2- راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه چهارم 2017 - رستگاری، تنها از طریق ایمان: کتاب رومیان


جسم یا روح


«زیرا آنانی که بر حسب جسم هستند، در چیزهای جسم تفکر میکنند و اما آنانی که بر حسب روح هستند در چیزهای روح. از آن جهت که تفکر جسم موت است، لکن تفکر روح حیات و سلامتی است» (رومیان باب ۸ آیات ۵ و ۶). در این آیات تأمل کنید. از این آیات چه پیام اساسی بدست می آید؟ این آیات درباره شیوه زندگی شما چه می گویند؟


[5 For they that are after the flesh do mind the things of the flesh; but they that are after the Spirit the things of the Spirit.


6 For to be carnally minded is death; but to be spiritually minded is life and peace. Roman 8: 5-6 (NIV).


زیرا آنانیکه در پی جسم هستند بر امور جسم اندیشه دارند لیکن آنهایی که بدنبال روح بر امور روح.


برای شهوت اندیشان موت است لیکن برای روح اندیشان حیات است و صلح و سلامتی. (ویراستار)]


«در پی»، در اینجا به معنی «مطابق با» (در زبان یونانی kata) بکار برده شده است. «اندیشه» در اینجا به معنی فکر و اندیشه خود را بر چیزی [برقرار یا وضع یا متمرکز] نمودن است. گروهی از مردم ذهنشان را بر تحقق تمایلات طبیعی تنظیم می کنند؛ گروهی دیگر ذهن خود را بر مسائل مربوط به روح و پیروی از فرمانهایش تنظیم می نمایند. از آن جایی که اندیشه و ذهن اعمال را تعیین می کند، زندگی و نحوه عمل این دو گروه متفاوت است.


ذهن جسمانی قادر به انجام چه کاری نیست؟ رومیان باب ۸ آیات ۷ و ۸.


تنظیم یا متمرکز نمودن ذهن به انجام تمایلات جسمانی در واقع به معنی در وضعیت دشمنی با خدا بودن است. کسی که ذهنش اینگونه است، در مورد انجام اراده خدا بی تفاوت می باشد. او حتی ممکن است در سرکشی علیه خدا و آشکارا در پی نقض احکام او باشد.


پولس بخصوص بر این نکته می خواهد تأکید کند که اگر شما از مسیح جدا باشید، نگاه داشتن احکام خدا غیر ممکن است. پولس بار ها به این موضوع باز میگردد: مهم نیست فردی چقدر تلاش کند، در صورت جدا بودن از مسیح قادر به اطاعت از احکام نمی باشد.


هدف ویژه پولس این بود که یهودیان را متقاعد کند که به چیزی بیشتر از «تورات» (شریعت) خود نیاز دارند. آنها با رفتارشان نشان داده بودند که به رغم داشتن مکاشفه الهی، مرتکب همان گناهانی شده بودند که غیر یهودیان انجام داده بودند (رومیان باب ۲). نکته کلیدی این بود که آنها نیازمند به مسیح موعود بودند. بدون او، آنها بنده گناه و ناتوان در فرار از سلطه آن بودند.


این پاسخ پولس به آن دسته از یهودیانی بود که نمی توانستند درک کنند که چرا آنچه خدا در عهد قدیم به ایشان داده بود، دیگر برای نجات کافی نبود. پولس اعتراف کرد که آنچه آنها انجام می دادند خوب بود، اما همچنین لازم بود که ایشان مسیح موعود را که اکنون آمده بود ، بپذیرند.


به ۲۴ ساعت زندگی گذشته خود نگاهی بیاندازید. آیا اعمال شما بر حسب روح بودند یا جسم؟ پاسختان درباره خودتان چه چیزی می گوید؟ اگر کارهایتان بر حسب جسم بوده، چه تغییراتی باید ایجاد کنید و چگونه می توانید اینکار را انجام دهید؟




مسیح در شما


پولس به موضوع خود ادامه میدهد، یعنی مقایسه نمودن دو احتمال که مردم در نحوه زندگیشان با آن روبرو هستند: یا بر حسب روح – یعنی روح القدس خدا که به ما وعده داده شده است – یا بر حسب طبیعت گناهکار و جسمانی خود. یکی به زندگی ابدی و دیگری به مرگ ابدی ختم می شود. هیچ حد وسطی وجود ندارد. یا همانطور که خود عیسی فرمود: «هر که با من نیست، بر خلاف من است و هر که با من جمع نکند، پراکنده سازد» (متی باب ۱۲ آیه ۳۰). جمله ای صاف و پوست کنده تر یا واضح تر از این دیگر نیست.


رومیان باب ۸ آیات ۹ تا ۱۴ را بخوانید. به کسانی که خود را کاملا تسلیم مسیح می کنند، چه چیزی وعده داده شده است؟


زندگی «در جسم» با زندگی «در روح» در تقابل هم قرار گرفته است. زندگی در روح توسط روح خدا، روح القدس نظارت می شود. او در این باب با نام روح مسیح دیده می شود، شاید به این معنا که او نماینده مسیح است و از طریق وی، مسیح در وجود ایماندار ساکن می شود (رومیان باب ۸ آیات ۹ و ۱۰).


پولس در این آیات به تصویری که در رومیان باب ۶ آیات ۱ تا ۱۱ بکار برد، باز می گردد. بطور استعاری، در تعمید، جسم گناهکار – جسمی که در خدمت گناه است – از بین می رود. «انسانیت کهنه با او مصلوب می شود» (رومیان باب ۶ آیه ۶). اما همانطور در غسل تعمید ، نه تنها دفن شدن بلکه برخاستن نیز وجود دارد، پس فرد تعمید دیده برخاسته تا در حیاتی نو گام بر دارد. این یعنی مردنِ نفسِ کهنه، انتخابی که ما باید خود هر روز و هر لحظه داشته باشیم. خدا آزادی انسان را از بین نمی برد. حتی پس از اینکه انسانیت کهنه گناه آلود نابود می شود، همچنان امکان ارتکاب گناه وجود دارد. پولس برای کولسیان چنین نوشت، «بنابراین تمایلات دنیوی در خود را نابود سازید» (کولسیان باب ۳ آیه ۵).


از این رو، پس از ایمان آوردن همچنان مبارزه با گناه وجود خواهد داشت. تفاوت این است که فردی که روحالقدس در وی ساکن است، اکنون قدرت الهی برای پیروزی دارد. علاوه بر این، از آنجایی که فرد بطور معجزه آسایی از بردگی گناه آزاد شده است، او متعهد می شود که دیگر هرگز در گناه نباشد.


به این اندیشه که روح خدا که عیسی را از مرگ زنده کرد، اکنون اگر ما اجازه دهیم در ما ساکن می شود، بیاندیشید. درباره قدرتی که در اینجا برای ما وجود دارد فکر کنید! چه چیزی ما را از غنیمت شمردن آن باز می دارد؟




روح فرزند خواندگی


پولس چگونه رابطه جدید در مسیح را توصیف می کند؟ رومیان باب ۸ آیه ۱۵. در این وعده چه امیدی برای ما وجود دارد؟ ما چگونه آن را در زندگیمان به واقعیت تبدیل می کنیم؟


رابطه جدید به عنوان آزادی از ترس توصیف شده است. یک برده در اسارت است. او در حالت هراس مداوم از اربابش زندگی می کند. او هیچ چیزی از سالهای طولانی خدمتش بدست نمی آورد.


در مورد کسی که عیسی مسیح را می پذیرد، چنین نمی باشد. نخست، او خدمت داوطلبانه انجام می دهد. دوم، او بدون ترس خدمت می کند، «محبت کامل خوف را بیرون میاندازد« (اول یوحنا باب ۴ آیه ۱۸). سوم او که به فرزندی پذیرفته شده است، به یک ارث با ارزش بینهایت دست می یابد.


« در طلب زندگیِ مطابق با مذهبِ تَشَرُع بودن به واسطه جِدّ و جَهد بمنظور تحقق بخشیدن به مطالبات شرع به توانایی و قوت خویش، روح اسارت و بندگی است. تنها در صورتی که تحت عهد ابراهیمی قرار بگیریم که عهدِ فیض از طریق ایمان به عیسی مسیح است، برایمان امید وجود دارد.» – الن جی. وایت، برگرفته شده از مرجع زیر:


Ellen G. White Comments, The SDA Bible Commentary, vol. 6, p. 1077


چه چیزی به ما این اطمینان را می دهد که خدا در حقیقت ما را به عنوان فرزندانش پذیرفته است؟ رومیان باب ۸ آیه ۱۶.


شاهد درونی روح، پذیرفته شدن ما را تأیید می کند. در حالی که صرفا بر پایه احساسات به پیش رفتن اطمینان بخش نیست، کسانی که نور کلام خدا را با تمام فهم خود دنبال کرده اند، ندای تصدیق درونی خواهند شنید که به آنها این اطمینان را می دهد که به عنوان فرزندان خدا پذیرفته شده اند.


در واقع، رومیان باب ۸ آیه ۱۷ به ما می گوید که وارث هستیم؛ یعنی ما بخشی از خانواده خدا هستیم و به عنوان وارث و فرزندان، میراثی شگفت انگیز از پدرمان دریافت می کنیم. ما آن را کسب نمی کنیم؛ بلکه به حُسن وضعیت جدیدمان در خدا، وضعیتی که از طریق فیض او که به دلیل مرگ عیسی بجایمان، برای ما میسر شد، به ما داده می شود.


شما تا چه میزان به خداوند نزدیک هستید؟ آیا واقعا او را می شناسید یا فقط در مورد او شنیده اید؟ به منظور اینکه رابطه ای نزدیکتر با خالق و نجات دهنده خود داشته باشید، چه تغییراتی باید در زندگی خود ایجاد نمایید؟ چه چیزی مانع شما می شود و چرا؟




تفکری فراتر: «نقشه نجات یک زندگی فارغ از رنج و مشکلات در این بخش از عالم ملکوت را به ایمانداران ارائه نمیکند. در عوض، آنها را فرا می خواند که از طریق انکار و سرکوب نفس، از مسیح پیروی کنند ... از طریق چنین سختی ها و ریاضت هایی است که شخصیت مسیح در قوم وی ایجاد و آشکار می شود ... ما با شریک شدن در رنج های مسیح، تعلیم دیده و تربیت می شویم و برای به اشتراک گذاشتن شکوه آخرت آماده می شویم.» – برگرفته شده از مرجع زیر: The SDA Bible Commentary, vol. 6, pp. 568, 569.


«زنجیری که از عرش خدا به پایین فرستاده شده است، به اندازه کافی بلند می باشد که به پایین ترین اعماق برسد. مسیح قادر است که گناهکارترین افراد را از گودال پستی بالا بکشد و آنها را در جایی که به عنوان فرزندان خدا، وارثان مسیح در میراثی جاویدان شناخته خواهند شد قرار بدهد.» – الن جی. وایت، بر گرفته از:


Testimonies for the Church, vol. 7, p. 229.


«فخر عالم وجود و کائنات به این جهان آمد تا در طبیعت بشری، در قاموس سالار بشر بایستد، به فرشتگان سقوط کرده و به ساکنین عالَم های انحطاط نیافته بواسطه مدد الهی که میسر نمود شهادت دهد که همه میتوانند در مسیر اطاعت از فرمانهای خدا گام بردارند ...


«فدیه و جزیه ما توسط نجات دهنده مان پرداخت شده است. هیچ کس لازم نیست بنده شیطان باشد. مسیح در مقابل مان به عنوان یاور قادر مطلق می ایستد.» – الن جی. وایت، بر گرفته از مرجع زیر: Selected Messages, book 1, p. 309.


سوالاتی برای بحث


۱. بار دیگر نقل قول الن جی. وایت در روز جمعه را بخوانید. ما چه امیدی از آن می توانیم برای خود کسب نماییم؟ مهمتر از همه اینکه، چگونه می توانیم این وعده های پیروزی را در زندگی خود به واقعیت تبدیل سازیم؟ چرا با وجود اینکه چیزهای زیادی در مسیح به ما ارائه شده است، از انجام آنچه واقعاً می توانیم، قاصر می مانیم؟


۲. راه های عملی و روزانه که می توانید ذهن خود را بر مسائل مربوط به روح تنظیم نمایید (رومیان باب ۸ آیه ۵) کدامند؟ این به چه معناست؟ روح خواستار چیست؟ شما چه چیزی تماشا میکنید، می خوانید یا به چه چیزی می اندیشید که رسیدن به این راه در زندگیتان دشوار میسازد؟


۳. در مورد این اندیشه که ما در نبرد بزرگ، در یکی از دو سمت و بدون هیچ حد واسطی قرار داریم، بیشتر بیاندیشید. دلالتهای این واقعیت خشک و سرد کدامند؟ درک این حقیقت مهم، چگونه باید در شیوه زندگی و انتخاب های ما، حتی در کم اهمیت ترین مسائل، تاثیر بگذارد.


درس دهم


۲ تا ۸ دسامبر


فرزندان وعده






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: رومیان باب ۹.


آیه حفظی: «بنابراین هر که را میخواهد رحم میکند و هر که را میخواهد سنگدل میسازد» (رومیان باب ۹ آیه ۱۸).


«چنانکه مکتوب است: یعقوب را دوست داشتم اما عیسو را دشمن... زیرا به موسی میگوید: رحم خواهم فرمود ... و رأفت خواهم نمود بر هر که رأفت نمایم» (رومیان باب ۹ آیات ۱۳ و ۱۵).


پولس در اینجا درباره چه چیزی صحبت می کند؟ اراده آزاد انسان و آزادی انتخاب که بدون آنها، تنها کمی از آنچه ما باور داریم معنی پیدا می کند، چطور؟ آیا ما در انتخاب یا انکار خدا آزاد نیستیم؟ یا اینکه آیا این آیات چنین تعلیم می دهند که بعضی از افراد انتخاب شده اند که نجات یابند و سایرین نابود شوند، صرف نظر از انتخاب های شخصی ایشان؟


بطور معمول، پاسخ با نگاه کردن به تصویر بزرگتری از آنچه که پولس می گوید، یافت می شود. پولس یک مسیر استدلال را دنبال می کند که بموجب آن تلاش میکند تا نشان دهد که حق خدا مافوق انتخاب کسانی است که اراده نموده تا ایشان را به عنوان افراد «برگزیده» خود بکار گیرد. گذشته از هر چیز، خدا کسی است که مسئولیت نهایی بشارت جهان را بدوش می کشد. بنابراین، چرا او نمی تواند هر کسی را که مایل است به عنوان نماینده خود انتخاب کند؟ پس تا زمانی که خدا کسی را از فرصت نجات حذف نکند، چنین کاری از طرف خدا در تضاد با اصول آزادی اراده نمی باشد. حتی مهمتر اینکه با حقیقت بزرگی که مسیح برای همه بشریت مُرد و تمایلش این بود که همه نجات یابند، در تقابل نیست.


تا زمانی که بیاد داشته باشیم که باب ۹ رومیان مربوط به نجات شخصی افرادی که از ایشان نام می برد نیست بلکه به فراخوانده شدن آنها به انجام کاری خاص اشاره دارد، این فصل مشکلی ارائه نمی دهد.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۹ دسامبر آماده شوید.




بار مسئولیت پولس


«ولی شما برای من امّت مقدّس و خادمان من خواهید بود.» (خروج باب ۱۹ آیه ۶).


خدا به افرادی مُبَلّغ نیاز داشت تا به جهان فرو رفته در منجلاب بت پرستی، تاریکی و الحاد بشارت دهد. او بنی اسرائیل را برگزید و خود را به ایشان آشکار نمود. او برنامه ریزی کرده بود تا آنها به قومی نمونه و الگو برای قومهای دیگر تبدیل شوند و در نتیجه دیگران را به خدای حقیقی جذب کنند. این هدف خدا بود که با آشکار نمودن شخصیت خود از طریق اسرائیل، جهان به سمت او جذب شود. مسیح قرار بود از طریق آموزه های آیین های وابسته به مراسم قربانی ، در برابر ملت ها متعال شود و تمام کسانی که از او پیروی کنند ، زنده بمانند. در حینیکه که بر جمعیت قوم بنی اسرائیل افزوده می شد، و برکاتشان رشد نمود، آنها باید مرزهای خود را توسعه می دادند که پادشاهی ایشان جهان را در برگیرد.


رومیان باب ۹ آیات ۱ تا ۱۲ را بخوانید. پولس در اینجا درباره وفاداری خدا در خلال عدم موفقیت بشر، به چه نکته ای اشاره می کند؟


پولس یک استدلال ایجاد می کند که بواسطه آن نشان خواهد داد که عهد وعده داده شده به اسرائیل بطور کامل باشکست مواجه نشد. در اینجا باقیماندگان خدا وجود دارند که خداوند از طریق ایشان همچنان کار خود را بسوی هدف به پیش میبرد. پولس برای اثبات اعتبار ایده باقیماندگان خدا، به تاریخ قوم بنی اسرائیل باز می گردد. او نشان می دهد که خدا همیشه انتخابگر بوده است: (۱) خدا تمامی ذریت ابراهیم را برای عهد خود انتخاب نکرد بلکه فقط از نسل اسحاق برگزید. (۲) او همه نسل اسحاق را انتخاب نکرد بلکه فقط کسانی که به یعقوب منتسب بودند را برگزید.


این نیز مهم است ببینیم که میراث یا تبار، رستگاری و نجات را تضمین نمی کند. شما ممکن است از خون درست، خانواده درست و یا حتی کلیسای بر حق باشید اما همچنان در سیر گمگشتگان و به دور از وعده داده شده باشید. این ایمان است، ایمانی که با محبت کار می کند و کسانی که «فرزندان وعده» (رومیان باب ۹ آیه ۸) هستند را آشکار می سازد.


به رومیان باب ۹ آیه ۶ توجه کنید: «زیرا همه که از اسرائیلاند، اسرائیلی نیستند.» ما به عنوان باورمندان کلیسای ادونتیست که به روشهای زیادی، نقش یکسانی در زمان خود با بنی اسرائیل کهن در آن زمان ایفا می کنیم، چه پیام مهمی می توانیم برای خود از این آیه بیابیم؟




انتخاب شده


«بدو گفته شد که بزرگتر، کوچکتر را بندگی خواهد نمود. چنانکه مکتوب است: یعقوب را دوست داشتم اما عیسو را دشمن» (رومیان باب ۹ آیات ۱۲ و ۱۳).


همانگونه که در مقدمه دروس این هفته بیان شد، درک باب ۹ رومیان دشوار خواهد بود مگر آنکه تشخیص بدهیم که پولس در مورد نجات فردی سخن نمی گوید. او در اینجا از نقش های خاصی سخن می گوید که خدا افراد خاصی را برای انجام آنها فرا می خواند. خدا می خواست که یعقوب جَدّ افرادی باشد که ماموریت بشارت خاص او در جهان را بر عهده داشتند. در این آیات هیچ دلالتی بر اینکه عیسو نمی توانست نجات یابد، وجود ندارد. خدا میخواست که او نیز مانند سایر انسانها نجات پیدا کند.


رومیان باب ۹ آیات ۱۴ و ۱۵ را بخوانید. در زمینه آنچه که خوانده ایم، این آیات را چگونه درک می کنیم؟


بار دیگر پولس از نجات فردی سخن نمیگوید، چرا که در آن ناحیه، خداوند ابر رحمت خویش را بر همگان می گستراند، زیرا او «میخواهد جمیع مردم نجات یابند» (اول تیموتائوس باب ۲ آیه ۴). «زیرا که فیض خدا که برای همه مردم نجات بخش است، ظاهر شده» (تیتوس باب ۲ آیه ۱۱). اما خدا می تواند انتخاب کند که ملتها نقش ایفا کنند، و اگر چه آنها میتوانند از ایفای این نقش ها خودداری کنند، می توانند از انتخاب خدا جلوگیری کنند. مهم نیست که عیسو تا چه حد خواستار آن بود، اما نمی توانست به پدر مسیح موعود تبدیل شود و از قوم انتخاب شده باشد.


در خاتمه، این انتخابی دلخواه از جانب خدا یا فرمانی الهی بود که بموجب آن عیسو از زمره بشارت دهندگان به رستگاری حذف شود. هدایای فیض او از طریق مسیح برای همه رایگان می باشند. همه ما انتخاب شده ایم که نجات یابیم و نه اینکه از بین برویم (افسسیان باب ۱ آیات ۴ و ۵ ؛ دوم پطرس باب ۱ آیه ۱۰). این انتخاب های خود ما و نه خداست که ما را از وعده زندگی ابدی در مسیح باز می دارد. عیسی برای همه انسانها مرد. با این وجود، خدا در کلامش شرایطی را تعیین کرده است که بر اساس آنها افراد برای زندگی ابدی انتخاب خواهند شد – ایمان به مسیح که گناهکارِ عادل شمرده شده را به عدالت هدایت می کند.


فرض کنید که هیچ کس اصلاً وجود نداشته است، خود شما، پیش از بنیان گزاری جهان، برای رستگار شدن انتخاب شده اید. این شمایید که فراخوانده شده اید، این شمایید که برگزیده شده اید، همه چیز بواسطه عیسی از جانب خدا به شما عطا شده است. چه افتخار و چه امیدی! با در نظر گرفتن همه چیز، چرا همه چیز در مقایسه با این وعده بزرگ رنگ می بازد؟ چرا اجازه دادن به گناهِ نفس و جسم در دور نمودن شما از همه آنچه که در عیسی به شما وعده داده شده است، بزرگترین مصیبت ها می باشد؟




اسرار


«زیرا خداوند میگوید که افکار من افکار شما نیست و طریقهای شما طریقهای من نی. زیرا چنانکه آسمان از زمین بلندتر است همچنان طریقهای من از طریقهای شما و افکار من از افکار شما بلندتر میباشد» (اشعیا باب ۵۵ آیات ۸ و ۹).


رومیان باب ۹ آیات ۱۷ تا ۲۴ را بخوانید. با در نظر گرفتن آنچه تاکنون خوانده ایم، چگونه باید منظور پولس در اینجا را درک کنیم؟


خدا با نوع برخوردی که با زمامداران مصر در زمان خروج داشت، در حال تلاش برای رستگار شدن نژاد بشری بود. مکاشفه خدا از خود، در بلایایی که بر مصر فرود آمد و برای رهایی قوم خویش طوری طرح شده بود تا به مصریان هویدا شود و همچنین برای قوم های دیگر نشان داده شود که خدای اسراییل در واقع خدای حقیقی است. برنامه این بود که دعوتی برای مردم اقوام باشد تا خدایان جعلی یعنی بتها را رها کرده و برای عبادت خدای حقیقی روی آورند.


بطور واضح فرعون پیش از آن، چنین انتخاب کرده بود تا بر علیه خدا باشد ، بطوری که حتی با وجود سنگدلی، خدا فرصت نجات را از وی نگرفت. سر سختی بر خلاف درخواستی در نظر گرفته شده بود تا نگذارد که قوم بنی اسرائیل اجازه خروج یابد و بر خلاف در خواست خدا از فرعون نبود تا نجات و رستگاری شخصی را بپذیرد. مسیح به همان میزان که برای موسی، هارون و سایر فرزندان قوم اسرائیل مُرد، برای فرعون نیز مُرد.


نکته بسیار مهم در همه اینها، این است که ما به عنوان انسانهای گمراه چنین دیدگاه کوته نظرانه ای از جهان، واقعیت و خدا و نحوه کارش در جهان داریم. چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم تمام روشهای خدا را درک کنیم در حالی که جهان طبیعت و هر جایی که سر خود را می چرخانیم، اسراری نهفته است که برای ما غیر قابل درک می باشد؟ گذشته از هر چیز، پزشکان تنها در ۱۷۱ سال گذشته دریافتند که شستن دستان پیش از انجام عمل جراحی می تواند ایده خوبی باشد! ما این چنین غرق در جهل بوده ایم. و چه کسی می داند که اگر زمان باقی بماند، چه چیزهای دیگری در آینده کشف خواهیم نمود که میزان جهالت امروزه ما را آشکار خواهد نمود؟


بدیهی است که ما همیشه راه های خدا را درک نمی کنیم، اما عیسی آمد تا ماهیت خدا را برای ما آشکار سازد (یوحنا باب ۱۴ آیه ۹). پس چرا در میان تمام اسرار و وقایع غیر منتظره زندگی، تأمل در شخصیت مسیح و آنچه درباره خدا و محبتش برای ما، آشکار نموده است، بسیار مهم می باشد؟ دانستن شخصیت خدا چگونه می تواند به ما در وفادار ماندن در میان مشکلاتی که ناعادلانه و غیر قابل توجیه به نظر می رسند، کمک کند؟




عَمّی עַמִּ֑י : «قوم من»


[واژه اُمّی را در زبان عربی را در نظر بگیرید که به همین معنی قوم یا امت من میباشد. ویراستار]


پولس در رومیان باب ۹ آیه ۲۵ از هوشع باب ۲ آیه ۲۳، و در رومیان باب ۹ آیه ۲۶ از هوشع باب ۱ آیه ۱۰ نقل قول می کند. پیش زمینه داستان این است که خدا به هوشع دستور داد که «زنی فاحشه» (هوشع باب ۱ آیه ۲) به عنوان تصویری از رابطه خدا با اسرائیل را در نظر بگیرد، زیرا این قوم بدنبال خدایانی بیگانه رفته بودند. به فرزندان متولد شده از این ازدواج نام هایی داده شد مبنی بر اینکه خدا را طرد کرده اند و بخاطر بت پرستی بنی اسراییل مجازات شده اند. فرزند سوم لوعمّی نام گرفت (هوشع باب ۱ آیه ۹) یعنی « از قوم من نیستید».


با این وجود، هوشع در میان همه اینها، پیش بینی نمود که روزی خواهد آمد که خدا پس از مجازات قوم خود، خوشبختی را برای آنها احیا نماید، خدایان دروغین آنان را از بین خواهد برد و با آنها عهدی خواهد بست. (هوشع باب ۲ آیات ۱۱ تا ۱۹ را ببینید.) در این زمان کسانی که لوعمّی، «قوم من نیستید» به عمّی، «قوم من» تبدیل خواهند شد.


در زمان پولس، عمّی ها «حتی ما... نه فقط از قوم یهود ، بلکه از غیریهودیان « (رومیان باب ۹ آیه ۲۴) بودند. چه جلوه روشن و قدرتمندی از انجیل، انجیلی که از ابتدا برای تمام جهان مقدر شده بود. جای تعجب نیست که ما ادونتیستها در فراخوانده شدن خویش که در مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۶ بدان اشاره شده شرکت می کنیم: «و فرشتهای دیگر را دیدم که در وسط آسمان پرواز میکند و انجیل جاودانی را دارد تا ساکنان زمین را از هر امّت و قبیله و زبان و قوم بشارت دهد». امروزه نیز مانند زمان پولس و همچنین زمان اسرائیل کهن، مژده خوب نجات باید در سرتاسر جهان گسترش یابد.


رومیان باب ۹ آیات ۲۵ تا ۲۹ را بخوانید. به این نکته توجه کنید که پولس برای رساندن منظورش در مورد چیزهایی که در آن زمان اتفاق می افتاد از عهد قدیم نقل قول می کند. پیام اصلی این آیات چیست؟ به خوانندگان او چه امیدی ارائه شده است؟


این واقعیت که برخی از خویشاوندان پولس درخواست انجیل را رد کرده اند، «غمی سنگین و دلتنگی بی پایان» (رومیان باب ۹ آیه ۲) به او دست داد. اما دست کم یک بازمانده وجود داشت. وعده های خدا حتی زمانی که بشر شکست می خورد، ناموفق نخواهند بود. امیدی که ما می توانیم داشته باشیم این است که در انتها، وعده های خدا تحقق خواهند یافت و در صورتی که ما آن وعده ها را برای خود مطالبه کنیم، در ما نیز تحقق خواهند یافت.


دیگران چه زمانهایی در گذشته شما را مایوس کرده اند؟ هر چند وقت یکبار شما باعث نومیدی خود و دیگران شدید؟ احتمالاً بیشتر از آنچه که بتوانید بشمارید، آیا چنین نمی باشد؟ از این شکستها درباره اینکه اطمینان نهایی شما به چه کسی باید باشد، چه درسهایی می توانید بیاموزید؟




لغزش


«پس چه بگوییم؟ باید بگوییم که ملتهای غیر یهود که برای به دست آوردن نیکی مطلق کوشش نکردند از راه ایمان آن را به دست آوردند، حال آنکه قوم اسرائیل که پیوسته جویای شریعتی بودند تا به وسیله آن نیک محسوب شوند آن را نیافتند. چرا؟ به علت اینکه کوششهای ایشان از روی ایمان نبود بلکه در اثر اعمال خودشان بود. به این ترتیب آنها از همان سنگی لغزش خوردند» (رومیان باب ۹ آیات ۳۰ تا ۳۲). پیام در اینجا چیست و مهمتر اینکه چگونه می توانیم این پیامی را که در مکان و زمانی خاص نوشته شده بود ، بعنوان اصول اعنقادی زمان حال بکار بریم؟ چگونه میتوانیم از ارتکاب اشتباهاتی که اسرائیل در آن زمان انجام داد، در زمان کنونی جلوگیری کنیم؟


پولس با کلماتی که امکان سوء تعبیر آنها وجود ندارد و شفاف است، به خویشاوندان خود توضیح می دهد که چرا از برخی چیزهایی که خدا برای ایشان آرزو دارد برخوردار نیستند – و بیشتر از آن اینکه چیزی که آنها به دنبالش بودند اما بدست نمی آوردند.


جالب توجه این که غیر یهودیانی که خدا ایشان را پذیرفته بود، برای چنین پذیرشی تلاش نکرده بودند. آنها علایق و آرزوهای خود را زمانی که مژده انجیل به ایشان رسید، دنبال می کردند. آنها با درک ارزش آن، این مژده را پذیرفتند. خدا آنها را عادل اعلام نمود زیرا ایشان عیسی مسیح را به عنوان جایگزین خود پذیرفتند. این یک معامله ایمان بود.


مشکل بنی اسرائیل این بود که آنها بر سنگی لغزش خوردند (رومیان باب ۹ آیه ۳۳ را ببینید). برخی و نه همه (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۴۱ را ببینید). آنان از پذیرفتن عیسی ناصری به عنوان مسیح موعودی که خدا فرستاده بود، سرباز زدند. او انتظارات ایشان از مسیح موعود را برآورده نمی کرد؛ از این رو، هنگامی که او آمد ایشان از وی روی برگرداندند.


پولس پیش از پایان این فصل، آیه دیگری از عهد قدیم نقل قول می کند: «که کلام خدا به آن اشاره میکند: «ببین در صهیون سنگی قرار میدهم که موجب لغزش مردم خواهد شد، صخرهای که از روی آن خواهند افتاد ولی هر کس به او ایمان آورد خجل نخواهد شد» (رومیان باب ۹ آیه ۳۳). پولس در این آیه بار دیگر نشان می دهد که ایمان واقعی تا چه میزان در نقشه نجات مهم می باشد (اول پطرس باب ۲ آیات ۶ تا ۸ را نیز ببینید). سنگی برای لغزش؟ و با این وجود هر کس به او ایمان داشته باشد شرمنده نخواهد شد؟ آری، عیسی برای بسیاری صخره لغزش است اما برای کسانی که او را می شناسند و دوست دارند، او صخره دیگری می باشد، «صخره نجات من» (مزامیر باب ۸۹ آیه ۲۶).


آیا شما تا کنون عیسی را مانع یا سنگ لغزش یافته اید؟ اگر پاسختان مثبت است چرا؟ یعنی، چه کاری انجام می دادید که شما را به این وضعیت کشاند؟ چگونه از آن خارج شدید و چه چیزی آموختید که امیدوار باشید هرگز خود را در چنین رابطه متضادی با عیسی نبینید؟




تفکری فراتر: خواندن مطالب زیر توصیه میشود:


Read Ellen G. White, “Later English Reformers” pp. 261, 262, in The Great Controversy; “Faith and Works,” pp. 530, 531, in The SDA Encyclopedia; Ellen G. White Comments, pp. 1099, 1100, in The SDA Bible Commentary, vol. 1.


«یک انتخاب فردی و مردمی وجود دارد، تنها انتخاب موجود در کلام خدا، که انسان برای نجات یافتن انتخاب می شود. بسیاری به پایان نگاه کرده اند و با خود اندیشیده اند که مطمئناً برای داشتن سعادت آسمانی انتخاب شده اند؛ اما این انتخابی نیست که کتاب مقدس آشکار می سازد. فرد انتخاب می شود که برای نجات خود با ترس و لرز تلاش کند. او انتخاب می شود تا زرهی بپوشد، و برای ایمان بجنگد. او انتخاب می شود تا از وسیله هایی که خدا در دسترس وی گذاشته است، برای جنگیدن علیه هر شهوت نا مقدسی مبارزه کند، در حالی که شیطان در زندگی او بازی میکند تا جان او را بگیرد. او انتخاب شده است که به دعا روی آورد، در کتاب مقدس جستجو نماید و از تن دادن به وسوسه پرهیز نماید. او انتخاب شده است تا بطور مداوم ایمان داشته باشد. او انتخاب شده است که مطیع همه سخنانی باشد که پیش از این، از جانب خدا آمده است تا او نه تنها یک شنونده بلکه یک عمل کننده به کلام باشد. این انتخاب کتاب مقدس است.» – الن جی. وایت، برگرفته از مرجع زیر:


Testimonies to Ministers and Gospel Workers, pp. 453, 454.


«هیچ ذهن محدودی نمی تواند بطور کامل شخصیت یا کارهای خدای لایتناهی را درک کند. ما نمی توانیم با جستجو کردن خدا را پیدا کنیم. این موجود مقدس باید برای قویترین و پرورش یافته ترین و آموخته ترین ذهن ها و همچنین ضعیفترین و نادان ترین آنها بصورت یک راز باقی بماند. اگر چه «ابرها و تاریکی او را احاطه کردهاند، سلطنت او بر عدالت و انصاف استوار است» مزامیر باب ۹۷ آیه ۲. تا کنون می توانیم رفتار او را با خود اینطور بفهمیم همانگونه که تشخیص میدهیم رحمت بیکران را که به قدرت لایتناهی پیوسته است. فهم و درک ما از اهداف او به اندازه شعور و معرفت ما از اوست؛ فرا تر از این را همچنان باید اعتماد به دستی داشته باشیم که قادر مطلق است و قلبی که سرشار از محبت است.» – الن جی. وایت، از مرجع فوق: Education, p. 169


سوالاتی برای بحث


۱. بعضی از مسیحیان چنین تعلیم می دهند که حتی پیش از بدنیا آمدن ما، خدا برخی را انتخاب نمود که نجات یابند یا برخی دیگر از بین بروند. اگر شما اتفاقاً جز آن دسته بودید که خدا در محبت و حکمت بی نهایتش مقدر ساخته بود از بین بروید، دیگر صرف نظر از انتخاب هایتان محکوم به تباهی بودید — که بسیاری از مردم بر این باورند که به معنی سوختن در آتش جهنم تا ابدیت می باشد. به عبارت دیگر، برخی بدون بستگی به انتخاب هایشان و تنها از طریق مشیت خدا، مقدر شدند در این جهان بدون رابطه نجات دهنده با عیسی زندگی کنند، تا اینکه در زندگی بعدی خود در آتش جهنم بسوزند. چه اشتباهی در مورد این تصویر وجود دارد؟ این دیدگاه چگونه با درک ما از چنین مسائل مشابهی در تضاد می باشد؟


۲. شما چگونه نقش کلیسای ادونتیست روز هفتم و فراخوانده شدن وی را در جهان امروزه ، با نقش اسرائیل کهن در آن زمان مشابه می دانید؟ شباهت ها و تفاوت های این دو کدامند؟ به چه روش هایی ما بهتر عمل می کنیم؟ یا بدتر عمل می کنیم؟ پاسخ های خود را توضیح دهید.


درس یازدهم


۹ تا ۱۵ دسامبر


منتخب






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: رومیان بابهای ۱۰ و ۱۱.


آیه حفظی: «پس میگویم آیا خدا قوم خود را رد کرد؟ حاشا ! زیرا که من نیز اسرائیلی از اولاد ابراهیم از سبط بنیامین هستم« (رومیان باب ۱۱ آیه ۱).


درس این هفته باب های ۱۰ و ۱۱ رومیان را پوشش می دهد که تمرکز آن بویژه بر روی باب ۱۱ می باشد. به منظور ادامه درک نحوه تفکر پولس، خواندن کامل هر دو باب مهم است.


این دو باب کانون بسیاری از بحث ها بوده اند. اگر چه یک نکته از طریق آنها روشن می شود و آن محبت خدا برای بشریت و تمایل زیاد وی برای رستگاری آنها میباشد؛ و آن محبت خدا برای بشریت است و اشتیاق عظیم اوست تا شاهد رستگاری همه ابنای بشر باشد. هیچ کس برای نجات طرد نخواهد شد. باب ۱۰ رومیان بوضوح روشن می کند که «در یهود و یونانی تفاوتی نیست» (رومیان باب ۱۰ آیه ۱۲) – همه گناهکارند و همه به فیض خدا که از طریق عیسی مسیح به جهان داده شده است، نیازمند هستند. این فیض به همه می رسد – نه بر اساس ملیت، تولد و نه با اعمال شریعت بلکه از طریق ایمان به عیسی که به عنوان جایگزینی برای گناهکاران همه جهان مُرد. نقش ها ممکن است تغییر کنند اما اصل نقشه نجات هرگز تغییر نمی کند.


پولس این موضوع را در باب ۱۱ ادامه می دهد. همانطور که قبلاً بیان شد، مهم است در اینجا درک کنیم که هنگامی که پولس در مورد برگزیده شدن و فراخوانده شدن سخن می گوید، مسئله مربوط به نجات نمی شود؛ مسئله نقش برنامه خدا برای جذب تمام جهان می باشد. هیچ گروهی برای نجات یافتن طرد نشده است. مسئله هرگز این نبود. در عوض، پس از صلیب و پس از معرفی انجیل به غیر یهودیان، بویژه توسط پولس، جنبش اولیه ایمانداران – یهودی و غیر یهودی – ردای بشارت را بر دوش تمام جهانیان انداخت.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۶ دسامبر آماده شوید.




مسیح و شریعت


رومیان باب ۱۰ آیات ۱ تا ۴ را بخوانید. با در نظر داشتن آنچه قبلا بیان شد، پیام در اینجا چیست؟ ما امروزه چگونه ممکن است در خطر «عادل شمردن خود« باشیم؟


احکام گرایی می تواند به اشکال مختلفی دیده شود که برخی نامحسوس تر و محیل تر از دیگران باشد. کسانی که بر خود نگریستند، بر اعمال خوبشان، رژیم غذایی خوب خود، چگونگی سفت و سخت نگاه داشتن سبت و همه کارهای بدی که انجام نداده اند و یا چیزهای خوبی که بدست آورده اند – حتی با بهترین نیت ها – تکیه می کنند، در حال فرو رفتن در دام احکام گرایی می باشند. ما در هر لحظه از زندگیمان باید قدوسیت خدا را در تقابل با گناهکاری خود ، در پیش رویمان نگه داریم؛ این مطمئن ترین روش برای محافظت از خود در برابر نوع تفکری که مردم را به متکی بودن بر شایستگی و «عدالت خود» که در تقابل با عدالت مسیح است منتهی می سازد، می باشد.


رومیان باب ۱۰ آیه ۴ آیه ای مهم است که ماهیت اساسی کل پیام پولس به رومیان را ارائه می دهد. نخست، ما باید زمینه را بشناسیم. بسیاری از یهودیان «میخواستند عدالت خود را ثابت کنند» (رومیان باب ۱۰ آیه ۳) و بدنبال «عدالت شریعت« (رومیان باب ۱۰ آیه ۵) بودند. اما با آمدن مسیح موعود، روش صحیح عدالت ارائه شد. عدالت به همه کسانی که مایل به ترمیم ایمانشان در مسیح بودند، ارائه شد. او کسی بود که آیین های تشریفاتی کهن یهود به وی اشاره می نمود.


حتی اگر کسی در اینجا ده فرمان را در تعریف شریعت بگنجاند، بدین معنا نیست که ده فرمان منسوخ شده بودند. احکام اخلاقی منعکس کننده گناهان، خطاها، کاستی های ماست و در نتیجه ما را به نیازمان به یک ناجی، آمرزش و عدالت رهنمون می سازند – که همه اینها تنها در عیسی یافت می شوند. در این مفهوم، مسیح «ختم» شریعت است که بدینوسیله آن شریعت ما را به او و عدالتش هدایت می کند. واژه یونانی معادل «ختم» در اینجا teloes میباشد که همچنین می تواند بصورت «هدف» یا «مقصود« ترجمه شود. مسیح هدف نهایی شریعت است که آن شریعت ما را به عیسی هدایت می کند.


در نظر گرفتن اینکه این آیه چنین تعلیم می دهد که ده فرمان یا بطور خاص فرمان چهارم (آنچه واقعا منظور این افراد است) اکنون منسوخ شده اند، درواقع متضاد آنچیزی است که پولس و عهد جدید تعلیم میدهد.


آیا تاکنون برای خوبی های خود بویژه در مقایسه با دیگران، به خودتان افتخار کرده اید؟ شاید شما بهتر باشید اما که چه؟ خود را با مسیح مقایسه کنید و سپس به اینکه واقعا چقدر خوب هستید، بیاندیشید.




انتخاب فیض


رومیان باب ۱۱ آیات ۱ تا ۷ را بخوانید. این آیات بطور شفاف و دایمی، کدام تعالیم عوامانه و پیش و پا افتاده ای را انکار می کنند؟


در بخش نخست پاسخ به سوال «آیا خدا قوم خویش را از خود رانده است؟»، پولس به یک گروه از باقیماندگان که برگزیده ای از فیض هستند اشاره میکند ، مبنی بر اینکه که خدا قوم خویش را از خود نرانده است. نجات برای همه کسانی که آن را بپذیرند، برای یهودی و غیر یهودی بطور یکسان در دسترس می باشد.


باید بیاد داشت که ایمان آورندگان اولیه به مسیح همه یهودی تبار بودند – برای مثال، گروهی که در روز پنطیکاست ایمان آوردند. متقاعد ساختن پطرس به اینکه غیر یهودیان دسترسی برابری به فیض مسیح داشتند (اعمال رسولان باب ۱۰؛ مقایسه کنید با اعمال رسولان باب ۱۵ آیات ۷ تا ۹) و اینکه انجیل باید در دسترس آنان نیز قرار میگرفت، نیاز به بصیرت و معجزه ویژه ای داشت.


رومیان باب ۱۱ آیات ۷ تا ۱۰ را بخوانید. آیا پولس می گوید که خدا تعمدا چشمان آن بخش از جماعت بنی اسرائیل که عیسی را انکار نمودند، بروی رستگاری کور نمود؟ چه اشکالی در مورد این طرز فکر وجود دارد؟


پولس در رومیان باب ۱۱ آیات ۸ تا ۱۰، از عهد قدیم که یهودیان به عنوان مرجعی معتبر پذیرفتند، نقل قول می کند. آیاتی که پولس نقل می کند، انگار که خدا را به دادن روحی از خواب آلودگی که مانع دیدن و شنیدن ایشان می شد، نشان می دهند. آیا خدا چشمان مردم را نابینا می کند تا مانع ایشان از دیدن نوری بشود که آنها را به نجات هدایت می کند ؟ هرگز! این آیات باید با توجه به توضیحاتمان در باب ۹ رومیان، درک بشوند. پولس در مورد نجات فردی سخن نمیگوید، زیرا خدا هیچ گروهی را برای نجات رد نمی کند. مسئله در اینجا و همواره با نقشی که این مردم در کار خدا ایفا میکنند، سر وکار دارد.


چه اشکال بزرگی در مورد این عقیده که خدا گروهی از مردم را برای نجات رد کرده است، وجود دارد؟ چرا این مطلب بر خلاف آموزه کلی انجیل است که هسته اصلی آن نشان می دهد که مرگ مسیح برای انسانهاست؟ برای مثال در مورد یهودیان، این عقیده به نتایج مصیبت بار منتهی شد؟




شاخه طبیعی


رومیان باب ۱۱ آیات ۱۱ تا ۱۵ را بخوانید. پولس در این آیات چه امید بزرگی ارائه می دهد؟


ما در این آیات دو عبارت برابر می یابیم: (۱) «پری ایشان [بنیاسرائیل]» (رومیان باب ۱۱ آیه ۱۲) و (۲) «باز یافتن ایشان [بنیاسرائیل]» (رومیان باب ۱۱ آیه ۱۵). پولس این کاهش و نادیده گرفتن را تنها موقتی ، و بدنبال آن پذیرش و کامل بودن را پیشبینی کرد. این پاسخ دوم پولس به پرسش مطرح شده در ابتدای این باب می باشد، «آیا خدا قوم خود را طرد کرده است؟» آنچه به نظر طرد کردن می آید، از نظر او یک وضعیت موقتی است.


رومیان باب ۱۱ آیات ۱۶ تا ۲۴ را بخوانید. پولس در اینجا چه چیزی به ما می گوید؟


پولس بازماندگان وفادار اسرائیل را به یک درخت زیتون اصیل تشبیه می کند که برخی از شاخه هایش شکسته شده اند (آنهایی که ایمان ندارند) – تصویری که او برای اثبات اینکه «خدا قوم خود را رد نکرده است» (رومیان باب ۱۱ آیه ۲) بکار می برد. ریشه و تنه همچنان پا برجا هستند.


ایمانداران غیر یهودی تبار به این درخت پیوند زده شده اند. اما آنها شیره و انرژی خود را از ریشه و تنه که نشان دهنده اسرائیل ایماندار است، می گیرند.


آنچه برای کسانی که عیسی را انکار نمودند اتفاق افتاد، می توانست برای ایمانداران غیریهودی تبار نیز اتفاق بیافتد. کتاب مقدس این نگرش را که «هر کس که نجات یابد، همواره نجات یافته است» ، تعلیم نمی دهد. درست همانطور که نجات بطور رایگان ارائه می شود، بدون هیچ قید و بندی می تواند رد بشود. اگر چه ما باید مراقب این اندیشه باشیم که هر بار که کار اشتباهی می کنیم از نجات دور می شویم، یا تنها در صورت کامل بودن نجات پیدا می کنیم، باید از افتادن در گودال مخالف نیز اجتناب نماییم – این ایده که زمانی که فیض خدا ما را فرا گیرد، کاری نیست که انجام دهیم یا تصمیمی نیست که با گرفتنش نجات را از ما دور کند. در پایان، تنها کسانی که «در مهربانی او میمانند» (رومیان باب ۱۱ آیه ۲۲) نجات خواهند یافت.


هیچ ایمانداری نباید به نیکویی های خود ببالد یا بر دیگر انسانها احساس برتری داشته باشد. نجات ما بدست آورده نشده است؛ بلکه یک هدیه می باشد. در برابر صلیب، در برابر معیار قدوسیت خدا، همه ما برابر هستیم: گناهکارانی نیازمند به فیض الهی، گناهکارانی نیازمند به قدوسیتی که تنها از طریق فیض به ما می رسد. ما چیزی به نوبه خود برای بالیدن نداریم؛ تفاخر ما باید تنها در عیسی و کاری که با آمدنش به این جهان در جسم بشری، بدوش کشیدن رنج های ما، مردن برای گناهان ما، ارائه دادن یک الگو برای شیوه زندگی ما و وعده دادن قدرت آن زندگی، باشد. ما در همه اینها کاملا وابسته به او هستیم، زیرا بدون او هیچ امیدی فراتر از آنچه این جهان ارائه می دهد، نخواهیم داشت.




کل بنی اسرائیل میتواند نجات یابد


رومیان باب ۱۱ آیات ۲۵ تا ۲۷ را بخوانید. پولس در اینجا چه رویدادهای مهمی را پیش بینی میکند؟


مسیحیان کنونی برای قرن ها، رومیان باب ۱۱ آیات ۲۵ تا ۲۷ را مورد بحث و مناظره قرار داده اند. با این وجود، چند نکته واضح می باشد. برای شروع، مفهوم کلی در اینجا برقراری ارتباط خدا با یهودیان می باشد. آنچه پولس میگوید، پاسخی به پرسش مطرح شده در ابتدای باب است، «آیا خدا قوم خود را رد کرده است؟« مطمئناً پاسخ او خیر میباشد و توضیح او این است که (۱) نابینایی (در یونانی porosis، سختی) تنها «مقطعی» می باشد و (۲) این وضعیت تنها موقتی است، «تا زمانیکه کمال و پری غیر یهودیان حاصل شود.»


«کمال و پری غیر یهودیان» به چه معناست؟ بسیاری این عبارت را به عنوان بیانی از تحقق ماموریت انجیل میبینند که بموجب آن تمام جهان پیام انجیل را می شنود. «پری امت ها» زمانی که انجیل در همه جا موعظه شود، آمده است. ایمان اسرائیل آشکار شده در مسیح جهانی است. انجیل به تمام جهان موعظه شده است. آمدن عیسی نزدیک است. پس در این زمان بسیاری از یهودیان روی به مسیح می آورند.


نکته دشوار دیگر، مفهوم «همگی اسرائیل نجات خواهند یافت» (رومیان باب ۱۱ آیه ۲۶) می باشد. این نباید به این صورت تفسیر شود که همه یهودیان بواسطه یک حکم الهی در پایان نجات خواهند یافت. کتاب مقدس در هیچ کجا جهانشمولی و همچنین برای کل نژاد بشر یا بخشی خاص را موعظه نمی کند. پولس امیدوار بود «بعضی از ایشان» (رومیان باب ۱۱ آیه ۱۴) نجات یابند. برخی مسیح موعود را پذیرفتند و برخی دیگر او را انکار نمودند، درست همانطور که همه گروه های مردم چنین می کنند.


الن جی. وایت در تفسیر خود از باب ۱۱ رومیان، از زمان «پایان انتشار انجیل سخن می گوید» هنگامی که «بسیاری از یهودیان ... با ایمان مسیح را به عنوان نجات دهنده خود خواهند پذیرفت.» – برگرفته شده از: The Acts of the Apostles, p. 381.


«باید کار بزرگی در جهان ما انجام شود. خداوند اعلام نموده است که غیر یهودیان باید جمع شوند و نه تنها آنها بلکه یهودیان نیز. بسیاری در میان یهودیان وجود دارند که ایمان خواهند آورد و خواهیم دید از طریق ایشان نقشه نجات خدا به عنوان چراغی روشن به پیش خواهد رفت. یهودیان در همه جا هستند و نور حقیقت کنونی باید به ایشان برسد. در میان آنها بسیاری وجود دارند که بسوی نور خواهند آمد و تغییر ناپذیری شریعت خدا را با قدرتی شگفت انگیز اظهار خواهند داشت.» بر گرفته از مرجع فوق:


– Evangelism, p. 578.


مدتی درباره ریشه های یهودی ایمان مسیحی بیاندیشید. یک مطالعه گزینشی از دین یهودیت چگونه می تواند به درک بهتر شما از ایمان مسیحی کمک کند؟




نجات و رستگاری گناهکاران


محبت پولس برای قوم خود بوضوح در رومیان باب ۱۱ آیات ۲۵ تا ۲۷ آشکار می باشد. احتمالاً اینکه برخی از هموطنانش بر علیه او و بر علیه حقیقت انجیل مبارزه می کردند، بسیار دشوار بوده است. و با این وجود در میان همه اینها، او بر این باور بود که بسیاری عیسی را به عنوان مسیح موعود خواهند دید.


رومیان باب ۱۱ آیات ۲۸ تا ۳۶ را بخوانید. پولس چگونه محبت خدا را نه تنها نسبت به یهودیان بلکه نسبت به تمام بشریت نشان می دهد؟ او چگونه در اینجا قدرت شگفت انگیز و اسرار آمیز فیض خدا را ابراز می کند؟


در آیات ۲۸ تا ۳۶ باب ۱۱ رومیان، اگر چه تضادی بین یهودیان و غیر یهودیان بوجود آمده است، یک نکته واضح باقی می ماند: رحمت و محبت و فیض خدا به گناهکاران نیز ارزانی میشود. حتی قبل از بوجود آمدن جهان، نقشه خدا نجات بشریت و بکار گیری انسانهای دیگر، حتی ملت ها به عنوان ابزاری در دستانش برای تحقق اراده الهی خود بوده است.


با دقت و دعا رومیان باب ۱۱ آیه ۳۱ را بخوانید. ما در مورد شهادت دادنمان نه تنها به یهودیان بلکه به همه مردمی که با آنها در ارتباط هستیم، چه نکاتی را از این آیه باید بدست آوریم؟


بدون شک در طی قرن ها، اگر کلیسای مسیحی با یهودیان برخورد بهتری می داشت، عده بیشتری ممکن بود به مسیح موعود روی بیاورند. گمراهی بزرگ قرن های نخستین پس از مسیح، و گرایش شدید مسیحیان به بت پرستی – از جمله انکار روز هفتم و جایگزینی آن با روز یکشنبه – مطمئناً جذب شدن یهودیان به عیسی را آسان نساخت.


پس، بسیار مهم است که همه مسیحیان رحمتی را که در عیسی به ایشان عطا شده است ، درک نمایند و آن را به دیگران نشان دهند. در غیر اینصورت ما مسیحی نخواهیم بود (متی باب ۱۸ آیات ۲۳ تا ۳۵ را ببینید).


آیا کسی وجود دارد که شما باید به او محبت کنید، کسی که شاید استحقاق آن را نداشته باشد؟ چرا با وجود دشوار بودن، آن رحمت را به این فرد نشان ندهید؟ آیا این چیزی نیست که عیسی برای ما انجام داده است؟




تفکری فراتر: میتوانید مطالب زیر را مطالعه کنید:


Read Ellen G. White, “Before the Sanhedrin”, pp. 77–79; “From Persecutor to Disciple”, pp. 112–114; “Written From Rome”, pp. 474, 475, in The Acts of the Apostles; “Reaching Catholics”, pp. 573–577, in Evangelism; “What to Preach and Not to Preach”, pp. 155, 156, in Selected Messages, book 1.


«با وجود افول اسرائیل به عنوان یک قوم، در میان ایشان بازماندگان خوبی بودند که باید نجات پیدا می کردند. در زمان ظهور نجات دهنده ، مردان و زنان وفاداری وجود داشتند که با خوشحالی مژده یحیی تعمید دهنده را دریافت نمودند و به مطالعه دوباره نبوت های مربوط به مسیح موعود روی آوردند. هنگامی که کلیسای مسیحی اولیه بنا شد، متشکل از یهودیان وفاداری بود که عیسی ناصری را به عنوان کسی که منتظر ظهورش بودند، تصدیق نمودند.» – الن جی، وایت، برگرفته شده از مرجع زیر:


The Acts of the Apostles, pp. 376, 377.


«در میان یهودیان برخی وجود دارند که مانند شائول طرسوسی در کتاب مقدس توانا هستند و اینها قدرت شگفت انگیز تغییر ناپذیر شریعت خدا را اعلام خواهند نمود. آنها به عنوان خدمتگزارانی که در ایمان برای کسانی که مدتی طولانی نادیده مورد نفرت قرار گرفته اند، نجات خدا برایشان آشکار خواهد شد.» – صفحه ۳۸۱.


«در پایان کار انتشار انجیل، هنگامی که کار خاص برای طبقات مردمی است که تاکنون نادیده گرفته شده اند، خدا انتظار دارد که رسولانش علاقه ویژه ای به یهودیانی نشان دهند که در سرتاسر زمین وجود دارند. همانطور که عهد قدیم با عهد جدید در توضیحی از هدف ابدی یهوه آمیخته شده اند، این به عنوان آغاز یک خلقت جدید، رستاخیز روح با بسیاری از یهودیان درخواهد آمیخت. از آنجایی که تقدیر از مسیح از انجیل در صفحات کتب عهد عتیق به تصویر کشیده شده است، و چگونگی توضیحات واضح عهد جدید از عهد قدیم را درک میکنند، قوه ذهنی به خواب رفته ایشان تحریک خواهد شد و آنها مسیح را به عنوان نجات دهنده جهان به رسمیت خواهند شناخت. بسیاری با ایمان، مسیح را به عنوان نجات دهنده خود خواهند پذیرفت.» – صفحه ۳۸۱.


سوالاتی برای بحث


۱. از آنجایی که شریعت خدا و بویژه روز سبت در روزهای گذشته تحت تمرکز خاصی بودند، آیا منطقی نیست که بیاندیشیم که یهودیان – که برخی از آنها به اندازه ادونتیست ها نسبت به ده فرمان جدی می باشند – در کمک به شفاف سازی برخی از مسائل برای جهانیان نقشی خواهند داشت؟ گذشته از هر چیز وقتی بحث به نگاه داشتن سبت می رسد، ادونتیست ها در مقایسه با یهودیان ، نوباوگان ایمان و تازه واردان به گود مسیحیت محسوب میشوند.


۲. از میان همه کلیساها، چرا کلیسای ادونتیست در بشارت به یهودیان از همه موفق تر است؟ شما و کلیسای محلیتان برای بشارت به یهودیان در اجتماع خود چه کارهایی می توانید انجام دهید؟


۳. شما از اشتباهات بسیاری در اسرائیل کهن، چه چیزی می توانید بیاموزید؟ چگونه می توانیم امروزه از انجام کارهای مشابه آن اجتناب نماییم؟


درس دوازدهم


۱۶ تا ۲۲ دسامبر


غلبه بر اهریمن با نیکی






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: رومیان بابهای ۱۲ و ۱۳.


آیه حفظی: « هم شکل این جهان نشوید بلکه به وسیلة تجدید افکار، وجود شما تغییر شکل یابد تا بتوانید ارادة خدا را تشخیص بدهید و آنچه را که مفید و پسندیده و کامل است، بشناسید.» (رومیان باب ۱۲ آیه ۲).


اگر چه پولس بدنبال آگاه نمودن رومیان از برداشت نادرستشان از شریعت می باشد، همه مسیحیان را نیز به معیار والای فرمانبرداری فرا می خواند. اطاعت از تغییر درونی در قلب و ذهن بوجود می آید، تغییری که تنها از طریق قدرت خدا در فردی است که تسلیم او می شود.


رساله رومیان شامل هیچ اشاره ای به اینکه این اطاعت بخودی خود حاصل میشود نیست. ذهن فرد مسیحی باید در مورد آنچه از او خواسته شده روشن شود؛ او باید برای اطاعت از آن خواسته ها اشتیاق داشته باشد؛ و در نهایت، فرد مسیحی باید بدنبال قدرتی باشد که بدون آن، فرمانبرداری نا ممکن است.


این بدین معناست که اعمال، بخشی از ایمان مسیحی هستند. پولس هرگز قصد کم ارزش نمودن اعمال را ندارد؛ او در باب های ۱۳ تا ۱۵ بر اعمال تاکید زیادی می کند. این مطلب به هیچ وجه انکار آنچه که قبلا درباره عادل شمرده شدن از طریق ایمان گفته است، نمی باشد. در مقابل، اعمال تجلی درست از چیزی است که زندگی با ایمان را مفهوم میبخشد. حتی می توان استدلال نمود که بدلیل مکاشفه ای که پس از آمدن عیسی اضافه گردید، الزامات عهد جدید دشوارتر از آنچیزی هستند که در عهد قدیم لازم بود. به ایمانداران عهد جدید در عیسی مسیح، الگویی مناسب از رفتار اخلاقی داده شد. او و نه هیچ کس دیگری الگویی را نشان میدهدکه باید از آن تبعیت کنیم «پس همین فکر در شما باشد که» [نه موسی، نه دانیال، نه داود، نه سلیمان، نه خنوخ، نه دبورا و نه الیاس] «مُقدم بر عیسی نبودند.» (فیلیپیان باب ۲ آیه ۵).


معیاری بالاتر از این وجود ندارد و نمی تواند باشد.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۳ دسامبر آماده شوید.




خدمت خردمندانه شما


بخش اصول تعلیمی رساله رومیان، با فصل ۱۱ خاتمه می یابد. فصل های ۱۲ تا ۱۶ دستورالعمل های عملی و نکات شخصی را ارائه می کنند. با این وجود، این فصل های پایانی بسیار مهم هستند زیرا نحوه زندگی ایمانی را نشان می دهند.


برای تازه واردان، ایمان جایگزینی برای اطاعت نیست، بطوری که ایمان به نوعی وظیفه ما را در اطاعت از خداوند باطل می سازد. احکام اخلاقی همچنان قابل اجرا هستند؛ آنها در عهد جدید توضیح داده شده و تقویت شده اند. و همچنین هیچ اشاره ای نشده است که هماهنگ نمودن زندگی فرد مسیحی با این احکام اخلاقی آسان خواهد بود. بلعکس، به ما گفته شده است که گاهی می تواند دشوارتر باشد زیرا مبارزه با نفس و گناه همیشه سخت است. (اول پطرس باب ۴ آیه ۱). به فرد مسیحی قدرت الهی و اطمینان داده شده که پیروزی امکان پذیر است ، اما ما همچنان در دنیای خصم بسر می بریم و باید مبارزات زیادی علیه وسوسه انجام دهیم. خبر خوش این است که در صورت سقوط و یا لغزش، رانده نخواهیم شد بلکه کاهنی اعظم داریم که بخاطر ما وساطت می کند. (عبرانیان باب ۷ آیه ۲۵).


رومیان باب ۱۲ آیه ۱ را بخوانید. مقایسه ارائه شده در اینجا چگونه نحوه زندگی ما مسیحیان را آشکار می سازد؟ رومیان باب ۱۲ آیه ۲ چگونه با این آیه منطبق است؟


پولس در رومیان باب ۱۲ آیه ۱ به قربانی کردن های عهد قدیم اشاره می کند. همانطور که در قدیم حیوانات برای خدا قربانی می شدند، اکنون نیز مسیحیان باید جسم های خود را تسلیم خدا کنند – نه اینکه کشته شوند بلکه به عنوان قربانی های زنده وقف خدمت او باشند.


در زمان اسرائیل کهن هر پیشکشی که برای قربانی کردن آورده می شد، بدقت مورد بررسی قرار می گرفت. در صورت وجود هر گونه عیب در حیوان، رد می شد، زیرا خدا فرمان داده بود که پیشکش بدون عیب باشد. بنابراین به مسیحیان دستور داده شده است بدنهای خود را به عنوان قربانی زنده مقدس پسندیده خدا، ارائه کنند. به منظور انجام اینکار، تمام قدرت های ایشان باید به بهترین شکل ممکن حفظ شود. اگر چه هیچ کدام از ما بدون عیب نیستیم، نکته این است که باید تا جایی که می توانیم، بدنبال یک زندگی پاک و وفادارانه باشیم.


«به وسیلة تجدید افکار، وجود شما تغییر شکل یابد» (رومیان باب ۱۲ آیه ۲). رسول به این صورت پیشرفت (مسیحی) را توصیف می کند؛ زیرا او به کسانی که قبلا مسیحی شده اند اشاره می کند. زندگی مسیحی بدین معنی نیست که ثابت بایستید بلکه باید از آنچه که خوب است به آنچه که بهتر است، تبدیل شوید.» – مارتین لوتر، Commentary on Romans, pp. ١٦٧, ١٦٨. حرکت از خوب به بهتر در زندگی مسیحی به چه معناست؟




هوشیارانه اندیشیدن


در این ثلث درباره ابدی بودن احکام اخلاقی خدا بسیار زیاد صحبت کرده ایم و بارها تاکید نموده ایم که پیام پولس در رساله رومیان چنین تعلیم نمی دهد که ده فرمان منسوخ شدهاست و یا به نوعی از طریق ایمان ، باطل نگردیده است.


با این وجود، چنان گرفتار کلمات احکام شده ایم که روح احکام را فراموش کرده ایم. و آن روح محبت است – محبت برای خدا و یکدیگر. در حالی که همه می توانند ادعای محبت کنند، آشکار نمودن این محبت در زندگی روزانه می تواند موضوعی کاملاً متفاوت باشد.


رومیان باب ۱۲ آیات ۳ تا ۲۱ را بخوانید. ما باید چگونه محبت خود را نسبت به دیگران آشکار سازیم؟


همانطور که در اول قرنتیان باب های ۱۲ و ۱۳ آمده است، پولس پس از اشاره به عطایای روح، محبت را اعتلا میبخشد. محبت (به یونانی agape) شیوه عالی تری از محبت را بازگو میکند.«خدا محبت است» (اول یوحنا باب ۴ آیه ۸). بنابراین، محبت شخصیت خدا را توصیف می کند. محبت نمودن یعنی رفتار کردن با دیگران آنگونه که خدا رفتار می کند و عمل نمودن در برابر دیگران مانند خدا می باشد.


پولس در اینجا نشان می دهد که این محبت چگونه باید به شیوه ای عملی ابراز شود. یک اصل مهم بوجود می آید و آن تواضع شخصی است: تمایل فرد به نداشتن «فکرهای بلندتر از آنچه شایسته است» (رومیان باب ۱۲ آیه ۳)، تمایل به «اکرام یکدیگر بیشتر از خود» (رومیان باب ۱۲ آیه ۱۰)، و تمایل به «خود را بالاتر از دیگران ندانستن» (رومیان باب ۱۲ آیه ۱۶). سخنان مسیح درباره خود چنین تداعی میکند که: «یوغ مرا بگردن گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا من بردبار و فروتن هستم و جانهای شما آرامی خواهد یافت» (متی باب ۱۱ آیه ۲۹).


از بین همه مردم، مسیحیان باید متواضع ترین باشند. گذشته از هر چیز به این نکته بنگرید که ما تا چه حد درمانده هستیم. ببینید تا چه میزان گمراهیم. و ببینید تا چه حد نه تنها وابسته به عدالتی خارج از خود برای نجات بلکه همچنین نیرویی در خود به منظور تغییر بگونه ای که خود هرگز از عهده آن بر نمی آییم. ما چه چیزی برای بالیدن داریم؟ ما چه چیزی برای خودستایی داریم؟ ما چه چیزی از خود داریم که بتوانیم به آن افتخار کنیم؟ هیچ چیز. ما برای شروع این فروتنی فردی – نه تنها در برابر خدا بلکه در برابر دیگران – باید آنگونه که پولس در این آیات به ما اندرز می دهد، زندگی کنیم.


رومیان باب ۱۲ آیه ۱۸ را بخوانید. شما تا چه حد بخوبی این پند را در زندگیتان در حال حاضر اعمال می کنید؟ آیا ممکن است به منظور انجام آنچه کلام خدا در آن به ما می گوید، رفتارتان را اصلاح نمایید؟




مسیحیت و حکومت


رومیان باب ۱۳ آیات ۱ تا ۷ را بخوانید. چه اصول اساسی درباره روش هایی که از طریق آنها می توانیم با قدرت مدنی حکومت ارتباط برقرار کنیم، می توانیم از این آیات بدست آوریم؟


آنچه سخنان پولس را بسیار جالب می سازد این است که او آنها را در زمانی که یک امپراطوری بت پرست بر جهان حکمرانی می نمود، نوشت – امپراطوری که می توانست بسیار وحشی، در هسته فاسد باشد، که چیزی درباره خدای حقیقی نمی دانست و در طی تنها چند سال شروع به آزار و اذیت کسانی که خواستار عبادت آن خدا بودند، می نمود. درواقع، پولس توسط حکومت به مرگ محکوم شد! اما با وجود همه اینها پولس از این طرفداری می نمود که مسیحیان حتی تحت حکمرانی چنین حکومتی، شهروندانی خوب باشند؟


بلی. و این بدین دلیل است که ایده دولت خود در کتاب مقدس مشاهده می شود. مفهوم و اصل دولت از طرف خدا مقرر شده است. انسانها نیازمند زندگی در یک اجتماع با قوانین و مقررات و معیارها می باشند. هرج و مرج مفهومی نیست که بر پایه کتاب مقدس باشد.


با گفتن این، مفهومش این نیست که خدا همه اشکال دولت ها یا آنگونه که همه حکومت ها عمل می کنند را می پذیرد ؛ بر عکس. لازم نیست برای دیدن برخی از این رژیم های بی رحم بجاهای دوردست در تاریخ یا در این جهان بنگریم. با این وجود حتی در شرایطی مانند این، مسیحیان باید تا حد امکان، از قوانین سرزمینشان اطاعت کنند. مسیحیان باید تا جایی که مطالبات حکومت با آنچه خدا می خواهد در تضاد نباشد، با وفاداری از آن حکومت حمایت کنند. فرد باید پیش از رفتن به راهی که او را در تضاد با قدرت های حاکم قرار می دهد، مسئله را با دقت و دعا و مشورت با دیگران بررسی کند. ما از نبوت می دانیم که همه پیروان وفادار خدا روزی در برابر قدرت های سیاسی حاکم بر جهان خواهند ایستاد (مکاشفه یوحنا باب ۱۳). تا آن زمان، ما باید در برابر خدا شهروندانی خوب در کشور محل زندگیمان باشیم و هر کاری که می توانیم، انجام بدهیم.


«ما باید حکومت بشری را به عنوان یک حکم تعیین شده الهی به رسمیت بشناسیم و اطاعت از آن را به عنوان یک وظیفه مقدس در حوضه مشروع آن تعلیم بدهیم. اما زمانی که مطالبات آن در تضاد با مطالبات خدا هستند، ما باید بجای بشر از خدا اطاعت کنیم. کلام خدا باید بالاتر از هر قانون بشری به رسمیت شناخته شود...


«ما ملزم به مبارزه علیه مقامات حکومتی نیستیم. سخنان ما، شفاهی یا کتبی، باید بدقت سنجیده شوند تا مبادا خود را به عنوان کسی که مخالف با قانون و مقررات است مشخص کنیم. ما نباید چیزی غیرضروری بگوییم یا کاری انجام بدهیم که جلوی راه ما را سد کند.» – الن جی. وایت، The Acts of the Apostles, p. 69




یکدیگر را محبت کنید


«هیچچیز به کسی مقروض نباشید، به جز محبّت به یکدیگر. کسی که دیگران را محبّت کند، شریعت را بجا آورده است.» (رومیان باب ۱۳ آیه ۸). ما چگونه باید این آیه را درک کنیم؟ آیا بدین معناست که اگر محبت بورزیم، دیگر ملزم به اطاعت از شریعت خدا نیستیم؟


همانطور که عیسی در موعظه روی کوه انجام داد، پولس در اینجا احکام شریعت را با نشان دادن اینکه محبت باید قدرت محرک پشت کارهای ما باشد قوت می بخشد. از آنجایی که شریعت رو نوشت شخصیت خداست و خدا محبت است، از این رو، محبت کردن به معنی تحقق بخشیدن شریعت می باشد. با این وجود، پولس نوعی معیار مبهم محبت را با احکام دقیق شریعت جایگزین نمی کند، آنگونه که برخی از مسیحیان ادعا می کنند. احکام اخلاقی همچنان الزام آور هستند زیرا بار دیگر این چیزی است که گناه را مشخص می کند – و چه کسی می تواند واقعیت خدا را انکار کند؟ با این وجود، احکام تنها در زمینه محبت می توانند بدرستی نگاه داشته شوند. بیاد داشته باشید برخی از آنهایی که مسیح را به صلیب کشیدند، به خانه بازگشته و احکام را نگاه داشتند!


پولس به چه فرمانهایی به عنوان نمونه هایی که اصل محبت را در نگه داشتن شریعت نشان می دهند اشاره می کند؟ چرا بطور خاص این فرمانها را ذکر می کند؟ (رومیان باب ۱۳ آیات ۹ و ۱۰).


جالب توجه است که عامل محبت، اصلی نبود که تازه معرفی شده باشد. پولس با نقل قول لاویان باب ۱۹ آیه ۱۸، «همسایة خود را مثل خویشتن محبت نما» نشان می دهد که این اصل، یک بخش کامل از نظام عهد قدیم بود. پولس بار دیگر برای حمایت از موعظه انجیل خود به عهد قدیم اشاره می کند. برخی از این آیات چنین استدلال می کنند که پولس تعلیم می دهد که تنها چند فرمان که در اینجا اشاره شده، الزام آور هستند. اگر چنین باشد، پس آیا این بدین معناست که مسیحیان می توانند به پدر و مادر خود بی احترامی کنند و بت ها را بپرستند و خدایان دیگری در برابر خداوند داشته باشند؟ مطمئناً خیر.


به موضوع متن در اینجا توجه کنید. پولس به نحوه ارتباط افراد به یکدیگر اشاره می کند. او به روابط شخصی اشاره دارد که به همین دلیل فرمان هایی که در مرکزیت این روابط قرار دارند را ذکر می کند. استدلال او قطعا نباید به عنوان باطل کننده سایر احکام تلقی شود. (اعمال رسولان باب ۱۵ آیه ۲۰، اول تسالونیکیان باب ۱ آیه ۹، اول یوحنا باب ۵ آیه ۲۱ را ببینید.) علاوه بر این، همانطور که نویسندگان عهد جدید اشاره می کنند ما با نشان دادن محبت به یکدیگر، محبتمان را به خدا نشان می دهیم (متی باب ۲۵ آیه ۴۰ ، اول یوحنا باب ۴ آیات ۲۰ و ۲۱).


در مورد رابطه خود با خدا و نحوه انعکاس آن در رابطه خود با دیگران بیاندیشید. عامل محبت تا چه میزان در آن روابط دارای اهمیت است؟ چگونه می توانید بیاموزید که به دیگران آنگونه که خدا به شما محبت می کند، محبت بورزید؟ چه چیزی مانع شما از انجام دادن این کار می شود؟




اکنون زمان نجات ماست


« به علاوه شما میدانید که ما در چه زمانی هستیم و میدانید که موقع بیدار شدن از خواب رسیده است. امروز نجات ما از آن روزی که ایمان آوردیم، نزدیکتر است.» (رومیان باب ۱۳ آیه ۱۱).


همانطور که در تمام دروس این ثلث بیان نمودیم، پولس تمرکز خاصی بر این رساله به رومیان داشت و این برای روشن ساختن نقش ایمان و اعمال در زمینه عهد جدید برای کلیسای روم – بویژه ایمانداران یهودی در آنجا – بود. موضوع نجات و نحوه عادل و مقدس شمرده شدن گناهکار در برابر خداوند بود. پولس برای کمک به کسانی که تمام تاکیدشان بر شریعت بود، شریعت را در نقش و زمینه مناسبش قرار می دهد. اگر چه در حالت ایده ال، یهودیت حتی در زمانهای عهد قدیم مذهبی از فیض بود، احکامگرایی بوجود آمد و خسارت های زیادی ببار آورد. ما به عنوان یک کلیسا باید بسیار مراقب باشیم که همان اشتباه را تکرار نکنیم.


رومیان باب ۱۳ آیات ۱۱ تا ۱۴ را بخوانید. پولس در اینجا درباره چه رویداد هایی سخن می گوید و ما در انتظار این رویداد ها، چگونه باید عمل کنیم؟


چقدر جالب است که پولس در اینجا با ایمانداران صحبت می کرد و به ایشان می گفت که از خواب بیدار شده و حواس خود را جمع کنند زیرا عیسی باز خواهد گشت. این واقعیت که این مطلب تقریبا دو هزار سال قبل نوشته شد، اهمیتی ندارد. ما باید همواره در انتظار نزدیک بودن آمدن مسیح زندگی کنیم. تا آنجایی که به همه ما مربوط می شود، و تا آنجایی که تجربیات شخصی خودمان مشخص می سازند، بازگشت مسیح به نزدیکی مرگ احتمالی خودمان است. اینکه ما هفته بعد یا ۴۰ سال دیگر چشمان خود را در مرگ فرو ببندیم و اینکه ما ۴ روز یا ۴۰۰ سال بخوابیم – تفاوتی برایمان ندارد. اولین چیزی که پس از آن درک خواهیم نمود، آمدن دوباره عیسی است. از آنجایی که مرگ همواره بطور بالقوه نزدیک هر کدام از ماست، زمان در حقیقت کوتاه است و نجاتمان نزدیکتر از زمانی است که نخست ایمان آوردیم.


اگر چه پولس در رساله رومیان به آمدن دوباره مسیح به مقدار زیادی نمی پردازد، در رساله های تسالونیکیان و قرنتیان بیشتر به آن با جزئیات اشاره می کند. گذشته از هر چیز، این یک موضوع بسیار مهم در کتاب مقدس و بویژه در عهد جدید می باشد. بدون آن و بدون امیدی که ارائه می دهد، ایمان ما درواقع بی معنی است. گذشته از هر چیز، «عادل شمرده شدن از طریق ایمان» بدون آمدن دوباره که حقیقت شگفت انگیزی که نتیجه را کامل می کند، چه مفهومی دارد؟


اگر شما بطور قطع می دانستید که عیسی ماه بعد می آید، چه چیزی را در زندگیتان خود تغییر می دادید و چرا؟ اگر بر این باورید که باید این چیزها را یکماه پیش از آمدن مسیح تغییر دهید، چرا نباید آنها را اکنون تغییر دهید؟ تفاوت آن در چیست؟




تفکری فراتر: «اراده خدا در کتاب مقدس آشکار شده است. حقایق کلام خدا اظهارات قادر مطلق است. کسی که این حقایق را بخشی از زندگی خود می کند، در هر مفهوم مخلوقی جدید می شود. به او قدرت های ذهنی جدید داده نمی شود، بلکه تاریکی که از طریق جهل و گناه، درک او را تیره ساخته بود از بین می رود. عبارات «دل تازه به شما خواهم داد« به معنی این است که «روح تازه در اندرون شما خواهم نهاد.« تغییری در قلب همواره با اعتقاد راسخ و روشن وظیفه مسیحی، درکی از حقیقت همراه می باشد. کسی که توجهی دقیق و با دعا به کتاب مقدس دارد، درکی شفاف و قضاوتی درست بدست خواهد آورد، آنگونه که گویا با روی آوردن به خدا به سطح بالاتری از فهم رسیده است.» – الن جی. وایت، My Life Today, p. 24


«خداوند ... بزودی می آید و ما باید برای ظهور او آماده و منتظر باشیم. آه، دیدن او و مورد استقبال قرار گرفتن به عنوان نجات یافتگان او چقدر باشکوه خواهد بود! ما مدت زیادی منتظر هستیم اما نباید امیدمان کمرنگ شود. اگر ما بتوانیم پادشاه را در زیبایی اش ببینیم، برای همیشه برکت داده خواهیم شد. احساس می کنم که باید با صدای بلند فریاد بزنم ... ما در حال نزدیک شدن به زمانی هستیم که مسیح در قدرت و جلالی زیاد خواهد آمد تا نجات یافتگان را به خانه ابدیشان ببرد» – الن جی. وایت،


Testimonies for the Church, vol. 8, p. 253.


سوالاتی برای بحث


۱. در کلاس در مورد پرسش پایان مطالعه روز پنج شنبه بپردازید. پاسخ های مردم به این پرسش چه بود و چگونه آنها را توجیه می کردند؟


۲. این پرسش که ما چگونه باید شهروندانی خوب و مسیحیانی خوب باشیم، می تواند گاهی پیچیده باشد. اگر کسی نزد شما می آمد و میخواست برای آنچه که بخاطر آن ایستادگی کرده مبتنی بر ایمان به اراده خداست – حتی اگر او را در تضاد با حکومت قرار می داد – شما به او چه می گفتید؟ چه مشاوره ای می دادید؟ چه اصولی را باید دنبال کنید؟ چرا این چیزی است که ما باید تنها با حداکثر جدیت و دعا ادامه دهیم (گذشته از هر چیز، همه کسانی که به داخل چاه شیرها انداخته می شوند، بدون صدمه بیرون نمی آیند.)


۳. فکر می کنید انجام کدام مورد دشوارتر است: تبعیت سخت در نگاه داشتن احکام یا محبت داشتن نسبت به خدا و دیگران بدون قید و شرط؟ یا اینکه می توانید استدلال کنید که این پرسش یک دوگانگی نادرست ارائه می دهد؟ اگر چنین است، چرا؟


۴. همانطور که به پایان این فصل نزدیک می شویم، در کلاس در مورد آنچه که از رساله رومیان آموختید که به درک شما از اهمیت اصلاحات کمک زیادی می کند، صحبت کنید. رومیان درباره آنچه ما باور داریم و دلیل آن، چه چیزی به ما آموخت؟


درس سیزدهم


۲۳ تا ۲۹ دسامب


زندگی مسیحی






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: رومیان بابهای ۱۴ تا ۱۶.


آیه حفظی: « پس تو چرا دربارة برادر یا خواهر خود قضاوت میکنی؟ یا چرا برادر یا خواهرت را تحقیر مینمایی؟ همة ما پیش کرسی قضاوت خدا خواهیم ایستاد.» (رومیان باب ۱۴ آیه ۱۰).


حال در آخرین بخش از مطالعه کتاب رومیان ، کتابی که نهضت اصلاحات پروتستان براساس آن بوجود آمد – کتابی که بیش از هر کتاب دیگری باید در واقع دلیل و باقی ماندن ما بعنوان پروتستانها را نشان بدهد. ما پروتستان ها بویژه ادونتیست های روز هفتم، معتقد به اصل "کتاب مقدس بنیان اعتقادی محض" به عنوان معیار ایمان می باشیم. و از طریق کتاب مقدس است که حقیقتی را که باعث شد نیاکان روحانی ما قرنها قبل، از روم جدا شوند را بعنوان حقیقت بزرگ نجات و رستگاری از طریق ایمان بپذیریم، حقیقتی که در رساله های پولس به رومیان با قدرت تمام بیان شد.


شاید تمام مطالب بتواند با پرسش زندانبان بت پرست خلاصه شود، "من چه باید بکنم که نجات یابم"؟ (اعمال رسولان باب ۱۶ آیه ۳۰). در رومیان پاسخ به آن پرسش را گرفتیم – و پاسخ آن چیزی نبود که کلیسا در زمان لوتر می داد. از این رو اصلاحات آغاز شد و ما امروز اینگونه هستیم.


پولس در این بخش آخر، به موضوعات دیگر می پردازد که شاید در مرکز موضوع اصلی وی قرار ندارند اما همچنان آنقدر مهم هستند که در رساله وی گنجانده شوند. بنابراین، آنها نیز برای ما کلامی روحانی بشمار میروند.


پولس چگونه رساله خود را پایان داد، چه چیزی نوشت و چه حقایقی در آنجا برای ما وجود دارند، میراثی نه تنها از پولس بلکه از نیاکان پروتستان ما؟


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۳۰ دسامبر آماده شوید.




ضعیف در ایمان


در رومیان باب ۱۴ آیات ۱ تا ۳، مسئله مربوط به خوردن گوشتی می باشد که ممکن است برای بت ها قربانی شده باشد. شورای اورشلیم (اعمال رسولان باب ۱۵) چنین حکم داد که ایمان آورندگان غیر یهودی تبار می بایست از خوردن چنین غذاهایی خودداری کنند. اما همیشه این پرسش وجود داشت که آیا گوشت های فروخته شده در بازار از حیوانات قربانی شده برای بت ها آمده اند یا خیر (اول قرنتیان باب ۱۰ آیه ۲۵ را ببینید). برخی از مسیحیان اصلاً به این موضوع اهمیت نمی دادند؛ دیگران در صورت داشتن اندک تردیدی تصمیم به خوردن سبزیجات می گرفتند. موضوع هیچ ربطی به مسئله گیاهخواری و شیوه زندگی سالم و بهداشتی نداشت. و همچنین پولس در این آیات اشاره ای به این که تمایز قائل شدن بین گوشت پاک و ناپاک منسوخ شده بود، نمی کند. این موضوع مورد نظر نیست. اگر عبارت «او میتواند همه چیز بخورد» (رومیان باب ۱۴ آیه ۲) به این معنی در نظر گرفته شود که اکنون هر حیوانی، پاک یا ناپاک، قابل خوردن می باشد، اشتباه خواهد بود. مقایسه با سایر آیات عهد جدید در تضاد با چنین کاربردی خواهد بود.


در ضمن، «پذیرفتن» فردی ضعیف در ایمان به معنی موافقت کامل باعضویت او و وضعیت اجتماعی او بود. نباید با آن فرد بحث می شد بلکه به وی حق عقیده و اظهار نظر داده میشد.


پس از رومیان باب ۱۴ آیات ۱ تا ۳ ، چه اصولی باید بدست آوریم؟


همچنین تشخیص اینکه پولس در رومیان باب ۱۴ آیه ۳ اهمیت دارد زیرا او از کسی که «در ایمان ضعیف است» بطور منفی سخن نمی گوید (رومیان باب ۱۴ آیه ۱). او همچنین به این فرد توصیه نمی کند که چگونه قوی شود. تا آنجایی که به خدا مربوط می شود، مسیحی بیش از حد وسواسی (که ظاهراً بیش از حد وسواسی مورد قضاوت قرار گرفته؛ نه توسط خدا بلکه توسط یاوران مسیحی) مورد پذیرش است. «خدا او را پذیرفته است.»


رومیان باب ۱۴ آیه ۴ چگونه بر آنچه که ما پیش از این بررسی نمودیم، تاکید می کند؟


اگر چه ما باید اصول موجود در درس امروز را در ذهن داشته باشیم، آیا زمان ها و یا مکان هایی وجود ندارد که ما باید قدم به جلو گذاشته و فرد را نه از روی قلب بلکه از طریق اعمال او قضاوت کنیم؟ آیا ما باید در همه موقعیت ها، قدم به عقب گذاشته چیزی نگوییم و کاری نکنیم؟ اشعیا باب ۵۶ آیه ۱۰ دیده بانان را به عنوان «سگان گنگاند که نمیتوانند بانگ کنند» توصیف می کند. ما چگونه میتوانیم بدانیم چه زمانی صحبت کنیم و چه زمانی سکوت نماییم؟ چگونه تعادل درست را در اینجا حفظ می کنیم؟




در برابر جایگاه داوری


رومیان باب ۱۴ آیه ۱۰ را بخوانید. پولس در اینجا چه دلایلی برای ما ارائه می کند که در مورد قضاوت درباره دیگران مراقب باشیم؟


ما گرایش داریم که گاهی در مورد دیگران بشدت قضاوت کنیم و این اغلب برای چیزهایی است که خود نیز انجام می دهیم. اگر چه اغلب کارهایی که ما انجام می دهیم به بدی زمانی که دیگران آنها را انجام می دهند، به نظر نمی رسند. ما ممکن است با ریاکاریمان خود را فریب دهیم اما نمی توانیم خدا را فریب دهیم که به ما هشدار داد: « دربارة دیگران قضاوت نکنید تا مورد قضاوت قرار نگیرید. همانطور که شما دیگران را محکوم میکنید خودتان نیز محکوم خواهید شد. با هر پیمانهای که به دیگران بدهید، با همان پیمانه عوض خواهید گرفت. چرا پرِ کاهی را که در چشم برادرت هست میبینی، ولی در فکر چوب بزرگی که در چشم خود داری نیستی؟ یا چگونه جرأت میکنی به برادر خود بگویی: "اجازه بده پر کاه را از چشمت بیرون آورم" حال آنکه خودت چوب بزرگی در چشم داری.» (متی باب ۷ آیات ۱ تا ۴).


مفهوم این گفته از عهد قدیم چیست که پولس در اینجا معرفی می کند ؟ رومیان باب ۱۴ آیه ۱۱.


نقل قول از اشعیا باب ۴۵ آیه ۲۳، از این اندیشه پشتیبانی می کندکه همه باید برای قضاوت حاضر باشند. «هر زانو» و «هر زبان» در رومیان ۱۴: ۱۱ به این مطلب مهم تاکید دارد که فراخوانی بصورت فردی است. مطلب خود بر این نکته دلالت دارد که هر کس باید برای زندگی و اعمال خود جوابگو باشد (رومیان باب ۱۴ آیه ۱۲). هیچ کس نمی تواند جوابگوی دیگری باشد. در این مفهوم مهم، ما نگهبان برادر خود نیستیم.


با در نظر داشتن این زمینه در ذهن، چگونه آنچه را که پولس در رومیان باب ۱۴ آیه ۱۴ می گوید ، درک می کنید؟


موضوع همچنان غذاهای قربانی شده برای بت ها می باشد. بطور واضح مسئله تمایز میان غذاهای پاک یا ناپاک نمی باشد. پولس می گوید که بخودی خود خوردن غذاهایی که ممکن است به بت ها پیشکش شده باشند، اشتباه نیست. گذشته از هر چیز، یک بت چیست؟ هیچ چیز (اول قرنتیان باب ۸ آیه ۴ را ببینید)، بنابراین چه اهمیتی دارد اگر برخی از بت پرستان به یک مجسمه، یک قورباغه یا یک گاو نر غذا پیشکش می کردند؟


یک فرد نباید مجبور به ستیز با وجدان خود بشود حتی اگر وجدانش بیش از حد حساس باشد. این واقعیت را ظاهراً برادران «قوی» در ایمان درک نکردند. آنها از وسواس برادران ضعیف نفرت داشتند و سنگ های لغزش را در راه آنها قرار می دادند.


آیا ممکن است شما در تعصبتان نسبت به خداوند، در خطر آنچه پولس در اینجا نسبت به آن هشدار می دهد، قرار داشته باشید؟ چرا ما باید مراقب این موضوع باشیم که خود را بجای وجدان دیگران قرار ندهیم، هر چند نیتمان خوب باشد؟




بدون توهین


رومیان باب ۱۴ آیات ۱۵ تا ۲۳ را بخوانید (اول قرنتیان باب ۸ آیات ۱۲ و ۱۳ را نیز ببینید). خلاصه آنچه را که پولس می گوید در قسمت زیر بنویسید. ما از این آیات چه اصولی بدست می آوریم که می توانیم در تمام زمینه های زندگی خود اعمال کنیم؟


پولس در رومیان باب ۱۴ آیات ۱۷ تا ۲۰، جنبه های متفاوتی از مسیحیت را در چشم اندازی مناسب قرار می دهد. اگر چه رژیم غذایی مهم است ولی مسیحیان نباید بر سر انتخاب های مردم برای خوردن گیاهان بجای گوشت هایی که ممکن است قربانی بت ها بوده باشند، اختلاف داشته باشند. در عوض، آنها باید بر روی عدالت، صلح و شادی در روح القدس تمرکز داشته باشند. ما چگونه می توانیم این اندیشه را در مورد مسئله رژیم غذایی در زمان حال، در کلیسایمان اعمال کنیم؟ هر چقدر پیام سلامتی، و بویژه آموزه های مربوط به رژیم غذایی می توانند برای ما مایه برکت باشند، همه این موضوع را به یک شیوه نمی بینند و ما باید به این تفاوت ها احترام بگذاریم.


پولس در رومیان باب ۱۴ آیه ۲۲، در میان همه اینها، در مورد رها کردن مردم به داشتن وجدان خود، پیش بینی از روی احتیاط جالبی به مطلب خود می افزاید: «خوشا به حال کسی که وقتی کاری انجام میدهد، وجدانش او را سرزنش نمیکند» پولس در اینجا چه هشداری می دهد؟ این مطلب چگونه سایر چیزهایی را که او در اینباره می گوید ، متعادل می سازد؟


آیا شنیده اید کسی بگوید، «به شما ارتباطی ندارد من چه چیزی می خورم، چه چیزی می پوشم و چه نوع سرگرمی دارم؟» آیا چنین است؟ هیچ کدام از ما در مکانی عاری از اجتماع زندگی نمی کنیم. اقدامات، کارها و کردارمان و حتی رژیم غذایی مان می تواند بصورت خوب یا بد بر دیگران تاثیر بگذارد. دیدن نحوه آن دشوار نمی باشد. اگر کسی که به عنوان الگو به شما نگاه می کند، متوجه شود که کار «اشتباهی» انجام می دهید، امکان دارد تحت تاثیر شما همان کار را انجام بدهد. اگر غیر از این فکر کنیم، در واقع خود را فریب داده ایم. این استدلال که شما آن فرد را مجبور به انجام آن کار نکردید، در حاشیه قرار دارد. ما مسیحیان نسبت به یکدیگر مسئولیت هایی داریم و اگر الگوی ما بتواند فردی را گمراه سازد، مقصر ما هستیم.


شما چه الگویی ارائه می دهید؟ آیا احساس راحتی خواهید کرد که دیگران بویژه جوانان یا ایمانداران جدید در همه زمینه ها ، از شما به عنوان الگو پیروی کنند؟ پاسخ شما درباره خودتان چه چیزی بازگو میکند؟




رعایت روزها


در این بحث در مورد قضاوت نکردن دیگرانی که ممکن است دیدگاهی متفاوتی نسبت به ما داشته باشند و نبودن سنگ لغزش یا مانع برای دیگران که ممکن است از کارهای ما ناراحت شده باشند، پولس مسئله روزهای خاصی را مطرح می کند که برخی می خواهند رعایت کنند و برخی دیگر نمی خواهند.


رومیان باب ۱۴ آیات ۴ تا ۱۰ را بخوانید. ما چگونه باید آنچه را که پولس در اینجا می گوید درک کنیم؟ آیا این چیزی در مورد فرمان چهارم می گوید؟ اگر خیر چرا؟


پولس در مورد چه روزهایی سخن می گوید؟ آیا در مورد نگاه داشتن یا نگاه نداشتن بر خی روزها در کلیسای اولیه اختلاف وجود داشت؟ ظاهراً چنین است. ما اشاره ای از چنین اختلافی را در غلاطیان باب ۴ آیات ۹ و ۱۰ می بینیم، جایی که پولس مسیحیان غلاطیه را برای رعایت «روزها، ماه ها، فصلها و سالها» سرزنش می کند. همانطور که در درس ۲ گفتیم، برخی در کلیسا، مسیحیان غلاطیه را به ختنه و نگاه داشتن سایر احکام موسی تشویق کرده بودند. پولس می ترسید که این اندیشه ها ممکن است به کلیسای رومیان آسیب برسانند. اما شاید در روم این بویژه مسیحیان یهودی تبار بودند که در متقاعد ساختن خود به این که دیگر نیاز به نگه داشتن عیدهای یهودی نداشتند، دشوار بود. پولس در اینجا می گوید: آنگونه که مایلید در این زمینه رفتار کنید؛ نکته مهم قضاوت نکردن در باره کسانی است که موضوع را نسبت به شما متفاوت می بینند. ظاهرا برخی از مسیحیان برای اطمینان، تصمیم به نگاه داشتن یک یا چند مراسم یهودی نمودند. نصیحت پولس چنین است: اجازه دهید آنها آنگونه که متقاعد شده اند، عمل نمایند.


آوردن سبت هفتگی در رومیان باب ۱۴ آیه ۵ ، آنگونه که برخی استدلال می کنند، بی دلیل می باشد. آیا می توان تصور نمود که پولس چنین نگرش عقب مانده ای در مورد فرمان چهارم داشته باشد؟ همانطور که در تمام فصل دیده ایم، پولس تاکید زیادی بر اطاعت از احکام داشت، پس او مطمئنا فرمان سبت را همردیف با آن دسته از مردم که درباره خوردن غذاهای پیشکش شده به بت ها مقید بودند، قرار نمی داد. هر چند که این آیات عموما به عنوان نمونه ای برای نشان دادن اینکه روز هفتم سبت دیگر الزام آور نیست، بکار برده می شوند، اما درواقع این آیات چنین چیزی نمی گویند. چنین استفاده ای یک مثال برجسته از آنچه که پطرس در مورد استفاده مردم از نوشته های پولس هشدار داد، می باشد: «در این نامهها گاهی مطالب دشواری هست که مردمان جاهل و ناپایدار از آنها تفسیر غلط میکنند، همانطور که با قسمتهای دیگر کتاب مقدّس هم رفتار میکنند و از این راه هلاکت را نصیب خود میسازند.» (دوم پطرس باب ۳ آیه ۱۶).


تجربه شما در مورد روز سبت چه بوده است؟ آیا آن برکتی که قرار بوده برایتان بوده است؟ به منظور تجربه کامل تر آنچه خداوند در سبت به شما وعده می دهد، چه تغییراتی می توانید ایجاد کنید؟




سخنان پایانی


رومیان باب ۱۵ آیات ۱ تا ۳ را بخوانید. چه حقیقت مسیحی مهمی در این آیات دیده می شود؟


این آیات به چه روشهایی مفهوم پیرو عیسی بودن را نشان می دهند؟


چه آیات دیگری چنین اندیشه ای را آموزش می دهند؟ مهمتر از همه اینکه، شما خود چگونه می توانید این اصل را بکار ببرید؟


در حالی که رساله خود را به پایان می رساند، چه دعای خیری ادا نمود؟ رومیان باب ۱۵ آیات ۵ ، ۶ ، ۱۳، ۳۳.


خدای صبر به معنی خدایی است که به فرزندان خود در تحمل صبورانه کمک می کند. واژه «صبر»، hupomone، به معنی «شکیبایی»، «استقامت دائمی» می باشد. واژه برای «تسلی» ممکن است بصورت «دلگرمی» ترجمه شود. خدای دلگرمی خدایی است که تشویق می کند. خدای امید یعنی خدایی که به بشر امید داده است. و به همین ترتیب خدای صلح خدایی است که صلح می بخشد و در او می توان آرامش داشت.


پولس پس ازدرود و ثناهای شخصی متعدد، چگونه رساله خود را به پایان می رساند؟ رومیان باب ۱۶ آیات ۲۵ تا ۲۷.


پولس نامه خود را با حمد و ستایش شکوهمندانه برخدا خاتمه می دهد. خدا کسی است که همه مسیحیان روم و همه مسیحیان می توانند با اطمینان به او اعتماد کنند تا جایگاهشان را به عنوان پسران و دختران نجات شده خدا، عادل شمرده شده از طریق ایمان و اکنون هدایت شده توسط روح خدا تایید نمایند.


می دانیم که خداوند در واکنش به وضعیتی خاص در یک زمان خاص به پولس الهام بخشید تا این رساله را به رشته تحریر در آورد. آنچه که نمی دانیم، تمام جزئیاتِ مربوط به آنچه که خداوند در مورد آینده برای پولس آشکار نموده است، می باشد.


آری پولس در مورد «ارتداد» (دوم تسالونیکیان باب ۲ آیه ۳) آگاه بود، اگر چه آیات در مورد میزان دانستن او به ما چیزی نمی گویند. بطور خلاصه ما نمی دانیم که آیا پولس آگاهی از نقش خود و نوشته هایش بویژه این رساله درباره رویداد های پایانی داشت یا خیر. در یک مفهوم، این مهم نیست. آنچه اهمیت دارد این است که پروتستان در این آیات بوجود آمد و کسانی که بدنبال وفادار ماندن به عیسی هستند، اساس کتاب مقدس , که پایه ایمان و تعهد خود را بر آن قرار می دهند حتی در زمانی که جهان «در پیروی از وحش» شگفت زده شود (مکاشفه یوحنا باب ۱۳ آیه ۳).




تفکری فراتر: میتوانید مطالب زیر را مطالعه کنید:


Read Ellen G. White, “Unity and Love in the Church”, pp. 477, 478; “Love for the Erring”, pp. 604–606, in Testimonies for the Church, vol. 5; “Helping the Tempted”, p. 166, in The Ministry of Healing; p. 719, in The SDA Bible Commentary, vol. 6.


«خطری که امت خدا برای دنباله روی از برادر و خواهر وایت با آن مواجه بودند و اندیشه ای که آنها برای رنجهای گرانبار خود باید نزد آنها بیایند و از آنان تدبیر و مشورت بجویند به من نشان داده شد که نباید اینگونه باشد. آنها با قلبی مشفق و عشق به منجی ، باید نزد او یعنی (خدا) بیایند، هنگامی که خسته و گرانبارند و او آنها را آرامی خواهد بخشید ... بسیاری با این پرسش نزد ما می آیند: آیا من باید اینکار را انجام بدهم؟ آیا باید در این امر شرکت کنم؟ یا در مورد لباس پوشیدن، آیا باید این جامه را بپوشم یا آن جامه را؟ من به آنها پاسخ می دهم: شما ادعا می کنید که شاگردان مسیح هستید. کتاب های مقدس خود را بخوانید. زندگی نجات دهنده عزیزمان هنگامی که در میان بشر بر روی زمین ساکن بود را بدقت و با دعا بخوانید. از زندگی او تقلید نمایید و دیگر از مسیر باریک منحرف نخواهید شد. ما کاملا از اینکه وجدان شما باشیم صرف نظر می کنیم. اگر ما به شما بگوییم چه کاری انجام بدهید، شما برای هدایت به ما نگاه خواهید کرد بجای اینکه مستقیم به خود عیسی بنگرید.» – الن جی. وایت، برگرفته شده از مرجع زیر:


Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 2, pp. 118, 119.


«ما نباید مسئولیت هایی که وظیفه آن به عهده خودمان است را بر دوش دیگران بگذاریم و منتظر باشیم تا آنها به ما بگویند چه کاری انجام دهیم. ما نمی توانیم برای مشاوره به بشر متوسل شویم. خداوند درست به همان علاقه ای که وظایف فردی دیگر را آموزش می دهد، وظایف ما را نیز آموزش خواهد داد ... کسانی که تصمیم می گیرند کارهایی که خدا را ناراحت می کنند، انجام ندهند، پس از ارائه مساله خود نزد خدا، خواهند دانست چه روشی را دنبال کنند.« بر گرفته از مرجع روبرو:

– The Desire of Ages, p. 668.


«همیشه افرادی در کلیسا وجود داشتند که دائما بسوی استقلال فردی سوق دارند. آنها به نظر ناتوان می رسند که تشخیص دهند استقلال روح مسئول هدایت بشر به داشتن اعتماد بنفس زیاد و اعتماد به داوری های خود بجای احترام به مشورت و داوری برادران قابل احترامش است.» – بر گرفته از مرجع زیر:


The Acts of the Apostles, pp. 163, 164.


سوالاتی برای بحث


با توجه به برخی از موضوعات این هفته ما مسیحیان چگونه تعادل درست را در موارد زیر می یابیم:


(الف) وفادار بودن به آنچه که ایمان داریم، و در عین حال قضاوت نکردن دیگران که مسائل را متفاوت از ما می بینند؟


(ب) صادق بودن با وجدان خود و بدنبال اینکه وجدان دیگران نباشیم در حالی که همزمان بدنبال کمک به کسانی که باور داریم در خطا هستند؟ چه زمانی صحبت کنیم و چه زمانی ساکت بمانیم؟ ما در صورت ساکت ماندن در چه صورت مقصر هستیم؟


(ج) آزاد بودن در خداوند و در عین حال پی بردن به مسئولیتمان در الگوی خوب بودن برای کسانی که ممکن است به عنوان الگو به ما بنگرند؟