه ممکن است بعد از آن از هم جدا شوند؟ تنها چیزی که لازم میباشد، این است که بدو ورودی محوطه بایستد و صدا بزند. گوسفند او، صدایش را تشخیص خواهد داد و نزد او خواهد آمد. « وقتی گوسفندان خود را بیرون میبرد، خودش در جلوی آنها حرکت میکند و گوسفندان به دنبالش میروند زیرا صدای او را میشناسند » (یوحنا باب ۱۰ آیه ۴). گوش دادن به صدای شبان برای کلیسا حیاتی است. در واقع، اتحاد و امنیت قوم خدا به نزدیکی ایشان به او بستگی دارد و مستقیماً با فرمانبرداری مطیعانه از صدای او مرتبط است.
مردم به طور کلی دوست ندارند به گوسفند تشبیه شوند. با این وجود، چرا این یک استعاره بسیار مناسب برای ما میباشد؟ این تصویر باید چه چیزی در مورد نیاز ما به شبان و اطاعت از فرمان او به ما بگوید؟
جمعه ۱٨ آبان
تفکری فراتر: از نوشته های الن جی وایت، « شبان الهی »، صفحات ۴۷۶-۴٨۴، از کتاب آرزوی اعصار؛ « کلیسا بر روی زمین »، صفحات ۲۴۰-۲۴۳ از کتاب اندرزهایی برای کلیسا.
« در بافت معبد اورشلیم و همچنین ترکیب معماری سازه های یونانی – رومی موجود، نویسندگان عهد جدید از استعاره معبد برای قادر ساختن ایمانداران به تجسم حرمت کلیسا، نقش خدا در تأسیس و رشد کلیسا، تعریف ماهیت کار مسیح و روح و همبستگی ایمانداران در کلیسا استفاده می کنند. دامنه معماری به نظر می رسد حاکی از یک تصویر ثابت باشد. با این وجود، استعاره ای که در رابطه با تصویر سازی زیستی و روند ساختن بکار برده می شود، اغلب برجسته می باشد. به جای تصویری ثابت، ما مجبور به تجسم روایت روند ساخت و ساز به جای یک بنای کامل می باشیم. کلیسا امتیاز شگرف تصدیق فروتنانه در زندگی و روایت معبد خدای زنده را تضمین میکند » —
John McVay, «Biblical Metaphors for the Church: Building Blocks for Ecclesiology,» in Ángel Manuel Rodríguez, ed., Message, Mission, and Unity of the Church (Hagerstown, Md.: Review and Herald®, 2013), p. 52
سوالاتی برای بحث
۱. در مورد تصویر های کتاب مقدس در مورد کلیسا بیاندیشید. کدام یک را بیشتر می پسنیدید؟ چرا بیشتر به این مورد علاقه دارید؟ برخی دیگر از استعاره های مربوط به کلیسا را می توانید در این آیات بیابید: اول تیموتائوس باب ۳ آیه ۱۵، دوم تیموتائوس باب ۲ آیت ۳ تا ۵، اول پطرس باب ۲ آیه ۹. این استعاره ها چه چیزهای دیگری در مورد کلیسا آموزش می دهند؟
۲. « خدا می خواهد که قومش با صمیمانه ترین پیوندهای هم نشینی مسیحی متحد شوند؛ اعتماد به مودت برای رونق کلیسا حیاتی است؛ اتحاد در عمل در بهران مذهبی مهم می باشد. یک گام از روی بی احتیاطی عملی از روی بی دقتی ممکن است کلیسا را دچار مشکلات و سختی هایی بکند که برای سال ها نتواند از آن رهایی یابد » – الن جی. وایت، — Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 3, p. 446 این هشدار برای تلاش بخاطر محافظت از وحدت کلیسا ، چه چیزی می آموزد؟ هر کدام از ما در این مسئولیت مقدس چه نقشی داریم؟
۳. مطالعه روز یکشنبه بر این نکته تأکید داشت که ما حتی به عنوان قوم خدا باید بر فیض خدا برای نجات تکیه کنیم و هرگز بر شایستگی های خود متکی نباشیم. درواقع، آیا هرگز می توان استدلال کرد که این اتکای ما بر شایستگی خدا برای نجات است که در حقیقت ما را قوم خدا می سازد؟ چرا این یک ادعای معتبر می تواند باشد یا نباشد؟
خلاصه: عهد جدید از استعاره های متفاوتی برای ماهیت و مأموریت کلیسا بکار میبرد. مهم تر اینکه این استعاره ها چنین آموزش می دهند که خدا به دقت مراقب قوم خود می باشد و از آنها محافظت می کند. این اَشکال همچنین تعلیم می دهند که قوم خدا به گونه ای پیچیده با یکدیگر مرتبط هستند و ما برای انجام کاری که به آن فراخوانده شده ایم، به یکدیگر نیاز داریم.
داستانهای ایمانداران
۱٨ آبان
کتاب قاچاقچی
توسط ولادمیربوریسوف
بعد ازشرکت درکنفرانس شبانان در کشور دیگر, دوستان از من خواستند تا یک جعبه کتاب های دینی را که شامل ۱۰۰ عدد کتاب بود, به خانه برگردانم. من خواستم کمک کنم, اما کشور زادگاهم به طور جدّی پخش کتابها با مضمون ادبیّات دینی را کنترل می کند.
به دوستانم گفتم:" من به شرطی جعبه کتاب را می گیرم که راننده اتوبوس مسوولیت آنرا قبول کند."
رانندگان اتوبوس اغلب برای حمل بار اضافی به عوض پرداخت نقدی موافقت می کنند, و راننده اتوبوس من به عوض پرداخت ۱۰۰ دلار موافقت کرد که کمک کند. من و یکی از دوستانم سوار اتوبوس شدیم و مسیر طولانی را پیمودیم.
وقتی که شب هنگام به مرزرسیدیم, راننده به من نزدیک شد تا در مورد جعبه اطّلاعاتی را بگیرد. او خواست بداند که چگونه با ماموران مرزبانی صحبت کند. وقتی به او گفتم که در درون جعبه کتاب های مسیحی وجود دارد, او ۱۰۰ دلار را از جیبش درآورده و به من پس داد. او گفت:" برای من قاچاق مواد مخدّرآسانتراست از گذراندن کتاب های مسیحیت از مرز."
من و دوستم گزینه دیگری نداشتیم. ما کناراتوبوس زانو زده وکتاب ها را درون چمدانهایمان گذاشتیم. سپس هنگامیکه به صف مسافران در مرز پیوستیم, دعا کردیم. شخصی که در جلوی ما بود کیف هایش را روی نوارپردازنده گذاشت و خودش به درون گمرک رفت. بعد ما چمدانهایمان را روی نواربازرسی گذاشتیم. مامور مرزبانی دکمه استارت نوار را فشار داد, اما حرکت نکرد. دوباره دکمه را فشار داد. او دکمه را فشار داد و نا سزا گفت. باز نوار هیچ حرکتی نکرد.
مامور گمرک نگاهی به ما انداخت. او در حالیکه از ما خواست تا چمدانها را از روی نواربرداریم, گفت:" مشکلی نیست, بروید.»
چند دقیقه بعد, من و دوستم به سمت دیگر گیشه گمرک رفتیم تا به کشور زادگاهمان وارد شویم. چمدانهایمان را روی نواربازرسی گذاشتیم و ماموردکمه را فشار داد. چیزی اتفاق نیفتاد. شروع به ناسزا گفتن نمود, و سرانجام رو به ما کرد و گفت:" بروید."
همینکه از مرز گذشتیم, نگاهی به عقب انداختیم. مامورنفر بعدی را نگه داشته بود وکیف های او را با دست بازرسی می کرد. ما در حالیکه روی صندلی اتوبوس نشستیم, از خدا شکرگزاری کردیم.
در سبّت, یکی از اعضای کلیسا داستان عجیبی در کلیسا داشت. یک صدا او را بیدارکرده بود و می گفت:"برای شبانت دعا کن." او پی نبرده بود که من درحال مسافرت هستم و فکر کرد در خانه در حال خواب هستم. صدا دوباره گفت:"برای شبانت دعا کن." سرانجام, او زانو زده و به مدت یک ساعت دعا کرد.
من از او سوال کردم که چه وقت او صدا را شنیده بود. آن دقیقا لحظه ای بود که من و دوستم ازمرز گذشته بودیم.
با وجود آنکه نمی توانم اسم کشورم را بگویم, درخواست می کنم برای کار خدا دعا کنید. از شما به خاطر دادن هدایای ماموریت تشکر می کنم که توانست خبر نجات را به بیشتر نقاط دنیا گسترش دهد.
درس هفتم ۱۹-۲۵ آبان
هنگامی که اختلاف بوجود میآید
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اعمال رسولان باب ۶ آیات ۱ تا ۶، باب ۱۰ آیات ۱ تا ۲۳؛ متی باب ۵ آیات ۱۷ تا ۲۰؛ اعمال رسولان باب ۱۱ آیات ۳ تا ۲۴؛ اعمال رسولان باب ۱۵ آیات ۱ تا ۲۲؛ عاموس باب ۹ آیات ۱۱ و ۱۲.
آیه حفظی: « شما که در اتحاد با مسیح تعمید گرفتید همفکر او شدهاید. پس دیگر هیچ تفاوتی میان یهودی و غیر یهودی، برده و آزاد، مرد و زن وجود ندارد، زیرا همۀ شما در اتحاد با مسیح عیسی یک هستید » (غلاطیان باب ۳ آیات ۲۷ و ۲۸).
یکی از دشوارترین مسئولیت های هر جامعه مسیحی حفظ اتحاد در زمان بروز اختلاف عقاید در مسائل مربوط به هویت و رسالت کلیسا می باشد. این تفاوت ها می توانند به عواقب ویرانگری منجر شوند.
جوامع مسیحی امروزی با جوامعی که در عهد جدید می بینیم تفاوتی ندارند. مردم همان مردم هستند و تفاوت ها حتی در مورد مسائل مهم تر بوجود خواهند آمد. مسیحیان اولیه با برخی از کشمکش های بوجود آمده از تعصبات فردی قابل مشاهده و تفاوت های جدی در تفسیر روایات و اسطوره های کلیدی داستان های عهد قدیم روبرو بودند. این درگیری ها اگر برای رسولان و رهبران متفکری که به دنبال راهنمایی روح القدس و کتاب مقدس برای حل و فصل این تنش ها نبود، می توانست کلیسا را در مراحل ابتدایی ویران سازد.
چند هفته پیش مطالعه کردیم که چگونه کلیسای اولیه وحدت کلیسا را تجربه نمود.در این هفته بررسی خواهیم کرد که چگونه نزاع های داخلی کلیسای اولیه موجب تضعیف و تهدید بقای آن می شد. این نزاع ها چه بودند و چگونه باید حل می شدند و امروزه از این تجربه ها چه چیزی می توانیم بیاموزیم؟
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۶ آبان - ۱۷ November آماده شوید.
یکشنبه ۲۰ آبان
تعصبات قومی
اعمال رسولان باب ۶ آیه ۱ را بخوانید. چه مسائلی در کلیسای اولیه باعث شد مردم درباره توزیع عادلانه و منصفانه غذا میان بیوه زنان شکایت کنند؟
بنظر می رسید که برخی از مسیحیان اولیه در برابر بیوه زنان یونانی در برابر خود تبعیض قائل می شدند و نسبت به بیوه زنان عبرانی، غذای کمتری به ایشان می دادند. این تبعیض آشکار، شکافی در اجتماع ایمانداران اولیه وجود آورد. چه این طرفداری واقعی بود یا خیر، متن به آن اشاره ای نمی کند. تنها می گوید که برخی مردم بر این باور بودند. این نزاع ها از ابتدا اتحاد کلیسا را تهدید می نمود. چقدر جالب توجه است که جدائی نژادی چنین به سرعت در کلیسا دیده شد.
اعمال رسولان باب ۶ آیات ۲ تا ۶ را بخوانید. مراحل ساده ای که کلیسای اولیه برای حل این سوء تفاهم بکار برد چه بودند؟
کلیسای اولیه به سرعت در حال رشد بود و این رشد، مسئولیت های سنگینی برای رسولان به همراه داشت. انتصاب آن هفت مرد که بطور سنتی « شماس » نامیده می شدند (اگر چه عهد جدید آنها را به این نام نمی خواند)، تنش در کلیسای اورشلیم را از بین بردند و موجب شد تا مردم مشارکت بیشتری در کار بشارت و خدمت کلیسا داشته باشند.
رسولان با دقت به شکایات ایمانداران یونانی زبان گوش فرا دادند و از ایشان خواستار راه حل شدند. انتخاب هفت مرد به عنوان همکاران رسولان به عهده این گروه سپرده شد و آنها هفت شاگرد را که همه یونانی زبان بودند معرفی نمودند. گفته شده بود که این مردان « نیکنام و پر از روح القدس و با حکمت بودند » (اعمال رسولان باب ۶ آیه ۳). رسالت رسولان که تا آن زمان هم موعظه کلام خدا و هم توزیع غذا میان بیوه زنان بود، میان دو گروه تقسیم شد که هر کدام مأموریتی با ارزش یکسان برای انتشار انجیل را انجام می دادند. لوقا از واژه یکسان « رسالت » یا « خدمت » (diakonia) برای اشاره به مأموریت رسولان در موعظه کلام (اعمال رسولان باب ۶ آیه ۴) و مأموریت خادمین توزیع غذا (اعمال رسولان باب ۶ آیا ۱) بکار می برد.
شما در این واقعیت که رهبران برای پیدا نمودن راه حل، تعداد زیادی از ایمانداران را با هم فراخواندند (اعمال رسولان باب ۶ آیه ۲) چه مفهومی درک می کنید؟
دوشنبه ۲۱ آبان
ایمان آوردن غیر یهودیان
ایمان آوردن غیر یهودیان به انجیل عیسی مسیح رویدادی در کتاب اعمال رسولان است که صحنه را برای درگیری بزرگ تر در زندگی کلیسای اولیه ایجاد می کند، نزاعی که وجود و رسالت کلیسا را به خطر می انداخت.
اعمال رسولان باب ۱۰ آیات ۱ تا ۲۳ را بخوانید. در این آیات چه عواملی بر این نکته اشاره دارند که روح القدس در حال رسوخ بر قلب های بسیاری از مردم برای آماده سازی راه برای غیر یهودیان برای دریافت انجیل بود؟
این دیدگاه باید برای پطرس بسیار عجیب بوده باشد. او متعجب شد زیرا به عنوان یک یهودی وفادار هرگز در خوردن غذای ناپاک یا نجس آنگونه که احکام ملزم می دارد، شریک نشده بود (لاویان باب ۱۱، حزقیال باب ۴ آیه ۱۴ و دانیال باب ۱ آیه ۸ را ببینید). هر چند، هدف از این دیدگاه مربوط به رژیم غذایی نمی شد بلکه مربوط به موانع میان یهودیان و غیر یهودیان بود که مانع گسترش انجیل می شدند. چنین موانعی دست کم مانند جهان کهن، امروزه نیز شایع می باشند.
در دهه های نخست، مسیحیت اساساً از یهودیانی تشکیل شده بود که عیسی را به عنوان مسیح موعودِ نبوت های عهد قدیم پذیرفته بودند. ایمانداران اولیه به عیسی، یهودیان وفاداری بودند که آنگونه که تعلیم یافته بودند، از شریعت اطاعت می کردند. آنها تصور نمی کردند که انجیل عیسی مسیح مقررات عهد قدیم را زائل یا نابود مینمود (متی باب ۵ آیات ۱۷ تا ۲۰).
اعمال رسولان باب ۱۰ آیات ۲۸، ۲۹، ۳۴ و ۳۵ را بخوانید. پطرس چگونه مفهوم رویایی که در یافا دریافت نمود را درک نمود؟ چه چیزی او را به این تفسیر سوق داد؟
آنچه که می بینیم در اعمال رسولان اتفاق می افتد این است که روح القدس راه را برای غیر یهودیان به منظور پذیرفته شدن در اجتماع مسیحی هموار نمود. و آنها می توانستند این کار را بدون ختنه شدن و ابتدا یهودی شدن انجام دهند. آنچه که پطرس و دوستانش را متقاعد ساخت این بود که در حقیقت اراده خدا، عطای روح القدس به کورنلیوس و خانواده اش به شیوه ای یکسان با آنچه که شاگردان عیسی در روز پنطیکاست تجربه کردند، بود (اعمال رسولان باب ۱۰ آیات ۴۴ تا ۴۷). اگر ممکن باشد که روح القدس همانگونه که به یهودیان داده شد، به غیر یهودیان نیز داده شود، پس آشکار بود که ختنه شدن شرط لازم برای ایمان آوردن به عیسی به عنوان مسیح موعود نبود. این نتیجه گیری صحنه را برای درگیری مذهبی بزرگ تری میان مسیحیان اولیه فراهم نمود.
سه شنبه ۲۲ آبان
روح هدایت میکند
گزارشات از آنچه در قیصریه در مورد کورنلیوس اتفاق افتاد، به رهبران اجتماع مسیحی در اورشلیم رسید و آنها از پطرس خواستند که گزارشی از ماجرا برایشان بفرستد. آنها از آنچه پطرس انجام داده بود، رنجیده خاطر شدند، زیرا بر طبق درک یهودی خود از احکام موسی، یهودیان وفادار اجازه خوردن غذا با غیر یهودیان را نداشتند (اعمال رسولان باب ۱۱ آیه ۳).
اعمال رسولان باب ۱۱ آیات ۴ تا ۱۸ را بخوانید. پطرس برای توضیح کار روحالقدس و رهنمود او در این رویداد چه گفت؟ منظور اصلی او با بازگویی آنچه که اتفاق افتاده بود، چه بود؟
اگر چه برخی، سوالاتی در مورد مشروعیت اعمال و تصمیمات پطرس در تعمید غیر یهودیان مطرح نمودند، شاهدان کافی (اعمال رسولان باب ۱۱ آیه ۱۲) گواهی دادند که روحالقدس در واقع حضور خود را مانند روز پنطیکاست آشکار نمود. راهنمایی و هدایت روحالقدس در این مورد غیر قابل بحث می باشد و این موهبت شناخته شده است. « وقتی این را شنیدند خاموش ماندند و در حالی که خدا را ستایش می کردند گفتند: پس در این صورت خدا به غیر یهودیان نیز این فرصت را بخشیده است تا آنها هم از گناهان خود توبه کنند و حیات یابند » (اعمال رسولان باب ۱۱ آیه ۱۸).
اعمال رسولان باب ۱۱ آیات ۱۹ تا ۲۴ را بخوانید. سپس در زندگی کلیسای اولیه چه اتفاقی افتاد؟
شاید برخی در اورشلیم فکر کرده بودند که آنچه در مورد کورنلیوس و خانواده اش اتفاق افتاد یک استثناء بود و چنین تجربه ای تکرار نخواهد شد. اما آن واقعه چیزی نبود که روح القدس در نظر داشت. همانطور که شاگردان عیسی به فراتر از اورشلیم و یهودا پراکنده شدند، بدلیل جفائی که پس از مرگ استیفان بوجود آمد (اعمال رسولان باب ۸ آیه ۱) و به سامره، فینیقیه، قبرس و انطاکیه رفتند، متعاقب آن، غیر یهودیان بیشتری عیسی را به عنوان نجات دهنده خود پذیرفتند. این چیزی است که عیسی پیش بینی کرده بود (اعمال رسولان باب ٨ آیه ۱). این ایمان آوردن غیر یهودیان اگر چه فوق العاده بود، اگر ما خود را بجای ایمانداران یهودی اولیه بگذاریم، دیدن اینکه آنها مطمئن نبودند چگونه رفتار کنند، دشوار نمی باشد.
خود ما چگونه ممکن است در برابر دیدگاه های کوته نظرانه در مورد کلیسا و پیام ما که میتواند مانع شهادت دادن ما بشود، مقاومت کنیم؟
چهارشنبه ۲۳ آبان
شورای اورشلیم
اعمال رسولان باب ۱۵ آیات ۱ و ۲ و غلاطیان باب ۲ آیات ۱۱ تا ۱۴ را بخوانید. دو مسئله ای که باعث بوجود آمدن درگیری جدی در کلیسای اولیه شدند، چه هستند؟
تهدید علیه اتحاد کلیسا که مسیحیان اولیه با آن روبرو بودند، واقعی و دشوار بود. برخی از مسیحیان یهودی زاده فکر میکردند که نجات تنها برای کسانی که به قوم عهد خدا تعلق داشتند، ممکن بود و این بر الزامی بودن ختنه دلالت داشت. و این ایمانداران یهودی به عنوان بخشی از زندگی وفادارانه بر این باور بودند که باید از ارتباط با غیر یهودیان که احتمالاً می توانست نجات خود ایشان را از بین ببرد، اجتناب ورزند.
یهودیان سنت های بسیار سختگیرانه ای در مورد ارتباطشان با غیر یهودیان داشتند. این سنت ها به سرعت به سدی برای اجتماع نوپای مسیحی تبدیل شدند، زمانی که رسولان شروع به موعظه به غیر یهودیانی نمودند که تمایل داشتند از عیسی پیروی کنند. از آنجایی که مسیح موعود نجات دهنده قوم مورد عهد خدا می باشد و آنگونه که در عهد قدیم پیش بینی شده بود، اگر غیر یهودیان می خواستند نجات یابند آیا نمی بایست ابتدا یهودی شده و سپس از همان مقررات عهد اطاعت کنند؟
اعمال رسولان باب ۱۵ آیات ۳ تا ۲۲ را بخوانید. برخی از مسائلی که در شورای اورشلیم مطرح شدند، چه بودند؟
این مسئله در درگیری های مربوط به تفسیر های عمیق از روایات کتاب مقدس در مورد ختنه و رابطه با غیر یهودیان ریشه داشت. چنان چه رسولان، بزرگان و نمایندگان انطاکیه دور هم جمع شدند، به نظر می رسد که بحث بدون هیچ نتیجه گیری برای مدتی طولانی ادامه می یافت.
اما سپس پطرس، بارنابا و پولس سخنرانی نمودند. سخنرانی پطرس به مکاشفه الهامی از جانب خدا اشاره داشت که موهبت روح القدس راه را برای مأموریت به غیر یهودیان هموار نمود. سپس پولس و برنابا داستان های خود را از آنچه خدا از طریق ایشان برای غیر یهودیان انجام داده بود به اشتراک گذاشتند. در نتیجه، چشمان بسیاری بر روی حقیقت گشوده شد. پطرس گفت: « ما از راه فیض عیسی مسیح خداوند ایمان می آوریم و نجات می یابیم و آنها هم همینطور،» که منظور غیر یهودیان می باشد (اعمال رسولان باب ۱۵ آیه ۱۱). آنان برای قرنهای متمادی از رسوم و تشریفاتی تبعیت می کردند، ولی بخاطر انجیل این رسوم دیگر قابل اجرا نبود و مضمحل گردیده بود.
آیا تا به حال در باره اعتقادی عمقی تغییر فکر و عقیده داده اید؟ در باره تغییر فکر آیا تجربه ای داشته اید تا به شما برای زیر سوال بردن یک عقیده کمک کند؟
پنجشنبه ۲۴ آبان
راهحلی دشوار
کلیسای انطاکیه برای فرستادن نمایندگان به اورشلیم برای دستیابی به بهترین راه حل برای درگیریشان نیاز به نوعی اعتماد داشتند. با این وجود، پس از ساعت ها بحث و گفتگو میان رسولان و بزرگان کلیسا، یعقوب برادر عیسی که به نظر می رسد رهبر جمع باشد، در مورد آنچه باید انجام می شد تصمیم گرفت (اعمال رسولان باب ۱۵ آیات ۱۳ تا ۲۰). واضح است که تصمیم شورا این بود که غیر یهودیان لازم نیست یهودی شوند و از تمام احکام تشریفاتی از جمله ختنه اطاعت کنند تا بتوانند مسیحی شوند.
عاموس باب ۹ آیات ۱۱ و ۱۲ و ارمیا باب ۱۲ آیات ۱۴ تا ۱۶ را بخوانید. این انبیا عهد قدیم چه پیشگویی هایی در مورد قوم های همسایه اسرائیل کردند؟
در حالی که یعقوب از باب ۹ عاموس نقل قول می کند، ما اشاراتی به نجات سایر ملت ها در دیگر پیش بینی های عهد قدیم می بینیم. این از ابتدا قصد خدا بود که از طریق شهادت و تجربه اسرائیل، تمام جهان را نجات دهد. درواقع، فراخوانده شدن ابراهیم توسط خدا شامل برکتی برای تمام ملت ها از طریق او و فرزندانش می شد (پیدایش باب ۱۲ آیات ۱ تا ۳). هدایت روح القدس؛ مأموریت پطرس، برنابا و پولس در میان غیر یهودیان؛ و ایمان آوردن بسیاری از غیر یهودیان شواهدی بودند که نمی توانستند نادیده گرفته شوند. این شهادت ها به رهبران جامعه مسیحی در اورشلیم کمک نمود که متوجه شوند بسیاری از پیش بینی های عهد قدیم اکنون در حال تحقق یافتن بودند. در واقع، خدا پیش از آن احکامی برای راهنمایی در مورد حضور غیر یهودیان در اسرائیل و اینکه چه محدودیت هایی در مورد آنها اعمال می شد، ارائه داده بود (لاویان باب های ۱۷ و ۱۸). یعقوب نیز در تصمیم گیری خود به این احکام اشاره نمود (اعمال رسولان باب ۱۵ آیه ۲۹). برای همه آشکار شد که خدا از غیر یهودیان دعوت می نمود که به قوم او ملحق شده و نجات عیسی را نصیب خود کنند. هدایت روح القدس درک عمیق تری از کتاب مقدس به ایشان داد و حقایق مهمی که پیش از آن ندیده بودند را برایشان آشکار نمود.
اعمال رسولان باب ۱۵ آیات ۳۰ تا ۳۵ پاسخ ایمانداران در انطاکیه به آنچه در اورشلیم تصمیم گرفته شد را بیان میکند: « جمعیت از آن پیغام دلگرم کننده شادمان شدند » (اعمال رسولان باب ۱۵ آیه ۳۱).
ما در اینجا در اعمال رسولان، این نمونه قدرتمند را می بینیم که چگونه کلیسای اولیه از طریق تسلیم شدن به کلام خدا همراه با محبت، اتحاد و اعتماد، تحت هدایت روح القدس از آنچه می توانست بحران بزرگ اتحاد باشد، جلوگیری کنند.
این روایت در مورد اهمیت ندادن به حرف دیگران، حتی اگر آنان محق باشند و یا حرف مطلوب نظر ما نباشد، چه می آموزد؟
جمعه ۲۵ آبان
تفکری فراتر: از نوشته های الن جی وایت، « طالبان حقیقت »، صفحات ١۳۱-۱۴۲؛ « یهودیان و غیر یهودیان »، صفحات ۱٨٨-۲۰۰، از کتاب اعمال رسولان.
« شورایی که این تصمیم را گرفت، از رسولان و معلمانی برجسته و نیز نمایندگانی منتخب از مکان های مختلف متشکل بود. بزرگان اهل اورشلیم و نایبان انطاکیه و نمایندگانی از با نفوذ ترین کلیساها حاضر بودند. شورا مطابق با قضاوت روشن فکرانه و منزلت کلیسای ساخته شده برپایه اراده الهی عمل می نمود. آنها در نتیجه مذاکراتشان دیدند که خدا مسئله مورد نظر را با فرستادن روح القدس نزد غیر یهودیان پاسخ داده بود؛ و آنها متوجه شدند که به سهم خود باید از راهنمایی روح القدس پیروی کنند.
تمام جامعه مسیحی برای رای دادن در مورد این پرسش فراخوانده نشده بودند. رسولان و بزرگان که افرادی با نفوذ و دارای قدرت قضاوت بودند، فرمان را صادر نمودند که بطور کلی توسط کلیساهای مسیحی پذیرفته شد. با این وجود، همه از این تصمیم خوشحال نشدند؛ جناحی از برادران بلند پرواز و متکی به نفس حضور داشتند که با آن مخالفت ورزیدند. به نظر می رسد که این مردان با اختیار فردی خود عمل می کردند و نه از روی مسئولیت پذیری کلیسائی. آنها بیشتر در ایراد گرفتن و عیب جویی، پیشنهاد طرح های جدید و تلاش برای از بین بردن کار افرادی که خدا برای آموزش پیام انجیل مشخص کرده بود درگیر بودند. از ابتدا کلیسا برای تجمیع دچار مشکلاتی بود و این تا پایان زمان ادامه خواهد یافت ». – الن جی. وایت، Ellen G. White, The Acts of the Apostles, pp. 196, 197
سوالاتی برای بحث
۱. چه گامهایی به سوی حل و فصل درگیری ها در روایتی که این هفته به آن پرداختیم وجود دارد که می توانند در صورت بروز اختلاف در کلیسای شما بکار برده شوند؟ اگر چه مسئله ای که کلیسا در اینجا با آن روبروست دینی بود، ما از این روایات چه چیزی می توانیم بیاموزیم که به کلیسا در زمانی که مسائل فرهنگی، سیاسی یا قومی اتحاد را تهدید می کنند، کمک کند؟
۲. بار دیگر به نقل قول از الن جی. وایت در بالا توجه کنید. با وجود نتیجه مثبت، برخی همچنان راضی نبودند. ما باید از این واقعیت تلخ چه درسی بگیریم؟
خلاصه: کلیسای اولیه با درگیری های داخلی در مورد برخی از مسائلی که می توانستند تأثیر مخرب بر آن داشته باشند، مورد تهدید قرار گرفته بود. ما دیدیم که کلیسا چگونه تحت روح القدس و تسلیم کلام خدا گردید و قادر شد تا این درگیری ها و اختلافات را حل و فصل نماید.
داستانهای ایمانداران
۲۶ آبان
دعا برای گوسفندان گمشده
توسط لوید پرّین
کلیسایی که من در ایالت متحده در ایالت اورِگان شبانی می کنم، به تعداد ۴۹۱ نفر عضو رسمی دارد. اما تنها ۳۸ درصد از آن اعضا فعّال هستند, عددی که می تواند به ۴۴ افزایش پیدا کند اگر آن دسته از اعضا را که پیر هستند و به خاطر نا توانایی های ذهنی و جسمی در خانه می مانند، به آن اضافه کنید.
آن به این معنا است که ۵۶ درصد غیرفعّال هستند-یک تصویری که من آنرا در طی سالهای شبانی ام در کلیسا در آمریکا غیرعادی نیافته ام. مشکل به کلیساهای آمریکا محدود نمی شود. از نگاه جهانی, تقریبا نصف همه مردم در کلیسای ادونتیست روز هفتم تعمید گرفتند که در طی این ۵۰ سال گذشته اتفاق افتاده و بعد از آن پایان یافته است. اما کلیسا تعهّد دارد تا گلّه را شبانی کند. پطرس رسول در اوّل پطرس باب ۵ آیه ۲ می گوید:"گلّه خدا را که به دست شما سپرده شده است شبانی و نظارت کنید"(ترجمه انگلیسی NKJV ).
بنابراین, ما شروع به بررسی سوابق اعضا در کلیسای ادونتیست روز هفتم میلتون-فری واتر واقع درایالت اورِگان کردیم. من یک لیستی از این اعضای گمشده را به افسرهای هر یک از کلیسا ها پخش خواهم کرد.ما هر روزه به اعضای گمشده به نام، دعا خواهیم کرد و از خدا خواهیم خواست تا کمک کند دوباره با آنها ارتباط برقرار کنیم.
موقعی که من چالش های دعایی مشابه را به کلیسای قبلی ام واقع در اِسپوکین، ایالت واشینگتون، دادم تعجّب کردند. بعد از سه هفته که از دعا کردن مان گذشته بود، من نامه ای را از یک زن که ۱۵ سال پیش کلیسا را ترک کرده بود دریافت نمودم. زن به خاطر اینکه نتوانسته بود یک کتاب داستان را به کتابخانه کلیسا برگرداند، کلیسا را ترک کرده بود. او به ایالت دیگری نقل مکان کرده بود واو نوشت که بیشتر از آنی تنبل بود که بتواند راهی را پیدا کند که کتاب را پس دهد. امّا گناه در قلب او ریشه افکنده بود و بعد به سرطانی مبدّل شده بود که ارتباطش را با خدا مسموم ساخت.
زن نوشت که او ناگهان آن کتاب را به خاطر آورده بود واحساس محکومیّت او را وادار کرده بود که به کلیسا برود. او به خاطر گرفتن کتاب عذرخواهی نمود و ۵۰ دلار جهت پوشش هزینه کتاب پرداخت کرد که ارزش سود ۱۵ سال آن بود.
من فورا با آن زن تماس گرفتم و فهمیدم که احساس محکومیّتش تنها زمانی شروع به رشد کرده بود که کلیسای ما به فاصله ۱۵۰۰ مایلی(۲۴۰۰ کیلومتر) آن طرف تر، برای او دعا کرده بود. من به او کمک کردم تا با شبان ادونتیست محلّی اش ملاقات کند، و او یکی از اعضای فعّال کلیسا شد.
بزودی برای اعضای میلتون که گم شده اند دعا خواهیم کرد. ما بایستی گوسفندان گمشده مان را یافته و به خانه دعوت کنیم.
لی لویلد پِرّین کشیش ارشد کلیسای ادونتیست روز هفتم میلتون در شهر میلتون- فری واتِر، اورِگان، و همچنین در کلیسای ما موریتی کوه دره آبی واقع در آتِنا، اورِگان، است.
درس هشتم ۲۶ آبان-۲آذر
اتحاد در ایمان
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اعمال رسولان باب ۴ آیات ۸ تا ۱۲؛ اعمال رسولان باب ۱ آیه ۱۱؛ متی باب ۲۵ آیات ۱ تا ۱۳؛ عبرانیان باب ۹ آیات ۱۱ و ۱۲؛ خروج باب ۲۰ آیات ۸ تا ۱۱؛ اول قرنتیان باب ۱۵ آیات ۵۱ تا ۵۴.
آیه حفظی: «در هیچ کس دیگر، رستگاری نیست و در زیر آسمان هیچ نامی جز نام عیسی به مردم عطا نشده است تا به وسیلۀ آن نجات یابیم» (اعمال رسولان باب ۴ آیه ۱۲).
در سال ۱۸۸۸، ادونتیستهای روز هفتم دورهای از بحث و مناظراتی شدید را در خصوص تفسیر برخی از متون کلیدی کتاب مقدس تجربه کردند. در حالی که شبانها و رهبران کلیسا، در باره هویت ده شاخ پیشگویی باب ۷ دانیال و غلاطیان باب ۳ آیه ۲۴ مشغول بحث و بررسی بودند، عده کمی متوجه شدند که نگرش خصمانه آنها نسبت به یکدیگر تا چه حد همنشینی و دوستی ایشان را نابود نمود و در نتیجه اتحاد و رسالت کلیسا را خدشه دار نمود.
الن جی. وایت این وضعیت را بشدت محکوم نمود و تمام کسانی که درگیر این بحثها بودند را تشویق نمود که با دقت به رابطه خود با عیسی و اینکه چگونه محبت برای عیسی باید در رفتار ما بویژه زمانی که اختلاف نظر داریم نشان داده شود، بیاندیشند. او همچنین گفت که ما نباید انتظار داشته باشیم همه در کلیسا در مورد تفسیر همه متون کتاب مقدس توافق نظر داشته باشند.
اما او همچنین تأکید نمود که ما در زمینه باورهای اساسی ادونتیست باید درکی واحد داشته باشیم. این هفته به برخی از آموزههای اساسی کتاب مقدس که اصول ضروری اعتقادی ما ادونتیستها هستند و اتحاد ما را در ایمان شکل میدهند، خواهیم پرداخت.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۳ آذر - ۲۴ November آماده شوید.
یکشنبه ۲٧ آبان
نجات در عیسی
اگر چه ما به عنوان ادونتیستهای روز هفتم با سایر فرقه های مسیحی وجه اشتراک زیادی داریم، مجموعه باورهایمان یک نظام منحصر به فرد از حقیقت کتاب مقدس را شکل میدهند که هیچ کس دیگری در جهان مسیحی اعلام نمیکند. این حقایق به تعریف ما به عنوان بازماندگان آخر زمان خدا کمک میکنند.
اعمال رسولان باب ۴ آیات ۸ تا ۱۲ و باب ۱۰ آیه ۴۳ را بخوانید. پطرس به موقعیت عیسی مسیح در درک خویش از نقشه نجات چه اهمیتی قائل می شود؟
پولس رسول به قرنتیان گفت که مژده نیک این است « که خدا در مسیح بود و جهان را با خود مصالحه می داد » (دوم قرنتیان باب ۵ آیه ۱۹). مرگ مسیح وسیله ای برای آشتی ما با پدر شد و بر روی دره عمیقی که بخاطر گناه و مرگ به وجود آمده بود پلی ایجاد کرد. برای قرن ها، مسیحیان در معنای مرگ و رستاخیز عیسی و آشتی که برای تحققش آمد، تعمق نموده اند. این روند آشتی کفاره نامیده شده است. atonement که یک واژه قدیمی انگلیسی که از »at-one-ment« تشکیل شده.»at one« به معنی جلب رضایت نمودن می باشد. بر این اساس، کفاره در یک رابطه هماهنگی بوجود می آورد و زمانی که بیگانگی وجود داشته باشد این هماهنگی نتیجه آشتی خواهد بود. از این رو اتحاد کلیسا عطیه ای از این آشتی می باشد.
آیات زیر چه چیزی در مورد مفهوم مرگ و رستاخیز عیسی به ما تعلیم می دهند؟
رومیان باب ۳ آیات ۲۴ و ۲۵
اول یوحنا باب ۲ آیه ۲
اول یوحنا باب ۴ آیات ۹ و ۱۰
اول پطرس باب ۲ آیات ۲۱ و ۲۴
اگر چه این باور ما در مرگ و رستاخیز مسیح با بسیاری از فرقه های دیگر مسیحی مشترک می باشد، ما آن را در زمینه »انجیل ابدی« (مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۶)، بخشی از پیام سه فرشته در مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیات ۶ تا ۱۲، انتشار می دهیم. ما به عنوان ادونتیست های روز هفتم بر این پیام ها تأکید داریم، آنچه که دیگر فرقه های مسیحی انجام نمی دهند.
چگونه می توانید بیاموزید که همواره واقعیت مرگ و رستاخیز مسیح که امید در بر دارد را در مقابل خود داشته باشید؟
دوشنبه ۲٨ آبان
آمدن دوباره مسیح
رسولان و مسیحیان اولیه، بازگشت مسیح را « امیدی متبارک » (تیطس باب ۲ آیه ۱۳) می دانستند و انتظار داشتند تمام پیشگویی ها و وعده های کتاب مقدس در ظهور دوم تحقق یابند. ادونتیست های روز هفتم همچنان این عقیده را به شدت حفظ کرده اند. در واقع نام ما، « ادونتیست » آن را به صراحت بیان می کند. تمام کسانی که مسیح را دوست دارند منتظر روزی هستند که قادر به هم نشینی رو در رو با او بشوند. تا آن روز، وعده آمدن دوباره مسیح، تأثیری وحدت بخش بر ما به عنوان قوم خدا دارد.
آیات زیر چه چیزی درباره نحوه بازگشت مسیح به ما تعلیم می دهند؟ این مطلب چگونه با برخی از مفاهیم رایج در مورد بازگشت مسیح متفاوت می باشد؟ اعمال رسولان باب ۱ آیه ۱۱؛ متی باب ۲۴ آیات ۲۶ و ۲۷؛ مکاشفه یوحنا باب ۱ آیه ۷؛ اول تسالونیکیان باب ۴ آیات ۱۳ تا ۱۸؛ مکاشفه یوحنا باب ۱۹ آیات ۱۱ تا ۱۶.
کتاب مقدس بارها به ما اطمینان می دهد که عیسی بار دیگر برای مطالبه قوم نجات یافته خود خواهد آمد. زمانی که این رویداد اتفاق خواهد افتاد نباید گمانه زنی شود زیرا عیسی خود فرمود، « هیچ کس غیر از پدر از آن روز و ساعت خبر ندارد، حتی پسر و فرشتگان آسمانی هم از آن بی خبرند » (متی باب ۲۴ آیه ۳۶). نه تنها ما نمی دانیم چه زمانی مسیح بازمی گردد بلکه حتی به ما گفته شده است که از آن بی خبر می باشیم.
عیسی در پایان مأموریت خود تمثیل ده باکره را بیان نمود (متی باب ۲۵ آیات ۱ تا ۱۳) تا تجربه کلیسا در زمان انتظارش برای آمدن دوباره او را به تصویر بکشد. دو گروه باکره معرف دو گروه از ایمانداران هستند که ادعا می کنند که منتظر عیسی می باشند. در ظاهر به نظر می رسد این دو گروه شبیه هم باشند؛ اما زمانی که در آمدن عیسی تأخیر رخ بدهد، تفاوت واقعی میان آنها آشکار می شود. یک گروه به رغم تأخیر، امید خود را زنده نگه داشته بود و به اندازه کافی از نظر روحانی آماده شده بود. عیسی مایل است با این تمثیل به شاگردان خود تعلیم دهد که تجربه مسیحی نباید بر اساس هیجان یا اشتیاق عاطفی باشد بلکه می بایست متکی بر اعتماد مداوم به فیض خدا و استقامت در ایمان باشد حتی زمانی که گواهی ملموس از تحقق وعده های خدا وجود ندارد. عیسی همچنان امروزه ما را دعوت می کند که در هر زمان برای آمدن او « گوش به زنگ » و آماده باشیم.
اگر چه نام ما « ادونتیست روز هفتم » گواهی بر حیاتی بودن آمدن دوباره عیسی برای ما می باشد، چگونه می توانیم در سطحی فردی واقعیت آمدن دوباره را در برابر خود داشته باشیم؟ ما با گذشت سال ها چگونه می توانیم از ارتکاب به اشتباهی که در تمثیل ده باکره، عیسی نسبت به آن هشدار داد، اجتناب کنیم؟
سه شنبه ۲۹ آبان
کهانت عیسی در قُدس آسمانی
در عهد قدیم، خدا به موسی دستور داد که یک خیمه یا قدس به عنوان «مسکن» او بر روی زمین بسازد (خروج باب ۲۵ آیه ۸). قدس با تشریفات و مراسم آن، جایی بود که قوم اسرائیل در مورد نقشه نجات تعلیم یافتند. پس از آن، در زمان پادشاه سلیمان خیمه قابل حمل جایگزین معبد باشکوه شد (اول پادشاهان باب های ۵ تا ۸). خیمه و معبد هر دو از قدس آسمانی الگو گرفته بودند، « خیمه حقیقی که بدست خداوند و نه بدست انسان برپا شد » (عبرانیان باب ۸ آیه ۲؛ خروج باب ۲۵ آیات ۹ و ۴۰ را نیز ببینید).
در سرتاسر کتاب مقدس، فرض شده است که یک قدس آسمانی به عنوان سکونتگاه اصلی خدا وجود دارد. مراسم و مناسک قدس زمینی، « پیشگویی هایی » از نقشه نجات و کارکهانت عیسی در آسمان بودند.
عبرانیان باب ۸ آیه ۶، باب ۹ آیات ۱۱، ۱۲ و ۲۳ تا ۲۸ و اول یوحنا باب ۱ آیه ۹ تا باب ۲ آیه ۲ را بخوانید. این آیات چه چیزی در مورد کارکهانت عیسی در آسمان تعلیم می دهند؟
از زمان عروج مسیح، قدس آسمانی در جایی که او کار کهانت خود را برای نجات ما انجام می دهد، برپا شده است (عبرانیان باب ۷ آیه ۲۵ را ببینید). بنابراین، ما تشویق شده ایم که « با دلیری به تخت فیض بخش خدا نزدیک شویم تا رحمت یافته و در وقت احتیاج از او فیض یابیم » (عبرانیان باب ۴ آیه ۱۶).
همانطور که خیمه زمینی کهانت دو مرحله ای داشت - نخست، در قدس بطور روزانه و سپس سالی یکبار در قدس الاقداس - کتاب مقدس نیز این دو مرحله را در مورد مأموریت عیسی در آسمان توصیف می کند. مأموریت او در مکان مقدس در آسمان با شفاعت، آمرزش، آشتی و ترمیم مشخص شده است. گناهکاران توبه کار از طریق عیسی به عنوان میانجی دسترسی فوری به پدر دارند (اول یوحنا باب ۲ آیه ۱). از سال ۱۸۴۴، مأموریت عیسی در قدس الاقداس مربوط به جنبه های داوری و تطهیر می شود که سالی یکبار در روز کفاره انجام میشد (لاویان باب ۱۶). کار تطهیر معبد همچنین بر پایه خون ریخته شده عیسی می باشد. کفاره ای که در این روز انجام شد، حاکی از اعمال نهایی شایستگی های مسیح برای از بین بردن وجود گناه و تحقق آشتی کامل جهان به صورت یک حکومت هماهنگ تحت نظر خدا می باشد. ادونتیست های روز هفتم بااصول تعلیمی این کهانت دومرحله ای سهم و نقشی منحصر بفرد را در تفهیم نقشه رستگاری ایفا می کنند.
چهارشنبه ۳۰ آبان
سبت
یکی دیگر از تعالیم حساس کتاب مقدسی که ادونتیست های روز هفتم آن را باور داشته و از آن نگهداری میکنند، روز هفتم سبت می باشد. این یک آموزه کلیدی است که اتحاد و همنشینی را در میان ما به ارمغان میآورد. این آموزه ای است که ما و عده معدودی از مسیحیان جهان از آن تبعیت می کنیم.
سبت موهبت خدا به بشریت از هفته خلقت می باشد (پیدایش باب ۲ آیات ۱ تا ۳). در زمان خلقت، سه عمل متمایز الهی روز سبت را بوجود آورد: (۱) خدا در روز سبت استراحت نمود، (۲) او این روز را برکت داد، و (۳) آن را تقدیس نمود. این سه عمل روز سبت را به عنوان موهبت ویژه خدا برقرار ساخت و نژاد بشری را قادر نمود تا واقعیت آسمان را بر روی زمین تجربه کند و خلقت شش روزه خدا را تصدیق نماید. یک روحانی یهودی شناخته شده بنام ابراهام جاشوا هشل Abraham Joshua Heschelروز سبت را « کاخی در زمان » نامید، روزی مقدس که خدا به شیوه ای خاص با قوم خویش ملاقات می کند.
آیات زیر چه چیزی درباره مفهوم سبت برای نوع بشر تعلیم می دهد؟ خروج باب ۲۰ آیات ۸ تا ۱۱، تثنیه باب ۵ آیات ۱۲ تا ۱۵، حزقیال باب ۲۰ آیات ۱۲ و ۲۰.
ادونتیست های روز هفتم در تمایل خویش به پیروی از الگوی عیسی (لوقا باب ۴ آیه ۱۶)، روز هفتم سبت را نگه می دارند. شرکت جستن عیسی در مناسک روز سبت نشان می دهد که او این روز را به عنوان روز استراحت و عبادت قبول داشت. برخی از معجزات او در روز سبت انجام شد تا اهمیت شفا (هم جسمی و هم روحی) که از تجلیل روز سبت می آید را تعلیم دهد (لوقا باب ۱۳ آیات ۱۰ تا ۱۷ را ببینید). رسولان و مسیحیان اولیه متوجه شدند که عیسی روز سبت را منسوخ نکرده بود؛ آنها نیز روز سبت را نگه می داشتند و در آن روز به عبادت می پرداختند (اعمال رسولان باب ۱۳ آیات ۱۴، ۴۲ و ۴۴؛ باب ۱۶ آیه ۱۳؛ باب ۱۷ آیه ۲؛ باب ۱۸ آیه ۴).
بُعد زیبای دیگری از روز سبت، رهایی ما از گناه را نشان می دهد. روز سبت یادبود نجات قوم خدا از بردگی در مصر توسط خدا به تجدید قوایی که او در سرزمین کنعان وعده داده بود می باشد (تثنیه باب ۵ آیات ۱۲ تا ۱۵). با وجود ناموفق بودن اسرائیل به قدم نهادن کامل در این تجدید قوا به دلیل نافرمانی و بت پرستی مکرر، خدا همچنان وعده می دهد که « استراحت دیگری مثل فراغت روز سبت در انتظار قوم خداست » (عبرانیان باب ۴ آیه ۹). تمام کسانی که تمایل دارند وارد این استراحت شوند می توانند این کار را با ایمان به نجاتی که عیسی فراهم می کند، انجام دهند. نگاه داشتن روز سبت حاکی از استراحت روحانی در مسیح می باشد و اینکه ما تنها بر شایستگی های او و نه اعمال خود برای نجات از گناه و دریافت زندگی ابدی تکیه می کنیم (عبرانیان باب ۴ آیه ۱۰ و متی باب ۱۱ آیات ۲۸ تا ۳۰ را ببینید).
روز سبت به چه شیوه های بسیار ملموسی به شما در تجربه اتحاد و همنشینی که مسیح برای قومش می طلبد، کمک کرده است؟
پنجشنبه اول آذر
مرگ و رستاخیز
در زمان آفرینش « خداوند مقداری خاک از زمین برداشت و از آن آدم را ساخت و در بینی او روح حیات دمید و او یک موجود زنده گردید » (پیدایش باب ۲ آیه ۷). این روایت از خلقت بشر نشان می دهد که زندگی از خدا مشتق می شود. آیا جاودانگی یک جنبه ذاتی این زندگی می باشد؟ کتاب مقدس به ما می گوید که تنها خدا جاودانه است (اول تیموتائوس باب ۶ آیه ۱۶)؛ جاودانگی در بدو تولد به انسان داده نمی شود. در مقایسه با خدا، انسان ها فانی هستند. کتاب مقدس زندگی ما را با « بخاری که لحظه ای دیده می شود و بعد از بین می رود » مقایسه می کند (یعقوب باب ۴ آیه ۱۴) و در زمان مرگ زندگی ما به حالتی خواب گونه وارد می شود که هیچ هوشیاری وجود ندارد. (جامعه باب ۹ آیات ۵، ۶ و ۱۰؛ مزامیر باب ۱۴۶ آیه ۴؛ مزامیر باب ۱۱۵ آیه ۱۷؛ یوحنا باب ۱۱ آیات ۱۱ تا ۱۵ را ببینید.)
اگر چه مردم، فانی و محکوم به مرگ متولد می شوند، کتاب مقدس از عیسی مسیح به عنوان منبع جاودانگی سخن گفته و به ما می گوید که او وعده جاودانگی و زندگی ابدی را به کسانی که به نجات او معتقد باشند، می بخشد. « نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح است » (رومیان باب ۶ آیه ۲۳). عیسی مسیح « مرگ را نیست ساخت و حیات و بی فسادی را به وسیله انجیل روشن گردانید » (دوم تیموتائوس باب ۱ آیه ۱۰). « زیرا خدا جهانیان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه صاحب حیات جاودان شود »(یوحنا باب ۳ آیه ۱۶). بنابراین، امید به زندگی پس از مرگ وجود دارد.
اول قرنتیان باب ۱۵ آیات ۵۱ تا ۵۴ و اول تسالونیکیان باب ۴ آیات ۱۳ تا ۱۸ را بخوانید. این آیات چه چیزی درباره زندگی پس از مرگ و زمانی که جاودانگی به انسان ها داده خواهد شد، به ما می گویند؟
پولس رسول روشن می سازد که خدا جاودانگی را نه در لحظه مرگ بلکه در زمان رستاخیز، وقتی که آخرین شیپور به صدا در خواهد آمد، به انسان ها می بخشد. در حالی که ایمانداران وعده زندگی ابدی را در زمان پذیرفتن عیسی به عنوان نجات دهنده خود دریافت می کنند، جاودانگی تنها در زمان رستاخیز داده می شود. در عهد جدید نشانی از مفهوم اینکه جان ها پس از مرگ بلافاصله به آسمان می روند، وجود ندارد؛ این آموزه ریشه در بت پرستی دارد و به فلسفه یونان باستان باز می گردد و در عهد قدیم یا جدید یافت نمی شود.
درک ما از مرگ چگونه به ما در قدردانی بیشتر از وعده آمدن دوباره کمک می کند؟ این باور چگونه با قدرتمندی، ما ادونتیست های روز هفتم را با یکدیگر متحد می سازد؟
جمعه ۲ شهریور
تفکری فراتر: از نوشته های الن جی وایت، « شالوده ها، ستون ها و مناظر »، صفحات ۲٨-۳۲، از کتاب اندرزهایی به مولفان و ویراستاران؛ مقاله « اصول تعالیم، اهم مطالب »، صفحات ٧٧٨ و ٧٧۹، از دائره المعارف الن جی وایت.
بعنوان ادونتیستهای روز هفتم، اعتقادات مشترک مهمی با سایر فرقههای مسیحی داریم. البته مهمترین آن، اعتقاد به نجات تنها از طریق ایمان بواسطه کفاره و جانشینی مرگ عیسی میباشد. ما همراه با سایر مسیحیان بر این باوریم که عدالت ما نه در کردارمان بلکه بدلیل ایمانمان، به عنوان عطای فیض که سزاوارش نیستیم، یافت میشود. یا آنگونه که الن جی. وایت نوشت: « با مسیح آنگونه که ما سزاوار بودیم، رفتار شد تا باشد با ما نیز آنگونه که او سزاوار است، رفتار شود. او برای گناهان ما که سهمی در آنها نداشت، محکوم شد تا ما بواسطه عدالت او که سهمی در آن نداشتیم، عادل شمرده شویم. او از مرگی که از آن ما بود، رنج کشید تا ما زندگی که به او تعلق دارد را دریافت نماییم » – The Desire of Ages, p. 25. در عین حال، مجموعه اعتقادات بنیادین ما به طور کلی و شیوهها و نحوه زندگی که از آن باورها ناشی میشود، ما را در میان جهان مسیحیت متمایز میسازند. و البته اینگونه نیز باید باشد؛ در غیر این صورت، وجود ادونتیستهای روز هفتم چه ضرورتی دارد؟ محبت ما از مسیح و آموزههایی که رواج میدهیم، باید قویترین عامل اتحاد در میان ما باشد.
سوالاتی برای بحث
۱. الن جی. وایت در کتاب ایمان و اعمال، عادل شمرده شدن و بخشش گناهان را برابر میداند. چگونه قدردانی از بخشیده شدن گناهانمان و عادل شمرده شدن در مسیح، اساس همنشینی و مشارکت با برادران و خواهران می باشد؟
۲. به این بیاندیشید که آموزههای ما در زمینه اتحاد کلیسا تا چه حد مهم هستند. یعنی، چه چیزی جز باورهای اعتقادی ما، میلیونها نفر را از پیشینه های قومی، دینی، سیاسی و فرهنگی متعدد را گردهم آورده است؟ این چه چیزی در مورد میزان اهمیت اعتقاد نه تنها در زمینه مأموریت و پیام، بلکه اتحاد کلیسا نیز به ما میگوید؟
۳. نام ما، « ادونتیست روز هفتم » به دو آموزه بسیار مهم اشاره دارد، روز هفتم سبت و ظهور دوم. یک بخش از نام ما به خلقت و بخش دیگر به رستگاری اشاره میکند. این دو آموزه چگونه با یکدیگر مرتبط هستند و به چه شیوههایی با هم اساس ماهیت ما را نشان میدهند؟
خلاصه: ادونتیستهای روز هفتم اصول اعتقادی مشترک بسیاری دارند. برخی از این اعتقادات ما با سایر فرقههای مسیحی مشترک می باشند؛ برخی خیر. این آموزهها بطور کلی هویت ما به عنوان کلیسایی متمایز را تشکیل میدهند و بنیاد اتحاد ما در عیسی هستند.
داستانهای ایمانداران
۲ شهریور
مجازات به خاطر گناهان دیگران
توسط اندرو مک چسنی، ماموریت ادونتیست
وقتی مردم در وهله اول پسر جوان را ملاقات کردند، سوال نخست آنها " اسم شما چیست؟" نبود، بلکه " برای پاهایت چه اتّفاقی افتاده است؟" بود.
جک چِن بر روی زمین تا سن ۵ سالگی، در خانه روستا یی اش واقع در تایوان مرکزی، سینه خیز می رفت. توسط حرکات فیزیکی در طی روز، وقتی که وارد مرحله اول شد، او توانست ماهیچه خود را قوی سازد تا بتواند راست بایستد. اما بر روی پاشنه پاهایش به شکلی نامناسب راه می رفت، که باعث عصبانیّت و حسّاسیت او نسبت به دیگر بچّه ها می شد. بعضی اوقات، پسرها در حال رد شدن به او آب دهان می انداختند.
جک در حقیقت با بیماری پا به دنیا آمد که برای دکترها یک معمّا بود. اما جک و والدینش هیچ شکّی در مورد علّت آن نداشتند: یک نفردر خانواده عمل اشتباهی مرتکب شده بود و حالا آنها تاوانش را پس می دادند.
جک گفت:» خانواده من بتها را می پرستند، و والدین براین باورداشتند که ما در حال مجازات بودیم به خاطرچیزی که اجدادمان و یا آنها مرتکب شده بودند."
وقتی جک ۱۲ ساله بود، یک دوست خانوادگی پیشنهاد کرد که جک، که در مدرسه دولتی عقب مانده بود، شاید فرصت بهتری برای درس خواندن در یکی از مدرسه های ادونتیست روز هفتم در نزدیکی اینجا را داشته باشد.
جک برای اولین بار در مورد عیسی شنید وقتی که او به کلاس هفتم ثبت نام کرد. او کتاب مقدّس را برای اولین بار خواند. او در ۱۳ سالگی تصمیم گرفت قلب خود را به عیسی بدهد.
برای یکی از بزرگترین سوالات او-اینکه چرا او برای گناهان دیگران مجازات شد- پاسخ پرسش بعد از یک سال وقتی او راجع به شفای کورمادرزاد به دستان عیسی را خواند، آشکار شد. او خواند که؛ "شاگردانش از او پرسیدند:,, استاد, گناه از کیست که این مرد کور به دنیا آمده است؟ از خودش یا از والدینش؟,, عیسی پاسخ داد:,, نه از خودش، و نه از والدینش؛ بلکه چنین شد تا کارهای خدا در او نمایان شود.,,"(یوحنا باب ۹ آیه ۲ تا ۳؛ ترجمه انگلیسی NKJV)
جک هنگامیکه آن آیات را خواند، احساس کرد که بار سنگینی از روی دوشش برداشته شده است. او گفت:» من دریافتم که این یک مجازات نبود، بلکه برکت بود. اگر این بیماری را نداشتم، من و خانواده ام فرصت این را پیدا نمی کردیم که با خدا آشنا شویم.»
جک درس خواندن را ادامه داد تا اینکه از دانشکده ادونتیست تایوان فارغ التحصیل شد و حال به عنوان شبان در یک شهر ساحلی به نام جیادینگ خدمت می کند. او به هنگام راه رفتن کمی می لنگد، اما با وجود این به حالت عادی عمل می کند. او متاهل است و صاحب دو پسر جوان است.
جک؛ ۳۲ ساله, سمت چپ در تصویر، او از اینکه چطور عیسی را یافته است درشگفت است- یا اینکه چطور عیسی او را یافته است. او گفت:" من هرگز یک مسیحی نبودم، اما در جستجوی خدا بودم؛ در جستجوی کسی که زندگی مرا نجات دهد. نخست شما باید ذهنتان را برای جستجوی خدا باز کنید، آنگاه خدا خواهد گفت که برای قدم بعدی چه کنید."