2- راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه سوم 2016 - نقش کلیسا در جامعه محلی


بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: دوم پادشاهان باب ۱۳ آیه ۲۳؛ خروج باب ۲ آیات ۲۳ تا ۲۵؛ لوقا باب ۷ آیات ۱۱ تا ۱۶؛ اول یوحنا باب ۳ آیه ۱۷؛ یوحنا باب ۱۱ آیه ۳۵؛ رومیان باب ۱۲ آیه ۱۵؛ دوم قرنتیان باب ۱ آیات ۳ و ۴.


آیه حفظی: “همین که عیسی به ساحل رسید جمعیت زیادی را دید و دلش به حال آنها سوخت و مریضان آنان را شفا داد” (متی باب ۱۴ آیه ۱۴).


چقدر غم انگیز است؟ دختر ۱۷ ساله ای با مشکلی که اکثر دختران این سن با آن مواجهنددست و پنجه نرم میکند، با این تفاوت که مشکلات او بیشتر بود تا اینکه خودکشی نمود. چه کسی میتوانست حال خراب والدین را تصور کند؟


شبان به خانه ایشان آمد. در اتاق نشیمن در کنارشان نشست و برای مدتی طولانی چیزی نگفت. او فقط با آنها غمگساری کرد. سپس شبان نیز بهمراه آنان گریست. او آنقدر گریست تا دیگر اشکی در چشمانش نماند. سپس بدون گفتن کلمه ای، برخاست و آنجا را ترک نمود.


بعدها، پدر آن دختر به شبان گفت که تا چه حد از کاری که او انجام داده بود، سپاس گزار بود. در آن زمان، او و همسرش به کلمات، وعده ها و سخنان از روی همدردی نیازی نداشتند. تمام چیزی که آنها در آنجا و در آن لحظه نیاز داشتند، یک همدردی ساده بود.


او به خادم خدا گفت، “نمی توانم به شما بگویم که تا چه حد همدردی شما برای ما بسیار با معنا و ارزشمند بود.”


همدردی یعنی حس ترحم و ترحم وابسته به رحم، مهربانی یا غم و اندوه است. یعنی با عمق وجود و احساس با کسی بودن. همدردی نشان دادن نسبت به غم و غصه های دیگران، معاشرت نمودن با دیگران را به سطحی کاملا جدید می برد.


حس همدردی نیز یکی از راه های کلیدی بود که عیسی بواسطه آن مردم را جذب می نمود.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۰ اوت آماده شوید.




شنیدن ناله ها


جهان می تواند مکانی بسیار ترسناک بنظر برسد: پهناور، سرد و بسیار بزرگ که ما بی اهمیتی و بی معنی بودن خود را در میان آن احساس می کنیم. علوم مدرن حتی بر این ترس افزوده است. تلسکوپ های غول پیکر کهکشان ها را عظیم تر و گسترده تر از آنچه که تصورات ما بتوانند بسادگی درک کنند آشکار نموده است. مضاف بر آن ادعاهای عجیب و غیر معمول مکتب داروین که در معروفترین تفسیرهایش نظریه یک آفریننده را رد می کند، قابل درک است که مردم با نوعی حس نومیدی در میان خلقتی پهناور که به نظر می رسد هیچ اهمیتی به ما نمی دهد دست و پنجه نرم می کند.


به طور حتم کتاب مقدس در باره جایگاه انسان در خلقت، نظری متفاوت ارائه میکند.


آیات زیر درباره دلسوزی خدا نسبت به خلقت سقوط کرده و آسیب دیده او بر روی زمین، چه چیزی می آموزند؟


داوران باب ۲ آیات ۱۶ تا ۱۸


دوم پادشاهان باب ۱۳ آیه ۲۳


اشعیا باب ۵۴ آیات ۷ ، ۸ ، ۱۰


مغایر با پنداشت عمومی از خدای عهد قدیم به عنوان خدایی سخت گیر، یعنی بی رحم و نامهربان بخصوص در مقایسه با عیسی و این که چگونه در عهد جدید نشان داده شده است، این آیات تنها تعداد کمی از آیات بیشمار از کتاب عهد قدیم هستند که شفقت خدا را نسبت به بشریت آشکار می سازند.


آیات ۲۳ تا ۲۵ باب ۲ خروج درباره نحوه رفتار خدا نسبت به رنج دیدگان چه چیزی به ما می آموزند؟


خدا غمخوار مردم است و به آنان توجه دارد (یعقوب باب ۵ آیه ۱۱ را ببینید). این موضوعی است که در سراسر کتاب مقدس دیده می شود.


“مصیبتهای ما قلب رئوف او را تحت تاثیر قرار داده است حتی با مرثیه و آوای غم انگیز ما... هر چیزی که آرامش ما را بهم بریزد حتی اگر اندک باشد مورد توجه اوست... هر مصیبتی که بر حقیرترین فرزندان او واقع گردد... اینگونه نیست که پدر آسمانی نسبت بدانها حساس نبوده یا اینکه توجه آنی به آنها نداشته باشد.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Steps to Christ, p. 100






مُنجی دلسوز ما


همان طور که عیسی در طول کهانت زمینی خویش با مردم معاشرت می نمود، با موقعیت هایی مواجه می شد که همدردی و دلسوزی خود را نسبت به ایشان آشکار می نمود. “پس عیسی بیرون آمده، گروهی بسیار دیده، بر ایشان رحم فرمود و بیماران ایشان را شفا داد” (متی باب ۱۴ آیه ۱۴).


متی باب ۹ آیات ۳۵ و ۳۶ و لوقا باب ۷ آیات ۱۱ تا ۱۶ را بخوانید. این آیات درباره نشان دادن حس ترحم و همدردی چه می آموزند؟


واژه همدردی کلمات مشابه دیگری را نیز همچون همدلی و ترحم در خاطر تداعی میکند. بر طبق واژه نامه های مختلف، دلسوزی همان ترحم، همدردی و یکدلی است. ترحم، حس غمگساری برای رنج های یک فرد است. همدلی توانایی درک یا سهیم شدن در احساسات دیگران است.


دلسوزی و همدردی نشان می دهند که ما نه تنها آنچه دیگران از آن رنج می برند را درک می کنیم بلکه می خواهیم در کاهش و درمان رنجشان کمک کنیم.


هنگامی که میشنوید اتفاقات ناراحت کننده ای برای مردم جامعه اتفاق افتاده است، از قیبل سوختن خانه آنها در یک آتش سوزی یا مرگ یکی از اعضای خانواده آنها، چه عکس العملی از خود نشان خواهید داد؟ آیا فقط زیر لب می گویید این بسیار غم انگیز است و سپس از آن می گذرید، که انجامش بسیار آسان است؟ یا حس همدردی شما برانگیخته شده تا برای آنها دلسوزی کنید؟ در عمل، دلسوزی واقعی، شما را به سوی تسلی دادن دوستان و یا غریبه ها سوق میدهد. خواه با ارسال یک نامه و یا کارت ابراز همدردی یا بطور عمقی تر با ملاقات و کمک به رفع نیازهای فوری و مهرورزی، اینها بوضوح نتیجه همدردی واقعی است.


خوشبختانه مردم و سازمانهای امداد، با مهربانی و شفقت به مصیبتهای بزرگ واکنش نشان میدهند. هر چند گاها توجه قابل سزائی به مصیبتها و رویدادهای ناگوار کوچکتر افرادی که به بلا گرفتار شده اند نمیکنیم.


عیسی تنها همدردی نمیکرد بلکه آنرا در حد بالاتری در نظر میگرفت که همانا غمخواری توام با عمل بود. البته ما نیز به چنین عملی فرا خوانده شده ایم. هر کسی میتواند برای بد اقبالی دیگران احساس ناراحتی و همدردی کند. سوال این است که همدردی ما را به انجام چه کاری سوق میدهد؟






اگر بجای آنها بودید


کولسیان باب ۳ آیه ۱۲، اول پطرس باب ۳ آیه ۸ و اول یوحنا باب ۳ آیه ۱۷ را بخوانید. این آیات به ما چه چیزی می گویند و چگونه می توانیم این دلسوزی را در زندگی خود نشان دهیم؟


شفقت از واژه لاتین compati می آید که به معنی “رنج بردن همراه با کسی” است. همان طور که خودمان رنج کشیده ایم، می توانیم رنج های دیگران را نیز درک کنیم؛ و شکی نیست که درست همان طور که اغلب مشتاق شفقت و همدردی در رنج های خود هستیم، باید بخواهیم همین کار را برای دیگران در هنگام نیازهایشان انجام بدهیم.


در یکی از درس های گذشته روایت سامری نیکوکار را دیدیم. عیسی در حالی که الگو و مثال مرد سامری را برجسته می کند، می گوید: “لیکن شخصی سامری که مسافر بود، نزد وی آمده، چون او را بدید، دلش بر وی بسوخت” (لوقا باب ۱۰ آیه ۳۳). این ترحم یا شفقت، مسافر سامری را بر آن داشت که خود را به جای قربانی زخمی فرض کند. کاهن و لاوی احتمالا از خود پرسیدند، اگر من به این مرد کمک کنم چه اتفاقی برایم خواهد افتاد؟ مرد سامری احتمالا از خود پرسیده است، اگر به این مرد کمک نکنم، چه اتفاقی برای او خواهد افتاد؟ در این روایت مرد سامری با از خودگذشتگی، می اندیشد که چه بلایی بر سر قربانی خواهد آمد و سپس وارد عمل می شود. او امنیت و ثروت خود را برای یک بیگانه به خطر انداخت. به عبارت دیگر، گاهی اوقات مسیحی بودن شامل خطراتی می باشد و به طور بالقوه می تواند بهای سنگینی در پی داشته باشد.


به روایت پسر ولخرج نیز از این منظر نگاه کنید (لوقا باب ۱۵ آیات ۲۰ تا ۳۲). پدر آن پسر ولخرج چه کاری انجام می دهد که او را در برابر انتقاد و نزاع خانوادگی آسیب پذیر می کند؟ آغوش مهربان، جامه تعلقات، حلقه اعتماد، کفشهای آزادی و دعوت به جشن، شادی بی غل و غش پدری را منعکس میکند که می خواهد همه چیز را به خاطر بازگشت پسر اسراف کار خود فدا کند. اسراف کاری به معنی هدر دادن، بی ملاحظگی، غیر معقول بودن و افسارگسیخته بودن است. این نوع رفتار به طور حتم مسلک پسر را در این داستان توصیف می کند. کمی در باره بازگشت پسر اسرافکار تامل کنید. می توان ادعا کرد که پدر در این داستان همه کرامت خود را کنار گذاشته و با بی پروایی هر آنچه دارد را به پسر پریشانحال خود ببخشد. پدر از نظر برادر بزرگتر، کاری بیهوده، غیر معقول و خارج از عرف میکند. پدر در نظر پسر توبه کارش ولخرج می شود و قلب پر از ترحمش هر آنچه که در توان دارد را برای بازپروری او در طَبَق اخلاص میگذارد.


این سطح از همدردی و شفقت شامل خودانکاری می شود و ما را نسبت به هر آنچه پیش آید آسیب پذیر می کند در عین حالی که با فردی همرنج میشویم و تلاش میکنیم تا آنها را بحال اول برگردانیم. به طور خلاصه، شفقت و همدردی حقیقی ممکن است بهایی بهمراه باشد.




عیسی گریست


“عیسی گریست” (یوحنا باب ۱۱ آیه ۳۵). این آیه تنها درباره بشر بودن عیسی سخن بمیان نمی آورد. لیکن او چگونه با هیئت بشری با رنجهای دیگران شریک میشد؟ رومیان باب ۱۲ آیه ۱۵ را نیز ببینید.


در آیه ۳۵ باب ۱۱ یوحنا، عیسی از صمیم قلب همدردی، همدلی و ترحم خود را نشان می دهد. اگر چه او در قیام دادن ایلعاذر از مرگ بود، اندوه خانواده ای که با آنها بسیار نزدیک بود از نظر جسمی و احساسی او را تحت تاثیر قرار داد.


با این وجود عیسی تنها برای مرگ یک دوست عزیز نمی گریست. او به تصویری بسیار بزرگتر نگاه می کرد که همانا رنج کشیدن کل بشر بدلیل قدرت ویران کننده گناه بود.


“بار اندوه دوران بر روی دوش او سنگینی میکرد. او تاثیرات وحشتناک سرپیچی از احکام خدا را دید. او دید که در تاریخ جهان، که با مرگ هابیل توام بود، جنگ میان خیر و شر پایان ناپذیر بود. او با مشاهده سال های پیش رو سهم آینده بشر را چیزی جز اندوه و غصه، اشک و مرگ نمیدید. قلب او با درد نسل بشر در اعصار و همه سرزمین ها شکافته شده بود. غم و اندوه نسل گناهکار بر جان او سنگینی می کرد و اشک های او زمانی که خواست تمام پریشانی های آنها را کاهش بدهد، همچون چشمه ای جوشید.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, The Desire of Ages, p. 534.


به سخنان الن وایت بیندیشید: عیسی بگونه ای که هیچیک از ما هرگز قادر نخواهد بود "درد نسل بشر را در همه اعصار و ممالک دید".


خود ما به سختی می توانیم دردهای کسانی را که با آنها آشنا هستیم یا به آنها نزدیکیم تحمل کنیم. سپس آنچه درباره درد دیگران در اخبار می خوانیم را به آن اضافه کنید. و با این حال، در اینجا خداوند را داریم که به روش های مخصوص خود همه چیز را می داند، و برای اندوه کل بشر می گرید. تنها خدا میزان کامل پریشانی ها و غم های بشر را می داند. ما تا چه حد باید سپاسگزار باشیم که تنها جزیی ضعیف از آن اندوه را داریم و گاهی اوقات حتی مقدار آن زیاد به نظر می رسد. سعی کنید آنچه که در آن زمان قلب عیسی را تکان داد، تصور کنید.






نوع دیگری از تسلی بخشی


"چقدر باید خدا را شکر کنیم خدایی که پدر خداوند ما عیسی مسیح است خدایی که سرچشمه لطف و مهربانی است و در زحمات ما را تسلی و قوت قلب میبخشد. بلی او ما را تسلی میدهد تا ما نیز همین تسلی را به کسانی بدهیم که در زحمتند و به همدردی و تشویق ما نیاز دارند". (دوم قرنتیان باب ۱ آیات ۳ و ۴). پولس در اینجا درباره اینکه چگونه رنج های خودمان می توانند در نشان دادن حس همدردی و تسلی به اطرافیانمان موثر واقع شوند، چه می گوید؟ چگونه واقعیت این کلمات را در زندگی خود (اگر داشته اید) تجربه کرده اید؟


واژه تسلی یا قوت قلب از ریشه لاتین com (با هم، با یکدیگر) بعلاوه fortis (قوت، قوی) برگرفته شده است. همانگونه که مسیح ما را در مصیبتها قوت میبخشد مانیز میتوانیم آن قوت را بدیگران انتقال دهیم. همان طور که از اندوه خودمان درس گرفته ایم، می توانیم موثرتر در اندوه دیگران، به ایشان خدمت کنیم.


کلیساها عموما اعضایی دارند که رنج می کشند و اعضایی که آرامش می دهند. این ترکیب می تواند کلیسای شما را به یک “خانه امن” - شهر پناهگاه - (باب ۳۵ اعداد را ببینید) همچنین به نهری شفا بخش (حزقیال باب ۴۷ آیات ۱ تا ۱۲ را ببینید) که در جامعه جاری است، تبدیل کند.


نشان دادن همدردی و تسلی دادن یک هنر است. در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد:


  • قابل اعتماد باشید. بیشتر از حرف زدن گوش بدهید. مطمئن باشید که زبان حرکات بدن شما (یا ایما و اشاره)، تلاش شما را برای همدردی و تسلی دادن تقویت کند.

  • از روی شخصیت فردی خود همدردی نشان دهید. بعضی از مردم با گریه آرام به همراه شخصی که دچار رنج گردیده، همدردی خود را نشان می دهند. دیگران گریه نمی کنند اما چیزی را برنامه ریزی می کنند که برای شخص سوگوار آرامش دهنده است.

  • حضور داشتن اغلب مهمتر از صحبت کردن و یا انجام کاری است.

  • بگذارید تا مردم به شیوه خود سوگواری کنند.

  • با مراحل سوگواری مردم، آشنا شوید.

  • در مورد گفتن "من می دانم چه احساسی دارید"، مراقب باشید. این احتمال وجود دارد که چنین نباشد.

  • مکانی برای مشاوره حرفه ای وجود دارد.

  • نگویید، “برای شما دعا خواهم کرد”، مگر اینکه واقعا چنین قصدی داشته باشید. هنگامی که امکانش وجود دارد همراه با افراد غصه دار، دعا کنید، بدون عجله از آنها دیدن کنید و وعده های تشویق کننده کتاب مقدس را با ایشان درمیان بگذارید.

  • گروه های حمایتی در کلیسا یا اجتماعتان تشکیل بدهید.



تفکری فراتر:


تثنیه باب ۲۴ آیات ۱۰ تا ۲۲؛ یونس باب ۳؛ ملاکی باب ۳ آیه ۱۷؛ متی باب ۱۵ آیات ۳۲ تا ۳۸؛ مرقس باب ۶ آیات ۳۴ تا ۴۴؛ غلاطیان باب ۶ آیه ۲؛ عبرانیان باب ۱۰ آیات ۳۲ تا ۳۴ را بخوانید. تالیفات الن جی وایت را مطالعه کنید: "برای همه انسانها همدردی کنید" صفحه ۱۸۹ و "باملاحظه و اندیشناک بودن برای دیگران" صفحه ۱۹۳ و در کتاب "گامهایی بسوی مسیح" فصل "این دین ناب است" است و فصل "تمثیل سامری نیکو" و فصلهای ۴ و ۵ از کتاب "خدمات کلیسایی برای نیکوکاری".


چند خانواده در طی تعطیلات دور هم جمع شده و با فرزندان خردسالشان بسته هایی از مواد غذایی و بهداشتی تهیه کرده تا به بی خانمان های شهرشان بدهند. آنها پس از چند ساعت کار، سوار ماشین هایشان شدند، به مرکز شهر رفتند و در حدود نیم ساعت، بسته ها را پخش کردند. آنها سپس به یک موزه و پس از آن برای خوردن شام به یک رستوران رفتند. وقتی که به ماشین هایشان باز می گشتند، یکی از آنها گفت من خوشحالم که ما این کار را انجام دادیم. اما می دانید که بیشتر کسانی که ما به ایشان غذا دادیم، احتمالا اینک باز گرسنه هستند؟ شکی نیست مردم بسیار زیادی وجود دارند که نیازمند آرامش، همدردی و کمکی هستند که می تواند طاقت فرسا به نظر برسد، تا جایی که میتوان اندیشید: اصلا کار ما معنی داشت؟ ما تنها توانستیم یک چاله کوچک را پر کنیم. اگر چه این طرز فکر مشکلات بسیاری دارد. ابتدا، اگر همه چنین فکر می کردند هیچ کس به کسی کمک نمی کرد و نیازها همان قدر که بسیار هستند، حتی بیشتر هم می شدند. از طرف دیگر، اگر همه کسانی که می توانستند به دیگران کمک کنند، چنین می کردند، آن وقت نیاز ها و مشکلات به این بدی نمیشد. دوم اینکه در کتاب مقدس هرگز به ما گفته نشده است که درد و رنج و اهریمن در این قسمت از ملکوت زدوده خواهند شد. در واقع، خلاف آن به ما گفته شده است. حتی عیسی زمانی که در اینجا بود، تمام رنج های بشری را پایان نبخشید. او هر کاری که از دستش بر می آمد، انجام داد. ما نیز باید همان کار را انجام دهیم: به کسانی که می توانیم آرامش، همدردی و کمک بدهیم.




درس نهم


۲۰ تا ۲۶ اوت


کهانت عیسی برای رفع نیازهای مردم






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: مرقس باب ۵ آیات ۲۲ تا ۴۳، باب ۱۰ آیات ۴۶ تا ۵۲؛ یوحنا باب ۵ آیات ۱ تا ۹؛ مزامیر باب ۱۳۹ آیات ۱ تا ۱۳؛ مرقس اول باب ۲ آیات ۱ تا ۱۲؛ اعمال رسولان باب ۹ آیات ۳۶ تا ۴۲.


آیه حفظی: “عیسی در تمام شهرها و دهات میگشت و در کنیسه ها تعلیم میداد و مژده پادشاهی خدا را اعلام میکرد و هر نوع ناخوشی و بیماری را شفا میداد” (متی باب ۹ آیه ۳۵).


بانویی از کلیسای ادونتیستهای روز هفتم در کشوری آفریقایی خدمت میکرد و تمایلی به توقف خدمات کلیسایی خود بعد از بازنشستگی نداشت. جامعه اطراف او به دلیل بلای بیماری ایدز به شفا و بهبود محتاج بودند. ضروریترین نیاز این بود که یتیمهای ایدز تغذیه کافی نداشتند. در سال ۲۰۰۲، او و کلیسا تغذیه وعده غذایی سالم کودکان آن جامعه را که شش روز در هفته بود، آغاز نمودند. تغذیه با ۵۰ کودک شروع شد و از سال ۲۰۱۲ به بعد، ۳۰۰ کودک هر روز وعده غذایی دریافت میکردند. این کار منجر به تاسیس یک پیش دبستانی گردید که اینک ۴۵ نفر ازآن کودکان در آن حضور دارند. سایر خدمات شامل پخش لباس از طریق ادرا (ADRA آژانس توسعه و امداد ادونتیست)، توزیع سبزیجات و ذرت از مزرعه ای که آنها اداره میکنند و مراقبت از بیماران میشود. آنها یک برنامه پیشرفت مهارت برای زنان راه اندازی کردند که مهارتها را به یکدیگر می آموختند تا کمکی برای تأمین مخارج آنان باشد. این بتصویر کشیدن محبت عیسی، مولدکلیسایی جدید شد. این کلیسا در ابتدا پنج عضو داشت و در سال ۲۰۱۲، به ۱۶۰ عضو رسید. خدا امکانات ساختن یک یتیمخانه و کلیسایی جدید را در سال ۲۰۱۲ فراهم نمود.


این کار نمونه ای عالی و عملی است از اینکه بر طرف کردن نیازهای اجتماع برای مسیحیان بسیار اهمیت دارد.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۷ اوت آماده شوید.




توقف برای خدمت


عیسی از قایق قدم بر ساحلی در نزدیکی کفرناحوم میگذارد. (باب ۵ مرقس را ببینید.) حواریون همچنان از برخورد دلخراش با مرد دیو زده در دکاپولیس حیرت زده بودند. مانند همیشه، جمعیتی برای دیدن او در آنجا منتظر بودند. مردم که با اشتیاق برای دیدن او ازدحام کرده بودند، برای نزدیک شدن به عیسی به یکدیگر تنه میزنند. بطور ناگهانی از او طلب استمداد میشود، این بار توسط رهبر یک کنیسه.


آیات ۲۲ تا ۴۳ باب ۵ مرقس را بخوانید. زمانی که عیسی برای کمک به درخواست این رهبر کنیسه در راه بود، چه وقفه ای پیش آمد و او چگونه به این وقفه پاسخ داد؟ مهمتر اینکه چه درسهایی باید از این روایت بگیریم و زمانی که در خدمتمان وقفه می افتد، چگونه باید واکنش نشان بدهیم؟


بیایید رو راست باشیم، هیچ کدام از ما وقفه را دوست نداریم، چنین نیست؟ سرمان شلوغ است و کارهایی برای انجام دادن داریم، جاهایی برای رفتن و کارهایی برای تمام کردن داریم. برای خود هدفهایی تعیین میکنیم و میخواهیم که به آنها برسیم، گاهی اوقات در یک دوره زمانی خاص، وقفه ای پیش می آید.


به همین دلیل است که اگر کسی در زمان نامناسب با حاجتی و یا طلب کمک بیاید، میتواند آزار دهنده باشد. بعضی وقتها نمیتوانید کاری که در حال انجام آن هستید را رها کنید. در همین حال، هر چند وقت یکبار میتوانیم کار خود را رها کرده و به کمک دیگران بشتابیم، اما این کار را انجام نمیدهیم زیرا در واقع نمیخواهیم؟


با این حال، اغلب موقعیتهای بزرگتر برای خدمت کردن به مردم نیازمند از طریق پیشامدها و وقفه ها ایجاد میشود. اکثر ما تلاش میکنیم که از وقفه ها جلوگیری کنیم و وقتی برنامه هایمان به هم میریزند، ناراحت میشویم. اگر به طریقه خدمت عیسی نگاه کنیم، متوجه میشویم که بعضی از نیازهایی که او به آنها اهمیت میداد، از طریق وقفه ها پیش می آمدند که او نیز با محبت به آن حاجتها رسیدگی میکرد. اگر بیندیشیم، متوجه خواهیم شد که بیشتر موقعیتهایی که برای خدمت بدست می آوریم از طریق وقفه پیش میآیند. پیش از این به داستان سامری نیکوکار توجه کردیم. چه کسی میداند زمانی که او به آنجا رسید، به کجا میرفت و چه کاری قرار بود انجام دهد؟ اما او در هر صورت توقف نمود تا خدمت کند.






چگونه میتوانم به شما کمک کنم؟


مرقس باب ۱۰ آیات ۴۶ تا ۵۲ و یوحنا باب ۵ آیات ۱ تا ۹ را بخوانید. در هر دو مورد، عیسی پرسشهایی مطرح نمود. چرا او این کار را انجام داد؟


توجه کنید که در هر دو مورد عیسی از آنها پرسید که چه میخواهند، حتی با وجود اینکه مشخص بود آنها چه میخواستند. و حتی اگر چنین نبود، عیسی در هر صورت میدانست آن نیاز ها چه بودند.


با این وجود، عیسی با پرسیدن این سوالات، به آن مردان احترام خود را نشان داد. او نشان داد که به سخنان ایشان گوش میدهد و با گوش کردن، به مشکل و دغدغه های آنها اهمیت میدهد. در خیلی از موارد مردم شاید بیش از هر چیز دیگر همین را میخواهند با کسی فقط حرف بزنند و کسی به حرف آنها گوش بدهد. (شاید دلتنگ شده باشند). گاهی اوقات تنها صحبت کردن درباره مشکل میتواند به فرد کمک کند تا احساس بهتری پیدا کند.


لحظه ای را در نظر بگیرید که چه احساس پیدا خواهید کرد اگر وارد مطب پزشکی بشوید و پزشک نگاهی به شما بیندازد و برای شما نسخه ای بنویسد و شما را به خانه بفرستد. مطمئناً شک خواهید کرد که آیا اصلاً این فرد میداند شما به چه چیزی نیاز دارید. ممکن است بگویید، این “پزشک از من نپرسید که حالم چگونه است و یا به صدای قلبم گوش نکرد یا فشار خون مرا بررسی نکرد یا ...” یکی از قوانین اصلی در کار پزشکی که “تشخیص دادن پیش از درمان است” را رعایت ننمود.


همین مفهوم برای کار خدمات پزشکی کلیسایی نیز استعمال میگردد که بر روی بهداشت وسلامت مردم و رفع نیازهای کلی ایشان تمرکز دارد. خیلی ازکلیساها فکر میکنند که هم اکنون میدانند یا حدس میزنند که چه کاری برای خدمت به دیگران در اجتماعشان ضروری است. هنگامی که ابتدا سعی در مطرح نمودن این مطلب را داریم که میخواهیم با مردم درباره نیازهایشان و یا نیازهای اجتماع صحبت کنیم، این قضیه باعث میشود تا آنها بدانند که ما برای ایشان اهمیت قائل هستیم و ما را از چگونگی خدمت به روشهایی که قابل قدردانی باشد، آگاه میسازد. همچنین، دوستان جدید هم پیدا خواهیم کرد.


“به یاد داشته باشید که شما میتوانید سخت ترین مخالفتها را با نشان دادن علاقه شخصی نسبت به مردمی که ملاقات میکنید، در هم بشکنید. عیسی در طول مدت زندگی بر روی زمین، علاقه شخصی خود را نسبت به زندگی مردان و زنان نشان داد. هر کجا که میرفت، خادم شفابخش بود. ما نیز باید حتی مانند او خوبی کنیم. به ما سفارش شده است تا به گرسنگان غذا، به بی جامگان لباس و به غم دیدگان آرامش بدهیم.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Welfare Ministry, p. 162.






نیازهای عمیقتر


عیسی به عنوان خداوند، بیشتر از خود مردم، درباره آنها میدانست. روایات بسیاری در انجیل وجود دارند که در آنها عیسی نشان داد که نه تنها میدانست مردم در آن لحظه به چه می اندیشد (مرقس باب ۲ آیه ۸ را ببینید) – بلکه از گذشته آنان را نیز آگاه بود (یوحنا باب ۴ آیه ۱۸).


آیات ۱ تا ۱۳ باب ۱۳۹ مزامیر را بخوانید. کلام خدا در اینجا به ما چه میگوید؟


همانطور که در درس روز گذشته دیدیم، عیسی نیازهای مردم را میدانست و آنها را بر طرف مینمود. در حقیقت، او حتی نیازهایی که عمقی تر بودند را نیز میدانست. این واقعیت در داستان مرد فلج دیده میشود. اگرچه در ظاهر نیازاو به شفا عیان بود، ولی مشکلی عمیقتر وجود داشت و به همین دلیل بود که حتی پیش از اینکه عیسی به او بگوید که بسترش را بردارد و راه برود،گفت، “ای فرزند، گناهان تو آمرزیده شد” (مرقس باب ۲ آیه ۵).


آیات ۱ تا ۱۲ باب ۲ مرقس را بخوانید. در مورد این مرد چه چیزی نهان بود؟ نیاز عمقی تر در اصل ممکن است یک مشکل باشد و در مورد افرادی که در طلب خدمت به آنان هستیم به چه شکلی است؟


عیسی میدانست که موضوع در اینجا فراتر از مشکل جسمی بود. “با این حال، این شفای جسمی نبود که او برای رهایی از بار گناه میطلبید. اگر او میتوانست عیسی را ببیند، و اطمینان از نجات و آرامش در آسمان را دریافت کند، او راضی بود که بر طبق ارده خدا زندگی کند یا بمیرد.” – الن جی. وایت، آرزوی اعصار صفحه ۲۶۷


مطمئناً ما قادر نخواهیم بود که مانند عیسی به موارد عمقی پی ببریم. اما میتوانیم مطمئن باشیم که به هر کس که خدمت میکنیم، ایشان مخلوقات آسیب دیده از گناه هستند. یعنی، در کنار هر نیاز غیر ظاهری که ممکن است داشته باشند، همچنین نیازمند فیض، اطمینان و آگاهی از وجود خدایی هستندکه به ایشان عشق ورزید، برای ایشان جان داد و تنها خیرخواه آنان است.






طبیتا در یافا


آیات ۳۶ تا ۴۲ باب ۹ اعمال رسولان را بخوانید. وقتی طبیتا در یافا متوجه نیازهای اطرافیانش شد چه کاری انجام داد؟ عبارت “مقدسان و خصوصا بیوه زنان” در آیه ۴۱ باب ۹ اعمال رسولان به چه چیزی اشاره دارد؟


طبیتا شاگرد عمل بود. “در یافا یکی از ایمانداران که زنی به نام طبیتا بود زندگی میکرد” (اعمال رسولان باب ۹ آیه ۳۶). آیا میتوانید بگوئید: (در شهری که شما زندگی میکنید) پیروانی از مسیح وجود دارند (نام کلیسای خود را بنویسید) که به نیکوکاری و اعمال صالحه میپرداختند؟ (اعمال رسولان باب ۹ آیه ۳۶)


“ایمانداران” اعضای مسیحی کلیسا هستند؛ “بیوه ها” ممکن است شامل اعضای کلیسا و غیر عضو ها باشند. طبیتا احتمالاً به هر دو گروه خدمت میکرد. “یافای” شما باید خارج و داخل کلیسایتان باشد. توجه مداوم برای افراد داخل کلیسایتان نیز راهکار بشارتی قدرتمندی است (اعمال رسولان باب ۲ آیات ۴۲ تا ۴۷). مردم خارج از کلیسا سپس میتوانند بگویند، “ببینید چگونه این ادونتیستهای روز هفتم به یکدیگر محبت و دلسوزی میکنند!”


یوحنا باب ۱۳ آیات ۳۴ و ۳۵ و باب ۱۵ آیه ۱۲ را بخوانید. پیام مشترک موجود در سه آیه چیست و چرا برای ما به عنوان کلیسا اهمیت دارد که از آن تبعیت کنیم؟ با این وجود، چرا گاهی اوقات پیروی از آن میتواند دشوار باشد؟


زمانی که برنامه ریزی میکنید که به مردم خارج از کلیسایتان خدمت کنید، باید روش و شیوه خود را در نظر بگیرید.


ایمی شرمن (Amy Sherman) سه شیوه را تشریح میکندکه کلیسا میتواند در خدمت به جامعه بکار ببرد: (۱) شیوه مقیم محلی که در رفع نیازهای جامعه اطراف کلیسا تمرکز دارد. بانویی که با خدمت به مبتلایان به ایدز، جامعه اطراف محله اش را به عنوان “یافای” خود انتخاب کرد. (۲) شیوه باغبان یعنی توسعه رابطه خدمتگزاری با همسایگان خارج از محیط اطراف کلیسایتان، همانطور که باغبانها باغهای خود را مانند ضمیمه ای افزوده به خانه های خود میبینند. گاهی اوقات چندین کلیسا برای برپایی مرکز خدمات اجتماعی خارج از جامعه خود با هم همکاری میکنند. در یک شهر، کلیساهای مختلفی فروشگاه مواد غذایی بهداشتی و سالم دارند که از آن کلیسایی جدید بوجود آمد. (۳) شیوه شبان که سبک خدمت کردن به یک جمعیت مورد هدف است به جای اینکه یک منطقه جغرافیایی خاص را در نظر بگیرد. – بر گرفته از:


Ronald J. Sider et al., Churches That Make a Difference: Reaching Your Community with Good News and Good Works (Grand Rapids, Mich.: Baker Books, 2002), p. 146.




کلیسا در کار


“نقشه های خود را به دست خداوند بسپار، آنگاه در کارهایت موفّق خواهی شد” (امثال سلیمان باب ۱۶ آیه ۳).


وقتی کلیسایتان چشم انداز و برنامه ای شفاف از اینکه چگونه میتواند به اجتماع خدمت کند، داشته باشد، مهم است که برنامه ای توسعه ارائه دهد که به موجب آن همه بخشهای کلیسا بتوانند برای تحقق آن چشم انداز با هم همکاری کنند. اگر چه ممکن است خود را در کلیسا یک “راهبر” یا راهنما ندانید ولی میتوانید مشارکت و همکاری داشته باشید. همچنین، خوب است که همه اعضای کلیسا این فرآیند را درک کنند زیرا این کار مربوط به مأموریت کلیسا برای جامعه شماست.


در حالت ایده آل، برنامه راهبردی یک کلیسا باید بر پایه همبخشی ازحد اقل سه منبع باشد: (۱) همبخشی کتاب مقدسی و اصول روح نبوت؛ (۲) آگاهی از نیازهای اجتماع؛ و (۳) همبخشی از طریق اعضای کلیسا. بعضی از کلیساها از طریق برگزاری جلسات همبخشی نمودند که همه اعضای کلیسا دعوت میشوند تا ایده ها و رؤیاهایشان را برای فعالیت برون کلیسایی و بهبود وضع داخلی کلیسا بیان کنند.


آیات ۲۵ تا ۳۵ باب ۱۴ لوقا را بخوانید. این آیات چه ارتباطی با تعهد و برنامه ریزی دارد که برای تحقق مأموریت کلیسایتان لازم است ؟


همان طور که درباره روند لازم برای بر رفع موثر نیازهای اجتماعتان می اندیشید، ممکن است فکر کنید: این کار به تعهد و زمان زیادی نیاز دارد. ما مایلیم که میانبر برویم. دو تمثیل به ما در برابر کم اهمیت جلوه دادن به مسئولیت های کلیسایی و مریدی، هشدار می دهند. آنها به ما یادآوری می کنند که تحلیل و برنامه ریزی برای ماموریت ما ضروری هستند. این مطلب در زمینه "مباشرت(۱)" و نظارتی است که باید به خوبی و درستی انجام شود. طعم نمک در آیه ۳۴ باب ۱۴ لوقا بیان کننده تعهد و وقف است. بدون تعهد خدمت و شاگردی ما بلا استفاده و بی معنی است. ما به تعهدی جدی و پایدار برای خداوندمان نیازمندیم و اگر از آن برخوردار باشیم، در خدمتگزاری هم چنین خواهد بود.


۱- مباشرت: آیین و رفتاری است که در برگیرنده مسئولیت برنامه ریزی و مدیریت منابع میباشد. مباشرت میتواند در حیطه وسیعی از جمله طبیعت ، اقتصاد، بهداشت، املاک، اطلاعات و در زمینه الهیات کاربرد داشته باشد (توسط ویرایشگر به متن اضافه گردید).






تفکری فراتر:


تثنیه باب ۱۵ آیه ۱۱؛ ایوب باب ۲۹ آیات ۱۱ تا ۱۷؛ امثال سلیمان باب ۱۴ آیه ۳۱، و باب ۱۹ آیه ۱۷؛ اعمال رسولان باب ۳ آیه ۶؛ یعقوب باب ۱ آیه ۲۷ و باب ۲ آیه ۵ را بخوانید. از تالیفات الن جی وایت "پیشگامان در استرالیا" صفحات ۳۲۷-۳۳۸ از کتاب خدمات کلیسایی برای رفاه را مطالعه کنید.


پولس مانند عیسی در پی رفع سریع نیازهای مردم بود. برای مثال می توانیم این موضوع را در داستان معروف پولس در تالار اجتماعات تپه مریخ آتن ببینیم. در آیه ۲۳ باب ۱۷ اعمال رسولان، پولس وقتی بت پرستی را در شهر دید برانگیخته شدو با روشن فکران محلی و هر کسی که در بازار مایل بود با او صحبت کند به بحث های جالب توجهی پرداخت. او از نیازها و مشکلات آنها آگاه شد. او متوجه شد که کمبودی از یک خدای ناشناخته در زندگی های خود داشته و نیازمند شناخت خدای حقیقی و دست کشیدن از پرستش بت های بی مصرف بودند. سپس به موعظه درکنیسه یهودیان پرداخت جایی که هم یهودیان و هم عابدان غیریهود در آنجا بودند (اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۱۷). به عبارت دیگر، او از موقعیتی که داشت استفاده کرد و با مژده انجیل نظرمردم را جلب نمود. در هر کجا که مردم بودند، پولس با آنان ملاقات میکرد، همان طور که می توانیم از نحوه صحبت کردن او با مردم در کنیسه و در بازار ببینیم. انبوه مردم به گونه ای از الوهیت اعتقاد داشتند زیرا مذبحی برای خدایی نامعلوم ساخته بودند (اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۲۳). پولس که با این فرض قبلی کار می کرد، بدنبال جلب توجه آنها به خدایی بود که “ناشناخته میپرستیدند” (اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۲۳). او حتی بعدها از یکی از شاعران آنها نقل قول نمود که اتفاقا چیزی حقیقی را نوشته بود: “از نسل او میباشیم” (اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۲۸). او از همانجایی که مردم بودند کار خود را شروع کرد، و قصد داشت تا آنها را از بت هایشان دور ساخته و به زندگی در خدا و عیسی که از مرگ قیام کرده بود هدایت نماید. به طور خلاصه، پولس ابتدا نیازهای کسانی که می خواست به ایشان بشارت بدهد را بررسی، سپس سعی در برطرف کردن آن مینمود.




درس دهم


۲۷ اوت تا ۲ سپتامبر


عیسی اعتماد ایشان را جلب نمود






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: پیدایش باب ۱۵ آیه ۶؛ اعداد باب ۱۴ آیه ۱۱؛ اول قرنتیان باب ۳ آیات ۱ تا ۹؛ دانیال باب ۶ آیات ۱ تا ۳؛ نحمیا باب ۲ آیات ۱ تا ۹؛ تثنیه باب ۴ آیات ۱ تا ۹، اعمال رسولان باب ۲ آیات ۴۲ تا ۴۷.


آیه حفظی: “اما عیسی بیش از پیش در تمام آن نواحی شهرت یافت و عدۀ زیادی گرد آمدند تا سخنان او را بشنوند و از ناخوشیهای خود شفا یابند” (لوقا باب ۵ آیه ۱۵).


برای چندین سال یکی از کلیساهایی ادونتیست روز هفتم برای یک دبستان دولتی محلی، پنج روز در هفته صبحانه مهیا میکرد. اگر چه آن کشور بسیار غیر دینی بود، ولی قانون تصویب نموده بود که پول کافی برای استخدام یک دینیار در هر مدرسه محلی فراهم شود و این مدرسه و جامعه محلی از کلیسای ادونتیست روز هفتم خواستند که این کار را انجام دهد (این نادر است که تنها از یک کلیسا خواسته شود که این کار را انجام دهد). نقش دینیار مراقبت از نیازهای جسمی، احساسی و روحانی دانش آموزان و حتی فراتر از اجتماع موجود در مدرسه است. فرصتها شگفت انگیز هستند.


مدیر مدرسه به شبان کلیسا که از مدرسه بازدید میکرد،گفته بود، “من از رابطه منحصر به فرد و خاص که ما با کلیسای شما داریم، لذت میبریم و آرزو میکنیم سایر کلیساها نیز میتوانستند مانند شما عمل کنند.” وقتی که شبان داشت آنجا را ترک میکرد، سرپرست روابط عمومی جامعه (هیئت اُمنا) و مدرسه از او برای کاری که کلیسا انجام میداد، تشکر نمود و درخواست نمود که اگر ممکن است در روز سبت به کلیسا برود.


دراین هفته موضوع جلب اعتماد مردمی که قصد خدمت به ایشان و جذبشان به سوی مسیح را داریم، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


*درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۳ سپتامبر آماده شوید.




جلب اعتماد


عیسی از طریق خیرخواهی، ابراز همدردی و بر طرف نمودن نیازهای ایشان، “اعتماد آنان را جلب نمود.” اعتماد در زبان لاتین از واژههای con به معنی “با” و fides به معنی “ایمان” تشکیل شده است. در سرتاسر کتاب مقدس چندین واژه بکار برده شده تا معنی کلمه ایمان را واضح و آشکار نمایند.


در زبان عبری ریشه اصلی برای “ایمان” amn است که از آن واژه آمین اقتباس میشود. ایده اصلی پایداری، دوام و اعتبار است. این اندیشه مفهومی از استحکام و استواری را القا میکند که بموجب آن، فرد میتواند اطمینان و باور داشته باشد. در چارچوب ایمان رستگار کننده توسط خدا ، این مقوله اغلب بعنوان"ایمان" ترجمه میشود و در شکلی دیگر به معنی "حقیقت" است. در محتوای تمثیل مسیح از باب جلب اعتماد مردم، استنباط این است که ایمان، نوعی اعتماد است که با مشاهده تعهد محکم و تزلزل ناپذیر حاصل میشود که در مورد عیسی از طریق معاشرت، همدردی و خدمت به مردم بوجود آمد.


آیات ذیل که همه آنها یک واژه از ریشه amn دارند، را بخوانید (پیدایش باب ۱۵ آیه ۶؛ اعداد باب ۱۴ آیه ۱۱؛ اشعیا باب ۷ آیه ۹؛ عبرانیان باب ۲ آیه ۴). این آیات چگونه در متن بکار برده شده است و چطور ایده اعتماد و اطمینان را منتقل میکند؟


در نسخه یونانی عهد جدید ریشه کلمه که برای تفهیم واژه amn عبری استفاده شده است (ایمان، باور) “pistis” است. این واژه یونانی برای ایمان حاکی از باور، اطمینان، یقین مطلق، اعتبار و تضمین میباشد. در زمینه مثال مسیح درباره جلب اعتماد مردم، ماحصل آنچه که از آن استنباط میشود یقین مطلق، تضمین، اطمینان و باور در پاسخ به تعهد فداکارانه به معاشرت، همدردی و خدمت خواهد بود.


توجه به این نکته اهمیت دارد که در کلام هر کجا که صفت "اطمینان و اعتماد" به انسانها نسبت و ارجاع داده شده است - مثلا در اعتماد و یا اطمینان به یک فرد - اغلب می تواند دارای بار و استنباطی منفی باشد (میکا باب ۷ آیه ۵ و مزامیر باب ۱۱۸ آیه ۹ را ببینید). هر زمان که این "اعتماد" به خدا نسبت داده شده است، مثبت است. در استفاده و درک این واژه باید دقت و احتیاط کرد. ما به عنوان پیروان عیسی فراخوانده شده ایم تا برای معاشرت، ابرازهمدردی و خدمت برای اجابت نیازهای مردم از او الگو و سرمشق بگیریم. با این حال کسانی که ایشان را خدمت می کنیم اعتماد خود را بما ابراز میدارند و ما باید آنها را به عیسی و کاری که برای آنها انجام داده است رهنمون سازیم.






تعادل محتاطانه


کلیسای ادونتیستهای روز هفتم در یک کشور آفریقایی به سرعت در حال رشد است. رمز موفقیت در چیست؟ رهبران کلیسا عنوان کرده اند که ارتباط قوی میان این رشد و خدمت فداکارانه و بی قید و شرط اعضای کلیسا به مردم جامعه در سراسر کشور وجود دارد. اعتماد گسترده به کلیسای ادونتیستهای روز هفتم مورد توجه رئیس جمهور آن کشور قرار گرفت. او در یک تجمع بزرگ محلی ادونتیست برای همبستگی و حمایت از خدمات آنان شرکت نمود و شخصا از اعضای کلیسای ادونتیستهای روز هفتم برای خدماتشان تشکر نمود.


در عین حال به عنوان نمایندگان مسیح لازم است که در مسیر درست و ثواب گام برداریم. ما نیز مانند عیسی باید اعتماد و اطمینان مردم را جلب کنیم. اما اعتماد و اطمینان آنها به ما باید به سوی عیسی معطوف شود. ما صرفا یک کانال و عامل ارتباطی هستیم. آنها جلوه ای از مسیح را در ما می بینند - فداکاری، محبت، غمخواری و خودانکاری برای خیریت دیگران – و آنگاه به سمت ما جذب می شوند. اما مانند همیشه، اگر با دقت زیاد به ما نگاه کنند، از آن جایی که همه گناهکاریم ممکن است همه آنچه را در ما که می بینند، نپسندند. از این رو، ما باید همیشه آنها را به سمت عیسی معطوف کنیم، کسی که تنها در او می توانند اطمینان کامل حاصل کنند. زیرا اعتماد به ما (که تحت گناه ناقص هستیم) دیر یا زود ممکن است آنان را نومید کند..


اول قرنتیان باب ۳ آیات ۱ تا ۹ و باب ۵ آیه ۱ را بخوانید. پولس در کلیسا با چه چیزی سر و کار دارد ؟ اگر این مردم دیگران را به کلیسایشان دعوت می کردند و بازدید کنندگان سخنان پولس را می شنیدند، چه نوع شهادتی حاصل می شد؟


هیچ کس بی عیب و نقص نیست و کلیسا نیز که با جمعی از ما تشکیل شده نیز نمیتواند کامل و بی عیب باشد و با این حال باید در پی خدمت برای رفع نیازهای حاجتمندان باشیم. در عین حال باید به گونه ای رفتار کنیم تا حدی که دیگران بتوانند روی ما حساب کرده و به ما اعتماد کنند. و چنانچه همچون عیسی بی ریا و مشتاقانه به مردم توجه کنیم، می توانیم از عهده این کار بر بیاییم. در واقع شکی نیست که بسیاری از اختلافات و مشکلات درون یک کلیسا به سرعت از بین می روند، در صورتی که اعضا تنها بر خدمت به نیازهای اجتماع و آشکار نمودن محبت مسیح به آنها توجه و تمرکز داشته باشند..






سرمایه اجتماعی


“نیکنامی از ثروت هنگفت بهتر است و محبوبیت از طلا و نقره” (امثال سلیمان باب ۲۲ آیه ۱). مفهومی که در اینجا بیان شده است چگونه به شهادت و جذب مردم به کلیسا مرتبط میشود؟


سرمایه اجتماعی چیست؟ وقتی شما در حساب بانکی سرمایه گزاری می کنید، با بهره ای که میگیرید پول شما زیاد می شود. سرمایه اجتماعی شامل روابط مثبت و موثری است که درست مانند پول درون بانک باارزش هستند. هنگامی که با رهبران اجتماع به تفاهم متقابل دست می یابید و از ایشان نیازهای جامعه را می پرسید و از آنها در برطرف نمودن این نیازها مصلحت میجوئید و سپس وارد عمل میشوید، در اصل با آنها روابطی ایجاد می کنید. این سرمایه اجتماعی است. هر تجربه مثبتی با آنها مانند یک سرمایه گزاری در روابط است. سرمایه اجتماعی شما رو به رشد میرود و ارزش شما در نگاه آنها بیشتر می شود.


کتابچه راهنمای کلیسا به ما یادآوری می کند که ادونتیست های روز هفتم باید به عنوان شهروندان برجسته شناخته بشوند... در کار کردن برای خیریت رساندن به عموم. ما باید با خدمات و امکانات خود تا حد امکان حمایت کنیم و با ایمان استوار و تلاش مستمر، برای نظم و بهبود وضعیت اجتماع تلاش نموده و موضعی انعطاف ناپذیر برای حق و عدالت در امور مدنی حفظ نماییم که این امر معیار زندگی مسیحی است. صفحات ۱۳۷‚۱۳۸.


علاوه بر رسالتی که عیسی بر روی زمین داشت، کلام خدا مثال های دیگری دارد از اینکه چه واقع شد زمانی که قوم خدا سرمایه اجتماعی کسب نمود.. آیات زیر را بخوانید و نتیجه روابط مثبتی که این شخصیت های کتاب مقدس با بیگانگان تجربه کردند را توصیف کنید:


اعمال رسولان باب ۷ آیات ۹ و ۱۰


پیدایش باب ۴۱ آیات ۳۸ تا ۴۵


دانیال باب ۲ آیات ۴۶ تا ۴۹


باب ۶ آیات ۱ تا ۳


البته ممکن است در اینجا از آن داستانهای مهیج وحیرت انگیز نداشته باشیم. اما نکته مهم در اینجا نیست. این مردان شخصیت مقتدری از خود نشان دادند که باعث شد تا اطرافیان تحت تاثیر قرار بگیرند. الن جی. وایت در کتاب مشایخ و انبیاء (صفحات ۲۱۷‚۲۱‚۲۲۱) و کتاب انبیاء و پادشاهان(صفحه ۶۲۸) بیان می کند که خصایل ذیل در این مردان خداپرست، باعث توجه خداناشناسان اطراف آنان گردید: اعتدال، وفاداری، حکمت، قضاوت درست، توانایی ها، عزت شرافتمندانه و امانتداری در کمال.




ارزش سرمایه اجتماعی


کلیساها گروه های داوطلب بزرگی هستند که با بودجه های محدودی فعالیت می کنند. سرمایه اجتماعی مجال و فرصتی خواهد بود تاکلیسای شما بتواند به اهداف مهمی دست یابد. رسم قدیمی در برخی از کشورها که کشاورزان به یکدیگر در کارها و برداشت محصول کمک می کنند، مثالی از سرمایه اجتماعی است. یعنی، اگر چه ما باید به هر موقعیت به صورت مجزا بنگریم، هنگامی که ممکن و عملی است، می توانیم با دیگران به منظور رسیدن به اهدافمان همکاری کنیم.


آیات ۱ تا ۹ باب ۲ نحمیا را بخوانید. نتیجه اطمینان الهام شده از آسمان که پادشاه اردشیر به نحمیا داشت، چه بود؟


“نحمیا از امکانات برخوردار نبود و از کسانی که قادر به بخشیدن بودند، درخواست نمود. و خداوند همچنان مایل است تا قلوب افرادی را که متاع و دارائیهای او را در تملک خود دارند تحت تاثیر قرار دهد که آنها را برای امور حقیقت صرف کنند. اهدا کنندگان ممکن است به مسیح ایمان نداشته باشند و با کلام او آشنا نباشند؛ اما هدایای آنها نباید رد بشود.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 634.


چقدر شگفت انگیز است که در این مورد خدا قلب بی دینان را تحت تاثیر قرار میدهد تا به پیشرفت کار خود کمک کند. این موضوع باید درس مهمی بما بیاموزد. ما باید تا حد امکان تمایل داشته باشیم که با دیگران کار کنیم تا هدف مسیح به پیش برود حتی اگر آنها با ما هم ایمان نباشند و یا اصلا ایمانی نداشته باشند. اما مطمئنا ما باید همیشه مراقب هر گونه وصلت با دیگران باشیم. ما باید با دقت و با دعا با افرادی که کمک و مساعدت آنان برای خیریت اجتماع موثر است، همکاری نماییم. اغلب اوقات دولت ها یا حتی حرفه های خصوصی یا افرادی که تحت تاثیر کار بشر دوستانه ما قرار گرفته اند، از حمایتهای خود دریغ نخواهند نمود. این حمایت نباید به طور خودکار پذیرفته یا رد بشود. در عوض، پیش از آنکه تصمیم گرفته شود باید با دعا و مشاوره و صرف وقت مورد به مورد تحت بررسی قرار گیرد.






منفعت برای همه مردم


جای پرسش نیست که همه ما مردم با انوار هدایت الهی از طرف خداوند برکت داده شده ایم. این نور فقط الهیات شناسی نیست همچون درک صلیب، حرم مطهر، وضعیت مرگ، سبت و جدال عظیم که به خودی خود برکت های بزرگی هستند. هنگامی که ما درباره نور داده شده در زمینه سلامتی و شفا می اندیشیم، بدون شک چیزهای زیادی برای ارائه به اطرافیانمان داریم.


در واقع، پیام سلامتی می تواند وسیله ارتباطی قدرتمندی باشد که به ما در جذب اجتماع اطرافمان کمک کند. گذشته از هر چیز، حتی کسانی که ممکن است (دست کم در ابتدا) هیچ علاقه ای به باورهای ما نداشته باشند، به سلامتی اهمیت می دهند. این موقعیتی ویژه برای ما در به اشتراک گزاری آنچیزی است که به ما عطا شده است. همان طور که پیش از این دیده ایم، عیسی فرمود: “و به هر کسی که عطا زیاده شود، از وی مطالبه زیادتر گردد و نزد هر که امانت بیشتر نهند، از او بازخواست زیادتر خواهند کرد” (لوقا باب ۱۲ آیه ۴۸). و شکی نیست که: به ما چیزهای بسیاری داده شده است.


آیات ۱ تا ۹ باب ۴ تثنیه را بخوانید. خداوند در آن زمان به قومش چه می گوید و به چه روش هایی، اصل بیان شده در اینجا در مورد ما کاربرد دارد، مشتمل بر اینکه مسلمانسبت به احکامی که خدا مقرر فرموده فرمانبردار باشند؟


چند سال پیش جماعتی از ادونتیستهای روز هفتم به این پرسش می اندیشید: آیا جامعه ما در صورت ناپدید شدن ناگهانی شبانه مجمع ما، دلتنگ ما خواهد شد؟ پاسخ آسان بود. خیر کسی دلتنگ آنها نخواهد شد. اجتماع آنها هیچ اطمینانی به ایشان نداشت.


آنها که پاسخ را دوست نداشتند، تصمیم گرفتند بجای دیوار به پلسازی کنند. با هوشیاری از اینکه حقیقتی را که میدانند پایمال نکنند آنها با سازمانهایی که هم اکنون کار خدا را پیش میبردند همکاری کردند. آنها همکاری خود را با این سازمان ها به طور مستمر ادامه دادند، نه فقط برای یک پروژه بلکه برای برقراری برنامه ای مداوم که برای اجتماع بسیار مفید بود. بی تردید: بزودی دیدگاه ها و نوع برخورد نسبت به کلیسا تغییر کرد.






تفکری فراتر:


مرقس باب ۵ آیات ۱۸ تا ۲۰؛ لوقا باب ۸ آیات ۳۸ و ۳۹؛ اعمال رسولان باب ۵ آیات ۱۲ تا ۱۶ را بخوانید. بخشهای ذیل از تالیفات الن جی وایت را مطالعه کنید: الگوی ما صفحات ۱۷‐۲۸ از کتاب خدمات کلیسایی بهبود و شفا ; فیض ادب و تواضع صفحات ۲۳۶‐۲۴۰ از پیامهای انتخابی جلد سوم (خصوصا صفحات ۲۳۸‚۲۳۹; برکت فرزندان صفحات ۵۱۱‐۵۱۷ از کتاب آرزوی اعصار; رهایی مظلوم صفحه ۲۴۲ از کتاب زندگی امروز من).


بدون شک راه های متعددی وجود دارند که کلیسای شما می تواند بواسطه آنها با سایر کلیساها و سازمان ها برای خیریت به اجتماع همکاری نماید. برای کلیسای محلی بسیار مهم است که نیازهای اجتماع را بشناسد و سپس تا حد امکان برای برطرف نمودن آنها با دیگران همکاری کند. چه راه بهتری برای بوجود آوردن اطمینان میان اجتماع و حتی با سایر کلیساها وجود دارد؟ وقتی اعتماد و اطمینان متقابل میان کلیسای شما و اجتماع مورد هدف بوجود می آید، زمینه برای آنها به منظور پیروی از عیسی بوجود می آید زیرا این امر بی ثمر نبوده و نخواهد بود. الن جی. وایت کتاب خدمات کلیسایی بهبود و شفا صفحه ۱۴۴. تنها خدا می داند که چند نفر از طریق عمل ساده بدنبال انسان ها گشتن و عمل خیر و نیکوکاری به نیازمندان بسوی خدا جذب شده اند و خواهند شد.


سوالاتی برای بحث


۱. چگونه ایده ساختن روابط خوب و داشتن نامی نیکو در اجتماع را با هشدار عیسی در متی باب ۱۰ آیه ۲۲ تطبیق می دهیم که میگوید: همه بخاطر من از شما متنفر خواهند شد. ولی از میان شما کسانی نجات خواهند یافت که تا به آخر زحمات را تحمل کنند ؟ما چگونه از پس آنچه که مخالفت شدید به نظر می رسد، برمی آییم؟


۲. در کلاس پاسخ خود را به این پرسش به بحث بگذارید: ایمان حقیقی چگونه است؟ یعنی اگر ما حقیقتا ایمان رستگار کننده در عیسی داریم، چه تفاوتی میان ما و کسانی که این ایمان را ندارند وجود خواهد داشت.


۳. موضوع دریافت هدایا از سوی دیگران که ایمانی متفاوت نسبت به ما دارند، چیزی است که باید با دقت به آن بیندیشیم. همان طور که در مطالعه روز چهارشنبه دیدیم، الن جی. وایت درباره دریافت هدایا از کسانی که حتی به عیسی ایمان نداشتند، به خوبی صحبت می کرد. اگر چه در کتاب خدمت شفا، او به شدت مخالف کلیساهایی بود که از تجار مشروبات الکلی پول می گرفتند، سخن گفته است. او گفت که پول این مردم با خون لکه دار شده است. در آن لعنت وجود دارد. ما چگونه می توانیم در زمینه اینکه از چه کسی هدایا را دریافت کنیم و یا در کل همکاری داشته باشیم حتی در یک عمل خیر، خوب و بد را از هم تشخیص بدهیم؟


درس یازدهم


۳ تا ۹ سپتامبر


عیسی ایشانرا فرمود، “مرا متابعت کنید”






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: یوحنا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۵ و ۱۶؛ لوقا باب ۹ آیه ۲؛ مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیات ۶ و ۷؛ لوقا باب ۱۹ آیات ۱ تا ۱۰؛ اعمال رسولان باب ۲۶ آیات ۱۱ تا ۲۷؛ مکاشفه یوحنا باب ۳ آیه ۲۰.


آیه حفظی: “اما آنها (گوسفندان) به دنبال غریبه نمیروند بلکه از او میگریزند زیرا صدای غریبه ها را نمیشناسند” (یوحنا باب ۱۰ آیه ۵).


در سال ۳۶۲ پس از میلاد، جولیان امپراطور رم، هیاهویی تبلیغاتی برای احیای بت پرستی ترتیب داد. مسیحیت درحال فتح امپراطوری رم بود و جولیان و رهبران بت پرست نگران بودند. رایزنی جولیان به یک کاهن بت پرست عالی مقام، حاکی از ابراز نگرانی او بود و نشانه ای است از دلیل رشد سریع مسیحیت که میگوید: “من فکر میکنم وقتی کاهنان بت پرست نسبت به فقرا بی توجهی و غفلت کردند، جلیلیهای بدکیش [مسیحیان] این را دیدند و خود را وقف خیرخواهی کردند... [آنها] نه تنها بی بضاعتان خود بلکه از فقرای ما نیز حمایت میکنند، همه میتوانند ببینند از طرف ما به مردم مساعدت نمیشود” – بر گرفته از


Rodney Stark, Cities of God (San Francisco: HarperCollins Publishers, 2006), p. 31


رومیان پس از مرگ رهبر مسیحیان، عیسی مسیح، به این امید داشتند که مسیحیت رنگ ببازد. در عوض، تعداد بی سابقه ای از شهروندان رومی از عیسی پیروی میکردند. آنها این “مشکل” را چگونه توصیف میکردند؟ پیروان عیسی، محبت او را از طریق بر طرف نمودن نیازهای اساسی مردم اطرافشان نشان میدادند. این کاری است که عیسی زمانی که اینجا بود، انجام داد و این کاری است که پیروانش نیز باید انجام دهند.


پس جای تعجب نیست که چرا بسیاری از مردم به دعوت عیسی لبیک گفته و از وی پیروی نمودند.


*درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۰ سپتامبر آماده شوید.




آنها صدای او را میشناسند


یوحنا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۵ و ۱۶ را بخوانید. این آیات چگونه اهمیت ما را به عنوان نمایندگان عیسی به تصویر میکشند که به منظور هدایت اجتماع بسوی عیسی باید رابطهای مثبت و محبت آمیز با مردم داشته باشیم ؟ چگونه میتوانیم به آنها در شناخت صدای عیسی کمک کنیم؟


زمزمه یک دوست در جذب مردم به عیسی از فریاد یک غریبه تاثیرگذارتر است. وقتی دوستهایی پیدا میکنیم که به ما اعتماد میکنند، شبان خوب (یوحنا باب ۱۰ آیات ۱۱ و ۱۴) میتواند از طریق ما به آنان کمک کند که این مردم صدای او را شنیده، شناخته و از او پیروی کنند. بی شک پیش از کمک به دیگران، ابتدا خود باید صدای عیسی را بشناسیم. ما به بصیرت الهی برای تشخیص شیطان حیله گر و صدای عیسی نیاز داریم. در حقیقت، هرگز نباید این واقعیت را از خاطر دور کرد که در این جدال عظیم دشمنی داریم که در خفا از ایجاد رابطه بین مردم وعیسای نجات دهنده شدیدا در تلاش و تقلا بسر میبرد. با این حال، ما میتوانیم در کمک به شناساندن صدای عیسی به مردم، کانالهای ارتباطی قدرتمندی باشیم.او از طریق طبیعت (حتی با وجود ویرانی هایی که گناه در آن ببار آورده) و اعمالی که مشیت الهی در شرایطی مقدر میسازد و تأثیر روح القدس و بواسطه مردم خداپرست و از طریق کلام با ما سخن میگوید (برگرفته شده از کتاب گامهایی بسوی مسیح نوشته الن جی وایت صفحات ۸۵ تا۹۱ از متن اصلی). هنگامی که ما خود صدای او را شناخته و از آن صدا تبعیت کنیم، آنگاه میتوانیم دیگران را نیز راهنمایی کنیم. همانطور که قبلا عیسی ذکر کرده بود: ما نمیخواهیم نابینایی باشیم که نابینای دیگر را راهنمایی میکند (متی باب ۱۵ آیه ۱۴ را ببینید). چرا عیسی میتوانست باچنین قدرت متقاعد کنندهای مردم را بسوی خود جذب کند؟ او الگوی فداکاری و از خود گذشتگی بود به همین دلیل دست رد به سینه او زدن دشوار است. وقتی ما عضوی از بدن او هستیم خودخواهی را کنار گذارده و خوی خدمتگزاری به خود گرفته و اجازه دهیم تا او در وجود ما ساکن شود، آنگاه دیگران با فراخوان عیسی از طریق ما جذب میشوند. ما به عنوان نمایندگان شبان نیکو باید وقتی از مردم دعوت میکنیم که از او پیروی کنند، باید متجلی صفات او در رسالت وی باشیم. کلام موثق به همراه خدمت خالصانه و اصیل که منعکس کننده محبت فداکارانه مسیح است، گوشهای کسانی که به ایشان خدمت میکنیم را باز میکند و موانع میان جامعه و کلیسا را از میان بر میدارد.






باید جستجو کنیم


لوقا باب ۱۹ آیه ۱۰، مرقس باب ۱ آیه ۱۷، لوقا باب ۹ آیه ۲ و مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیات ۶ و ۷ را بخوانید. نقاط مشترک کلیدی آیات بالا چیست؟ آیا بدین معنی است که آیات فوق به ما میگویند که چه کاری باید انجام بدهیم؟


جامعه ادونتیستهای روز هفتم برای سالها دعا میکرد، “خداوندا، مردم اجتماع ما را به کلیسایمان و بسوی خودت جذب بفرما.” – چنانکه گویی کلیسای ما یک آهنربای بزرگ است که به طور جادویی انسانها را جذب میکند. آری، گاهی اوقات مردم بدون تلاش مشهودی از طرف ما، در جستجوی خدا وارد کلیساهای ما میشوند. اما اگر سالها بگذرد و هیچ کس از اجتماع قدم داخل نگذارد، کلیسایتان باید چه کاری انجام دهد؟ اگر شما صرفاً بر روی دعا کردن برای آمدن مردم تمرکز کنید، از شیوه مسیح برای جذب انسانها استفاده نمیکنید. او با مردم معاشرت مینمود، ارتباط برقرار میکرد و بدنبال مردمی میگشت که نجاتشان بدهد. “ما نباید منتظر بمانیم که انسانها به سوی ما بیایند؛ ما باید در هر کجا که هستند، به جستجویشان برویم.... عده بسیاری وجود دارند که هرگز به مژده انجیل پی نخواهند برد مگر آنکه این مژده به ایشان رسانده شود.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Christ’s Object Lessons, p. 229


استعارات و تشبیهات مختلفی ایده جستجو و طلب کردن را به تصویر میکشند:


۱- شبانی که ۹۹ گوسفند در گله را که رها میکند تا بدنبال یک گوسفندی برود که گم شده است (متی باب ۱۸ آیات ۱۰ تا ۱۴ را ببینید). قصد عیسی از این داستان اشاره به پرورش و مراقبت از “کهتران” در برابر با معصیت است. “کهتران” میتوانند در واقع بچه ها یا مسیحیانی باشند که هنوز رشد نیافته اند. اگر آنها در جهان سرگردان و گمگشته شوند، ما باید مانند عیسی بدنبال آنها بگردیم و با محبت آنها را نزد او برگردانیم. هدف در اینجا همان است که در آیات بالا ذکر گردیده است: ما باید پر انرژی و فعال در جستجوی گمشدگان باشیم. لازم است برای جذب آنها تلاش کنیم. هر چند، در مواردی، این اتفاق میافتد که فردی از آن سوی خیابان میآید و میگوید، “به من درباره خدا، نجات و حقیقت آموزش بده،” که معموماً طبیعی نیست، اینطور نیست؟


۲- “شیوه مسیح” در جذب گمشدگان “بیحاصل نبوده و نخواهد بود.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, The Ministry of Healing, p. 144.


اما با این وجود، آیا ما تنها بر “میوه هایی که در شاخه های پائینی درخت” آویزان بوده و بسادگی در دسترس هستند تمرکز نداریم؟ مردمی که هم اکنون مسیحی هستند و در جهان بینی مسیحیت با ما اشتراک نظر دارند همچون مسیحیان فرقه های دیگر. ما درباره دستیابی به “میوه هایی که دسترسی به آنها دشوار است” – مردم دنیوی، ملحدان، مسلمانان، یهودیان، هندوها، بوداییها و غیره – چه کاری انجام میدهیم؟ از نظر تاریخی مردم با جهانبینی مسیحی، مکتب ادونتیست را مناسب می یابند، اما ما باید در معرفی عیسی به گروههای ایمانداری که جهانبینی متفاوتی دارند، بیشتر تلاش کنیم.




پل


گاهی اوقات کلیسا برنامه های خدمات اجتماعی برای جذب مردم در زمینه سلامتی، خانواده، تنظیم بودجه شخصی، مدیریت حل اختلاف و غیره خواهد داشت و این سوال ممکن است پیش آید که: پل ارتباطی که بتوان از طریق آن مردم را به مرحله “از من پیروی کنید” بیاورد، کدام است؟ ما به جای آن باید بپرسیم که آن پل ارتباطی چه کسی است؟ پاسخ این است که شما آن پل ارتباطی هستید! “انجیل قاطعانه اثبات میکند که یک مسیحی فردی با محبت و دوست داشتنی است.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, The Ministry of Healing, p. 470.


کلیساهای موفق آنهایی هستند که میهمانان و بازدید کنندگان مشتاق دانایی را در برنامه ها و مناسبتها به آغوش جان پذیرا بوده و این توفیق به میمنت و برکت وجود اعضایی است که واقعاً خدا را دوست دارند و اشتیاق دارند که در مودت و دوستی رشدی پایدار داشته باشند.


در آن روی دیگر سکه، اعضای کلیسایی که در برخورد با بازدیدکنندگان بی توجهی و یا حتی سستی میکنند، میتوانند تأثیر منفی بسیار زیادی بر فعالیتهای کلیسا در صید جانها داشته باشند. “خداوند اینک برای آورن جانها به سوی حقیقت کاری نمیکند، به این خاطر که دسته ای از اعضای کلیسا که هرگز قلبا متبدل نگردیده اند و یا اینکه که سابقا متبدل گردیده ولی بعدا به راه خطاکاران رفته اند. این اعضای نا مقدس و بدعهد چه تأثیری بر نوایمانها خواهند داشت؟ آیا تأثیری بر پیام خدا که قومش باید انتقال دهند، خواهند داشت؟” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 6, p. 371.


لوقا باب ۱۹آیات ۱ تا ۱۰ را بخوانید. چرا زَکّی (زَکّا تلفظ کنید) لازم دید که از درخت بالا رفته و نگاهی اجمالی به عیسی بیندازد؟ پندهای روحانی که باید از این داستان بیاموزیم چیست؟


تصور کنید چه اتفاقی می افتاد اگر مسدود کنندگان راه دسترسی به عیسی، به علاقه شدید زَکّی برای نزدیک شدن به عیسی توجه میکردند و این “گناهکار” را با محبت به نزد مُنجی میبردند.. آن دسته از ما که جزئی از جمعیت اطراف عیسی هستیم باید بسیار “تحت تأثیر” محبت او برای بشر گناهکار و در حال تقلا قرار گرفته و مسیحیانی شده باشیم که آن تاثیر نیکو را به دیگران “منتقل” کنیم. این تاثیر نیکو در شعر فارسی ذیل بزیبایی بیان شده است: گِلي خوشبوي در حمام روزي; رسيد از دست محبوبي به دستم; بدو گفتم که مُشکي يا عَبيري؟; که از بوي دلآويز تو مَستم; بگفتا من گِلي ناچيز بودم; زمانی در کنار گُل نشستم; کمال همنشين در من اثر کرد; و گر نه من همان خاکم که هستم. (سعدی شیرازی – این قطعه بمنظور آب و رنگ دادن به متن توسط ویرایشگر اضافه گردید) اگر ما عمیقاً از محبت و فیض خدا نسبت به گناهکارانی همچون خود آگاه باشیم، آنگاه با عشق و شوق به دنبال افراد خارج از جمعیتی خواهیم گشت که در معنویت از قامت کوتاهی برخوردارند و غم خوارانه آنها را به سوی مسیح راهنمایی خواهیم نمود.






دعوت


عیسی و حواریونش مردم را شفا میدادند و سپس ذهن ایشان را به موضوعات ابدی معطوف می کردند. (از کتاب خدمات کلیسایی در باره بهبود و شفا). مارک فینلی Mark Finley که یک مُبَلّغ مسیحی است بما یادآوری میکند که معرفی نکردن خدا به مردم عملی غیر روحانی است. شیوه عیسی در بشارت، رسیدگی به بزرگترین نیازهای مردم بود. این کار خدمت پزشکی است. مسیح تنها از شفای جسمی آنها و بی توجهی به چیزهای دیگر راضی نمیشد. هدف، نائل شدن به حیات ابدی از طریق عیسی است. فعالیت و خدمت پزشکی بمنظور دعوت برای پیروی از مسیح ممکن است از دوستان و آشنایان شروع نشود، اما باید در نهایت به آن مرحله برسد. از روی محبت و عطوفت خویش به مردم، مشتاق به ارائه "همه چیزهایی" هستیم که عیسی ارزانی میدارد.. اما ممکن است بگویید، “من بخش اول شیوه خدمت عیسی را انجام خواهم داد، اما بخش دعوت به ‘از من پیروی کنید’ را انجام نمیدهم. ممکن است بگوئید این عطیه خدمتی من نیست.” اگر شما بخش اول را انجام دهید، ممکن است بطور ناخودآگاه عیسی را به مشارکت بگذارید - و این کار چه بسا طبیعی و آسانتر خواهد بود زیرا شما عمل آماده سازی بستر برای کشت بذر را در بستر قلبهای ایشان انجام داده اید.


در حین خدمت به مردم و آشنا شدن با ایشان، با هوشیاری در صدد استفاده از زمانهایی باشید تا درباره ایمان خود و ارزش و مفهومی که خداوند برایتان دارد، صحبت کنید. بدنبال موقعیتهایی باشید که موضوعهای روحانی را پیش بکشید. از دوستان جدیدتان درباره خانواده، مشغولیات و مذهبشان جویا شوید تا راه را برای در میان گذاشتن شهادتهای شخصیتان بگشاید. (توصیه ویرایشگر متن: این روش ممکن است در باره همه فرهنگ ها کاربرد نداشته بلکه ایجاد سوءتفاهم نماید. در فرهنگ غرب در اولین آشنایی افراد بصورت باز و آشکار در باره خود سخن بمیان می آورند و از فرد مقابل هم چنین انتظاری دارند ولی در فرهنگهای شرقی بخصوص در خاور میانه که از فرهنگ محافظه کار و سُنتی برخوردار است، ممکن است آشنایی و دوستی مرحله به مرحله باشد که مستلزم صرف زمان و ایجاد اعتماد است). در حقیقت، شهادتهای فردی میتوانند قدرتمندترین روش برای تصدیق و تایید ایمان و شهادت به خداوند باشند زیرا از تهدید کمتری برخوردارند. شما آشکارا موعظه نمیکنید؛ در واقع یک داستان را بیان میکنید و همه ما باید داستانی شخصی درباره آنچه که عیسی در زندگیمان انجام داده است، داشته باشیم.


اعمال رسولان باب ۲۶ آیات ۱۱ تا ۲۷ که در آنها پولس رسول شهادت شخصی خود را برای اغریپاس پادشاه بازگو میکند بخوانید. از این آیات بمنظور شهادت دادن درباره عیسی به دیگران، چه میآموزیم؟


به مرحله های مختلف توجه کنید. پولس درباره وضعیت پیشین خود قبل از آشنایی با خداوند سخن بمیان آورد. سپس در خصوص تجربه واقعی تحول ایمانی خود شهادت داد. و سپس از آنچه که بعد از آن، خداوند در زندگی وی بانجام رسانیده بود تشریح کرد. آنگاه درخواست خود را مطرح نمود.






بجویید و خواهید یافت


مکاشفه یوحنا باب ۳ آیه ۲۰، متی باب ۷ آیات ۷ و ۸ و یوحنا باب ۱ آیه ۱۲ را بخوانید. این آیات چگونه با هم مرتبط هستند و به ما درباره مفهوم جستجو کردن و یافتن خداوند، چه میگویند؟


این آیات در مجموع نشان میدهند که مردم باید بطلبند و جستجو کنند و برای آمدن عیسی به زندگی خود استقبال کنند. در عین حال، آیه ۲۰ باب ۳ مکاشفه یوحنا، عیسی را به عنوان فردی به تصویر میکشد که پشت در ایستاده است و در را میکوبد تا کسی در را باز کند و او را به داخل راه بدهد. این ایدهها متناقض نیستند. خداوند از طریق نیروی روح القدس بر قلبهای مردم کار میکند و آنها را به سوی خود جذب مینماید، حتی اگر مردم لزوماً از اتفاقی که در شُرُف وقوع است ناآگاه باشند. آنها اغلب در جستجوی چیزی هستند که زندگی به تنهایی ارائه نمیدهد. چه امتیازی از این بهتر که در آنجا حاضر بوده تا آنها را در مسیر درست هدایت کرده و به ایشان کمک کنیم که آنچه را که به دنبال آن هستند بهتر درک کنند.


واقعیت این است که عیسی از طریق شما میتواند بر “درب” زندگی مردم جامعه اطرافتان بکوبد و هر کس که با اراده خود “درب را باز کند” و او را بپذیرد، برکتی که با او می آید را دریافت خواهد نمود (مکاشفه یوحنا باب ۳ آیه ۲۰، یوحنا باب ۱ آیه ۱۲). او همچنین از پیروان خود دعوت میکند که بر درب او را بکوبند، بخواهند و جستجو کنند و “عطایای نیکوی” ملکوت وی را دریافت نمایند (متی باب ۷ آیات ۷، ۸ و ۱۱).


وقتی روح القدس شما را تحت تأثیر قرار میدهد که فردی آماده “باز کردن درب” بروی مسیح است، از او بپرسید: “آیا مایلید با من دعا کنید تا عیسی مسیح را بپذیرید و عضوی از خانواده او بشوید؟” او میتواند دعای زیر را بکار ببرد: “خداوند عزیز عیسی، میدانم که گناهکارم و به آمرزش تو محتاجم. باور دارم که تو برای گناهان من مردی. میخواهم که از گناهانم روی برگردانم. اکنون از تو دعوت میکنم که به قلب و زندگی من بیایی. میخواهم به عنوان خداوند و نجات دهنده خود، به تو اطمینان کنم و از تو پیروی نمایم. به نام عیسی، آمین.” ما برای تشخیص زمان مناسب ، به بصیرت روحانی نیاز مندیم. درحالی که همواره بیم بیش از حد پشتکار بودن وجود دارد که در اینصورت صید رمیده شده و از دست میرود، از طرف دیگر بیم عدم پشتکاری نیز میرود که باز هم صیدی در کار نخواهد بود. گاهی اوقات مردم نیاز دارند تا با حرکتی محکم و با محبت به جلو رانده شوند تا برای خداوند تصمیم بگیرند. آیا میتوان دانست چه کسی در مرز دو تصمیم در حال تلو تلو خوردن است؟ زندگی ابدی در مسیح یا از دست رفتن ابدی؟ مطمئناً مسئولیتی مقدس به عهده ما گذارده شده است.




تفکری فراتر:


مزامیر باب ۷۷ آیه ۲۰؛ هوشع باب ۱۱ آيه ۴؛ دوم قرنتیان باب ۵ آیات ۱۱ تا ۲۱ را بخوانید. از تالیفات الن جی وایت "تعلیم و شفا" صفحات ۱۳۹-۱۴۶ و "کمک و مددکاری در زندگی روزانه" صفحات ۴۶۹-۴۷۰ از کتاب "خدمات کلیسایی بهبود و شفا" و "این مرد گنهکاران را میپذیرد" صفحات ۱۸۵ تا ۱۹۷ و "به شاهراهها و کوره راهها بروید" صفحات ۲۲۸-۲۳۷ از کتاب"حکایتهای پند آموز مسیح" را مطالعه کنید. (توجه:صفحات فوق مربوط به متن انگلیسی میباشد). مردی جوان که خداوند را دوست داشت، میخواست تا در باره او به دیگران بگوید. او فردی فصیح در سخنوری و قدرتی با رهبری جذب کننده داشت و شاهدی قدرتمند بود. مردم عاشق گوش سپردن به صحبتهای او بودند. با این وجود مشکلی دائمی وجود داشت: او همیشه میترسید تا از مردم بخواهد که به عیسی متعهد بشوند. این سایر اعضای کلیسا را متعجب نمود، زیرا او از هر جانب برای کار خداوند جسور به نظر میرسید و مایل بود آزادانه از ایمانش سخن بگوید. در نهایت، وقتی از او دلیل آن پرسیده شد، او استدلال مطالعه درس روز چهارشنبه را که: " این کار عطیه او نیست" را اظهار داشت. او به بذر افشانی علاقمند بود؛ ولی درو کردن و برداشت محصول را به دیگران واگذار میکرد. اما پس از مدتی، او اعتراف نمود که بیشتر از هر چیزی میترسد که دعوت او پذیرفته نشود. او همیشه خود را کوچکتر از آن میدید که شاهدی برای خداوند باشد (که این فروتنی چیز خوبی است)، و در نتیجه میترسید که مردم پس از درخواست او با عیسی پیمان نبندند. دیگران در کلیسا برای او توضیح دادند که شهادت دادن درباره ما نیست، بلکه برای عیسی است. شهادتهای ما هرگز در کمال و پُری نخواهند بود. اگرچه میتوانیم با دعا و محبت آنها را به سوی عیسی معطوف کنیم، ولی نمیتوانیم نقش روح القدس را ایفا کنیم. او که بتنهایی میتواند اعتقاد راسخ و تحول را در ما ایجاد کند. اما ما باید کانالهای بشری محبت مسیح برای دیگران باشیم.




درس دوازدهم


۱۰ تا ۱۶ سپتامبر


خدمات کلیسایی برای شهرها در آخر زمان






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: اعمال رسولان باب ۱۸ آیات ۱ تا ۲۸؛ خروج باب ۲ آیات ۲۳ تا ۲۵؛ متی باب ۱۳ آیات ۳ تا ۹، ۱۸ تا ۲۳؛ یوحنا باب ۱۵ آیات ۱۲ و ۱۳؛ دوم پطرس باب ۳ آیه ۹.


آیه حفظی: “برای سعادت و خوشبختی شهرهایی که من شما را به آنجا به اسارت فرستاده ام، بکوشید. برای آنها به نزد من دعا کنید، چون اگر آنها کامیاب باشند شما هم کامیاب خواهید بود.” (ارمیاء باب ۲۹ آیه ۷).


پیام سه فرشته انسان ها را فرا می خواند که مژده انجیل را به “هر امّت و قبیله و زبان و قوم” (مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۶) بشارت دهند. از این رو، هر کجا که مردم زندگی می کنند، پیام انجیل باید به ایشان برده شود. و از آنجایی که بسیاری اکنون در شهرها زندگی می کنند، باید به شهرها برویم.


در واقع، نیاز برای کار در شهرها در سال ۲۰۰۷ شدت گرفت ، و در آن زمان متخصصان آمار سازمان ملل متحد اعلام نمودند که برای نخستین بار در تاریخ، اکثر جمعیت جهان در کلانشهر ها زندگی می کنند. امروزه خدمات کلیسایی شهری موضوع کانونی ماموریت راهبردی کلیسای ادونتیست روز هفتم شده است.


در بسیاری از کشور ها، خدمات برون کلیسایی ادونتیست بیشتر در شهرهای کوچک و مناطق روستایی خارج از محله های شهری انجام شده است. نظر سنجی ها نشان داده اند که در بعضی مجموعه های شهری بزرگ، بیشتر مردم در مورد کلیسای ادونتیست روز هفتم چیزی نشنیده اند و بنابراین چیزی از “پیام سه فرشته” نمی دانند.


از این رو واضح است که برای بشارت به جهان باید بر روی شهرها تمرکز کنیم.


*درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۷ سپتامبر آماده شوید.




ماهیت شهرها


شهرها باعث میشوند تا فرهنگ ها، گروه های قومی، زبان ها و مذاهب بسیار گوناگونی گرد هم آیند. به طور سنتی هر گروه “محله” یا به نوعی قلمرو خود را دارد. به طور روز افزون مردم از هر قوم و نژادی در مناطق کلانشهری در جوار یکدیگر زندگی می کنند. این واقعیت چند فرهنگی مسائل بغرنج و پیچیده ای را ایجاد می کند اما فرصتی عالی نیز برای انجیل فراهم می نماید. در کلانشهرها تحمل بیشتری برای ایده های جدید مشاهده گردیده و تمایلی بیشتر به گوش کردن به مذاهب جدید وجود دارد که اغلب در زمینه های فرهنگی ‐ سنتی تر در خارج از شهرها موجود است. شهر می تواند شرایط دسترسی به پیام کلیسای ادونتیست روز هفتم را برای مردمی تسهیل کند که هرگز پیش از این با آن آشنائی نداشته اند..


اعمال رسولان باب ۱۸ آیات ۱ تا ۲۸ را بخوانید تا با شیوه ای که پولس برای تاسیس کلیسا دنبال میکرد آشنا شوید. از کاری که او در آنجا انجام داد چه نکاتی می توانیم بیاموزیم؟


در این مراکز شهری درست مانند شهرهای امروزی پازلی از زبان ها، فرهنگ ها و گروه های قومی در کنار هم چیده شده بود. پولس طبقه خاصی از مردم را یافت که با ایشان مرتبط بود. او مردمی را پیدا کرد که مانند او یهودی بوده و از شهروندان رم بودند و در حرفه چادرسازی بودند که خود قبلا آموخته بود. او از این حرفه برای معاش خویش استفاده مینمود. او در خانه زوجی که خود ایمان آورده و مبشر بودند، زندگی کرد. او در کنیسه تعلیم میداد تا اینکه از آنجابیرون رانده شد، و سپس در خانه یک ایماندار یک کلیسای خانگی به راه انداخت. او به اندازه کافی نو ایمان آموزش داده و تربیت نمودکه زمانی که از آنجا رفت توانست افرادی را برای رهبری گروه بگمارد.


بدیهی است که پولس زمینه چند فرهنگی و چند باوری شهر را درک نمود و از کار کردن در آن محیط احساس راحتی می نمود (اول قرنتیان باب ۹ آیات ۲۰ تا ۲۳ را نیز ببینید). او می دانست چگونه خود را با محیطی که در آن بود وفق بدهد و آموخت چگونه حقیقت را به بهترین وجه برای اجابت نیازهای کسانی که به ایشان بشارت می داد، ارائه دهد.






مکان دردناک


وقتی که عیسی در زمان خود از اورشلیم، کفرناحوم و شهرهای دیگر عبور می کرد، بیماران، معلولین و فقرا برای شفا در اطراف او که شفا دهنده بود جمع می شدند. قلب او برای بشری که رنج میکشید به درد می آمد.


در شهر همه چیز به وفور وجود دارد - مردم بسیار، ساختمان های فراوان، ترافیک زیاد، و مشکلات بیشتر. این مشکلات چالش های واقعی برای کلیساها بوجود می آورد. کسانی که مژده انجیل را با دیگران درمیان می گذارند نمی توانند مشکلات و نیازهای انبوه انسان های اطراف خود را ساده و نادیده پنداشته و تنها بر روی پیام تمرکز داشته باشند، چرا که با این کار باعث بی اعتباری پیام می خواهند شد. اگر اعمال ما نمایانگر شفقت، فیض و امیدی که از آن صحبت می کنیم نباشد، آنگاه از ضعف سخن گفته ایم. استماع این سخنان بی رمق درست مانند بسیاری از صداهایی خواهد بود که برای رسیدن به گوش توده مردم با هم رقابت می کنند..


خروج باب ۲ آیات ۲۳ تا ۲۵، باب ۶ آیه ۵؛ مزامیر باب ۱۲ آیه ۵، رومیان باب ۸ آیه ۲۲ و ایوب باب ۲۴ آیه ۱۲ را بخوانید. چه پیامی در این آیات برای ما وجود دارد؟


جهان ما مکانی آزار دهنده است. این جهان زیر بار و رنج گناه ناله می کند. هیچ کدام از ما، بدون در نظر گرفتن این که چه کسی باشیم، نمی توانیم از این واقعیت فرار کنیم.


این درد و رنج ها همچنین فرصت های قدرتمندی برای شهادت دادن به ما ارائه می دهد. اما باید در اینجا مراقب نیز باشیم. از لحاظ اینکه افراد غیر عضو چه درکی نسبت به خوش برخوردی کلیسا دارند درک تفاوت میان مناسبتهای اجتماعی و خدمات دائمی که در واقع برطرف کننده نیازهاست حائز اهمیت است. در اذهان اجتماع میان کلیسایی که سالی یکبار در حین تعطیلات به خانواده ها غذا می دهد و کلیسایی که مانند یک کلیسای خاص ادونتیست که در شهری بزرگ کلیسا برپا می کند تفاوت وجود دارد.


این کلیسا چه کاری انجام می دهد؟ در مرکز اجتماعی که روزانه فعالیت می کند، دور هم جمع می شوند. مردم می توانند هر صبح به آنجا بروند و صبحانه گرم دریافت کنند! و حتی این کلیسای چندان بزرگی هم نیست. تنها حدود هفتاد و پنج عضو دارد اما همه آنها کاملا متعهد به برطرف نمودن نیازهای همسایگانشان در محله ای شهر نشین هستند. این کاری عالی و بزرگ است ولی وقف و تعهد و حس مسئولیت میطلبد تا رافع حاجتهای نیازمندان باشد.


تصور کنید اگر همه کلیساهای ما کاری برای کمک به پاسخ گویی به ناله هایی که مطمئنا در همسایگی ما به گوش می رسند، انجام می دادند چه تاثیری بر جامعه می گذاشت.




کاشت و برداشت در شهرها


متی باب ۱۳ آیات ۳ تا ۹ و ۱۸ تا ۲۳ را بخوانید. اگر چه این داستانی آشناست، چگونه می توانیم آنچه که آموزش می دهد را به منظور کمک به درک بهتر نحوه خدمت کردن و شهادت دادن به جامعه اطراف از جمله شهرها، بکار ببریم؟


اگر چه این تمثیل در زمینه ای روستایی اتفاق می افتد، در واقع خدمات کلیسائی شهری بسیار مهمتر از شهرهای کوچک و مناطق روستایی است، زیرا مناطق شهری ازتنوع عظیمتری از "خاک" برخوردارند. این داستان شرح میدهد که چرا مدیریت کمپین های بشارتی در شهرها نسبت به مناطق روستایی دشوار تر است. در ادامه مطلب بجای خاک از واژه بستر استفاده میکنیم.


شرایط بستر متفاوت نتایج مختلفی به همراه دارد، که به نیاز مطالعه شرایط بستر، پیش از اقدام در فعالیت های بشارتی اشاره دارد. اگر پس از مطالعه بستر اجتماعی، کلیسای پی ببرد که زمین های خوبی در محدوده حوزه قلمرو خود دارد، باید برنامه ریزی کنید که با صاف نمودن راه های سخت، از میان برداشتن سنگ ها و کندن خارها، آن بستر را بهبود بخشید. یعنی برای اینکه بشارت موفقیت آمیز باشد، کلیسا باید از پیش بستر را آماده کند. این می تواند تفاوتی بزرگ در میزان موثر بودن فعالیت های بشارتی ایجاد کند.


در باب ۱۲ اول قرنتیان، باب ۱۲ رومیان و باب ۴ افسسیان، کتاب مقدس درباره عطایای روحانی تعلیم می دهد. آنها می گویند که عطایای متعددی وجود دارند اما تنها یک رسالت وجود دارد. نمونه های خاک که در تمثیل به آنها اشاره شد، نیاز به عطایای مختلف برای بشارت دادن به شهرها را نشان می دهد. خانم الن جی. وایت نوشته است، “در شهرهای بزرگ، افرادی که عطایای متنوع دارند باید به کلیسا آورده شوند. روش های جدید باید معرفی بشوند. قوم خدا باید نسبت به نیازهای زمانی که در آن زندگی می کند آگاهی داشته باشند.”


—Ellen G. White, Evangelism, p. 70.


او بواسطه عطیه بینش و بصیرت الهی، آنچه را که در خدمات کلیسایی شهری موثر است مشاهده نمود. امروزه حتی داشتن روش ها و عطایای مختلف که در راه کاری بزرگ و چند وجهی عمل کنند، الزامی تر است. یک کمپین بشارتی یا یک پروژه بزرگ در طولانی مدت توفیق چندانی نخواهد داشت. ساختار پیچیده و مقیاس گسترده شهر به راحتی چنین برنامه هایی را می بلعد و در عرض چند هفته، هیچ ردی از اثر باقی نمی ماند. لازم است که پیشاپیش کارهای بیشتری انجام شوند.






رسالت و خدمت فردی


یوحنا باب ۱۵ آیات ۱۲ و ۱۳، یعقوب باب ۱ آیه ۲۷ و غلاطیان باب ۶ آیه ۲ را بخوانید. در مجموع این آیات چه می گویند که آنقدر برای فعالیتهای برون کلیسایی حیاتی است؟


به دلیل مقیاس وسیع جمعیت شهری، از این واقعیت که ایمان موضوعی شخصی است، غافل میشویم. اصل مطلب در بشارت دادن به شهرها و یا هر مکان دیگری این است که افراد رابطه ای شخصی با مسیح پیدا کنند. تحقیقات نشان داده است که عده کثیری از ایمان آورندگان به اعتقادات کلیسای ادونتیست روز هفتم به دلیل ارتباط و آشنایی با یک ادونتیست بوده است که به کلیسا پیوسته اند. و اغلب اوقات دوستی ها بخصوص در زمینه بشارت دادن، مستلزم ازخودگذشتگی و تمایل به نیکی کردن و خیر خواهی برای دیگران است.


شخم زدن زمین، کاشتن بذرها، پرورش و مراقبت از جوانه ها تا هنگام برداشت و نگهداری از محصول - همه این ها در صورت وجود عنصر ارتباطی قوی به بهترین نحو انجام می شوند. باید بیاموزیم چگونه با دیگران دوستی کنیم؛ باید بیاموزیم چگونه به حرف آنها گوش بدهیم؛ باید بیاموزیم چگونه به آنها محبت کنیم. این ها عواملی حیاتی برای هر گونه فعالیت برون کلیسایی هستند. با اینحال در میان غلغله جمعیت شهری کلیسا چگونه میتواند به تک تک افرادی که حس گمگشتگی و بی تیماری میکنند کمک کند؟ عنصر حیاتی خدمات کلیسایی برای گروه کوچک شهری میتواند شکل کلیسای خانگی به خود بگیرد همان گونه که در عهد جدید وجود داشت (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۴۶) یا ممکن است درواقع گروه های کوچکی در میان اجتماعات بزرگتر باشند. هر کجا که محله های شهری و یا حومه شهری فاقد کلیسای محلی باشد، اما اگر سه یا تعداد بیشتری ادونتیست روز هفتم وجود داشته باشند، نوعی گروه کوچک باید تشکیل شده و شروع به فعالیت در آن اجتماع بکند.


(See Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 7, pp. 21, 22.)


این روش به چند دلیل برای خدمات کلیسایی شهری ضروری است. یکی بدلیل تعدد گروه های فرهنگی، نژادی، زبانی و اجتماعی - اقتصادی مختلف که باید در میان صدها اجتماع و زیر شاخه های فرهنگی حتی در شهرهای متوسط، بشارت داده شوند. بشارت مسیح بانجام نخواهد رسید مگر اینکه گروههای کوچک هر یک از این بخش ها را هدف قرار دهند.


بخاطر اینکه در شهرهای بزرگ پیروی ایمانداران از عیسی دشوار است بنابر این خدمات گروههای کوچک مورد نیاز است. ممکن است فشارها، وسوسه ها و مواجهه با اعتقادات و ایدئولوژی های گوناگون ایمانداران را از راه بدر کند. بعضی از ایمانداران در واقع تحت تاثیر فشارها قرار گرفته و کلیسا را ترک می کنند، در حالی که دیگران پوسته ای سخت برای محافظت از احساساتشان ایجاد می کنند و نسبت به مردم اطرافشان که به نماینده پر محبت عیسی نیازمندند، بی اعتنا می شوند.




بشارت دادن در شهرها


هیچ کس نمی گوید که خدمات برون کلیسایی و خدمتگزاری آسان است. واقعیت این است که آسان نیست. بشر در گناه سقوط کرده، فاسد گردیده و به طور طبیعی روحانی نیست. همان طور که پولس درباره خود گفت: “میدانم شریعت خوب است و اشکالی در آن وجود ندارد. اشکال در من است که همچون یک برده به گناه فروخته شده ام” (رومیان باب ۷ آیه ۱۴). وقتی پولس چنین می گوید، پس آنهایی که خداوند را نمی شناسند یا کسانی که هرگز تجربه تغییر زندگی در عیسی را نداشته اند چه باید بگویند؟


حتی اگر وجود ما که طبیعتا گناهکار است چنین بد نبود، ولیکن شهرها همیشه شهره به بدنامی و تاثیر بد بر روی مردم بوده اند. مردم با دشمن جان ها سر و کار دارند که برای به دام انداختن و اسیر نگاه داشتن آنها در گناه آنان را وسوسه میکند. از این رو، جای تعجب نیست که خدمات برون کلیسایی بویژه در شهرها کار آسانی نیست؛ اما کاری هست که باید انجام شود و ما به عنوان کلیسای مسیح باید نسبت به فراخوان خود وفادار بوده و آن تکلیف را انجام بدهیم.


به طور کلی این آیات درباره اهمیت خدمات برون کلیسایی چه می گویند؟


دوم پطرس باب ۳ آیه ۹


اول تیموتاوس باب ۲ آیه ۴


براساس کلام خدا، مرگ مسیح جهان شمول است: در بر گیرنده کل بشریت از آدم تا حوا و همه انسان های پس از آنهاست. مطمئنا این شامل توده بسیاری از مردمی است که در مراکز کلانشهرهای جهان زندگی می کنند. آنها نیز نیازمند شنیدن حقایق بزرگی هستند که برای ما بسیار عزیز و ارزشمند هستند.


“پیام هایی که خدا در گذشته فرستاده است، تغییر نکرده است. کار در شهرها در زمان حال، کاری واجب است. هنگامی که فعالیت در شهرها آنگونه که خدا می خواهد صورت پذیرد، به جنبشی عظیم مبدل خواهد شد که ما تاکنون شاهد آن نبوده ایم.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Medical Ministry, p. 304.


کار برون کلیسایی بمنظور جذب جانها در شهرها یک فراخوانی شخصی است. این فراخوانی برای داشتن تجربه ای عمیق تر با مسیح است و یک فراخوانی برای شفاعت مشتاقانه است و همچنین برنامه ریزی جامع و پیاده سازی آن است. اساس این کار کاملا بر روی شالوده احیا و اصلاحات بنا گردیده است زیرا تنها به قوت روح القدس تحقق خواهد یافت.






تفکری فراتر:


یک کارشناس در خدمات کلیسایی شهری ادونتیست روز هفتم، فهرست گاهنامه های الن جی وایت را در خصوص اندرزهای او در باره رفتن به شهر و خارج شدن از شهر را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. ۲۴ مقاله از ۱۰۷ مقاله برای خارج شدن از شهرها و برپایی موسسات در خارج از شهرها توصیه مینمود. اما ۷۵ مقاله دستور العملی خاص نسبت به نقل مکان کردن به شهرها برای کار خدمات کلیسایی در شهر ها بود. در ۸ مقاله دیگر به این موضوع اشاره ای نشده بود. یک تاریخ شناس کلیسا، توصیه های الن جی. وایت درباره کار شهری را اینطورخلاصه نمود که نشان می داد که در ارتباط با نهادها او کار کردن از خارج از مراکزشهر را توصیه میکرد و در ارتباط با کار کلیسای محلی، او از کار کردن داخل شهر دفاع نمود.


برنامه های کلیسای شما برای صید جان ها در شهرها چیست؟ کلیسای محلی شما نسبت به نزدیک ترین منطقه شهری بزرگ، در کجا واقع شده است؟ هیچ کلیسایی نباید فکر کند که صید جانها در شهرها به آنها مربوط نمی شود. در راستای این هدف مهم خدمتگزاری هر جماعت ادونتیست لازم است مشارکت و سهم خود را ایفا نماید. غفلت از شهرها و تمرکز بمنظور استحصال مناطقی خارج از کلانشهرها، پاسخی وفادارانه به ماموریتی که عیسی به ما داده است نیست.


“چرا خانواده هایی که حقیقت کنونی را می دانند در این شهرها ساکن نمیشوند؟... افرادی که رسما در کلیسا تصدی ندارند ولی خادم خدا هستند وجود خواهند داشت که به... شهرها... نقل مکان خواهند نمود تا بگذارند تا نوری که خدا به ایشان داده است، برای دیگران بدرخشد.” – الن جی. هوایت،


Ellen G. White in Advent Review and Sabbath Herald, September 29, 1891.




درس سیزدهم


۱۷ تا ۲۳ سپتامبر


چگونه باید منتظر بمانیم؟






بعد از ظهر روز سبت


مطالعه این هفته: متی باب ۲۴ آیه ۳۵ - متی ۲۵ آیه ۴۶؛ دوم پطرس باب ۳؛ یعقوب باب ۲ آیات ۱۴ تا ۲۶؛ یوحنا باب ۴ آیات ۳۵ تا ۳۸؛ اول قرنتیان باب ۳ آیات ۶ تا ۸؛ مکاشفه یوحنا باب ۲۱ آیات ۱ تا ۴.


آیه حفظی: “با کوشش خستگی ناپذیر و با شوق و ذوق، خدا را خدمت کنید. امیدتان مایه شادی شما باشد و در رنج و مصیبت صابر باشید و از دعا کردن خسته نشوید. در رفع احتیاجات مقدّسین شرکت نمایید و همیشه مهمان نواز باشید.” (رومیان باب ۱۲ آیات ۱۱ تا ۱۳).


چندین سال پیش از وقوع زلزله سال ۱۹۰۶ در کالیفرنیا، کلیساهای ادونتیست روز هفتم سانفرانسیسکو، اوکلند و کالیفرنیا بسیار فعال و در تب و تاب بودند. اعضای کلیسا از بیماران و بی بضاعتها بازدید میکردند. آنها برای یتیمان خانه و آشیانه و برای بیکاران کار پیدا میکردند. از بیماران پرستاری میکردند و خانه به خانه کتاب مقدس را آموزش میدادند. اعضا کتب و متون مسیحی را در میان مردم پخش میکردند و خصوص بهداشت و زندگی سالم کلاس برگزار میکردند. کلیساها همچنین مدرسه ای برای کودکان در زیرزمین سالن اجتماعات خیابان لاگونا برپا کردند. خانه ای برای کارگران و مرکز پزشکی وابسته به کلیسا برقرار و مورد حمایت قرار گرفت. آنها فروشگاه مواد غذایی سالم همراه با یک کافه رستوران مخصوص گیاهخواران داشتند. اعضای کلیسا کار بشارت و خدمات کلیسایی را برای کشتیها در بندر گاه محلی آغاز کرده بودندو خادمان کلیسا گهگاه در سالنهای بزرگ شهر، جلساتی برگزار میکردند.


الن جی. وایت این کلیساها را دو کندوی زنبور نامیده بود و از کار ایشان هیجان زده بود. او در نشریه زیر گفت


(Advent Review and Sabbath Herald, 14 July 5, 1900)


این کارها نمونه های قدرتمندی است و در حینی که برای رجعت ثانی مسیح انتظار میکشیم آنچه که در توان داشتیم و بتوانیم باید انجام دهیم. این را ما میدانیم که خداوندمان باز میگردد. موضوع مهم وحیاتی برای ما این است: درحالی که در انتظار بازگشت او هستیم، چه کاری باید انجام دهیم؟ سرنوشت جانهای ما به پاسخ این سوال وابسته است.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۴ سپتامبر آماده شوید.




درحالی که منتظر عیسی هستیم


حواریون از صحنه با شکوه درخشش اشعه های خورشید به درون معبد در حظ و تحسین بودند. نیت عیسی این بود تا توجه آنها را بر واقعیت هایی که کلیسای مسیحی در آینده ای نزدیک و آخر زمان با آن مواجه خواهد بود، متمرکز کند. او با زبان ایجاز و در لفافه جرعه ای از حقیقت را به آنان داد: “آیا این بناها را نمیبینید؟ یقین بدانید که هیچ سنگی از آن بر سنگ دیگر باقی نخواهد ماند بلکه همه فرو خواهند ریخت” (متی باب ۲۴ آیه ۲). حواریون که از این پیشگوئی متعجب شدند، گفتند “به ما بگو، کی این امور واقع خواهد شد؟ و نشانه آمدن تو و رسیدن آخر زمان چه خواهد بود” (متی باب ۲۴ آیه ۳). در آیات ۴ تا ۳۱ باب ۲۴ متی، عیسی سپس از اموری که پیش از بازگشت در جهان واقع خواهد شد ایشان را آگاه ساخت.


عیسی در باره آشکار شدن نشانه های آخر زمان هشدار می دهد: “لیکن انتها هنوز نیست“ (متی باب ۲۴ آیه ۶) و اینکه ”اینها پیش درآمد بلاهای بعدی است” (متی باب ۲۴ آیه ۸). پاسخ مستقیم به پرسش حواریون در آیه ۱۴ می آید. “و سر انجام وقتی مژده انجیل به گوش همه مردم جهان رسید و همه از آن با خبر شدند آنگاه دنیا به آخر خواهد رسید” (متی باب ۲۴ آیه ۱۴).


در این گفتار، ۳۵ آیه اول در باب ۲۴ متی ترغیب کننده این مطلب مهم است که نشانه ها را جدی بگیریم. لیکن عیسی نیز به ما می گوید که چگونه باید منتظر “انقضای عالم” باشیم (متی باب ۲۴ آیه ۳). به عبارتی دیگر، ما در انتظار بازگشت او، مانند انتظار در ایستگاه اتوبوس تنها بر سر جای خود نمی نشینیم. خیر، کارهای زیادی به ما سپرده شده است که در زمان انتظار برای ظهور ثانی خداوند باید انجام بدهیم.


متی باب ۲۴ آیه ۳۶ همچنین باب ۲۵ آیه ۴۶ را بخوانید. هر یک از این تمثیل ها به قوم خدا میگوید که باید در زمان انتظار بازگشت عیسی چه کاری انجام بدهند. اصل مطلبی را که خداوند در اینجا به مامی گوید، بطورخلاصه وار بنویسید. سپس لازم است به عنوان عضوی از کلیسا، از خود بپرسیم: تا چه حد دستور العمل های خداوند را بخوبی در این تمثیل ها پیروی می کنیم؟


در اینجاعیسی حواریون خود را هدایت میکند که پیروان حقیقی او چگونه باید منتظر بازگشت دوباره وی باشند. شاگردان عیسی در طول این مدت همواره باید آماده باشند. آنها در حین انتظار، نسبت به یکدیگر محبت، توجه و احترام نشان خواهند داد؛ آنها هوشیار بوده، پیشاپیش آماده و در برابر وضعیت روحانی خویش مسئول خواهند بود. آنها منابع و استعدادهایی که خدا در دستانشان قرار داده است را چند برابر خواهند کرد، پول و استعداد در هدف خدا سرمایه گذاری خواهند کرد، به سرشت حقیقی خدای با محبت شان احترام خواهند گذاشت و برای “کمترین اینها اهمیت قائل خواهند شد.”




احیاء و اصلاحات مادامی که در انتظاریم


باب ۳ از دوم پطرس را بخوانید. تعالیم این باب در ارتباط با احیا و اصلاحات است را خلاصه کنید. این آیات با موضوعاتی که در این سه ماهه مطالعه کردیم چه تناسبی دارند؟


اشتیاق و آرزوی خدا این است که “همه” “توبه کنند” (دوم پطرس باب ۳ آیه ۹). اگرچه ما نمیتوانیم کار روح القدس را در به توبه و استغفارآوردن مردم انجام بدهیم، اما فراخوانده شده ایم که آنها را با پیام نجات که در صورت پذیرفتن آن پیام به توبه منتهی میشود، جذب کنیم.


ما اعضای کلیسا نیز لازم است رفتاری تواب گونه داشته باشیم. توبه کردن بخشی از روند احیاء و اصلاحات است. احیاء یعنی بازگشت به زندگی، دوباره تازه و بازسازی شدن. اصلاح به معنی تغیر شکل یافتن و تصحیح شدن به منظور خلقتی تازه بودن است (قرنتیان دوم باب ۵ آیه ۱۷). “احیای خداپرستی حقیقی در میان ما، بزرگترین و ضروریترین نیاز ماست. اولین کار ما باید این باشد که طالب احیا شدن باشیم.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Selected Messages, book p. 121.


آیه مربوط به نحوه منتظر ماندن در مطالعه درس دیروز، شرایط و نتایج احیاء و اصلاحات را به تصویر میکشند. برای مثال هر ۱۰ باکره نیاز به احیاء داشتند تا از خواب برخیزند (متی باب ۲۵ آیات ۱ تا ۱۳). باکره های غافل لازم بود تا ظرفیت خود را برای حضور روح القدس در زندگی خویش افزایش دهند. هنگامی که ما خود را فروتن میکنیم، نفس گناهکار خود را میکشیم، متواضعانه دعا کرده، کلام خدا را مطالعه میکنیم و از روی محبت و خیرخواهی آن را با دیگران در حرف و عمل به مشارکت گذارده، ظرفیت خود را برای دریافت روح القدس افزایش میدهیم. با این وجود، این امکان وجود دارد که برای ساعتها کتاب مقدس را مطالعه کنیم و همچنان فردی خودخواه باشیم. میتوانیم برای احیاء و باران آخر دعا کنیم، اما با خودخواهی آن را فقط برای خودمان بخواهیم. احیاء همیشه ما را هدایت میکند تا با از خود گذشتگی نگران و دلواپس دیگران باشیم. وقتی که از روح القدس پر شویم، به مریدانی دلسوز و غمخوار و قائم به تکلیف و خدمترسانی متبدل میشویم.


در دعاهای خود و هنگام مطالعه کتاب مقدس به احیا و اصلاحات محتاجیم و کانون توجه ما باید التماس و تضرع برای وفور روح القدس در باران آخر باشد. اما به عنوان عضوی از کلیسا باید خواستار احیاء و اصلاحات در رفتار و سلوک خود نیزباشیم. در رفتار و اعمال خود در برابر کوچکترین افراد هم به احیاء و اصلاحات نیازمندیم. آنچه که مرور شد هسته اصلی دروس این ثلث محسوب میگردد.






تکلیف کلیسا در حالیکه در انتظار هستیم


آیات ۱۴ تا ۲۶ باب ۲ یعقوب را بخوانید. این آیات چگونه (که هستیم) و (چرا اینجا هستیم) را در بر گرفته است؟


در مطالعه درس یکشنبه، حواریون شروع به اشاره به زیبایی ساختمان معبد نمودند. عیسی توجه ایشان را به شرایط داخلی کلیسا و رسالت خویش برای جهانی رو به پایان، معطوف نمود. واقعیت این است که کلیسا به دلیل اینکه مأموریت و تکلیقی در پیش رو دارد، پابرپاست و نه بر عکس آن.


مأموریت و شرح وظیفه دینی کلیسای ادونتیست روز هفتم همانطور که در سیاست کاری شماره (A ۰۵) مجمع عمومی ابراز گردیده است، “مرید ساختن از همه امتها، انتشار مژده انجیل سرمدی - انجیل ملکوت (متی ۲۴:۱۴) بر مبنای پیامهای سه فرشته در آیات ۶ تا ۱۲ باب ۱۴ مکاشفه یوحنا، هدایت آنها به پذیرش عیسی به عنوان نجات دهنده شخصی خود و اتحاد با کلیسای باقیماندگان و شاگردسازی برای خدمت به او به عنوان خداوند و آماده کردن آنها برای بازگشت در شرف اتفاق اوست.” موعظه، تعلیم و شفا شیوه های پیشنهادی برای دنبال کردن این مأموریت هستند. سیاست کاری در زمینه “شفا دادن” میگوید: “ما با تصدیق اصول کتاب مقدس در زمینه سلامت و بهداشت کامل انسان، سلامتی و شفای بیماران در اولویت کار ما قرار دارد و از طریق خدمت به فقرا و رنجدیدگان، با پروردگار در امر رحیمانه تسکین و بازپروری همکاری میکنیم.”


دروس این ثلث با این مفهوم شروع میشود که عیسی میخواهد تصویر خویش را در انسانها بازسازی نموده و ما را به عنوان پیروان خود قدرت ببخشد تا ابزاری برای بازسازی جامع اجتماع اطراف خود باشیم. “جهان امروز به همان مکاشفه ای که جهان در ۱۹۰۰ سال پیش احتیاج داشت، نیاز دارد: یک مکاشفه از مسیح. کار بزرگی در زمینه اصلاح مورد نیاز است و تنها از طریق فیض مسیح است که کار بازپروری و احیای جسمی، روانی و روحانی می تواند تحقق پیدا کند.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, The Ministry of Healing, p. 143.


یک عضو کلیسا پس از شرکت در سمیناری که خدمت عیسی را به عنوان نمونه و ماموریت کلیسای آخر زمان ارائه میداد، چنین بیان نمود: “در این بخش جهان که ما هستیم، از پذیرش ایده ها و شیوه های جدید انجام امور استقبال چندانی نمیکنیم. چیزی که این هفته درباره پیروی از شیوه خدمت عیسی شنیده ایم، در واقع جدید نیست. این روشی قدیمی است. ما فقط آن را فراموش کرده ایم.”






آمادگی برای برداشت نهایی محصول مادامیکه در انتظار هستیم


همان طور که در درس ۵ اشاره گردید عیسی در باره ملکوت از زبان کشاورزی استفاده نمود. همان طور که دیده ایم، کشاورزی صرفا یک رویداد نیست؛ بلکه یک روند بردبارانه است! کشاورزی چرخه ای است که طی مراحل متنوع و کارهای مختلف توسط افراد گوناگون در زمان های متمایز بطور مرتب تکرار میشود. باید هدایت روح القدس و مشیت الهی را پذیرا بوده و در چگونگی آماده سازی زمین، کشت بذر و جمع آوری محصول برای خداوند مفید فایده باشیم.


آیات ۳۵ تا ۳۸ باب ۴ یوحنا را بخوانید. در آیات از چه نوع تشبیه ادبی استفاده شده است و پیام آن برای ما در مورد چگونگی خدمت به دیگران چیست؟


واقعیت این است که از قلب مردم خبر نداریم. نمی دانیم که روح القدس چگونه در زندگی آنها کار کرده است. ممکن است به مردم مختلف نگاه کنیم و با خود بیندیشیم آنها راه زیادی در پیش دارند تا آماده شده و بعنوان محصول درو شوند در حالی که در واقعیت، آنچه که نیاز دارند این است که کسی آنها را برای پیوستن به مسیح دعوت کند. فکر و دل هر بنی بشری همواره در ستیز و تلاطم بوده است. وخدا ما را فرا می خواند که به مردم کمک کنیم تا او را انتخاب کنند.


آیات ۶ تا ۸ از باب ۳ کتاب اول قرنتیان را بخوانید. در آیات فوق چه پیامی در زمینه فعالیتهای برون کلیسایی نهفته است؟


در اینجا پولس به سبک خویش آنچه را که عیسی در مثال پیشین گفت، بازگو میکند. فعالیت برون کلیسایی مانند کار یک کشاورز است. ممکن است همه ما وظایف مشابهی انجام ندهیم، اما آن کار همچنان بخشی حیاتی از فرایند برقراری ارتباط و تسخیر جانهاست. و اگر چه با ظرفیتهای متفاوت باید برای خدا مفید واقع شویم، ولی در انتها تنها خداست که می تواند جانها را متبدل کند.






انتظار به پایان رسیده است


چالز دیکنز نویسنده انگلیسی سال ها پیش کتابی به نام داستان دو شهر نوشت. آن دو شهر لندن و پاریس بودند. در یک مفهوم، می توان گفت کتاب مقدس نیز داستان دو شهر است. در این مورد، آن دوشهر را میتوان بابل و اورشلیم گفت.


در مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۸ و مکاشفه یوحنا باب ۱۸، یوحنای رسول شهر بابل را توصیف می کند. این شهر خانه دیوها و محل تجمع ارواح شریر بوده است. بابل باعث شده است که همه ملت ها مرتکب زنای روحانی بشوند. سرنوشت بدی برای او مقرر شده و اعلان گردید که سقوط کرده است. این شهر که نماد شرارت و ارتداد و شورش علیه خداست، روزی مقلوب و نابود خواهد شد.


آیات ۱ تا ۴ باب ۲۱ مکاشفه یوحنا را بخوانید. اورشلیم جدید چگونه با بابل در تضاد است؟


شهر دوم، شهر مقدس اورشلیم جدید است که در باب های ۲۱ و ۲۲ مکاشفه یوحنا توصیف شده است. این شهر خانه کسانی است که داماد را انتخاب کرده اند و خودخواهی و زنای روحانی شیطان و پیروانش را نپذیرفته اند. نجات یافتگان به فیض خدا، از احکام او اطاعت نمودند و ایمان به عیسی را منعکس میکردند (مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیه ۱۲). صبر و تحمل و اشتیاق آنها بمنظور پذیرفتن خدمتگزاری برای عیسی باعث گردیده بود تا طعمی از ملکوت آسمان را بر روی زمین بچشند. آنها بواسطه ایمان به عیسی نجات یافته اند؛ عدالت او به تنهایی آنها را سزاوار ملکوت ساخته است. توجه و دلواپسی آنها برای “کوچکترین افراد” (متی باب ۲۵ آیه ۴۰) ظهور و تجلی عینی آن ایمان نجات بخش بوده است.


نقش کلیسا در احیا و بازپروری مشفقانه به واسطه خون بره (مکاشفه یوحنا باب ۵) به جشن و ترنم متبدل شد (مکاشفه یوحنا باب ۵ آیات ۱۳ و ۱۴ را ببینید). در آن شهر مقدس و فرخنده، “خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد. و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اول درگذشت” (مکاشفه یوحنا باب ۲۱ آیه ۴). آرامش حقیقی احیا شده است. احیا و بازسازی کامل ذهنی، روحانی و جسمی تصویر خدا اتفاق افتاده است. جدال عظیم پایان یافته است و از “کوچکترین اتم تا بزرگترین کهکشان، هر چیز متحرک و بی جان، در زیبایی روشن و شادی کامل خود میگویندکه خدا محبت است.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, The Great Controversy, p. 678.






تفکری فراتر:


متی باب ۵ آیه ۱۶؛ کولسیان باب ۳ آيه ۱۷؛ عبرانیان باب ۱۳ آیات ۱۵ و ۱۶ را بخوانید. از تالیفات الن جی وایت: کتابهای بر روی کوه زیتون صفحات ۶۲۷ تا ۶۳۶ و فصل کوچکترین برادران من صفحات ۶۳۷ تا ۶۴۱ از کتاب آرزوی اعصار را مطالعه کنید.


عیسی درباره نشانه های پایان زمان پیش از بازگشت دوباره خویش آگهی داد که آن نشانه ها دلپذیر نیستند. جنگ، شیوع جنگها، طاعون و غیره. اگر مردم همیشه بخواهند بهانه بدی را برای نپذیرفتن خدا بکار ببرند، به طور حتم تا کنون بهانه های بسیاری خواهند داشت و چنانکه به پایان نزدیک میشویم بهانه های بیشتری نیز بدست خواهند آورد. از این رو، برای قوم خدا، آنهایی که مدعی پیروی از او هستند سخت تر میشود که خصلت او را به جهانیان منعکس کنند و به مردم برای دیدی بهتر نسبت به ماهیت خدا، کمک کنند. “اگر ما خود را در برابر خدا فروتن، مهربان، مودب، رئوف و ترحم انگیز میکردیم، بجای یک نفر، صدها نفر از حقیقت سخن میگفتند.” – الن جی. وایت،


Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 9, p. 189.


چه بیانیه ساده و در عین حال قدرتمندی در زمینه دسترسی به جانها و خدمت به دیگران است. عیسی از ما بعنوان کلیسای او انتظار دارد در حین اینکه منتظر آمدن دوباره وی هستیم، انجیل را موعظه و کاملا مطابق با آن زندگی کرده؛ خود و توانایی خود را در کار او سرمایه گذاری کنیم؛ و بگذاریم تا روح القدس در کمال؛ در زندگی ما ساکن شود. آن شاهدی است که همه استدلالهای جهان نمیتوانند آنرا بی اثر کنند.