راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه دوم 2015 - إنجيل لوقا

دونلود PDF -   راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه دوم 2015 - إنجيل لوقا

مقدمة


١. آمدن عیسی


٢. غسل تعمید و وسوسه


٣. عیسی مسیح کیست؟


۴. فراخوانی برای شاگردی


۵. مسیح به عنوان خداوند روز سبت


۶. جایگاه زنان در خدمات عیسی


٧. عیسی، روح القدس و دعا


٨. رسالت عیسی


٩. عیسی، استاد بزرگ


٠١. پیروی از عیسی در زندگی روزمره


١١. ملکوت خدا


٢١. عیسی در اورشلیم


٣١. مصلوب و برخاسته


Editorial Office 12501 Old Columbia Pike, Silver Spring, MD 20904


Come visit us at our Web site: http://www.absg.adventist.org



Principal Contributor


Martin Pröbstle


Editor


Clifford R. Goldstein


Associate Editor


Soraya Homayouni


Publication Manager


Lea Alexander Greve


ررااههنبرمادیی کمتاطال ب عمه قدکتا س ب ب زرمگقسدالاس ن بدرار یم جممدعر سعاه م اشدنوبنهت یبسزترهاگیس ارلاونز ت هوفتسم طآ ماددفته ر شمدهط االسعاتت.تفهریعه ی راازه نکمامیهتا ه تاحدار ت ین ظمار جمتع ععا ممو مایس ته یئ) Aت اDنتCش Oارا M( ت کمه دنراسشهر رشانبهنه مااسهاتی کمه طایلعکه ککت مایتبهامسقدت سو اتاسئید ت. شرا دهه نتمواسی طم نت هیشئر ت ا شندته شابرراگتر فتمهد رازس ه کمشینتبهه اهسایت اور زمن شیحابصیر اً دنر شانسدراهن سرد ه جنیهاتن نویسنده یا نویسندگان نیست.


Editorial Assistant


Sharon Thomas-Crews


Pacific Press® Coordinator


Wendy Marcum


Art Director and Illustrator


Lars Justinen


Design


Justinen Creative Group


Middle East and North Africa Union


Publishing Coordinator


Michael Eckert


Translation to Arabic


Ashraf Fawzi


Arabic Layout and Design


Olivia Adel Younan



Sabbath School Personal Ministries



مقدمة


کتاب لوقا



«در ساعت برخاسته، به سوی پدر خود متوّجه شد. امّا هنوز دور بود که پدرش او را دیده، ترحّم نمود و دوان دوان آمده، او را در آغوش خود کشیده، بوسید» (لوقا باب ۱۵ آیه ۲۰).


ما این آیه را می شناسیم. این آیه بخشی است از یکی از شناخته ترین و محبوب ترین داستان های آثار ادبی مقدس، چه روحانی و چه غیر روحانی. حیرت انگیز اینجا است که ما هرگز راجع بان نمی شنیدیم اگر یک دکتر مبشر معمولی آن گوهر گرانبها را در نامه ای که به دوست تحصیل کرده اش تئوفیلوس فرستاد، جا نمی داد.


نام دکتر که از مومنین غیر یهودی بود، لوقا است و آن نامه انجیل به روایت لوقا است. علاوه بر انجیل، کتاب اعمال رسولان نیز نوشته لوقا است. او که همسفر پولس رسول بود، مشاهده گری مشتاق و شریک جنبش عظیم عیسی برای بشارت به امپراطوری روم بود. این مشارکت نزدیک لوقا با پولس رسول نه تنها او را به درک مفهوم عمیق کلیسای مسیحی - کلیسایی که در برابر دستور سزار برای ستایش شدن به عنوان خدا مقاومت کرد - هدایت کرد، همچنین توانست با استفاده از منابع معتبر، درباره کسی که پایه ی همه این مسائل هست، یعنی عیسی مسیح، دانش عمیق تری کسب کند. بنابراین، بواسطه الهام روح القدس، لوقا توانست کاری در دو جلد در باره «منشاء و تاریخ کلیسای مسیحی» بنویسد.


بخش اول این کار انجیل لوقا است که قبل از کتاب اعمال رسولان نوشته شد و به دست تئوفیلوس (Theophilus) رسید (اعمال رسولان باب ۱ آیه ۱). بسیاری از پژوهشگران محافظه کار انجیل لوقا را به سال های ۶۳-۶۱ میلادی تاریخ گذاری کرده اند.


تئوفیلوس (Theophilus) از مسیحی شدگان یونانی الاصل بود و لوقا در نامه ای که خطاب به او نوشته بود، آگاهانه در انجیل خود به یونانی ها و اعضای غیر یهودی جامعه ایمانداران اشاره کرده، در حالی که ریشه یهودی عیسی را نادیده نگرفته بود. متی عمدتا برای یهودیان نوشت و بنابراین مسیح بودن عیسی را تاکید می کند. مرقس برای رومیان نوشت و می بینیم که عیسی با مژده ملکوت خداوند در سرتاسر آن سرزمین در جولان بود. یوحنی اندیشمندی عمیق بود و در انجیل او مسیح با عنوان کلمه، خالق و فرزند خدا پدیدار می شود. اما لوقا با دیدی نسبت به غیر یهودیان می نویسد. او عیسی، پسر انسان را به عنوان نجات دهنده جهان و دوست بشریت به آن ها معرفی می نماید. جهانی بودن نجات موضوع اصلی انجیل او است. بنابراین، نسب عیسی را به آدم و در نتیجه به خدا مرتبط می سازد و این در حالی است که نسب نامه متی آن را با ابراهیم پدر یهودیان تمام می کند (لوقا باب ۳ آیات ۲۳ تا ۳۸، مقایسه شود با متی باب ۱ آیات ۱ تا ۱۷).


انجیل لوقا طولانی ترین انجیل عهد جدید است. بعضی از معجزات تنها در انجیل لوقا آمده اند، از جمله زنده شدن پسر بیوه زنی اهل نائین (لوقا باب ۷ آیات ۱۱ تا ۱۸) و شفای غلام کاهن اعظم (لوقا باب ۲۰ آیات ۵۰ و ۵۱). (برای سایر معجزات به لوقا باب ۵ آیات ۴ تا ۱۱، باب ۱۳ آیات ۱۱ تا ۱۷، باب ۱۴ آیات ۱ تا ۶، باب ۱۷ آیات ۱۱ تا ۱۹ مراجعه نمایید.) بسیاری از تمثیل ها مثالهای اختصاصی لوقا هستند، از جمله چندین تمثیل معروف: مرد نیکوکار سامری (لوقا باب ۱۰ آیات ۳۰ تا ۳۷)، مرد ثروتمند نادان (لوقا باب ۱۲ آیات ۱۶ تا ۲۱)، پسر نا خلف (لوقا باب ۱۵ آیات ۱۱ تا ۳۲)، مرد ثروتمند و ایلعازر (لوقا باب ۱۶ آیات ۱۹ تا ۳۱) و فرد فریسی و باجگیر (لوقا باب ۱۸ آیات ۱۰ تا ۱۴). داستان زکی (لوقا باب ۹ آیات ۱ تا ۱۰) نیز منحصر به لوقا هستند.


لوقا ادعا می کند که تحت راهنمایی روح القدس، مطالب تاریخی را بررسی کرده، با شاهدان عینی مصاحبه نموده (لوقا باب ۱ آیه ۲) و سپس با «درکی عالی از تمامی موارد» «پیشامدها را به ترتیب تاریخ وقوع» نوشته است تا خوانندگان قادر باشند با اطمینان عیسی و مژده نیکوی او را بشناسند (لوقا باب ۱ آیات ۳ و ۴).


هنگامی که از جیمز دنی (James Denney)، عالم بزرگ الهیات سوال شد که زندگی نامه خوبی از عیسی را پیشنهاد دهد، او پاسخ داد: «آیا زندگی نامه ای که لوقا نوشته است را خوانده اید؟»


ایده خوبی است. بیایید در این سه ماه، به عنوان اعضای کلیسای جهانی، آن را با هم بخوانیم.


جان ام فاولر (John M. Fowler) به مدت ۵٣ سال به عنوان پیشوای کلیسا، استاد الهیات و فلسفه، سر دبیر و مدیر آموزشی به کلیسا خدمت کرده است. او که نویسنده چندین مقاله و کتاب است، دو راهنمای مطالعه کتاب مقدی برای مدرسه سبت بزرگسالان نوشته است: نبرد کیهانی بین مسیح و شیطان (سال ٢٠٠٢) و افسسیان: انجیل روابط (سال ۵٠٠٢).


درس اول


٨٢ مارس تا ٣ آوریل


آمدن عیسی



عصر روز سبت


مطالعه این هفته: لوقا باب ۱ آیات ۲ و ۳؛ دوم تیموتاؤس باب ۳ آیه ۱۶؛ لوقا باب ۱ آیات ۵ تا ۲۲؛ تثنیه باب ۱۸ آیه ۱۵؛ لوقا باب ۲ آیات ۹ تا ۱۲ و ۲۵ تا ۳۲.



آیه حفظی: «زیرا نزد خدا هیچ امری محال نیست» (لوقا باب ۱ آیه ۳۷).


انجیل لوقا اصولا مخصوص غیر یهود نوشته شده بود. خود لوقا نیز غیر یهود بود (در کولسیان باب ۴ آیات ۱۰ تا ۱۴ به آن اشاره شده است)، درست مانند تئوفیلوس (Theophilus)، کسی که این انجیل به او خطاب شده است.


لوقا علاوه بر اینکه یک پزشک بود، یک مورخ دقیق نیز بود. در معرفی انجیل، لوقا عیسی را در یک تاریخ واقعی قرار می دهد. به این معنی که او داستان را در زمینه تاریخی آن زمان قرار می دهد: هیرودیس (Herod) پادشاه یهود بود (لوقا باب ۱ آیه ۵)، آگوستوس (Augustus) حاکم امپراطوری روم بود (لوقا باب ۲ آیه ۱) و کاهنی به نام زکریا نوبت خدمت خود در معبد اورشلیم را انجام می داد (لوقا باب ۱ آیات ۵ و ۹). در باب ۳، لوقا به شش تاریخ هم زمان در دوران خدمت یحیی تعمید دهنده، پیشرو مسیح اشاره می کند.


بنابراین، لوقا داستان مسیح را در تاریخ با اشاره به انسان های واقعی و زمان های حقیقی بیان می کند تا روایتش با داستان های اساطیری اشتباه گرفته نشود. تا خوانندگانش حیرت زده و از حقیقی بودن عیسی و اینکه خداوند تاریخ را با آوردن «نجات دهنده ای که عیسی خداوند» است تهاجم نموده است، شگفت زده شوند (لوقا باب ۲ آیه ۱۱).


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۴ آوریل آماده شوید.


یکشنبه


٩٢ مارس


« روایت منظم» (لوقا باب ١ آیات ١ تا ٣، اعمال رسولان باب ١ آیات ١ تا ١)


آیه ۱ از باب ۱ اعمال رسولان به ما می گوید که قبل از اینکه این رساله نوشته شود، نویسنده آن یک «روایت قبلی» نوشته است. این موضوع و این واقعیت که هر دو روایت خطاب به تئوفیلوس (Theophilus) بوده اند، به ما کمک می کند تا متوجه بشویم نویسنده دو رساله یک نفر بوده است. می توان از این دو رساله به عنوان بخش اول و دوم «مبدا و تاریخچه کلیسای مسیحی» نام برد. بخش اول روایت زندگی و خدمت عیسی (انجیل لوقا) و بخش دوم (اعمال رسولان) روایت منتشر شدن مژده عیسی و کلیسای اولیه است.


این انجیل چگونه نوشته شد؟ لوقا باب ۱ آیات ۲ و ۳ و دوم تیموتائوس باب ۳ آیه ۱۶ را مطالعه کنید.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


لوقا از وجود بسیار افرادی دیگر که درباره اتفاقاتی نوشته بودند که شهر اورشلیم و اطراف آن را تکان داده بود، آگاهی داشت، اتفاقاتی که درباره عیسی مسیح بودند. منابع چنین کارهای ادبی شامل بسیاری «شاهدان عینی و خدمتگزارن» بودند (لوقا باب ۱ آیه ۲) – ارجاعی واضح به شاگردان و سایر معاصران عیسی شده. لوقا شخصا ارتباط نزدیکی با این شاهدان و خدمتگزاران کلام (از جمله پولس وسایر رهبران دوران رسل) و احتمالا همچنین با انجیل های نوشته شده توسط مرقس و متی داشت. مطمئنا لوقا شاهد زندگی عیسی نبود، اما یک فرد بمسیح گرویده واقعی و قابل اعتماد بود.


متی که مخاتبانش قوم یهود بودند، مسیح را به عنوان یک معلم بزرگ، تحقق نبوت و پادشاه یهودیان معرفی نمود. او اغلب به نبوت های عهد عتیق که در عیسی تحق یافتند اشاره نموده است. مرقس کتابش را برای مخاطبان رومی نوشت و از عیسی به عنوان مرد عمل یاد می کند. لوقا که دکتری غیر یهودی است، برای یونانیان و غیر یهودیان درباره بعد همگانی عیسی – نجات دهنده دنیا – نوشت. لوقا اشاره می کند که هدف نوشته های او بر دو قسم است: معرفی یک « روایت منظم» (لوقا باب ۱ آیه ۳) و قطعیت بخشیدن به آموزه های بزرگ عصر جدید. یکی از اهداف انجیل او حصول به اطمینان در مورد حقیقتی است که در عیسی است.


لوقا نویسنده الهام یافته کتاب مقدس، از موارد دیگری نیز در نوشته هایش بهره برده است. بسیار جالب است. بدیهی است که استفاده از منابع دیگر از الهام و اعتبار مطالبی که نوشته است کم نمی کند. در رابطه با این سوال که وحی چگونه بر نویسندگانی که الهام گرفته اند تاثیر می گذارد، ما به عنوان یک ادونتیست روز هفتم چه درسی باید از مطلب اشاره شده بگیریم؟


دوشنبه


٠٣ مارس


«نام او را یحیی بگذارید»


به مدت نزدیک به چهار صد سال بعد از ملاکی نبی، سکوت الهی تاریخ بنی اسرائیل را نشانه گذاری کرد. با اعلام تولد یحیی تعمید دهنده و عیسی، این سکوت در شرف شکستن بود.


داستان تولد یحیی و عیسی شباهت زیادی به هم دارند. هر دو معجزه اند: در مورد یحیی، الیزلبت بمراتب از سن باروری گذشته بود؛ در مورد عیسی، وی بنا بود از باکره ای متولد شود. وعده هر دو تولد را جبرئیل اعلام کرد. هر دو اعلان در روح شگفتی، شادی، و تسلیم شدن به اراده خداوند دریافت شدند. هر دو نوزاد باید درروح القدس پرورش می یافتند و قوی می شدند (لوقا باب ۱ آیه ۸۰، باب ۲ آیه ۴۰).


اما ماموریت و خدمت این دو نوزاد شگفت انگیز متمایز و متفاوت بود. یحیی قرار بود آماده کننده راه عیسی باشد (لوقا باب ۱ آیات ۱۳ تا ۱۷). عیسی «پسر خدا» (آیه ۳۵) و تحقق نبوت های مسیحایی (آیه های ۳۱ تا ۳۳) است.


لوقا باب ۱ آیات ۵ تا ۲۲ را بخوانید. اگر چه زکریا «بی عیب» نشان داده شده است، برای ایمان نداشتن به اعلان فرشته مورد سرزنش قرار گرفت. این موضوع چگونه در درک مفهوم « بی عیبی» برای ایمان داران به عیسی، به ما کمک می کند؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


«تولد پسر زکریا، همانند متولد شدن فرزند ابراهیم و فرزند مریم، برای تعلیم حقیقتی روحانی بود. حقیقتی که ما آن را به کندی فرا می گیریم و مستعد فراموش کردنش هستیم. متکی تنها بر خودمان، ما از انجام هر خوبی ناتوانیم، اما هر آنچه که ما نمی توانیم انجام دهیم، توانایی آن توسط قدرت الهی در هر شخص مطیع و با ایمان شکل خواهد گرفت. از طریق ایمان بود که کودک وعده داده شده به دنیا آمد. بواسطه ایمان است که زندگی روحانی بوجود می آید و ما قادر به انجام کارهای نیک می شویم. ’ الن جی. هوایت


(ٍEllen G. White)، The Desire of Ages, p. ۹۸.


معجزه یحیی هدفی قطعی در برخورد خداوند با قومش داشت. پس از ۴۰۰ سال غیبت نبوی در تاریخ بنی اسرائیل، یحیی با پیامی خاص و با قدرتی قاطع این غیبت را در هم شکست. ماموریت و پیغام یحیی «آماده کردن مردم برای خداوند» بود (لوقا باب ۱ آیه ۱۷). او قرار بود پیشرو عیسی باشد، کسی که راه را برای مأموریت مسیح مهیا می کند.


سه شنبه


١٣ مارس


«او را عیسی بنامید»


تولد عیسی مسیح رویدادی طبیعی نبود. این اتفاق در تقویم ابدی خداوند مشخص شده بود و «اما وقتی زمان معین فرا رسید خدا فرزند خود را که از یک زن متولد شده بود فرستاد» (غلاطیان باب ۴ آیه ۴). این تحقق یافتن اولین وعده خداوند پس از ورود گناه به باغ فردوس است (پیدایش باب ۳ آیه ۱۵).


دو متن زیر را بخوانید. در هر یک از این دو متن، تولد عیسی به عنوان تحقق شگفت انگیز نبوت چگونه نشان داده شده است؟ این دو متن درباره اینکه ما باید به تمامی وعده های خدا اعتماد کنیم، چه می گویند؟ تثنیه باب ۱۸ آیه ۱۵؛ اعمال رسولان باب ۳ آیات ۲۲ تا ۲۴؛ اشعیا باب ۷ آیه ۱۴؛ متی باب ۱ آیات ۲۲ تا ۳۲؛ میکاه باب ۵ آیه ۲؛ لوقا باب ۲ آیات ۴ تا ۷.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


شش ماه پس از دادن مژده تولد یحیی به زکریا، جبرئیل معجزه ای بزرگتر را به مریم از اهالی ناصره اعلام کرد: که باکره ای «آبستن خواهد شد و پسری خواهد زائید و نام او را عیسی خواهند گذارد» (لوقا باب ۱ آیه ۳۱).


تولد عیسی از باکره بر خلاف طبیعت است و نمی توان آن را با قوانین طبیعی یا فلسفه طبیعت گرایانه توضیح داد. حتی مریم هم برایش سوال پیش آمد: «این چگونه ممکن است؟ من با هیچ مردی رابطه نداشته ام» (لوقا باب ۱ آیه ۳۴). فرشته به او اطمینان داد که این کار روح القدس خواهد بود (آیه ۳۵) و «برای خدا هیچ چیز محال نیست» (آیه ۳۷). اطاعت سریع و با ایمان مریم قابل توجه بود: «همانطور که تو گفتی بشود» (آیه ۳۸). هر سوال انسانی صرفنظر از طبیعی یا منطقی بودنش، باید جایی برای پاسخ الهی داشته باشد. خلقت باشد یا صلیب، تجسد یا رستاخیز، بارش مّن یا نزول روح القدس بر شاگردان عیسی – ابداع الهی تسلیم شدن و مطیع بودن انسان را می طلبد. در حالی که مریم سوال خود را با تسلیم شدن به هدف ابدی خداوند و حاکمیتش پاسخ داد، جبرئیل با پاسخی دیگر به او اطمینان بخشید: «روح القدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند و به این سبب آن نوزاد مقدس، پسر خدا نامیده خواهد شد» (آیه ۳۵).


وفي حين كان الامتثال والتسليم بسيادة الله والهدف الأسمى هو رد مريم على السؤال الذي طرحته هي نفسها، قام جبرائيل بطمأنتها بجواب عظيم آخر: «اَلرُّوحُ الْقُدُسُ يَحِلُّ عَلَيْكِ، وَقُوَّةُ الْعَلِيِّ تُظَلِّلُكِ، فَلِذلِكَ أَيْضًا الْقُدُّوسُ الْمَوْلُودُ مِنْكِ يُدْعَى ابْنَ اللهِ» (عد ۳۵).


برخی از فرهنگ های غیر مذهبی بر این باورند که همه چیز، در نهایت، یک توضیح طبیعت گرایانه و علمی دارد. چرا این نظریه چنین محدود و سطحی است در مورد عظمت و ابهت حقیقت؟


چهارشنبه


١ آوریل


آخور بیت لحم


لوقا داستان آخور بیت لحم را با اشاره ئی به تاریخ شروع می کند. در زمانی که کویرینیوس (Quirinius) حاکم سوریه بود، یوسف و مریم به دلیل فرمان سرشماری توسط سزار آگوستوس پادشاه روم، شهر ناصره را ترک کردند تا به شهر اجدادی خود بیت لحم بازگردند. چنین جزئیات تاریخی بایستی دانش پژوهان کتاب مقدس را هدایت کند که چنین تسلیم شدن لوقا به روح القدس برای ثبت جزئیات تجسم اش در چارچوب تاریخ را تقدیر کنند.


بر روی تنگدستی عیسی که در لوقا باب ۲ آیه ۷ به آن اشاره شده است تأمل کنید. تصویر «قنداق»، «آخور» و «نداشتن اتاق در مسافرخانه» را با شرح پولس رسول از تمکین عیسی باوضاع در فیلیپیان باب ۲ آیات ۵ تا ۸ مقایسه کنید. عیسی به جای ما در چه مسیری قدم گذاشت؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


داستان شرایط حقیری که در آن خداوند آسمان ها خود را متجسم نمود با اولین زیارت کننده های آخور ادامه پیدا می کند: چوپان ها. این نوید شادی بزرگ نه به اغنیا یا قدرتمندان، نه به کاتبان و یا کاهنان، نه به حاکم ها و قدرت ها که سرزمین زیر سلطه شان است داده شد بلکه به چوپانان فروتن داده شد. عظمت و سادگی این مژده را مشاهده کنید: «در شهر داود نجات دهنده ای برای شما به دنیا آمده است که مسیح خداوند است. او را در قنداقه پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.» با ارزش ترین هدیه آسمان در چنین بسته بندی ساده ای آمد، همانگونه که اغلب این چنین است. اما این هدیه «برای خدا جلال»، «بر روی زمین صلح» و « رضامندی نسبت به انسان ها» به همراه می آورد (لوقا باب ۲، آیه ۱۴).


توضیحات لوقا درباره فرشته (لوقا باب ۲، آیات ۹ تا ۱۲) سه امر مهم و حیاتی از الهیات مسیحی را مشخص می کند. مورد اول اینکه مژده انجیل برای «تمام انسان ها» است. در مسیح، یهودیان و غیر یهودیان به یک قوم خدا تبدیل می شوند. مورد دوم اینکه عیسی نجات دهنده است؛ کس دیگری وجود ندارد. مورد سوم اینکه عیسی مسیح خداوند است. این سه موضوع که بطور شفاف در ابتدای انجیل لوقا بیان شده اند، بعدها به پایه های موعظه های رساله ها، بخصوص در موعظه های پولس رسول تبدیل شدند.


به آنچه که ما به عنوان افرادی مسیحی به آن معتقدیم، بیاندیشد: خالق همه مخلوقات (یوحنا باب ١ آیات ١ تا ٣) نه تنها به عنوان یک انسان به این جهان فانی وارد شد، بلکه زندگی سختی که عیسی داشت را تجربه کرد تنها برای اینکه در پایان بر روی صلیب برود. اگر ما واقعا این موضوع را باور داریم، چرا باید از همه جهات به گونه ای زندگی کنیم که تسلیم این حقیقت حیرت آور باشیم؟ چه بخش هایی از زندگیتان بازتابی از باورتان نسبت به زندگی عیسی مسیح است و چه بخش هایی مستثنی هستند؟


پنجشنبه


٢ آوریل


شاهدان نجات دهنده


اگرچه مخاطبان اصلی اش غیر یهودیان بودند، لوقا از اهمیت میراث یهودی توسط عهد عتیق آگاه بود. او با اشاره به صحنه زیبای ختنه کردن عیسی در روز هشتم تولدش توسط مریم و یوسف و بردن او به معبد اورشلیم که همه بر طبق اصول یهودیت است، بطور دقیق حکایت عهد جدید را به عهد عتیق مربوط می سازد (لوقا باب ۲، آیات ۲۲ تا ۲۴).


لوقا باب ۲ آیات ۲۵ تا ۳۲ را مطالعه کنید. سه نکته درباره الهیات نجات که شمعون به آن اشاره کرده است ذکر کنید: نجات از طریق مسیح است؛ نجات توسط خدا مهیا شده است؛ نجات برای تمام انسان ها است – هم یهود و هم غیر یهود. چگونه این حقایق با پیغام اولین فرشته در مکاشفه باب ۱۴ آیات ۶ و ۷ ارتباط پیدا می کند؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


پیشگویی شمعون دو ویژگی مهم خدمت عیسی را نیز مشخص می کند.


ویژگی اول اینکه عیسی «برای سقوط و یا سرافرازی بسیاری در اسرائیل تعیین شده است» (رساله لوقا باب ۲ آیه ۳۴). آری، عیسی برای همگان نور و نجات به ارمغان آورده است و این برای قبول کنندگان بدون هزینه است. با مسیح موضوع بی طرفی وجود ندارد: او را قبول یا رد کنید، نجات هر کس وابسته به تصمیم مناسبی است که می گیرد. مسیح انحصار طلب است؛ ما یا از او پیروی می کنیم یا نمی کنیم. آنان که از او پیروی کنند قیام نموده و بخشی از ملکوت او خواهند بود. کسانی که او را رد نموده یا نسبت به او بی تفاوت باشند، سقوط نموده و بدون امیدی هلاک خواهندد شد. ایمان به مسیح غیر قابل مذاکره است.


ویژگی دوم پیشگویی شمعون به مریم است: «در دل تو نیز شمشیری فرو خواهد رفت» (رساله لوقا باب ۲ آیه ۳۵). اشاره این آیه بدون شک به صلیب کشیده شدن عیسی است که مریم شاهد آن خواهد بود. مریم و همه نسل های پس از او باید به یاد داشته باشند که بدون صلیب، هیچ رستگاری وجود ندارد. صلیب مانند محوری است که نقشه کامل نجات بدور آن می چرخد.


نجات هدیه ایست که برای بدست آوردنش کاری از دست ما بر نمی آید. اما با این وجود همچنان برای خود می تواند برای کسانی که آن را می طلبند پر هزینه باشد. برای پیروی از مسیح چه بهایی پرداخت کرده اید و چرا این بها هر آنچه که هست، به اندازه کافی ارزان است؟


جمعه


٣ آوریل


مطالعه بیشتر:


«لوقا نویسنده انجیلی که به نام خودش است، مبشری در زمینه پزشکی بود. او در کتاب مقدس «پزشک محبوب» نامیده شده است (رساله کولسیان باب ۴ آیه ۱۴). پولس رسول درباره مهارت های او به عنوان پزشک شنید و به دنبال او گشت زیرا باور داشت خداوند وظیفه خاصی را بر عهده او گذارده است. او همکاری لوقا را بدست آورد و برای مدتی لوقا او را در سفرهایش همراهی کرد. پولس پس از مدتی لوقا را در فیلیپی مقدونیه ترک کرد. در آنجا او چندین سال به خدمت پزشکی و تعلیم دادن کتاب مقدس ادامه داد. در کارش به عنوان پزشک، او برای بیمارانش خدمت می کرد وبرای آنها دعا می کرد که نیروی شفا دهنده خداوند را دریافت کنند. بنابراین راه برای مژده انجیل باز شد. موفقیت لوقا به عنوان پزشک، برایش موقعیت هایی بوجود آورد تا بتواند در میان بت پرستان راجع به مسیح موعظه کند. این برنامه الهی است که ما نیز مانند شاگردان مسیح باید به آن عمل کنیم.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، The Ministry of Healing, pp. ۱۴۰, ۱۴۱.


سوالاتی برای بحث:


١. اگر لوقا در نوشتن انجیل خود مطالب از قبل نوشته شده را در نظر گرفت، ما چگونه بنا است الهام کتاب مقدس را درک کنیم (دوم تیموتائوس، باب ۳ آیه ۱۶)؟ الهام چگونه عمل می کند؟ «The Inspiration of the Prophetic Writer» بقلم الن جی. هوایت، پیامهای ششگانه منتخب، Selected Messages, book ۱, pp. ۱۵–۲۳.


٢. تولد از باکره عملی از طرف خدا است که با سّر، عظمت و هدف او نشانه گذاری شده است و همچنین ورای قوه ادراک انسان است. اما سوال اینجاست « چه اشکالی داره؟» چه تعداد دیگر مسایل دنیوی وجود دارند که انسان از درک آن ها ناتوان است؟ اگر خدا وجود دارد، و قدرت آن را دارد که جهان را بیافریند و از آن نگهداری کند، چرا باید موضوعی مانند زایمان یک باکره خارج از قدرت او باشد؟ تنها کسانی که جهان بینی شان به قوانین طبیعت خلاصه می شود (حداقل آن هایی که در حال حاضر ما قادر به درکشان هستیم) ابتدا بساکن می توانند این موضوع را نفی کنند. در مقابل، کسانی که جهان بینی شان شامل مسایل ماوراء طبیعه می باشد، دلیلی برای رد کردن آن ندارند. در نهایت، به آنچه که فرشته پس از دادن خبر باور نکردنی به مریم به او گفت توجه کنید: «زیرا نزد خدا هیچ امری محال نیست» (لوقا، باب ۱ آیه ۳۷).


٣. در گزارشات آمده است که خبرنگاری گفته است چنانچه فرصت پیش بیاید اولین کسی که دوست دارد با او مصاحبه کند عیسی است و تنها یک سوال خواهد پرسید: «آیا واقعا از یک باکره متولد شدید؟» چرا این پرسش و پاسخ به آن مهم است؟


درس دوم


۴ تا ٠١ آوریل


غسل تعمید و وسوسه



عصر روز سبت


مطالعه این هفته: لوقا، باب ۳ آیات ۱ تا ۱۴؛ رومیان، باب ۶ آیات ۱ تا ۶؛ لوقا، باب ۳ ایات ۲۱ و ۲۲؛ لوقا، باب ۴ آیات ۵ تا ۸؛ اشعیا، باب ۱۴ آیات ۱۳ و ۱۴؛ لوقا، باب ۴ آیات ۹ تا ۱۳.


آیه حفظی: «و روحالقدس به هیأت جسمانی، مانند کبوتری بر او نازل شد و آوازی از آسمان در رسید که “تو پسر حبیب من هستی که به تو خشنودم» (لوقا، باب ۳ آیه ۲۲).


همانطور که هفته گذشته دیدیم، ما بر این باوریم که لوقا با آوردن فهرستی از اسامی افراد برجسته تاریخی قصد آن را داشته که نشان دهد که حکایتش از عیسی و یحیی به همان اندازه آن انسان های قدرتمند واقعی و تاریخی است.


اما دلیلی مهم دیگری نیز برای اشاره شدن به این افراد قدرتمند و با نفوذ وجود دارد و آن مقایسه کردن این افراد با مرد فروتن بیایان ها، یحیی تعمید دهنده است. فردی که فرستاده انتخاب شده خدا بود و وظیفه داشت راه را برای مهمترین واقعه کل تاریخ بشریت تا به آنروز مهیا کند: آمدن عیسی، نجات دهنده دنیا. چقدر جالب است که خدا برای رساندن مژده مسیح، بجای انتخاب یکی از افراد مهم دنیا، فردی فروتن و ساده را انتخاب نمود.


محققان تمام این شخصیت های تاریخی را کنار هم قرار داده و تاریخ شروع خدمت یحیی تعمید دهنده و عیسی را حدود ۲۷ تا ۲۸ پس از میلاد مشخص کرده اند. در زمان این مشاهیر امپراتوری روم بود که عیسی تعمید داده شد و تائییدیه آسمانی را که او «پسر محبوب» خدا است دریافت کرد (لوقا، باب ۳ آیه ۲۲). لوقا این حقیقت را درست در آغاز و حتی قبل از معرفی «حکایت عادی» خدمت و مأموریت عیسی مسیح به خوانندگانش بیان می کند.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۱ آوریل آماده شوید.


یکشنبه


۵ آوریل


راه خداوند را مهیا سازید


در لوقا باب ۳، یحیی در نقش منحصر به فرد و بسیار مهم خود در تاریخ نجات پدیدار می شود. هر چیز دیگری درباره موعظه یحیی گفته شود، او برای رضایت جمعیت سخنانش را شیرین جلوه نداد.


لوقا باب ۳ آیات ۱ تا ۱۴ را مطالعه کنید. کلامش سرشار از حقایق مهم است، و این نه فقط برای کسانی است که آن را شنیدند بلکه برای همه ماست. چه نکات خاصی را می توانید از آنچه لوقا در اینجا بیان می کند دریافت کنید؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


توبه تنها مفهومی فرضیه ئی نسیت، بلکه شیوه زندگی است. واژه انگلیسی آن برگرفته از کلمه یونانی «متانویا» به معنی تغییر ذهن است و این منجر به یک زندگی جدید می شود.


«تعمید دادن» به معنی فرو رفتن یا غوطه ور شدن کامل در آب است. غوطه وری دارای مفهوم عمیقی است. حتی قبل از زمان یحیی، یهودیان مفهومی به تعمید بوسیله ی غوطه ور شدن در آب داده بودند. زمانی که غیر یهودیان مایل به پیوستن به دین یهود بودند، این فرو بردنشان درآب روشی معمولی بود.


در دعوت یهودیان به غسل تعمید، یحیی اصل جدیدی بوجود آورد: غسل تعمید مناسبتی است برای نفی در ملاء عام گناهان قدیمی و آماده شدن برای آمدن مسیح. به این ترتیب، یحیی عملی نمادین برای ترک گناه و تقدیس کردن شیوه جدیدی از زندگی به عنوان شهروندان ملکوت مسیح که در شرف وقوع بود معرفی کرد. لوقا خیلی زود اشاره کرد که او تنها با آب تعمید می دهد اما کسی که پس از او خواهد آمد «شمـا را به روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد» (لوقا باب ۳ آیه ۱۶). بنابراین، اصل بسیار مهمی بوجود آمد: تعمید به عنوان عمل فرو رفتن در آب نمادی بیرونی برای تغییری درونی است – تغییری که سرانجام با تعمید روح القدس تضمین خواهد شد.


رساله رومیان باب ۶ آیات ۱ تا ۶ را مطالعه کنید. پولس رسول چه درس های روحانی از عمل غسل تعمید استخراج می کند؟ به مقایسه ای که او بین عمل فرو رفتن در آب و خارج شدن از آب در حالی که طبع گناهکار انسان میمیرد و طبع جدید زندگی عادلانه را آغاز می کند. شما چگونه حقیقت این زندگی جدید در مسیح را تجربه کردید؟ کدام بخش ها همچنان در زیر آب باقی مانده اند؟


دوشنبه


۶ آوریل


«تو پسر محبوب من هستی»


در لوقا باب ۲ آیات ۴۱ تا ۵۰، حکایت مشهور مریم و یوسف را می خوانیم که عیسی را در اورشلیم گم کردند. آنچه که جالب است پاسخ عیسی به مریم که او را سرزنش کرد است (آیه ۴۸). پاسخ عیسی تأییدی بر خودآگاهی الهی اوست و اینکه او پسر خدا است. «از بهـر چه مـرا طلـب میکردیـد، مگر ندانسته اید که باید من در امور پدر خود باشم؟» (آیه ۴۹). همانگونه که آیه بعد می گوید، یوسف و مریم مفهوم آنچه عیسی به آن ها گفت را درک نکردند. اگر منصفانه بیاندیشیم، واقعا چگونه می توانستند درک کنند؟ حتی شاگردان عیسی، پس از گذراندن سال ها با او، همچنان کاملا نسبت به هویت و مأموریت او مطمئن نبودند.


برای مثال، پس از قیامش، عیسی با دو تن از شاگردانش در مسیر عمواس هم صحبت شد. یکی از آن ها در اشاره به عیسی، گفت که عیسی «مردی بود که در گفتار و کردار در پیشگاه خدا و پیش همه مردم نبیئی توانا بود» (لوقا باب ۲۴ آیه ۱۹). مطمئنا عیسی خیلی بیشتر از یک نبی بود. حتی آن موقع نیز آن ها متوجه نشدند که او چه کسی بود و برای چه آمده بود.


متی باب ۳ آیات ۱۳ تا ۱۷، یوحنا باب ۱ آیات ۲۹ تا ۳۴ و لوقا باب ۳ آیات ۲۱ و ۲۲ را مطالعه کنید. مفهوم تعمید عیسی چیست؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


در غسل تعمید او، آسمان اذعان داشت که عیسی پسر خدا است. عیسی درصدد گرفتن غسل تعمید بود نه به این دلیل که به عنوان بخشی از فرآیند توبه به آن نیاز داشت، بلکه اینکه این عمل الگویی باشد برای دیگران (متی باب ۳ آیات ۱۴ و ۱۵). سه عامل مهم غسل تعمید عیسی را برجسته می کنند: (۱) بیانیه تعمید، «نگاه کنید این است آن برۀ خدا که گناه جهان را برمی دارد!» (یوحنا باب ۱ آیه ۲۹)؛ (۲) مسح شدن او توسط روح القدس برای مأموریت پیش رویش؛ (۳) اعلام آسمانی که عیسی پسر خدا است، که در او پدر خشنود است.


به این موضوع بیاندیشید: پسر بی گناه خدا، خالق جهان هستی به عنوان یک انسان غسل تعمید یافت، که همه این ها بخشی از نقشه نجات بودند. چگونه این عطیه شگفت انگیز از طرف او به ما کمک می کند که خواهان فروتن کردن خود در موقعیت هایی که لازم است باشیم؟


سه شنبه


٧ آوریل


نه با «تنها نان»


« عیسی پر از روح القدس،... توسط روح او به بیابان هدایت شد، و در آنجا بمدت چهل روز توسط ابلیس آزمایش شد» (لوقا باب ۴ آیات ۱ و ۲). عیسی مسیح، کسی که برای مأموریتی که خدا مقدر کرده بود بدنیا آمد، و با غسل تعمید گرفتنش مأموریتش را آغاز کرد و به قدرت روح القدس مجهز شد، به بیابان رفت تا درباره خدمتی که در پیش داشت بیاندیشد.


وسوسه در بیابان، نبرد مهمی در نبرد میان عیسی و شیطان بود که از زمان شورش شیطان در آسمان ادامه دارد. در بیابان، هنگامی که نجات دهنده در نتیجه ۴۰ روز روزه ضعیف بود و سفر آتی دلگیر و خسته کننده به نظر می رسید، شیطان از این موقعیت در حمله اش به عیسی استفاده کرد. «شیطان متوجه شد که یا باید پیروز شود و یا اینکه شکست بخورد. موضوع درگیری مهمتر از آن بود که بتوانددر باره آن به فرشتگان تحت فرمانش اعتماد کند. او می بایست شخصا این جنگ را انجام دهد.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، The Desire of Ages, p. ۱۱۶.


به آنچه شیطان به عیسی گفت دقت کنید: « اگر تو پسر خدا هستی به این سنگ بگو تا نان شود» (لوقا باب ۴ آیه ۳). در این حکایت، شیطان در صدد انجام چه کاری است که انعکاس کاری است که سعی کرد در بهشت انجام دهد؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


موضوع اصلی در اینجا نان نیست. آری، چهل روز روزه در بیابان بدون شک نجات دهنده را گرسنه کرده بود و شیطان از این شرایط به عنوان طعمه استفاده کرد. اما شیطان می دانست که عیسی آفریننده جهان هستی است. برای او که جهان را از هیچ بوجود آورده بود، تبدیل سنگ به نان مسئله ئی نبود. نکته بسیار مهم وسوسه در ابتدای آن مشخص می شود: «اگر تو پسر خدا هستی.» تنها چهل روز قبل، ندای آسمانی گواهی داد که عیسی در حقیقت پسر خدا است و آیا عیسی بایستی به شهادت آسمانی شک کند؟ شک کردن به کلام خدا اولین قدم به تسلیم وسوسه شدن است. در آسمان، شیطان اقتدار عیسی را به چالش کشید؛ در اینجا نیز همان کار را می کند؛ حتی اگر به شیوه ای بسیار زیرکانه تر از آنچه در آسمان انجام داد، باشد.


چگونه می توانید فراگیرید که تسلیم وسوسه شیطان که تلاش دارد همگی ما را بر آن وادارد که به وعده های خدا شک کنیم، نشوید؟


چهارشنبه


٨ آوریل


«مرا پرستش کن»


لوقا باب ۴ آیات ۵ تا ۸ را مطالعه کنید. چرا شیطان می خواست که عیسی او را پرستش کند؟ چه موضوع مهمی اینجا در خطر بود؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


عبادت حق انحصاری خدا است. این تنها عاملی است که برای ابد خالق را از مخلوق مجزا می کند. یکی از موارد شورش زهره در برابر خدا در آسمانی مربوط به همین مسئله عبادت بود. جاه طلبی زهره توسط اشعیا نبی در کتاب وی باب ۱۴ آیات ۱۳ و ۱۴ به خوبی خلاصه شده است: صعود به آسمان، قرار دادن تخت پادشاهی اش بر فراز ستاره های آسمان و مانند قادر متعال بودن. این تلاشی بود برای غصب کردن اختیار و قدرتی که تنها منحصر به خالق است و هرگز متعلق به هیج مخلوقی هرچند بلند مرتبه باشد، نیست.


شروع مأموریتش برای بازگرداندن جهان تحت مالکیت و قدرت خدا بود، شیطان او را به قله کوهی برد و چشم اندازی وسیع از پادشاهی ها را به او نشان داد و آن ها را به او در ازای یک عمل ساده پیشنهاد کرد: « اگر تو مرا سجده کنی صاحب همۀ آن خواهی شد» (لوقا باب ۴ آیه ۷).


شیطان در تلاش بود تا دیدگاه عیسی را از اولویت الهی اش منحرف سازد و او را به جلال و شکوهی اغوا کند که هزینه اش تنها یک تعظیم بود. او دوباره در اینجا سعی می کرد اقتدار و ستایشی که در آسمان موفق به دریافتش نشده بود، بدست آورد.


توجه کنید که مسیح چگونه شیطان وسوسه گر را تحقیر آمیز رد کرد: «دور شو از من ای شیطان!» (متی باب ۱۶ آیه ۲۳). پرستش و خدمتی که همراه آن است تنها مختص پروردگار خالق است. در اینجا دوباره کلام خداوند به کمک او می آید. مگر الهامی که از طریق موسی آمد نگفت، «ای اسرائیل بشنو: خدای ما خداوند یکتاست. شما باید خداوند خدای خود را... دوست بدارید... از خداوند خدای خود بترسید و فقط او را خدمت نمایید» (سفر تثنیه باب ۶ آیات ۴، ۵ و ۱۳)؟ پاسخ قاطع به خدعه ها و دروغ های شیطان عزم کامل در پیروی از خدا با ایمان و اطاعت است.


هر کدام از ما ممکن است برای عدول از ایمانمان مورد وسوسه قرار بگیریم، حتی در «مسائل جزئی». شغلتان، قبولیتان در امتحانات دانشگاه، ترفیع گرفتنتان، همگی نیازمند سازش در زمینه روز سبت هستیم. گرفتن ویزا برای کشوری بهتر بستگی به تغیر نام دارد که عقیده تان را پنهان کند. در چه مرحله ای می توانید معامله کنید؟ چه زمانی هزینه اش درست است؟


پنج شنبه


٩ آوریل


مسیح پیروز


لوقا و متی ترتیب وسوسه دوم و سوم را معکوس کرده اند. دلیل آن مشخص نیست، اما نیازی نیست که این موضوع ما را از مسائل مهم تر باز دارد. نکته بسیار مهم پیروزی نهایی عیسی بر شیطان است که در هر دو انجیل اعلام می نمایند. عامل مهمی که از مطالعه وسوسه ها برداشت می شود، این است که عیسی مسیح یک انسان حقیقی است – مانند ما وسوسه می شود اما عاری از گناه است (رساله عبرانیان باب ۴ آیه ۱۵). عیسی آمد تا با پیروزی در هر کدام از وسوسه ها و غلبه بر شیطان، با کلام خدا بر لبانش و ارتباط با نیروگاه آسمانی از طریق دعا، مژده ملکوت خدا را اعلام کند و دوره مسیحایی را آغاز کند.


لوقا باب ۴ آیات ۹ تا ۱۳ و متی باب ۴ آیات ۵ تا ۷ را مطالعه کنید. در دو وسوسه اول، عیسی برای غلبه بر فریب های شیطان از کتاب مقدس بهره گرفت. اکنون در سومین وسوسه، شیطان همان کار را می کند و از کتاب مقدس نقل قول می کند تا عیسی را امتحان کند که آیا او کلام خدا را جدی می گیرد یا خیر. در اینجا چه اتفاقی می افتد و عیسی چگونه پاسخ می دهد؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


شیطان عیسی را بر کنگره معبد اورشلیم که مقدس ترین مکان در کل تاریخ یهودیت است، می برد. شهر صهیون و معبدی که محل اقامت خداوند در میان بندگانش است، بزرگ راهی می شود برای مواجهه شیطان با عیسی. «اگر تو پسر خدا هستی» بار دیگر سرآغاز می شود. ببینید شیطان چه می گوید: اگر خدا واقعا پدر توست و اگر مأموریت تو حقیقتا فرمان اوست، خود را از بالای معبد با پایین پرتاب کن و این موضوع را یکبار برای همیشه امتحان کن. مسلما اگر همه این ها واقعیت داشته باشد، خدا اجازه نخواهد داد تو صدمه ای ببینی. او سپس از کتاب مقدس آیه ای نقل می کند «او به فرشتگان خود فرمان خواهد داد تا تو را محافظت کنند» (لوقا باب ۴ آیه ۱۰).


شیطان کتاب مقدس را می داند اما تعبیرش از آن اشتباه است. شیوه او این است که عیسی را بر آن دارد که خدا را مورد آزمایش قرار دهد. در حقیقت، خداوند حفاظت توسط فرشتگانش را وعده داده است اما تنها در چهارچوب اطاعت از اراده او، مانند مورد دانیال نبی و مصاحبانش. عیسی دوباره با استفاده از کتاب مقدس قاطعانه به شیطان پاسخ می دهد که ما در موقعیتی نیستیم که خدا را مورد آزمایش قرار دهیم (آیه ۱۲). وظیفه ما اینست که خود را در اراده خدا قرار داده و مابقی را به او بسپاریم. به چهار تعلیم اصلی کتاب مقدس در مورد وسوسه توجه کنید: (۱) وسوسه ها برای تمام مردم پیش می آیند؛ (۲) هنگامی که خدا اجازه می دهد تا وسوسه به سراغ ما بیاید، خود او همچنین موهبت مقاومت و قدرت برای غلبه بر آن را نیز می بخشد؛ (۳) وسوسه ها همیشه مشابه نیستند و به یک صورت ظاهر نمی شوند؛ (۴) هیچکس بیش از حد توانائی اش وسوسه نمی شود (رساله قرنتیان اول باب ۱۰ آیه ۱۳).


جمعه


٠١ آوریل


مطالعه بیشتر:


«اگر یوسف و مریم با مراقبه و دعا ذهن خود را بر خدا متمرکز نگاه می داشتند، متوجه قدوسیت اعتماد خدا بخود می شدند و عیسی از نظرشان دور نمی شد. با بی توجهی یک روز، آن ها نجات دهنده را گم کردند؛ و مستلزم سه روز جستجو همراه با نگرانی بود تا او را پیدا کنند. برای ما هم چنین است؛ با کلام بیهوده، سخنان ناشایست یا غفلت از دعا، ممکن است در یک روز حضور نجات دهنده را از دست بدهیم و امکان دارد روزهای زیادی طول بکشد و یا جستجوی اندوهناکی لازم باشد تا او را پیدا کنیم و آرامش از دست رفته مان را بازیابیم. « – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، The Desire of Ages, p. ۸۳.


سوالاتی برای بحث:


١. وسوسه به خودی خود گناه نیست. در مفهوم وابسته به کتاب مقدس، وسوسه به طور بالقوه می تواند احتمال قدوسیت را اثبات کند. وسوسه شدن یک چیز است؛ و در گناه افتادن چیزی دیگر. در عین حال، مسئولیت ما در تلاش برای جلوگیری از وسوسه چیست؟


٢. فلسوف ها و علمای الهیات اغلب درباره آنچه «فراروایت» می نامند، صحبت می کنند، یعنی یک روایت فراگیر بزرگ که سایر داستان ها در آن رخ می دهند. به عبارت دیگر، فراروایت زمینه یا چهارچوبی است که سایر روایات در آن آشکار می شوند. ما به عنوان افراد ادونتیست روز هفتم، جدال بزرگ را به عنوان یک «فراروایت» یا زمینه می بینیم برای اتفاق هایی که هم بر روی زمین و هم در آسمان در حال رخ دادن هستند. کدام متن ها در کتاب مقدس واقعیت جدال بزرگ را به ما نشان می دهد و در چگونه توضیح آنچه که در جهان در جریان است کمک می کند؟


٣. برخی از قوی ترین آیات کتاب مقدس که به ما وعده پیروزی بر وسوسه هایی که با آن ها روبرو می شویم را می دهند، کدامند؟ چرا با وجود این وعده ها، سقوط بسیار آسان است؟


۴. بیانیه زیر از یکی از درس های این هفته استنباط می شود: «شک کردن به کلام خدا اولین قدم تسلیم شدن به وسوسه است.» چرا این واقعیت است؟


۵. چگونه بت پرستی می تواند زیرکانه تر از تعظیم و پرستش خدایی خیر از مسیح خداوند باشد؟


درس سوم


١١ تا ٧١ آوریل


عیسی مسیح کیست؟



عصر روز سبت


مطالعه این هفته: لوقا باب ۴ آیات ۱۶ تا ۳۰، باب ۶ آیه ۵؛ افسسیان باب ۱ آیات ۳ تا ۵؛ لوقا باب ۹ آیات ۱۸ تا ۲۷؛ پطرس اول باب ۱ آیات ۱۶ تا ۱۸.


آیه حفظی: «بدیشان گفت: شما مرا که میدانیـد؟ پطـرس در جواب گفت: مسیح خدا» (لوقا باب ۹ آیه ۲۰).


عیسی مسیح کیست؟


این پرسش کلک فلسفی یا جامعه شناسی نیست. این مربوط است به اینکه بشرکیست و مهمتر اینکه ابدیت برایش چه به ارمغان می آورد.


مردم می توانند کار عیسی را تحسین کنند، کلامش را محترم بشمارند، بردباری او را ستایش کنند، از شیوه صلح آمیز او حمایت کنند، قاطعیتش را تحسین نمایند، از خود گذشتگی اش را ثنا گویند و در برابر پایان زندگی مظلومانه اش زبان بسته بمانند. بسیاری حتی ممکن هست آماده باشند تا عیسی را به عنوان فردی نیکوکار که تلاش کرد همه چیز را اصلاح کند، بپذیرند – کسی که سعی کرد عدالت را در جایی که بی عدالتی بود برقرار کند، در زمان بیماری شفا داد و وقتی فقط بدبختی وجود داشت آرامش به ارمغان آورد.


آری، عیسی به خوبی می توانست لقب بهترین معلم، انقلابی، رهبر ممتاز و روانشناسی که می تواند تا اعماق روح یک فرد را کاوش کند، کسب کند. او همه این ها و خیلی بیشتر بود.


با وجود این، هیچکدام از این ها حتی نزدیک به پاسخ پرسش مهمی که خود عیسی مطرح کرد نمی باشد: «شما مرا که می دانید؟» (لوقا باب ۹ آیه ۲۰).


این پرسشی است که نیازمند پاسخ است و سرنوشت بشریت به آن وابسته است.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۸ آوریل آماده شوید.


یکشنبه


٢١ آوریل


واکنش ها به عیسی


انجیل مقدس را مطالعه کنید. عهد جدید را بخوانید. در همه این کتاب ها اظهاراتی باورنکردنی درباره اینکه عیسی چه کاری انجام داد و حتی مهمتر اینکه او چه کسی بود، وجود دارد. (مطئمنا آنچه که عیسی انجام داده است به طور قطع گواهی است بر اینکه او کیست.) این ادعاها – که او خدا است، ناجی ماست، به تنهایی راهی به زندگی ابدی است – نیازمند توجه ماست زیرا سرشار از مفاهیمی هستند که نتایجی ابدی برای هر انسان دارند.


لوقا باب ۴ آیات ۱۶ تا ۳۰ را مطالعه نمایید. چه چیز باعث شد که آن ها آنگونه عکس العمل نشان دهند. به یوحنا باب ۳ آیه ۱۹ نیز مراجعه کنید.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


مخاطبان زادگاهش در ابتدا از دیدن عیسی که پس از انجام بسیاری معجزات و شگفتی ها به شهر ناصره بازگشته بود، هیجان زده بودند. آن ها «از کلمات فیض بخشی که می گفت تعجب می نمودند» (لوقا باب ۴ آیه ۲۲). اما واکنش آن ها به سرزنش های او، روح حقیقی که در آن ها وجود داشت را نمایان کرد.


لوقا باب ۷ آیات ۱۷ تا ۲۲ را مطالعه کنید. سوال یحیی در مورد عیسی چه بود و چرا این پرسش را مطرح کرد؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


حتی یحیی تعمید دهنده، پیشرو عیسی و کسی که او را به عنوان «بره خدا» معرفی نمود، نیز در اعماق روح خود دچار شک و تردید شده بود. او تمایل داشت بداند: «آیا تو آن کسی هستی که قرار است بیآید یا منتظر دیگری باشیم؟» (لوقا باب ۷ آیه ۱۹).


به این نیز توجه کنید که عیسی مستقیما به پرسش یحیی پاسخ نمی دهد. در عوض، به اعمالی اشاره کرد که به طور واضح گواه این موضوع هستند: «لنگان براه می افتند، جذامیان پاک می شوند، کرها شنوا می گردند، مردگان قیام می یابند و بینوایان مژده را میشنوند» (لوقا باب ۷ آیه ۲۲). برخی می توانند استدلال کنند که عیسی احتیاج نداشت مستقیما به پرسش یحیی پاسخ بدهد؛ اما رفتار و کردار او به اندازه کافی گواه هویت او بودند.


پاسخی که عیسی داد، از طرفی ممکن است حتی یحیی را بیشتر حیرت زده کرده باشد. به هر حال اگر عیسی قدرت انجام همه این کارهای باورنکردنی را دارد، چرا من در زندان بسر می برم؟ چه کسی در بحبوحه مصیبت های شخصی، اینگونه حیرت زده نشد: اگر خدا این همه قدرت دارد، چرا چنین چیزی برای من اتفاق می افتد؟ چرا صلیب و آنچه که بیان می کند و وعده می دهد تنها پاسخ ماست؟


دوشنبه


٣١ آوریل


پسر خدا


«پسر انسان» و «پسر خدا» دو نامی هستند که در انجیل برای توصیف عیسی از آن ها استفاده شده است. اولی نشان دهنده خدای مجسم و دومی اشاره به شخص دوم بودن او در الوهیت دارد. این دو در کنار هم ما را دعوت به تأمل درباره معجزه عیسی مسیح می کنند: خدایی که هم الهی است و هم انسانی. درک این مفهوم دشوار است، اما حقیقت شگفت انگیز و امید بزرگی که به ما عرضه می کند را به هیچ وجه از بین نمی برد.


لوقا باب ۱ آیات ۳۱، ۳۲ و ۳۵، باب ۲ آیه ۱۱ را مطالعه نمایید. این آیات به ما درباره اینکه عیسی چه کسی بود، چه می گویند؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در لوقا باب ۱ آیات ۳۱ و ۳۲، فرشته نام «عیسی» را با «پسر خدای متعال» کسی که «خداوند، خدا» به او تخت پادشاهی داود را عطا خواهد فرمود، پیوند می زند. عیسی پسر خدا است. او همچنین مسیح موعود است، کسی که باید تخت پادشاهی داود را احیا کند، نه به عنوان منجی زمینی بلکه به مفهومی معادشناسانه که او در نهایت بر تلاش شیطان در غصب تخت حکومت خدا غلبه خواهد کرد. فرشته به چوپانان اعلام کرد که نوزاد در آخور «نجات دهنده، مسیح خداوند است» (لوقا باب ۲ آیه ۱۱). در عین حال، عنوان «پسر خدا» نه تنها جایگاه عیسی را در الوهیت تأیید می کند، بلکه رابطه نزدیک و صمیمی که عیسی در زمان حضورش بر روی زمین با پدر آسمانی داشت را آشکار می سازد. اما این رابطه همانند رابطه ای که ما با خدا داریم نمی باشد. رابطه عیسی به عنوان پسر با پدر جزئی از سه یار مساوی ابدی است در حالی که رابطه ما نتیجه کاری است که عیسی به عنوان خالق و ناجی انجام داده است.


«عیسی به حواریونش این جمله را که «پدر من که در آسمان است» فرمود تا به آن ها یادآوری کند که مادامی که از طریق انسانیتش با آن ها مرتبط است، در مشکلاتشان شریک است و در رنج هایشان با آن ها همدردی می کند، و بواسطه الوهیتش به ملکوت ابدیت متصل است.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، The Desire of Ages, p. ۴۴۲.


اینکه عیسی به معنای کامل خدا بود، برای ما چه مفهومی دارد؟ هر چند این حقیقت مفاهیم متعددی دارد، یکی از شگفت انگیزترین آن ها این است که عیسی با وجود اینکه خدا بود، خود را متواضع نمود، نه فقط برای اینکه انسانیت ما را به دوش بکشد بلکه خود را در آن انسانیت برای ما قربانی کند. ما در اینجا درباره خدا صحبت می کنیم. چه امید شگفت انگیزی برای ما در این حقیقت بواسطه آنچه که درباره ماهیت واقعی خدا می گوید، وجود دارد؟


سه شنبه


۴١ آوریل


پسر انسان


هرچند عیسی کاملا از این امر که او هم پسر انسان و هم پسر خدا است، آگاه بود (لوقا باب ۲۲ آیات ۶۷ تا ۷۰)، «پسر انسان» شیوه محبوب او برای اشاره به خودش بود. کس دیگری تا بحال او را با این عنوان خطاب نکرده است. تنها مورد دیگری که این لقب در آن آمده است سخنرانی استیفان است (اعمال رسولان باب ۷ آیه ۵۶) وهمچنین در مکاشفه باب ۱ آیه ۱۳ و باب ۱۴ آیه ۱۴ نیز به آن اشاره شده است. این عنوان بیش از ۸۰ بار در چهار انجیل و ۲۵ بار در انجیل لوقا ذکر شده است. کاربرد اینچنین لوقا از این لقب نشان دهنده علاقه عمیق او به جنبه انسانی عیسی است، مردی جهانی و کسی که از طرف خدا فرستاده شده بود تا مژده نیکوی نجات را اعلام نماید.


«انسانیت پسر خدا برای ما همه چیز است. مانند زنجیری است طلایی که روح ما را به مسیح و از طریق او به خدا متصل می کند. این حقیقت باید موضوع مطالعه ما باشد. عیسی یک انسان حقیقی بود؛ او با انسان شدنش، فروتنی اش را اثبات نمود و این با وجودی است که او خدای در جسم بود.» – الن جی. هوایت (Ellen G. White) ، پیامهای ششگانه منتخب، Selected Messages, book ۱, p. ۲۴۴. کاربرد «پسر انسان» در انجیل لوقا دیدگاه های متعددی درباره طبیعت، رسالت و سرنوشت عیسی متجسم، نمایان می کند.


اول اینکه این توصیف او را به عنوان یک انسان مشخص می کند (لوقا باب ۷ آیه ۳۴)، بدون هیچ نشانی و ضمانت دنیوی (لوقا باب ۹ آیه ۵۸).


دوم اینکه لوقا برای تاکید طبیعت و جایگاه الهی عیسی از آن استفاده نمود: زیرا «پسر انسان مالک روز سبت هم هست» (لوقا باب ۶ آیه ۵). بنابراین او خالق نیز است و قدرت بخشش گناهان را دارد (لوقا باب ۵ آیه ۲۴).


سوم اینکه پسر انسان برای به انجام رساندن مأموریت رستگاری که قبل از بوجود آمدن این جهان توسط الوهیت مقرر شده بود (افسسیان باب ۱ آیات ۳ تا ۵)، برای جستجو و نجات گمشدگان آمد (لوقا باب ۹ آیه ۵۶ و باب ۱۹ آیه ۱۰). اما نجات به خودی خود نمی تواند کامل شود و «لازم است که پسر انسان متحمل رنجهای سختی شود و او را رد کنند و او کشته شود و در روز سوم باز زنده گردد.» (لوقا باب ۹ آیه ۲۲). این خودآگاهی پسر انسان در مورد راهی که باید در آن قدم می گذاشت و بهایی که می بایست برای نجات بشریت از گناه می پرداخت، نه تنها ماهیت الهی نقشه نجات را، بلکه تسلیم شدن عیسی به انسانیتش در این نقشه را آشکار می سازد.


چهارم اینکه، توجه کنید که در متن زیر لوقا چه تصویر کاملی از مسیح رنج دیده نشان می دهد: آگاهی قبلی او از صلیب (لوقا باب ۱۸ آیات ۳۱ تا ۳۳)، خیانت (لوقا باب ۹ آیه ۴۴)، مرگش در تحقق نبوت (لوقا باب ۲۲ آیه ۲۲)، به صلیب کشیده شدن و قیامش (لوقا باب ۲۴ آیه ۷ با باب ۱۱ آیه ۳۰ مقایسه نمایید) و نقش او به عنوان واسط در برابر پدر آسمانی (لوقا باب ۱۲ آیه ۸).


پنجم اینکه لوقا پسر انسان را در شرایط آخرالزمان می بیند، کسی که به زمین بازمی گردد تا به مقدسینش پاداش دهد و نبرد عظیم را به پایان رساند (لوقا باب ۹ آیه ۲۶، باب ۱۲ آیه ۴، باب ۱۷ آیه ۲۴، ۲۶ و ۳۰، باب ۲۱ آیه ۳۶ و باب ۲۲ آیه ۶۹).


بطور خلاصه عنوان «پسر انسان» چند وجهه ئی است از مفهوم اینکه عیسی چه کسی بود، برای چه کاری آمده بود و برای ما در برنامه نجات چه کاری انجام داده و خواهد داد.


چهارشنبه


۵١ آوریل


«مسیح خدا»


لوقا باب ٩ آیات ١٨ تا ٢٧ را بخوانید. چرا عیسی از شاگردانش سوالی پرسید که خود پاسخ آن را می دانست؟ او قصد داشت چه درسی را درباره خودش و همچنین مفهوم پیروی از او به آن ها بیاموزد؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


«شما مرا که می دانید؟» (لوقا باب ٩ آیه ٢٠). پرسشی که عیسی ٢٠٠٠ سال قبل مطرح کرد، همچنان تاریخ را بچالش می کشد. تا کنون مردم پاسخ های متفاوتی به آن داده اند: معلمی بزرگ، کردار شناسی دقیق، تجسم حقیقت، مظهری از فداکاری، پیامبری بی باک، اصلاح کننده اجتماعی، نمونه ای عالی از هرآنچه یک انسان باید باشد. اما هیچ پاسخی بهتر از جوابی که سوال اصلی از لبان پطرس بیرون کشید، نیست.


عیسی پس از آشکار کردن اقتدارش بر طبیعت (لوقا باب ٨ آیات ٢٢ تا ٢۵)، قدرتش نسبت به اجّنه (آیات ٢۶ تا ٣۵)، توانمندی اش نسبت به بیماری ها (لوقا باب ۵ آیات ١٢ تا ١۵ و باب ٨ آیات ٤٣ تا ٤٨)، توانایی اش در سیر کردن ۵٠٠٠ نفر از مقدار غذایی ناچیز (لوقا باب ٩ آیات ١٣ تا ١٧)، قدرتش در مقابل مرگ (لوقا باب ٨ آیات ۵١ تا ۵۶) – دو پرسش برای حواریونش مطرح کرد: ابتدا اینکه دیگران درباره او چه فکری می کنند؛ و دوم اینکه خود ایشان چطور؟ او این سوال را برای پی بردن به آنچه که نمی دانست مطرح نکرد، بلکه آن را مطرح کرد تا شاگردانش را متوجه این موضوع کند که او در حقیقت کیست و پیروی از او مستلزم تعهدی است که بهایش همه چیز خواهد بود.


«دانش ما راجع به عیسی نباید هرگز دست دوم باشد. ما ممکن است تمام احکامی که تا کنون درباره عیسی صادر شده است را بدانیم؛ ممکن است هر نکته ای درباره مسیح که تاکنون بشر متصور شده است را بدانیم؛ ممکن است بتوانیم خلاصه صحیحی از تعالیم تمام متخصصان الهیات و اندیشمندان بزرگ درباره عیسی ارائه دهیم، ولی کماکان مسیحی نباشیم. مسیحیت هرگز دانستن اطلاعات درباره عیسی نیست بلکه شناخت اوست. عیسی مسیح قضاوتی فردی را می طلبد. او تنها از پطرس سوال نکرد بلکه مخاطبش همه ما بودیم: «شما مرا که می دانید؟» – ویلیام بارکلی (William Barclay)، انجیل متی،


(Bangalore: Theological Publications in India, ٢٠٠٩), vol. ٢, p. ١٦١.


پاسخی که ما به پرسش عیسی می دهیم نباید کمتر از اعترافی باشد که پطرس کرد: عیسی «مسیح خدا» است (لوقا باب ٩ آیه ٢٠). مسیح به معنی «فرد مسح شده» است، مسیحا کسی نیست که مأموریتش در مورد آزادی سیاسی باشد، بلکه او نجات دهنده ای است که بشریت را از چنگال شیطان و گناه رها خواهد نمود و ملکوت عدالت را برپا خواهد کرد.


تنها دانستن اینکه عیسی چه کسی بود، کافی نیست. درعوض ما باید او را خودمان بشناسیم. سپس اگر مدعی هستید که عیسی را می شناسید – در حقیقت در مورد او چه می دانید؟ به این مفهوم که دانش شما درباره این که او چه کسی و چگونه است به شما چه آموخت؟


پنجشنبه


۶١ آوریل


تجلّی


تمام روایات سه انجیل را درباره تجلّی مطالعه کنید (لوقا باب ۹ آیات ۲۷ تا ۳۶، متی باب ۱۷ آیات ۱ تا ۹، مرقس باب ۹ آیات ۲ تا ۸). (همچنین روایت اصلی پطرس را درباره این واقعه بخوانید و به حقیقتی که این رسول از تجربه شهادت می دهد، توجه نمایید؛ به پطرس دوم باب ۱ آیات ۱۶ تا ۱۸ مراجعه کنید). لوقا به چه اطلاعات اضافی اشاره می کند و چرا این اطلاعات دارای اهمیت می باشند؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


لوقا روایتش را با جزئیاتی آغاز می کند که متی و مرقس به آن اشاره ای نمی کنند: عیسی پطرس، یوحنا و یعقوب را با خود به کوهستان برد تا دعا کنند. او چشمان و ذهنش را بر روی اورشلیم معطوف و مصیبتی را که پیش رویش در راه بود، پیشگویی نمود. عیسی قصد داشت مطمئن شود آنچه را که انجام می داد همان است که خدا از او خواسته بود. در چنین لحظاتی دعا تنها راه پیدا کردن یقین و اطمینان است. بواسطه دعایی که کرد، بلافاصله شکوه و عظمت الهی به شخص او نازل شد. «نمای چهره اش تغییر کرد و ردایش از سفیدی می درخشید» (لوقا باب ۹ آیه ۲۹).


عیسی تجلّی یافته در حال صحبت با موسی و الیا درباره «رحلت او، یعنی آنچه که می بایست در اورشلیم به اتفاق بی افتد» بود (لوقا باب ۹ آیه ۳۱). دو مفهوم از واژه رحلت استنباط می شود: مرگ پیش رویش در اورشلیم و از آنجایی که واژه یونانی بکار رفته معمولا برای مرگ استفاده نمی شود، «رحلت» می تواند به معنی «خروج عظیم»، همان خروج رهایی بخش و قدرتمند که خواهد توانست نجات از گناه را به ارمغان بیاورد و عیسی در شرف تحقق بخشیدن به آن در اورشلیم بود نیز می باشد.


مکالمه سه جانبه آن ها با ندای تأییدی از آسمان خاتمه یافت: «این است پسر محبوب من، به او گوش دهید!» (لوقا باب ۹ آیه ۳۵). این تجلّی عیسی را مزین به جلال کرد، بار دیگر پسر خدا بودن او را تأیید نمود و اعلام کرد که نجات به بهای زندگی پسر خدا خواهد بود. بنابراین، فرمان آسمانی به حواریون: «به او گوش دهید.» بدون اطاعت و وفاداری انحصاری به او، هیچ شاگردی وجود ندارد.


خانم الن جی. هوایت (Ellen G. White) نوشت که این افراد یعنی موسی و الیا که «مقدم بر تمامی فرشتگان اطراف تخت ملکوت خدا برگزیده شده بودند باشند، آمده بودند تا با عیسی صمیمانه درباره رنج های او صحبت کنند و او را با همدردی آسمانی تسّلی دهند. امید دنیا و نجات هر بشر بار مسئولیت مکالمه ایشان بود.»


p ۴۲۵ Desire of Ages .


بدینسان، حتی عیسی که بسیاری دیگر را تسلی داده بود، آرامش و تسّلی برای خود طلبید. این موضوع چه چیزی را در این باره که گاهی حتی قوی ترین افراد از نظر روحانی در میان ما، حتی پیشوایان، معلمان و رهبران ما نیز به دلداری، تشویق و کمک دیگران نیازمندند، به ما می گوید؟ درحقیقت، شما در حال حاضر چه کسی را می شناسید که نیاز به دلداری دادن و تشویق دارد؟


جمعه


٧١ آوریل


مطالعه بیشتر:


«از هر سوالی در رابطه با انسانیت عیسی که موجب درک غلط می شود، اجتناب ورزید. حقیقت خیلی به فرض اشتباه نزدیک است. در برخورد با انسانیت مسیح، شما باید درمورد هر ادعا محتاط باشید تا مبادا کلامتان مفهومی متفاوت از آنچه می خواهید برساند، داشته باشد و در نتیجه برداشت واضحتان از انسانیت او همراه با الوهیتش را از دست ندهید. تولد او معجزه ای از طرف خدا بود.... هرگز و در هیچ صورت کوچکترین تصوری از اینکه تمایلی از فساد در عیسی وجود داشت یا او به گونه ای تسلیم فساد شد را در ذهن هیچکس نسازید. او در تمامی زمینه ها مانند بشر وسوسه شد اما با این وجود او «انسان مقدس» نامیده شده است.» این راز که عیسی مانند همه انسان ها وسوسه می شد اما بدون گناه بود برای انسانهای فانی غیر قابل توضیح باقی مانده است. تجسم عیسی تا بحال و برای همیشه یک راز باقی خواهد ماند.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)،


۲۱ Bible Commentary, vol. ۵, pp. ۱۱۲۸, ۱۱۲۹ The SDA.


سوالاتی برای بحث:


١. شرح فوق الذکر نوشته خانم الن جی. هوایت درباره طبیعت انسانی عیسی را بخوانید. ما باید این واقعیت که طبیعت انسانی عیسی به موازات طبیعت الهی اش حقیقتی بزرگ است که ما در حال حاضر قادر به درک کامل آن نیستیم را بپذیریم. همانطور که او نوشته است: «تجسم عیسی تا کنون و برای همیشه یک راز باقی خواهد ماند.» پس چرا ما باید قضاوت خشن بکنیم درباره دیگرانی که لزوما این راز را آنگونه که ما می دانیم نمی فهمند؟


٢. به آنچه در کوه تجلّی اتفاق افتاد بی اندیشید. این واقعه شگفت انگیز در تارخ نجات بشریت در شرف وقوع بود و حواریون منتخب که با او به کوستان رفته بودند، در ابتدا چه کردند؟ خوابیدند! این توضیح به چه صورت می تواند کنایه ای باشد به ما به عنوان افراد ایمان دار یا به عنوان کلیسا که دقیقا قبل از رویداد بزرگ دیگری در تاریخ نجات یعنی آمدن دوباره عیسی، زندگی می کنیم؟


٣. برخی از مطالبی را که عیسی راجع به خودش فرمود، مطالعه نمایید. چرا این نظریه که عیسی صرفا مردی بزرگ، نبی بلند مرتبه یا رهبر روحانی توانمندی بود که در مورد هویت خودش اشتباه می کرد گزینه ئی جز اینکه مردی دیوانه و در مورد خود فریفته شده بود، ایجاد نمی کند؟


درس چهارم


٨١ تا ۴٢ آوریل


فراخوانی برای شاگردی



عصر روز سبت


مطالعه این هفته: لوقا باب ۵ آیات ۱ تا ۱۱، باب ۶ آیات ۱۲ تا ۱۶، باب ۹ آیات ۱ تا ۶؛ متی باب ۱۰ آیات ۵ تا ۱۵؛ لوقا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۲۴، باب ۹ آیات ۲۳ تا ۲۵؛ متی باب ۱۶ آیات ۲۴ تا ۲۸.


آیه حفظی: «سپس به همه فرمود: اگر کسی بخواهد پیرو من باشد باید نفس خود را انکار کند و همه روزه صلیب خود را بردارد و از من پیروی کند.» (لوقا باب ۹ آیه ۲۳).


«حواری» به معنی پیرو و شاگرد است. بیش از ۲۵۰ بار در کتاب مقدس و بیشتر در انجیل و کتاب اعمال رسولان، به واژه شاگرد اشاره شده است.


شاگرد بودن به روح انرژی می دهد، ذهن را به چالش می کشد و مستلزم حداکثر تلاش ما در رابطه مان با خدا و همنوعان است. بدون وفاداری کامل به عیسی و مطالبات زندگی و پیامش، هیچ شاگردی نمی تواند وجود داشته باشد. چه کسی می تواند فراخوانی عالیتری از این داشته باشد؟


«اگر انسانها خود را تسلیم اراده خدا کنند، او آن ها را آنگونه که هستند می پذیرد و آن ها را برای خدمتش تعلیم می دهد. روح خدا که توسط روان دریافت می شود، امکانات ذهنی را تقویت می کند. ذهن که صادقانه به خدا ایثار شده است، تحت هدایت روح القدس با هماهنگی پیشرفت می کند و برای درک و تحقق الزامات خدا تقویت شده است. شخصیت ضعیف و متزلزل به شخصیتی قوی و راسخ تبدیل می شود. دعا کردن مستمر ارتباط چنان نزدیکی میان عیسی و شاگردانش ایجاد می کند که مسیحیان از نظر ذهن و شخصیت مانند او می شوند.» - الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، Desire of Ages p ۲۵۱.


در این هفته ما چگونگی فراخوانده شدن حواریون توسط عیسی را بررسی خواهیم نمود و خواهیم دید که چه درسی می توانیم از آن بگیریم که بتواند به ما در ادامه کاری که او بر روی زمین آغاز کرد، کمک کند.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۵ آوریل آماده شوید.


یکشنبه


٩١ آوریل


صیادان بشر


شمعون و اندریاس تمام شب را به سختی مشغول کار بودند. آن ها به عنوان صیادانی با تجربه هنر ماهیگیری و اینکه چه وقت از کار دست بکشند را می دانستند. تلاششان در طول شب حاصلی نداشت. در میان نا امیدیشان، فرمانی ناگهانی آمد: «به قسمتهای عمیق آب بران و تورهایتان را برای صید به آب بیندازید.» (لوقا باب۵ آیه ۴). پاسخ شمعون از روی نا امیدی و غم و اندوه بود: «ای استاد، ما تمام شب زحمت کشیدیم و اصلاً چیزی نگرفتیم، اما حالا که تو میفرمائی...» (آیه ۵).


این نجار کیست که به یک ماهیگیر در مورد ماهیگیری پند می دهد؟ شمعون می توانست اهمیتی ندهد اما آیا ممکن است موعظه آرامش بخش و قابل اطمینان بیشتر عیسی تاثیری داشته باشد؟ از این رو پاسخ این بود: «اما حالا که تو میفرمائی.»


بر این اساس اولین درس شاگردی چنین بود: اطاعت از کلام عیسی. اندریاس، یوحنا و یعقوب نیز خیلی زود متوجه شدند که آن شب طولانی و بی حاصل، راه سحرگاهی روشن و شگفت آور با ماهی های بسیاری برای صید برای ایشان به ارمغان آورده است. پطرس به یکباره بر روی زانوانش افتاد و فریاد زد: «ای خداوند، از من دور شو چون من مردی خطاکارم» (لوقا باب ۵ آیه ۸). تشخیص قدوسیت خدا و گناهکاری فردی یکی دیگر از گام های اساسی فراخوانی به شاگردی است. همانطور که اشعیا نبی توانست این قدم را بردارد (اشعیا باب ۶ آیه ۵)، پطرس نیز توانست.


لوقا باب ۵ آیات ۱ تا ۱۱، متی باب ۴ آیات ۱۸ تا ۲۲ و مرقس باب ۱ آیات ۱۶ تا ۲۰ را مطالعه کنید. معجزه، حیرت ماهیگیران، اعتراف پطرس و اقتدار عیسی را در نظر بگیرید. هر کدام از این روایات درباره مسلک شاگردی چه چیزی را بیان می کنند؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


«نترسید؛ از این پس مردم را صید خواهید كرد» (لوقا باب ۵ آیه ۱۰). این تغیر از ماهیگیر بودن به صیاد مردم شدن فوق العاده است: نیازمند به تسلیم مطلق به استاد، شناخت جنبه ناتوانی و گناه آلودگی فردی، روی آوردن به مسیح برای کسب نیرو، قدم برداشتن در مسیر ناشناخته و انفرادی، شاگردی و اعتماد مستمر تنها به مسیح است. زندگی یک ماهیگیر نامعلوم و سرشار از خطر است، مبارزه با امواج بی رحم و عدم اطمینان از درامدی ثابت. زندگی یک صیاد انسان نیز آسان تر از آن نیست، اما خدا وعده داده است که «نترسید.» شاگردی مسیر آسانی نیست؛ فراز و نشیب ها، شادی ها و چالش هی خاص خود را دارد ولی شاگردان فراخوانده نمی شوند که به تنهایی در این مسیر قدم بردارند. آن که فرمود «نترسید» همراه شاگردان وفادار است.


بار دیگر داستان اعتراف پطرس درباره گناهکار بودنش را بخوانید. توجه کنید که گناهکاریش چگونه او را برای جدایی از عیسی برانگیخت. چه چیزی درباره گناه وجود دارد که ما را از خدا دور می کند؟


دوشنبه


۰٢ آوریل


انتخاب دوازده نفر


شاگردی امری خود ساخته نیست. نتیجه پاسخ مثبت دادن به فراخوانی مسیح است. لوقا به این موضوع اشاره می کند که عیسی تا آن لحظه پطرس، اندریاس، یوحنا و یعقوب (لوقا باب ۵ آیه ۱۱) و لاوی باجگیر را فراخوانده بود (آیات ۲۷ تا ۳۲). اکنون نویسنده انتخاب دوازده نفر را در روایتش در موقعیتی راهبردی قرار می دهد: بلافاصله پس از شفای مردی در روز سبت که دست راستش خشک شده بود (لوقا باب ۶ آیات ۶ تا ۱۱)، که باعث شد فریسیان نقشه قتل عیسی را بکشند. خداوند آگاه بود که زمان تثبیت کارش و آماده کردن گروهی از خدمتگزاران قابل اعتماد بود که آن ها را تعلیم دهد و برای ماموریت پس از صلیب رسیده است.


لوقا باب ۶ آیات ۱۲ تا ۱۶، باب ۹ آیات ۱ تا ۶ را بخوانید. این آیات در مورد فراخوانده شدن دوازده رسول به ما چه می گویند؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


در میان انبوه مردمی که دنبالش می کردند، تعداد بسیاری شاگرد وجوداشت - کسانی که نسبت به او مانند دانش آموزانی بودند که از معلمشان تبعیت می کنند. اما ماموریت عیسی فراتر از تعلیم دادن است. او آمد تا جامعه ی رستگاران کلیسایی که مژده نجاتش را به سراسر دنیا خواهد رساند، برپا کند. برای این هدف عیسی به افرادی بیشتر از شاگردانش نیاز دارد. «از میان آنان، دوازده نفر را انتخاب كرد و آنها را رسولان نامید» (لوقا باب ۶ آیه ۱۳). «رسول» یعنی کسی که با پیامی خاص و هدفی ویژه فرستاده شده باشد. لوقا از این واژه ۶ بار در انجیلش و بیش از ۲۵ بار در کتاب اعمال رسولان استفاده نموده است (در حالی که متی و مرقس هر کدام فقط یک بار آن را بکار برده اند).


این دوازده نفر برپایه تحصیلات، پیشینه اقتصادی، شهرت اجتماعی، برتری اخلاقی یا شایستگی شان در این مورد، انتخاب نشدند. آن ها مردان عادی با پیشینه معمولی بودند: ماهی گیر، باجگیر، یک افراطی استقلال طلب، یک شکاک و کسی که معلوم شد خائن است. آن ها تنها برای یک هدف فراخوانده شده بودند: تا سفرائی باشند از پادشاه و ملکوتش.


«خدا انسان ها را همانگونه که هستند یعنی با وجود عناصر انسانی در شخصیتشان می پذیرد و در صورتی که منضبط باشند و یاد بگیرند، آن ها را برای خدمتش تعلیم می دهد. ایشان به این دلیل که کامل هستند انتخاب نمی شوند بلکه علیرغم عیوبشان، از طریق آگاهی و رفتار بر پایه حقیقت و فیض مسیح، ممکن است بصورت وی تبدیل شوند.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، Desire of Ages p ۲۹۴ .


بیایید بپذیریم: نه ما و نه سایر افراد کلیسا عالی و بی عیب هستیم. همه ما در فرآیند رشد هستیم (حتی اگر دیگران کند تر از انتظار ما رشد می کنند!). در این ضمن، ما چگونه فرا می گیریم که با دیگران همکاری کرده و آن ها را همانگونه که هستند بپذیریم؟


سه شنبه


١٢ آوریل


مأموریت دادن به حواریون


لوقا باب ۹ آیات ۱ تا ۶ و متی باب ۱۰ آیات ۵ تا ۱۵ را بخوانید. از آیاتی که درباره چگونگی فراخوانده شدن این افراد توسط عیسی هستند، چه حقایق روحانی می توانیم بیاموزیم؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لوقا برگزیدن حواریون را به صورت روندی سه مرحله ای توصیف می کند.


اول، عیسی آن ها را با هم فراخواند (لوقا باب ۹ آیه ۱). واژه فراخواندن به یک اندازه در خدمت و واژه نامه مسیحی حیاتی است. پیش از آنکه بتواند تبدیل به واژه ای دینی بشود، می بایست تجربه ای شخصی باشد. حواریون باید به کسی که آن ها را می خواند توجه کنند، نزد او بیایند و «با هم» باشند. اطاعت از او که فرا می خواند و تسلیم همه چیز به او، برای تجربه وحدت که اساس موفقیت مأموریت است، ضروری هستند.


دوم، عیسی «به ایشان قدرت و اقتدار داد» (لوقا باب ۹ آیه ۱). او هرگز نمایندگانش را دست خالی نمی فرستد و همچنین از ما انتظار ندارد که با تکیه بر نیروی خودمان نمایندگانش باشیم. تحصیلات، فرهنگ، مقام، ثروت یا ذکاوت ما برای به انجام رساندن مأموریتش ناتوانند. مسیح است که ما را مجهز، قادر و توانمند می کند. کلمه یونانی برای «قدرت» واژه dynamis است که از آن «دینامو» بمفهوم سر چشمه نور و «دینامیت» بعنوان منبع انرژی که می تواند شکافی در کوه ایجاد کند مشتق می شوند. نیرو و اقتداری که عیسی می دهد برای در هم شکستن شیطان و نابودی اهدافش کافی است. مسیح نیروی ماست. «وقتی اراده انسان با اراده خدا همراه شود، بر همه چیز توانا می گردد. هر آنچه که باید به فرمان او انجام گیرد، با قدرت او امکان پذیر است. تمام اوامر او همراه با توانمندی اجرا است.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)،Christ’s Object Lessons, p. ۳۳۳ .


سوم، عیسی «ایشان را فرستاد تا فرا رسیدن ملکوت خدا را به مردم اعلام نمایند و بیماران را شفا دهند.» (لوقا باب ۹ آیه ۲). موعظه کردن و شفا دادن همگام هستند و مأموریت حواریون توجه به موجودیت کامل انسان است – جسم، روان و روح. گناه و شیطان تمام وجود انسان را تسخیر کرده اند و در نتیجه تمام وجودش باید تحت نیروی تقدیس کننده مسیح قرار بگیرد. شاگرد عیسی شدن تنها زمانی تحقق می یابد که زندگی فرد کاملا و بدون هیچ مانعی به او تقدیم شود. طلا و نقره، پدر و مادر، همسر و فرزند، زندگی و مرگ، پیشامدهای حال و یا شرایط اضطراری در آینده، هیچ کدام نباید مانعی بین عیسی و شاگردش باشد. تنها عیسی، ملکوتش و شهادتش برای دنیای گمراه اهمیت دارند.


«در این سفر، چیزی با خود نبرید» (لوقا باب ٩ آیه ٣). در اینجا به چه اصلی اشاره شده است که درک و تجربه آن برای ما مهم است؟


چهارشنبه


٢٢ آوریل


فرستادن هفتاد شاگرد


لوقا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۲۴ را بخوانید. این روایت فرستادن هفتاد شاگرد برای بشارت به ما درباره نجات انسان ها در میان حقیقت نبرد بزرگ چه می آموزد؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


در مدت خدمت عیسی، بیش از ۱۲ حواری از او پیروی کردند. هنگامی که پطرس ایمان داران را برای انتخاب جایگزینی برای یهودا مورد خطاب قرار داد، گروه شامل دست کم ۱۲۰ شاگرد بود (اعمال رسولان باب ۱ آیه ۱۵). پولس رسول می فرماید که عیسی در زمان صعودش کمتر از ۵۰۰ پیرو نداشت (اول قرنتیان باب ۱۵ آیه ۶). بنابراین، فرستادن ۷۰ نفر تعداد پیروانی که عیسی داشت را محدود نمی کند بلکه نشان دهنده این است که او گروه خاصی انتخاب نمود تا به شهرهای جلیل بروند و راه را برای ملاقات آینده او مهیا سازند. فقط انجیل لوقا روایت ۷۰ نفر را بیان می کند که البته برای لوقا که ذهنش خدمتگراست امری معمولی است. ۷۰ در کتاب مقدس و تاریخ یهود عددی نمادین است. در پیدایش باب ۱۰، فهرست ۷۰ ملت دنیا که از نسل نوح هستند را بیان می کند و لوقا هم نویسنده ای با جهانبینی وسیع بود. موسی نیز ۷۰ ریش سفید را انتخاب کرد تا او را یاری کنند (اعداد باب ۱۱ آیه ۱۶، ۱۷، ۲۴ و ۲۵). شورای یهود متشکل از ۷۰ عضو بود. در کتاب مقدس اشاره ای به اینکه آیا تمام این ها مفهوم خاصی در انتخاب ۷۰ نفر توسط عیسی دارد، نشده است و لازم نیست ما را به حدس و گمان بیاندازد. اما آنچه مهم است این است که عیسی به عنوان تعلیم دهنده رهبران کلیسا، این راهکار را ارائه کرده است که به جای تمرکز در عده کمی، قدرت و مسئولیت به همه پیروان منتقل شود.


بازگشت ۷۰ نفر با شادی و سرور همراه بود. آن ها به عیسی گزارش دادند: «با ذکر نام تو حتی دیوها تسلیم ما می شدند!» (لوقا باب ۱۰ آیه ۱۷). موفقیت در نجات انسان ها هرگز کار مبشران نیست. آن ها تنها وسیله ئی هستند. این موفقیت بواسطه « ذکر نام تو» میسر می شود. نام و قدرت مسیح اساس هر خدمت بشارتی است.


اما به سه واکنش قابل توجه عیسی نسبت به موفقیت مآموریت ۷۰ نفر توجه کنید. اول، عیسی در هر موفقیت بشارتی، شکست شیطان را می بیند (آیه ۱۸). دوم، برای آنان که بیشتر بشارت می دهند، وعده اقتدار بیشتر داده شده است (آیه ۱۹). سوم، شادی مبشر نباید از خدمتی که بر روی زمین انجام داده است باشد، بلکه به این دلیل باشد که نامش در آسمان ثبت شده است (آیه ۲۰). آسمان شاهد نجات هر فردی از چنگال شیطان است و شادی می کند. هر نفر که به ملکوت خدا اضافه می شود ضربه ای به ترفند های شیطان است.


لوقا باب ٠١ آیه ۴٢ را دوباره مطالعه نمایید. ما چه چیزی دیده ایم که انبیا و پادشاهان می خواستند ببینند ولی نتوانسته اند ببینند؟ این باید چه مفهومی برای ما داشته باشد؟


پنجشنبه


٣٢ آوریل


بهای شاگردی


سقراط افلاطون را و جملیئل سولس را داشت. رهبران ادیان مختلف پیروان مومن خود را داشتند. تفاوت میان شاگردی در ادیان دیگر و شاگردی عیسی در این است که شاگردی درموارد دیگر براساس محتوای فلسفه انسانی است، در حالی که شاگردی عیسی ریشه در فرد و دستاوردهای خود عیسی دارد. بنابراین، شاگردی در مسیحیت علاوه بر تعلیمات عیسی بر آنچه او برای نجات بشریت انجام داد نیز متکی است. از این رو عیسی از تمام پیروانش دعوت می کند که همانند او شده و صلیب خود را برداشته و راهنمایی های او را دنبال کنند. بدون مردمی که قدم در جای پاهای تپه جلجتا بگذارند، شاگردی مسیحی وجود ندارد.


لوقا باب ۹ آیات ۲۳ تا ۲۵، متی باب ۱۶ آیات ۲۴ تا ۲۸، مرقس باب ۸ آیات ۳۴ تا ۳۶ را بخوانید. پیام بسیار مهم در اینجا برای آنان که ادعا می کنند مسیحی اند، چیست؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


شاگردی مسیحی پیوندی عملی مابین نجات دهنده و نجات یافته می باشد؛ ما به عنوان نجات یافته موظفیم از ناجی خود پیروی کنیم. از این رو بود که پولس رسول توانست بگوید، «من با مسیح مصلوب شده ام بطوریکه دیگر آنکه زندگی می کند من نیستم ، بلکه مسیح است که در من زندگی می کند» (رساله غلاطیان باب ۲ آیه ۲۰).


بهای شاگردی در باب ۹ انجیل لوقا آیه ۲۳ این چنین تعریف شده است: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند میباید نفس خود را انکار نموده، صلیب خود را هر روزه بردارد و مرا متابعت کند.» به این واژه های کلیدی توجه کنید: «انکار»، «بردارد» و «متابعت کند». بهترین تعریف برای واژه «انکار» وقتی است که می خوانیم پطرس عیسی را انکار نمود. او می گفت، «عیسی را نمیشناسم.» بنابراین زمانی که وظیفه شاگردی ام بطلبد که خود را انکار کنم باید قادر باشم بگویم که خود را نمی شناسم؛ نفس مرده است و به جای آن مسیح باید زندگی کند (رساله غلاطیان باب ۲ آیه ۲۰). دوم اینکه، درخواست برای برداشتن هر روزه صلیب، فراخوانده شدن برای تجربه خود مصلوب کردن مداوم است. سوم اینکه، «متابعت کردن» مستلزم این است که تمرکز و جهت زندگیمان تنها عیسی باشد.


همانطور که در انجیبل لوقا باب ۹ آیات ۵۷ تا ۶۲ آمده است، عیسی مفهوم بهای شاگردی را گسترش می دهد: چیزی بر عیسی تقدم ندارد. او و تنها اوست که در عالی ترین مرتبه دوستی و رفاقت، خدمت و پرستش قرار می گیرد. در شاگردی مسیحیت، مرگ نفس یک انتخاب نیست بلکه ضرورت است. «هنگامی که عیسی فردی را فرا می خواند، به او فرمان می دهد که بیا و بمیر ... همیشه همان نوع مرگ است – مردن در عیسی مسیح، مردن انسان پیشین در فراخواندنش... تنها انسانی که در مورد اراده شخص اش مرده است می تواند از مسیح پیروی کند.


Dietrich Bonhoeffer، The Cost of Discipleship


(New York: The Macmillan Co., ۱۹۶۵, p. ۹۹.)


شما در پیروی از مسیح چه بهایی پرداخت کرده اید؟ خیلی جّدی به پاسختان و پیامدهای آن بیاندیشید.


جمعه


۴٢ آوریل


مطالعه بیشتر:


«بلند کردن صلیب خودخواهی را از نفس جدا می سازد و انسان را در موقعیتی قرار می دهد که چگونه حمل کردن بار عیسی را بیاموزد. ما بدون پوشیدن یوغ بندگی مسیح و بلند کردن صلیب و تحمل آن پس از او، نمی توانیم از او پیروی کنیم. اگر اراده ما مطابق الزامات الهی نیست، باید تمایلات مان را انکار کنیم و از خواسته های محبوبمان دست بکشیم و پا جای پای مسیح بگذاریم.» - الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، Sons and Daughters of God, p. ۶۹.


سوالاتی برای بحث:


١. به عقب برگردید و پرسش انتهای درس روز چهارشنبه مربوط به لوقا باب ۱۰ آیه ۲۴ را مرور کنید. برخی از آنچه که بسیاری از «انبیا و پادشاهان» تمایل به دیدن داشتند و موفق نشدند اما ما به دلیل زندگی در این عصر فرصت دیدن یافتیم چیست؟ برای مثال نظرتان درباره تحقق یافتن نبوت ها چیست؟ به این بیاندیشید که چه مقدار از وقایع اشاره شده در کتاب دانیال نبی باب ۲، ۷ و ۸ برای بسیاری از انبیا و پادشاهان آینده محسوب می شد ولی اکنون برای ما حقایق تاریخی اند؟ چه چیز دیگری به ذهنتان می رسد؟


٢. بر روی سخنان عیسی درباره اینکه کسی که تمام دنیا را بدست می آورد ولی حیاتش را می بازد، تأمل نمایید. منظورش از این حرف چیست؟ مفهوم از دست دادن زندگی برای نجات یافتن چیست؟ برای کسی که ایمان ندارد، وابستگی خودخواهانه به مادیات این دنیا مهم است. چرا که نه، زیرا باور دارند این تمام دارایی شان است. به چیزی غیر از آن متّکی باشند؟ اما چرا ما به عنوان ایمانداران مسیحی، که می دانیم این دنیا به پایان می رسد و روزی دنیای جدید آغاز خواهد شد، این چنین در پی مادیات این دنیا هستیم؟ چگونه می توانیم خود را در برابر این دام خطرناک در زندگی روحانیمان محافظت نماییم؟


٣. لوقا باب ۱۰ آیات ۱۷ تا ۲۰ را بخوانید. سرور آن ها از دیدن اینکه با بردن نام عیسی حتی اجّنه نیز تسلیم می شوند قابل درک است. به پاسخ عیسی به ایشان توجه کنید. او چه چیزی گفت که درک آن برای همه مبشران اهمیت دارد؟


۴. در کنار شخصیت های کتاب مقس، چه افراد دیگری هستند که پیروی از مسیح بهای سنگینی حتی بیشتر از اکثر ما برایشان داشته است؟ از خودتان بپرسید «این افراد چه چیزی از دست داده اند و برای پیروی از مسیح چه بهایی پرداخت نموده اند و اینکه آیا من نیز مایل به انجام آن هستم؟»


درس پنجم


۵٢ آوریل تا ١ می


مسیح به عنوان خداوند روز سبت



عصر روز سبت


مطالعه این هفته: مرقس باب ۱ آیه ۲۱، باب ۶ آیه ۲؛ لوقا باب ۴ آیات ۱۷ تا ۲۳ و ۳۱ تا ۳۷؛ قرنتیان دوم باب ۵ آیه ۱۷؛ لوقا باب ۶ آیات ۱ تا ۱۱، باب ۱۳ آیات ۱۰ تا ۱۶.


آیه حفظی: «بدیشان گفت: سبت بجهت انسان مقرر شد نه انسان برای سبت. بنابراین پسر انسان مالک سبت نیز هست» (مرقس باب ۲ آیه ۲۷، ۲۸).


هرچند لوقا انجیلش را برای مخاطبان غیر یهود نوشت، اما تعداد اشاره های زیادش به روز سبت قابل توجه است. از ۵۴ دفعه ای که در انجیل ها و کتاب اعمال رسولان به روز سبت اشاره شده است، ۱۷ بار آن در لوقا و ۹ بار آن هم در اعمال رسولان است؛ در متی ۹ بار، در مرقس ۱۰ بار و در یوحنا نیز ۹ بار به آن اشاره شده است. لوقا به عنوان یک مسیحی غیر یهود، به طور حتم روز هفتم، سبت را به یک اندازه برای یهود و غیر یهود باور داشت. اولین ظهور عیسی تغییری در مورد حفظ سبت ایجاد نکرد.


در حقیقت، «عیسی در خلال خدمتش بر الزام نگهداری روز سبت تاکید ورزید؛ او در تمامی تعلیماتش اصلی را که خود او بخشیده بود، محترم می شمرد. در زمان او، روز سبت بقدری به فساد کشیده شده بود که رعایت آن به جای منعکس کردن خصوصیات خدا، بازتابی از شخصیت خودخواه و خودسر انسان ها بود. عیسی تعلیمات نادرست را که توسط کسانی که ادعا می کردند خدا را می شناسند اما تصویر اشتباهی از او عرضه کرده بودند را کنار گذاشت.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، Prophets and Kings, p. ۱۸۳.


درس این هفته معطوف می شود به عیسی به عنوان مالک روز سبت: اینکه او چگونه روز سبت را نگه می داشت و آنچه به عنوان الگو وطرح نمود تا ما از آن پیروی کنیم. رسم نگهداری اولین روز هفته (یکشنبه) به عنوان روز سبت نه از طرف عیسی و نه در عهد جدید تأیید شده است.


* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲ مه آماده شوید.


یکشنبه


۶٢ آوریل


«طبق عادت همیشگی اش» (لوقا باب ۴ آیات ۱۶ تا ۳۰؛ اشعیا باب ۶۱ آیات ۱ و ۲ را نیز ببینید)


«طبق عادت همیشگی اش، روز شنبه به کنیسه رفت» (لوقا باب ۴ آیه ۱۶). این یک آیه خوب ادونتیستی است. بسیاری از ما آن را در بشارت هایمان یا دروس کتاب مقدس مان برای تأکید بر این نکته که عیسی عادت به حفظ روز سبت داشت، استفاده می کنیم.


کنیسه هایی نقش بسیار مهمی در زندگی مذهبی یهودیان داشتند. در دوران تبعید، زمانی که دیگر معبدی وجود نداشت، کنیسه به منظور عبادت و آموزش فرزندان ساخته شدند. هرکجا که حداقل ده خانواده یهودی زندگی می کردند، امکان ساخت کنیسه وجود داشت. عیسی که در ناصره بزرگ شده بود «عادت» به کنیسه رفتن را هر سبت رعایت کرد، و اکنون در اولین سفر به زادگاهش، در روز سبت به کنیسه می رود.


مرقس باب ۱ آیه ۲۱، باب ۶ آیه ۲؛ لوقا باب ۴ آیات ۱۶ تا ۳۰، باب ۶ آیات ۶ تا ۱۱، باب ۱۳ آیات ۱۰ تا ۱۶، باب ۱۴ آیات ۱تا ۵ را مطالعه کنید. این آیات درباره عیسی و روز سبت به ما چه می آموزند؟ همچنان که این آیات را می خوانید توجه کنید که آیا می توانید نشانه ای از لغو روز سبت توسط عیسی یا جایگزینی روز دیگری بجای آن بیابید؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


«طبق عادت همیشگی اش» (لوقا باب ۴ آیه ۱۶). تنها لوقا از این جمله استفاده می کند: در لوقا باب ۴ آیه ۱۶، زمانی که به کنیسه در ناصره رفته بود؛ و در لوقا باب ۲۲ آیه ۳۹، وقتی که مصلوب شدنش نزدیک می شد، عیسی «طبق عادت به کوه زیتون رفت». هر دو زمان «عادت» مربوط به پرستش و عبادت بود.


چرا ما باید رفتن به کلیسا در روز سبت را همانطور که عیسی در این روز به کنیسه رفت، برای خودمان به یک عادت تبدیل کنیم؟


ابتدا اینکه خدا در همه جا وجود دارد. ممکن است او را در هر جا عبادت کرد، اما جمع شدن در یک مکان در روزی که در ابتدای خلقت تعیین شده و در احکام تصریح شده، عمل خاصی است.


دوم، این کار فرصتی همگانی برای تصدیق اینکه خدا خالق و نجات دهنده ماست، بوجود می آورد.


و در نهایت اینکه فرصتی برای مراوده و سهیم شدن در شادی و نگرانی های یکدیگر می دهد.


بدیهی است کسانی که ما را بدلیل حفظ روز سبت به قانون گرایی و در قید و بند بودن متهم می کنند، از برکت بزرگی که این روز بهمراه دارد آگاهی ندارند. شما رهایی بخش بودن نگه داشتن سبت را به چه روش هایی تجربه کرده اید؟


دوشنبه


٧٢ آوریل


روز سبت: مفهوم و پیام آن


«چون کتاب را گشود» (لوقا باب ۴ آیه ۱۷). سبت تنها برای رفتن به کلیسا به منظور عبادت نبود بلکه برای شنیدن کلام خدا نیز بود. زندگی عاری از کلام او، از دام گناه در امان نیست. «كلام تو را در دل خود مخفی داشتم كه مبادا به تو گناه ورزم» (مزامیر باب ۱۱۹ آیه ۱۱).


لوقا باب ۴ آیات ۱۷ تا ۱۹ را بخوانید. امروز با توجه به آنچه از عیسی، هویتش و کاری که برای ما انجام داد، میدانیم، از این آیات چه برداشتی می کنیم؟ در مسیر خودتان در کنار او، چگونه حقیقت ادعاهای مسیحایی او را تجربه کرده اید؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


عیسی پس از خواندن آیات ۱ و ۲ باب ۶۱ کتاب اشعیا فرمود، «امروز در حالیکه گوش می دادید این نوشته به حقیقت پیوست» (لوقا باب ۴ آیه ۲۱). خوب است به واژه امروز توجه کنیم. قوم یهود انتظار داشت اعجاب انگیز نظامی در آینده پدیداز شده رژیم خارجی حاکم بر یهودیه را سرکوب کرده تاج و تخت داودی را مستقر نماید. اما عیسی می گفت که ملکوت هم اکنون در شخص او آمده است و او قدرت گناه را از بین خواهد برد، شیطان را نابود و اسیران تحت ستم قلمرو اش را آزاد خواهد نمود.


درباره وابستگی روز سبت و ادعاهای مسیحایی عیسی نیز بیاندیشید. سبت روز آرامش در مسیح است (عبرانیان باب ۴ آیات ۱ تا ۴)؛ روز سبت نماد آزادی و نجات است، آزادی و نجاتی که در مسیح داریم (رومیان باب ۶ آیات ۶ و ۷)؛ روز سبت نه تنها خلقت بدست خدا را آشکار می کند بلکه وعده خلقت نو در مسیح را نیز نمایان می سازد (قرنتیان دوم باب ۵ آیه ۱۷، قرنتیان اول باب ۱۵ آیات ۵۱ تا ۵۳). این تصادفی نیست که عیسی روز سبت را برای معجزات شفا و رها نمودن آنان که در بند و رنج بیماری بودند، انتخاب نمود.


روز سبت یادآوری است هفتگی از آنچه در مسیح به ما داده شده است که بر چیزی تغیر ناپذیرتر از سنگ یعنی زمان حک شده است.


حفظ روز سبت، چگونه به شما کمک می کند تا نجات بوسیله ایمان تنها را بهتر بفهمید که در آن می توانیم مساعی شخصی مان برای رسیدن بملکوت خدا را درک کنید؟


سه شنبه


٨٢ آوریل


معجزات شفای روز سبت در شهر کفرناحوم


طرد شدن عیسی در شهر ناصره او را واداشت که به کفرناحوم جایی که قبلا خدمت کرده بود، بازگردد (متی باب ۴ آیه ۱۳). این شهر مهم تبدیل به پایگاهی برای خدمت جلیلی عیسی شد. در این شهر کنیسه ای وجود داشت که احتمالا توسط یک فرمانده روم ساخته شده بود (لوقا باب ۷ آیه ۵) و عیسی به رسم عادتش در روز سبت به آنجا رفت.


در آن روز سبت، عیسی خدمات بسیاری در زمینه تعلیم، شفا و موعظه انجام داد. در مورد موضوع موعظه عیسی در آن روز اطلاعاتی در دست نیست اما مردم از آن حیرت زده شده بودند: «زیرا با قدرت و اقتدار سخن می گفت» (لوقا باب ۴ آیه ۳۲). تعلیمات او متفاوت از تعلیمات رهبران یهود بود و تنها برای کوچک نمایاندن مسائل نبودند. این موعظه ئی بود با اقتدار ومتمرکز بر کتب مقدس و ارائه شده بقدرت روح القدس که گناه را باسم حقیقی اش خوانده دعوت بتوبه می نماید.


لوقا باب ۴ آیات ۳۱ تا ۳۷ را مطالعه کنید. چه حقایق قدرتمندی در مورد ۱) نبرد بزرگ، ۲) وجود اجنّه، ۳) هدف از روز سبت و ۴) قدرت خدا در برابر شیطان، در این آیات آشکار شده اند؟ چه چیز دیگری می توانید در آن ها پیدا کنید؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


در لوقا باب ۴ آیات ۳۱ تا ۴۱، به اولین مورد شفا از پنج معجزه شفا در روز سبت که لوقا ثبت نموده، اشاره شده است (مراجعه کنید به لوقا باب ۴ آیات ۳۸ و ۳۹؛ باب ۶ آیات ۶ تا ۱۱؛ باب ۱۳ آیات ۱۰ تا ۱۶؛ باب ۱۴ آیات ۱ تا ۱۶). در موعظه ناصره، عیسی اعلام کرد که مأموریتش تسلی بخشیدن، شفا دادن و بهبود دلشکستگان و مظلومان است. در اینجا در کفرناحوم، در روز سبت و هنگامی که کنیسه مملو از عبادت کنندگان است، مردی تحت نفوذ جن بود و عیسی با اعترافی روبرو شد: «آه ای عیسی ناصری، ما را با تو چه کار است... تو رامیشناسم کیستی، ای قدوس خدا!» (لوقا باب ۴ آیه ۳۴). جن که از شیاطین و موجودی ماوراء طبیعه بود، به سرعت منجی متجسم شده را تشخیص داد. در این روایت، پرده مابین جهان آشکار و پنهان کنار کشیده شده است.


توجه کنید که نبرد بزرگ چگونه بی پرده در اینجا توصیف شده است. اغلب توصیف آن اینگونه واضح نیست. چگونه این کشمکش را در زندگی خودتان دیده اید؟ تنها امیدتان برای پیروزی در این نبرد چیست؟ اول قرنتیان باب 15 آیه 2 را نیز بخوانید.


چهارشنبه


٩٢ آوریل


خداوند روز سبت


لوقا باب ۶ آیات ۱ تا ۱۱ دو روایت از مواجهه عیسی با فریسیان در مورد روز سبت را دربر دارند.


اولین روایت را در لوقا باب ۶ آیات ۱ تا ۵ بخوانید. عیسی چگونه با اتهام اینکه او و حواریون به شریعت و روز سبت اهمیت نمی دهند، برخورد کرد؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


روزی هنگامی که در حال گذشتن از مزرعه ای بودند، حواریون دانه های غلات در آنجا را کندند و در کف دستشان پوست کرده و خوردند. اما فریسیان این اتفاق را تغییر دادند تا شاگردان را به شکستن شریعت روز سبت متهم نمایند. اما عیسی داستان را دقیق تعریف نموده و فریسیان را به داود پادشاه ارجاع می دهد که زمانی که گرسنه بودند، با سربازانش وارد خانه خدا شده و نان مقدس را که تنها کاهنان اجازه خوردن آن را داشتند، خوردند. عیسی با این کار سعی داشت به این نکته اشاره کند که فریسیان در طی تاریخ قانون گرائی شان، چگونه رسوم مختلف را بر رو هم انباشته و شادی روز سبت را تبدیل به احساس باری سنگین کرده بودند.


روایت دوم را در لوقا باب ۶ آیات ۶ تا ۱۱ بخوانید. در اینجا چه درس هایی درباره روز سبت می توان یافت؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


هرچند که تمام انجیل های هم دید این روایت را بیان می کنند، اما تنها لوقا است که به ما می گوید که این دست راست مرد بود که خشک شده بود. جزئیات اضافه لوقا پزشک به ما کمک می کند تا متوجه تأثیر جدی این ناتوانی فیزیکی بر زندگی عادی آن مرد بشویم. نسبت به این واقعه دو واکنش بوجود می آید: اول اینکه، فریسیان منتظر بودند که اگر عیسی روز سبت را برای شفای آن مرد انتخاب کند، او را به جرم شکستن قانون آن روز متهم کنند. دوم اینکه، عیسی فکر ایشان را خواند و جریان را به گونه ای ادامه داد که نشان دهد خود او مالک و خالق روز سبت است و در وظیفه اش برای رهایی آن مرد از بند ساقط دنیای گناه کوتاهی نخواهد کرد. بنابراین، او حفظ روز سبت را در منظر الهی اش مورد توجه قرار داد: نیکی کردن و نجات زندگی در روز سبت مشروع است (لوقا باب ۶ آیات ۹ تا ۱۱).


بیاندیشید به این که قوانین و مقرراتی که این رهبران تصور می کردند از جانب خداست، تا چه حد چشمانشان را کور کرده بود. چگونه می توانیم مطمئن باشیم که ما نیز در دامی مشابه نیافتیم و اجازه ندهیم رسوم و تعلیمات انسانی چشمان ما را بر روی حقایق عمیق تر الهی ببندد؟


پنجشنبه


٠٣ آوریل


روز سبت: فرد بیمار در مقابل گاو و الاغ


در میان سه انجیل هم دید، تنها لوقا این دو روایت شفای عیسی در روز سبت را ثبت کرده است (لوقا باب ۱۳ آیات ۱۰ تا ۱۶، باب ۱۴ آیات ۱ تا ۱۵). اولین مورد باعث شد که رئیس کنیسه از عیسی خشمگین شود؛ و دومین مورد باعث سکوت فریسیان شد. در هر دو مورد، دشمنان عیسی از سوء تعبیرشان نسبت به شریعت برای متهم کردن عیسی به حفظ نکردن روز سبت استفاده می کردند.


لوقا باب ۱۳ آیات ۱۰ تا ۱۶ و باب ۱۴ آیات ۱ تا ۶ را مطالعه کنید. چه حقایقی درباره سهولت تحریف حقایق کتاب مقدس در اینجا بیان شده است؟


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


زن لنگ را درنظر بگیرید. او زن بود یعنی جنسی که فریسیان نگاه تحقیرآمیزی به آن داشتند؛ بمدت ۱۸ سال لنگ بود و این مدت برای آزمایش صبر یک نفر و دادن حس بی معنی بودن زندگی به او، به اندازه کافی طولانی است؛ و سرانجام اینکه از رهایی خود از این افکار کاملا نا امید شده بود.


فضل الهی به صورت متجسم به او می آید. عیسی او را می بیند، صدایش می زند که نزد او برود و با او صحبت می کند تا شفا یابد، دست خود را بر او می گذارد و «فورا قامت او راست شد» (لوقا باب ۱۳ آیه ۱۳). هجده سال رنج ناگهان تبدیل به شادی زیاد و او «به شکر گزاری پروردگار پرداخت» (آیه ۱۳). هر کلمه فعلی که لوقا بکار برده است شیوه ی پیام ملهم برای شناسائی ارزش و کرامت آن زن و در حقیقت ارزش و کرامت تمام افراد حقیر شمرده شده صرفنظر از موقعیت آن ها است.


در معجزه دوم (لوقا باب ۱۴ آیات ۱ تا ۶)، عیسی در مسیرش در خانه یک فریسی که برای صرف غذا به آنجا می رفت، مردی را که از بیماری تورم رنج می برد، شفا داد. عیسی در انتظار اعتراض رهبرانی که بدقت او را بررسی می کردند، دو پرسش مطرح نمود: اول اینکه با در نظر داشتن شریعت («آیا شفای بیماران در روز سبت جایز است یا خیر؟» [لوقا باب ۱۴آیه ۳])؛ دوم اینکه، در باب ارزش یک انسان («کیست از شما که الاغ یا گاوش روز سبت در چاهـی افتـد و فـوراً آن را بیرون نیاورد؟» [لوقا باب ۱۴ آیه ۵]). منظور او واضح بود؛ و در حقیقت همین گونه هم بود، زیرا مطابق گفته لوقا آن ها جوابی در پاسخ به عیسی نداشتند. عیسی ریاکاری ایشان را نمایان ساخت که این بدترین نوع ریاکاری بود زیرا آنچه را که زیر نقابی از قدوسیت فرضی و خشم صالح پنهان نموده بودند بر آنچه که به اشتباه تصور می کردند نقض فاحش قانون مقدس خدا است، ارجهیت داده بودند. ب


بینید که تا چه حد باید مراقب باشیم.


جمعه


١ مه


مطالعه بیشتر:


« اگر (در روز سبت) خدا دست حامی اش را برای لحظه ئی باز می داشت، انسان بیهوش می شد یا می مرد. و انسان نیز وظیفه ای در این روز (سبت) دارد. باید به ضروریات زندگی رسیدگی، از بیماران مراقبت و خواسته های نیازمندان برآورده کند. کسی که در ازبین بردن رنج دیگران در روز سبت غفلت کند گناهکار شمرده خواهد شد. روز مقدس استراحت خدا برای انسان آفریده شد و کارهای خیریه با این نیت در هماهنگی کامل هستند. خدا مایل نیست که مخلوقاتش در روز سبت یا هر روز دیگری، حتی برای ساعتی رنج بکشند درصورتی که امکان برطرف شدنش وجود داشته باشد.» – الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، The Desire of Ages, page ۲۰۷.


«روز سبت بیش از هر رسم دیگری که به یهودیان داده شد، آن ها را کاملا از ملل اطرافشان متمایز ساخت. خدا می خواست که با مقدس نگهداشتن ان آنها را بعنوان پرستندگانش مشخص نماید. این روز بنا بود نشانه ای از جدایی آن ها از بت پرستی و ارتباطشان با خدای حقیقی باشد. اما به منظور مقدس نگه داشتن روز سبت، بشر باید خود نیز تقدیس شده باشد و از طریق ایمانشان، در عدالت مسیح شریک شوند.»


– الن جی. هوایت


(Ellen G. White)، The Desire of Ages, page ۲۸۳.


سوالاتی برای بحث:


١. آیا تا این حد واضح بودن کتاب مقدس در مورد عیسی و روز سبت، شگفت انگیز نیست؟ و با این وجود، هنوز ملیون ها نفر از کسانی که در سراسر دنیا مرتب به کلیسا می روند، تاکید دارند که روز هفتم (سبت) دیگر الزام آور یا دارای اهمیت نیست و یا نگه داشتن آن شریعت پرستی است. این امر درباره اهمیت وفاداری تزلزل ناپذیر و اطاعت از کلام خدا به ما چه می آموزد؟ افراد بسیار زیادی نسبت به این حقیقت بنیادی یعنی شریعت خدا گمراه شده اند. عیسی در مرقس باب ۱۳ آیه ۲۲، چه اخطار بسیار مهمی به ما می دهد؟


٢. به تلاش شیطان برای از بین بردن روز سبت توجه کنید: هم از رهبران بنی اسرائیل استفاده نمود تا مفهوم این روز و آنگونه که باید باشد را از بین برده و آن را تبدیل به مسئولیتی دشوار سازد و هم رهبران کلیسا را فریب داد تا در گذشته و حتی حال، روز سبت را به دلیل اینکه منسوخ شده، بر پایه شریعت پرستی و صرفا مخصوص یهودیان است، نادیده بگیرند. چه چیز خاصی درباره این روز وجود دارد که آن را تبدیل به هدفی برای دشمنی شیطان می کند؟



٣. عیسی «مالک روز سبت نیز هست» (لوقا باب ۶ آیه ۵). آین آیه چه کاربردهایی برای مسیحیان و دیدگاهشان نسبت به روز سبت دارد؟